آیا واقعا بنزین جانشین ندارد؟

دکتر جعفر خیرخواهان

متاسفانه در ایران نقش بی‌بدیل قیمت‌ها در صرفه‌جویی مورد بی‌توجهی عمومی قرار گرفته و سیاستمداران نیز به تبعیت از فهم نادرست عمومی از کارکرد قیمت‌ها، هر از گاهی اقدام به سرکوب قیمت‌ها کرده و برخی اقتصاددانان نیز بر این بی‌توجهی مهر تایید زده و حتی به آن دامن می‌زنند. با توجه به جایگاه این اقتصاددانان و حرف‌شنویی که سایر همفکران در مجلس و دولت از ایشان دارند آثار و نتایج دیدگاه‌های آنان را

صدچندان می‌کند. چرا که اندیشه و نظریه نادرست تبدیل به قانون و سیاست عمومی نادرست شده و تبعات ویرانگر آن تا سال‌های سال گریبانگیر کشور خواهد بود.

این اقتصاددانان از بانیان طرح تثبیت قیمت کالاها و خدمات عمومی در مجلس بوده اند و به ویژه گاه و بی‌گاه به دفاع بی‌مهابا از گران نشدن قیمت بنزین می‌پردازند به طوری که مجموعه دیدگاه‌های ایشان در این مورد برای همه کارشناسان اقتصادی و اهل فن کاملا شناخته شده است. به طور مثال مدتی قبل در جمع استادان بسیجی در مشهد با شرح موفقیت‌های مجلس هفتم، از جمله افتخارات آن را بنزین ۸۰ تومانی دانستند که مجلس فعلی نگذاشته است به ۸۰۰ تومان برسد و تاکید بر این نکته که بنزین کالایی بدون جانشین است، به‌تازگی نیز در گفت‌وگویی تلویزیونی مجددا این اقتصاددانان در این باره هشدار دادند که عبارتی با این مضمون گفتند که ما مجلسیان این موفقیت را به مردم تبریک می‌گوییم که آنها را از خطری که در بیخ گوششان بود رهانیدیم و اجازه ندادیم قیمت بنزین به سطح قیمت‌های خلیج فارس افزایش یابد.

نگارنده قضاوت در مورد تعیین افتخارات مجلس را به کارشناسان و صاحبان اندیشه وامی‌گذارد و در این یادداشت فقط سعی می‌کند ادعای جانشین نداشتن بنزین را واکاوی کرده و بطلان آن را به اثبات رساند.

هر دانشجوی رشته اقتصاد در بدو ورود به دانشگاه یاد می‌گیرد که بر طبق قانون تقاضا، شیب منحنی تقاضا منفی است به صورتی که مثلا با کاهش قیمت بنزین انتظار افزایش مقدار تقاضا شده آن را داریم. این دانشجو در مقاطع بالاتر می‌آموزد که در دنیای دو کالایی لزوما این دو کالا با هم جانشین هستند نه مکمل. چه برسد در دنیای واقعی که همه ما با هزاران کالا در آن زندگی می‌کنیم. پس اثر جانشینی در اقتصاد مبحث بسیار مهمی بوده و زیبایی‌های بسیاری را به نمایش می‌گذارد.

به خاطر بسپاریم جانشین‌ها همه جا هستند. پس اگر اندکی دقت کنیم جانشین‌ها در همه جا حضور دارند و هیچ کالایی بدون جانشین نیست. به عبارت دیگر اگر چه در کتب اقتصادی از موارد استثنا مثل منحنی تقاضای عمودی با کشش قیمتی صفر نام برده می‌شود اما در دنیای واقعی کالای کاملا بی‌کشش ابدا وجود نداشته و با افزایش قیمت یک کالا، مصرف‌کنندگان با شدت و ضعف شروع به جانشین کردن تدریجی سایر کالاها به جای کالای گران شده خواهند کرد.

اینک به مورد خاص بنزین و برشمردن جانشین‌های ریز و درشت آن با اندکی تفصیل می‌پردازیم. ابتدا دو مورد از جانشین‌های از نوع خارجی بنزین که در نگاه نخست شاید باورنکردنی بیاید را ذکر کرده و سپس به سراغ نمونه‌ جانشین‌های بنزین از نوع وطنی می‌رویم.

