در شعبه دوم دادگاه انقلاب اهواز برگزار شد
ششمین جلسه کلاهبرداران ۳۰۰میلیارد تومانی
ششمین جلسه دادگاه یک پرونده اقتصادی استان خوزستان در محل سالن شعبه ۱۶ کیفری واقع در دادگستری استان خوزستان به ریاست حجتالاسلام و المسلمین حسامالدین طباطبایی، دادرس شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی اهواز، برگزار شد. جلسه روز یکشنبه در ادامه رسیدگی به جلسات قبل تشکیل شد و پرونده کلاسه ۸۵/۲/۱۰۶۱ تحت رسیدگی قرارگرفت. متهمان پرونده آقایان (ع.ع)، (سر.م)، (ح.الف)، (س.ح)، (ع.ع)، (الف.ع) و (ع.ع)، (ی.ی)، وکیل (جبارعبیات) و نماینده دادسرا (شجاع) در این جلسه حضور داشتند.
رییس دادگاه پس از تذکر مفاد ماده ۱۲۹ و ۱۸۸ قانون دادرسی به شکات و متهمان خطاب به متهم (س.ح) گفت: «در صورتی که توضیحی در مورد اتهام وارده نسبت به خود مبنی بر شرکت در وصول وجوه کلان به صورت سپرده که منجر به حیف و میل اموال مردم و اخلال در نظام اقتصادی شده، دارید از خود دفاع کنید.»
متهم (س.ح) اظهار داشت: «من از مردم پول جمعآوری کردم و به (ع.ع) دادم. شغلم کارگر مکانیک است و با هفتهای ۲هزار تومان اجرت. با (ع.ع) در مکانیکی آشنا شدم که ماشینش را برای تعمیر به آنجا میآورد، به من زنگ زد و گفت تا برایش کار کنم. در مدت یک ماه که برای او کار کردم از حدود ۴۰ نفر ۱۰۰میلیون تومان پول گرفتم که آنها را هر روز به منزل (ع.ع) میرساندم. توافق من با (ع.ع) ۵۰درصد سود به سپردهگذار و ۵درصد سود به عنوان حقالزحمه به من بود. هر شب با سرگروهها در منزل (ع.ع) جمع میشدیم و با حسابدارش حساب و کتاب میکردیم.»
وی افزود: «من جمعا یکمیلیون و ۵۰۰هزار تومان به عنوان حقالزحمه (به عنوان ۵درصد سود ۱۰۰میلیون تومان) از او گرفتم. از دادگاه تقاضای عفو و بخشش دارم.» سپس رییس دادگاه از (ع.ع) در مورد اظهارات (س.ح) توضیح خواست.
(ع.ع) توضیح داد: «او راست نمیگوید زیرا که وی بیش از ۲۰۰میلیون تومان سپرده جمعآوری و بیش از ۱۰میلیون تومان نیز به عنوان حقالزحمه اخذ کرد. وی نه تنها در موقعیت فعلی دروغ میگوید بلکه با جعل فیشهای اینجانب که در اختیارش بوده از طریق عملیات به عنوان شاکی وارد شد و از طریق افراد دیگر وجوهی را وصول کرد. وی تمام ایامی که من کار میکردم با من و مجموعه من کار میکرد. اینجانب یک دفترچه کامل سفید مهر و امضا شده تحویل (س.ح) دادم که از اعتماد اینجانب سوءاستفاده کرد.»
رییس دادگاه به (ع.ع) گفت: «در خصوص تاسیس شرکت و جزییات آن برای دادگاه توضیح دهید.»
متهم (ع.ع) اظهار داشت: «شرکت را یک سال قبل از فعالیت تاسیس کردیم ولیکن مهر برجسته موجود در فیشها را بخاطر همین فعالیت اقتصادی ساختم و مهر تماما نزد اینجانب بود. در این شرکت ۲ حسابدار، یک راننده و یک آبدارچی کار میکردند. حسابدارها و راننده از بستگان من بودند که هر شب بعد از حساب و کتاب وجوه را تحویل من میدادند. توافقم با دو حسابدار و راننده که همگی از بستگانم بودند، بر این مبنا بود که به آنها حقوق ماهیانه بدهم آنها نیز بهخاطر اعتمادی که به من داشتند هیچگونه توافقی با من نکردند و در این مدت هیچ وجهی به آنها ندادم. به این دلیل از بستگان خود در این فعالیت استفاده میکردم تا پول مردم را به دست غریبه ندهم.»
