زیر وروی اتوماسیون تامیناجتماعی در گفتوگو با «علی حیدری»
سازمان تامیناجتماعی پوست انداخته است
محمد طاهری - شرکت «مشاور مدیریت و خدمات ماشینی تامین» در سال ۱۳۷۰ پایهگذاری شد. هدف از راهاندازی این شرکت، ایجاد سیستمی یکپارچه برای بزرگترین سازمان بیمهگر کشور بود. سازمان تامیناجتماعی که به طور سیستماتیک، همواره با نیمی از جمعیت کشور سروکار دارد، با راهاندازی یک شرکت مشاور در زمینه IT سعی کرد بانک اطلاعاتی بزرگی ایجاد کند تا از طریق دسترسی به اطلاعات مشتریان خدمات بیمهای، راههای عرضه خدمات تامیناجتماعی را آسانتر کند. شرکت «مشاور مدیریت و خدمات ماشینی تامین» این روزها همچنان بازوی سازمان تامیناجتماعی در ارائه خدمات بیمهای است.«علی حیدری»، مدیر عامل کنونی شرکت «مشاور مدیریت و خدمات ماشینی تامین» از سال ۱۳۷۲،وارد سازمان تامیناجتماعی شده است و در طول این سالها، در پستهایی نظیر معاونت امور استانها و بازرسی سازمان تامیناجتماعی مسوولیت داشته است. او از سال ۱۳۷۹ تاکنون، به عنوان مدیرعامل شرکت «مشاور مدیریت و خدمات ماشینی تامین» به کار مشغول است. «علی حیدری» در گفتوگوی زیر به گوشهای از برنامههای اتوماسیون سازمان تامیناجتماعی اشاره کرده است. سازمان تامیناجتماعی یکی از بزرگترین سازمانهای کشور است که بحث اتوماسیون و مکانیزاسیون آن اهمیت زیادی دارد. استقرار سیستمی یک پارچه در این سازمان، بهطور قطع میتواند برای هدفمند کردن یارانهها، اشتغال و تنظیم مدلی برای اقتصاد کشور، اهمیت زیادی داشته باشد. اگر امکان دارد توضیح دهید که اتوماسیون تامیناجتماعی از چه زمانی آغاز شد و اکنون چه وضعیتی دارد؟
مایل هستم در ابتدای این بحث مقایسهای در مورد حوزه عمل سازمان با سیستم بانکی بهطور کلان داشته باشم. میدانید، بیمههای اجتماعی که سازمان تامیناجتماعی متولی اجرای آن است، حدود ۴۴درصد جمعیت کل کشور و حدود ۶۶درصد جمعیت شهری را شامل میشود. بیمههای اجتماعی در دسته خدماتی است که دولتها به مردم ارائه میدهند. خدمات اجتماعی هم نقش موثری در تولید و انباشت سرمایه اجتماعی دارد، حالا هر چه میزان سطح خدمات اجتماعی که حاکمیت برای مردم خود ایجاد میکند و یا زمینهسازی و بسترسازی برای ارائه این خدمات اجتماعی میکند، بالاتر باشد، بحث سرمایه اجتماعی و انباشت و تولید آن بیشتر میشود. با توجه به حجم فعالیتهایی که در سازمان تامیناجتماعی دنبال میشود، به طور قطع، این سازمان عمدهترین سازمان بیمهگر اجتماعی است که ۲۰ نوع خدمت را به افراد تحت پوشش خود ارائه میدهد. سازمان تامیناجتماعی در سه حوزه مختلف به شبکه ملی تامیناجتماعی، خدمت ارائه میدهد. مشخص است که یک شبکه آن شبکه بیمهای است که ۱۹ نوع خدمت را ارائه میکند که شامل بازنشستگی، بیمه بیکاری و این موارد است. شبکه دیگری که سازمان دارد شبکه درمانی ملی است که این شبکه اولین خریدار درمان در سطح کشور و دومین تولیدکننده درمان پس از وزارت بهداشت است. در نتیجه ابعاد اتوماسیون سازمان را ابعاد وسیعی باید دانست که بیشتر کشورهای دنیا هم با توجه به اینکه تعاملات مردم با سیستمهای اجتماعی زیاد و مستمر و ماهانه است، بسیاری از پایگاههای اطلاعات ملی را در بخش تامیناجتماعی متمرکز میکنند. بهطور مثال کد ملی در بسیاری از کشورها همان کد تامیناجتماعی است. یعنی شماره تامیناجتماعی هر کس نشانگر کد ملی آن شخص است. در ایران هم با توجه به مقدمهای که عرض کردم، اتوماسیون هم با همین رویکرد در سالهای قبل از انقلاب توسط یک شرکت آمریکایی با عنوان «EDS» پایهگذاری شد و در اوایل دهه پنجاه که آن زمان کامپیوترهای بزرگ در جامعه و دنیای انفورماتیک وجود داشت و مورد استفاده قرار میگرفت. این فناوری وارد کشور شد و در