پرسش اول: آیا کاه و یونجه جانشین بنزین هستند یا خیر؟ بلی هستند. چند ماه پیش که قیمت بنزین در آمریکا دو برابر شده بود از برخی مناطق این کشور خبر می‌رسید که مردم به جای رانندگی با خودروی بنزین‌سوز، ترجیح دادند تا بر اسب یونجه‌خوار سوار شوند. به همین راحتی یونجه را جانشین بنزین کردند.

پرسش دوم: آیا روغن مایع خوراکی جانشین گازوییل هست؟ اینبار هم بلی. مدتی پیشتر کامیونداران اروپایی که با افزایش قیمت گازوییل روبه‌رو شدند بخشی از باک کامیون خود را با روغن مایع پر کردند که ارزان‌تر از گازوییل بود.

این مربوط به مصرف‌کنندگان هوشمند آمریکایی و اروپایی بود که به علت گرانی سوخت، به دنبال راه‌های کم هزینه‌تر و به صرفه‌تر برای رفع نیازهای خود، چنین ابتکاراتی را به خرج دادند. حال برگردیدیم به وضعیت ایران که فعلا با سیاست‌های مصوب مجلس برخلاف جریان جهانی حرکت می‌کند یعنی درسطح جهان قیمت نفت و به تبع آن بنزین افزایش یافته و مصرف‌کنندگان به دنبال پیدا کردن جانشین‌های مناسب می‌گردند، اما در ایران (و چند کشور دیگر مثل ونزوئلا) قیمت نسبی بنزین ارزان‌تر شده و مصرف‌کنندگان ایرانی سعی می‌کنند بنزین ارزان را جانشین سایر کالاها کنند. برخی از مصادیق جانشینی و چگونگی آن را در ادامه شرح می‌دهیم تا بطلان ادعای جانشین نداشتن بنزین در اینجا هم آشکار شود.

روزانه بیش از ۷۰میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف می‌شود که درصدی از این مصرف به کاربردها و رفع نیازهایی اختصاص یافته است که فعلا به دلیل قیمت بنزین ۸۰تومانی، برای مصرف‌کننده به صرفه شده است و قطعا اگر بنزین به ۸۰۰تومان برسد چنین کاربردهایی برای بنزین اتفاق نیفتاده و مصرف‌کنندگان ایرانی سایر کالاها را جانشین بنزین خواهند کرد. برخی از این کاربردهای بنزین که به ذهن من می‌رسد را در اینجا آورده‌ام و مطمئنا هر کسی موارد کاربرد بسیار دیگری پیش خود دارد که از چشم سایرین به دور مانده است.

۱ - اصلی‌ترین استفاده از خودرو برای جابه‌جایی افراد یا کالاها است. گرانی بنزین چگونه باعث جانشین شدن سایر کالاها به جای بنزین خواهد شد؟ از طریق گازسوز کردن وسایط نقلیه، با دوچرخه یا پای پیاده رفتن به مقصد موردنظر، کوتاه کردن فاصله منزل با محل کار یا مدرسه کودکان (با اقدام به تغییر منزل به مکانی نزدیک به محل کار یا ثبت‌نام کودکان در مدارس نزدیک به محل سکونت)، استفاده از خودروهای کم‌مصرف یا تعمیر و اصلاح موتور خودرو تا بنزین کمتری مصرف کند. تمام موارد مذکور فقط به شرط افزایش محسوس و معنادار در قیمت بنزین بدون نیاز به صدور هیچ بخشنامه و دستور دولتی به صورت داوطلبانه و به‌تدریج توسط مردم انجام خواهد گرفت.

۲ - یکی از موارد استفاده دیگر از خودرو و بنزین که در ایران به علت قیمت پایین بنزین رواج یافته است برای تفریح و وقت گذرانی است. به این صورت که فرد سوار بر خودرو شده و در کوچه و خیابان و اتوبان جولان می‌دهد و به مدد تولید خودروهای راحت‌تر و ایمن‌تر با انواع امکانات جانبی صوتی در داخل خودرو سرگرم شنیدن موسیقی و تماشا و گردش‌های کوتاه می‌شود.