متهم در پاسخ به این پرسش که آیا از غیرقانونی بودن فعالیت اطلاع داشته یا خیر، اظهار داشت: «تصور من این بود که فعالیت قانونی است چرا که همه پول میگرفتند. وقتی ماشینهای (سح.م) نصف خیابان را مسدود میکرد من هم مجبور بودم گول بخورم و اعتماد کردم که عملی قانونی است، چون در این مدت دولت به آنها تعرضی نکرده بود.» رییس دادگاه به متهم (ع.ع) گفت: «با توجه به حجم وسیع سپردهگذارها و اخذ وجوه قابل اعتنا از آنها شیوه حمل و نقل پولها چگونه بود. آیا از سیستم بانکی یا سیستمهای دولتی استفاده میکردید یا خیر؟»
وی پاسخ داد: «خیر. وجوه اخذ شده از مردم را به حساب جاری خودم واریز میکردم سپس چک میکشیدم. بعضی از وجوه را نقدی به (سح.م) میدادم. بیش از یکمیلیارد تومان را از طریق چکهای حساب جاری به سرگروهها پرداخت کردم و ۲/۵میلیارد تومان هم نزد (سح.م) دارم.»
متهم (ع.ع) ادامه داد: «بقیه وجوه نیز از طریق گردش مالی رد و بدل میشد. به سپردهگذارانی که از ابتدای فعالیت اینجانب سپردهگذاری کردند (تاریخ ۲۳/۴/۸۴) وعده اخذ سود داده شد، چون تا آن تاریخ از سوی (سح.م) پولی به اینجانب نرسیده بود، در تماسی با او بنا شد وجوهی که از سوی زیرگروههای اینجانب به دست من میرسد مطالبات افراد قدیمی را پرداخت کنم. حدود ۹ روز این عمل را انجام دادیم تا اینکه از سوی (سح.م) مبلغ یکمیلیارد و ۴۰۰میلیون تومان به دست من رسید. بخشی از این پول (حدود ۹۰۰میلیون تومان) را در فرودگاه از من گرفتند و بخش دیگر را (حدود ۵۰۰میلیون تومان) به مردم پرداخت کردم.» وی متذکر شد: «درخصوص وجهی که به (سر.م) دادم از محل یکمیلیارد و ۴۰۰میلیون تومان نبود بلکه از محل گردشمالی بود. ما ۹ سرکرده هستیم که از (سح.م) پول میخواهیم. او به من وعده ۹ روزه داده بود که پول را با سود به من برگرداند. (از ۵/۲میلیارد تومان که پیش (سح.م) داشتم حدود ۱میلیارد و ۴۰۰میلیون تومان به من سود داد و بقیه ظاهرا نزد او محفوظ و باقی است.)»
متهم (ع.ع) یادآور شد: «ما کاری به این حرفها نداشتیم. وقتی (ع)، یکی از اعضای اصلی، ادعای برگشت پول همراه با سود ظرف ۱۵ روز را میداد اگر (سح.م) میگفت ۹ روز ما هم میگفتیم ۹ روز. همه چیز را آن روز بازار تعیین میکرد.»
رییس دادگاه، اظهار داشت: «شما به عنوان یک انسان جوان و دارای درک اجتماعی و با این اعتقاد که صداقت صفت پسندیدهای است (به استناد سخن خود متهم) چگونه احساس کردید این روند صحیح است که پول در ۱۵ روز ۶۵درصد سود داشته باشد؟»
متهم (ع.ع) پاسخ داد: «چون یک بازاری هستم و جاهای مختلف رفتهام، میدانستم چنین چیزی واقعیت ندارد. اما تابلوهایی که افراد مختلف نصب میکردند مرا فریب داد.» رییس دادگاه به متهم (ع.ع) گفت: «با توجه به سفارش (سح.م) به شما (حسب ادعای خودتان) مبنی بر گردش مالی و اینکه ظاهرا خود وی هم گردش مالی میکرد یعنی اینکه سرگروههایی نظیر شما که به عنوان زیر مجموعه وی فعالیت میکردند وجوه را از آنها اخذ و به دیگر سرگروه میداد آیا هنوز بر این باورید که(سح.م) وجوه را به شما تحویل خواهد داد یا خیر؟»
متهم (ع.ع) پاسخ داد: «طبق حرفهایی که (سح.م) زده، آری.» سپس متهم (س.ح) پس از استماع اظهارات (ع.ع) اظهار داشت: «وی مدعی است من دروغ میگویم. آیا همه زیرگروهها دروغ میگویند و تنها خود راست میگوید؟ من تهفیش دارم و دفتر مخصوص، اسناد و مدارکم را در صورت صلاحدید به دادگاه ارائه میدهم.»
بعد از اخذ دفاعیات از متهمان حاضر در دادگاه، ختم جلسه توسط قاضی طباطبایی اعلام و ادامه رسیدگی به این پرونده به جلسه بعد موکول شد.
ارسال نظر