۳ - تفاوت بسیار زیاد قیمت سوخت در ایران و کشورهای همسایه باعث ایجاد شغلی جدید و رو به گسترش به نام قاچاق مواد سوختی شده است. به این ترتیب که کارآفرینان اقتصادی با مقایسه سودآوری مشاغل گوناگون متوجه جذابیت بالای قاچاق سوخت شده و این فعالیت را جانشین سایر مشاغل مفید و مولد اقتصادی می‌کنند.

۴ - استفاده دیگر از خودرو که شاید عجیب به نظر برسد، اما کاملا واقعی است کاربرد سرمایشی در تابستان و گرمایشی در زمستان است. موضوع از این قرار است که با عرضه خودروهای کولردار یکی از راه‌هایی که می‌توان از گرمای سوزان تابستان فرار کرد پناه بردن به خودروهایی است که با خنکای کولر خود در خدمت شما هستند. همگان خودروهایی روشن را با شیشه‌های بالاکشیده در کنار کوچه و خیابان مشاهده کرده‌اند که کسانی درون آن مشغول صحبت بوده یا در انتظار کسی بسر می‌برند. این افراد با مقایسه قیمت ارزان بنزین، گپ زدن درون خودرو با کولر روشن و هزینه کردن چند لیتر بنزین ناقابل را به صرفه‌تر از نشستن در جایی دیگر مثل داخل منزل، محل کار یا کافه دیده‌اند.

همین موضوع را می‌توان در مورد کاربرد گرمایشی بنزین در زمستان تعمیم داد. واقعا شگفت‌آور و خنده‌دار است که مردم کشوری با درآمدسرانه متوسط به پایین این چنین بی‌گدار انرژی تجدیدناپذیر و باارزش را به آتش زده و در جهت گرم کردن خود در زمستان و خنک شدن در تابستان استفاده می‌کنند. محال است که با قیمت مثلا ۸۰۰تومانی شاهد چنین کاربردهایی برای بنزین باشیم.

۵ - استفاده از خودرو برای خرید نان و سایر مایحتاج روزانه کم‌ارزش که برخی اوقات هزینه خرید آن اقلام از هزینه واقعی که جامعه بابت بنزین یارانه‌ای مصرفی فرد می‌پردازد، بیشتر است. در صورت قیمت بالای بنزین، این افراد پای پیاده یا دوچرخه را جانشین بنزین می‌کردند.

۶ - عدم تعویض خودروهای کهنه و قطعات یدکی: قیمت بنزین چنان پایین است که استفاده از هرگونه خودروی پرمصرف را اقتصادی می‌سازد. روشن نگهداشتن خودرو پشت چراغ‌های طولانی راهنمایی که راننده، بنزین را جانشین استارت خودرو می‌کند و به آلودگی هوا هم که وقعی نمی‌نهد.

چرا چنین است؟ پاسخ روشن است. پافشاری عده‌ای در پایین نگهداشتن قیمت بنزین باعث شده تا چوب حراج به بنزین خورده شود و برای هر فردی با قدرت خرید پایین هم صرف می‌کند بنزین را در چنین مواردی استفاده کند. پس بخشی از تقاضای انبوه و رو به رشد بنزین به خاطر این موارد بی‌معنا و ناکارا است.

اگر تنها کالای مورد نیاز مردم بنزین می‌بود شاید ارزان نگهداشتن آن می‌توانست منطقی باشد و اعتراضی را برنیانگیزد. اما پرداخت یارانه‌ای سهمگین به بنزین و قیمت آن را در چنین حد نازلی نگهداشتن و مردم را با وجود بسیاری کمبودها و محرومیت‌های دیگر در زندگی، به سمت استفاده تبذیرآمیز و اسراف‌گونه از چنین کالای باارزشی هدایت کردن گناهی است که مسببان آن باید در برابر خداوند و آیندگان پاسخگو باشند.