سازمان تامیناجتماعی در اوایل دهه ۵۰ سایت متمرکزی ایجاد کرد. زیرساختهایی هم که ایجاد شده بود نشان میداد آنها به دنبال بحث کد تامیناجتماعی افراد بودند. قانون تامیناجتماعی هم در سال ۱۳۵۴ مورد بازنگری قرار گرفت و اصلاح شد که ماده یک همین قانون، اشاره به این دارد که همه آحاد جامعه باید تحت پوشش این سازمان قرار گیرند، ولی به تدریج و با فراهم شدن مقدمات آن این قانون که زیرساختی به لحاظ قانونی بوده و این بستری که از لحاظ سایت کامپیوتری ایجاد شده بود نشان میدهد دیدگاهی که آن زمان حاکم بود که همه افراد، یک شماره تامیناجتماعی مخصوص به خود داشته باشند و بتوانند از این خدمات استفاده کنند، قبل از انقلاب مقداری از این موارد پایهگذاری شد، سایتی شکل گرفت و یکسری اطلاعات پایهای وارد کامپیوترها شد و چند آزمایش هم در سازمان انجام شد. برای اینکه بهعنوان مثال حقوقها را بتوانند بهصورت متمرکز پرداخت کنند، از این تجربه استفاده شد و تا مقطع انقلاباسلامی این فعالیتها ادامه داشت، ولی خروجی مشخصی به لحاظ اینکه بیشتر در حال فراهم کردن زیرساختها بودند وجود نداشت. بعد از انقلاب این شرکت کار را رها کرد، به همین دلیل سازمان تامیناجتماعی یکی از طرفین مذاکرات قرارداد الجزایر برای دریافت مطالبات خود از این شرکت آمریکایی بود.
سازمان تامیناجتماعی از شرکت آمریکایی طلبکار بود؟
بله. مطالباتی از این شرکت داشت که کار را نیمهکاره رها کرده و تعهدات خود را عمل نکرده بودند. در هر صورت بعد از انقلاب یک معاونت در سازمان تحت عنوان معاونت آمار و انفورماتیک شکل گرفت و با تلاشی که مجموعه همکارانی که در سازمان وجود داشتند و با آن شرکت همکاری میکردند توانستند یکی- دو سیستم را عملیاتی کنند، از جمله سیستم پرداخت حقوق پرسنل بهصورت متمرکز و پرداخت حقوق مستمریبگیران سازمان که هر دو ماه یکبار فهرستی تهیه میشد و برای واحدهای سازمانی در سراسر کشور ارسال میشد که این پرداختها را انجام دهند. در سال ۷۵ مطالعاتی در سازمان انجام شد و «شرکت مشاوره مدیریت و خدمات ماشینی تامین» تاسیس شد. این شرکت با عنوان شرکتی صددرصد متعلق به سازمان تامیناجتماعی با سازوکار قانون تجارت ولی بهصورت سهامی خاص راهاندازی شد. از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۵ ماموریت این شرکت و معاونت انفورماتیک سازمان، این بود که نظامی جامع و اتوماسیون تامیناجتماعی را طراحی کنند. نظام جامع اتوماسیون سازمان تامیناجتماعی در سهبعد سیستمهای بیمارستانی، اسناد پزشکی و بیمهای طراحی شد و در سال ۷۳ به تصویب شورایعالی تامیناجتماعی رسید و به این شرکت ابلاغ شد.
شرکت خدمات ماشینی تامین با تلاشی که انجام داد و با همکاری فناوری دادهها در ابتدا شبکهرایانهای را در سراسر کشور در تمام واحدهای اجرایی سازمان طراحی، اجرا و پیادهسازی کرد. تلاشهایی هم در طراحی نرمافزارها انجام شد که اولین نرمافزار مربوط به شعب بیمهای در سال ۷۴ در شعبه ۱۷ تهران آزمایش شد و بحث صدور دفترچههای مکانیزه بهجای دفترچههای دستی بود که این هم در استان سمنان آزمایش شد. در سال ۷۶ معاونت انفورماتیک سازمان تعدیل شد و تبدیل به دفتر برنامهریزی خدمات ماشینی شد که بهعنوان ناظر این طرح عمل کند و مجری آن در کل عملیات اجرایی توسط شرکت انجام شود. از سال ۷۶ شرکت تلاش کرد با همکاری سازمان تامیناجتماعی تمام واحدهای اجرایی سازمان بهصورت مکانیزه سیستمهایی را شروع کردند و ما بعد از آن یعنی از سال ۷۷ هیچ بیمارستان، شعبه و درمانگاه و اسناد پزشکی را بهصورت غیرمکانیزه افتتاح نکردیم.
یعنی اجباری شده بود؟
بله. اجباری شد. همزمان با این کار، شرکت موفق شد حدود ۴۰۰ نفر در آن زمان که در حال حاضر به ۸۰۰ نفر رسیدهاند، کارشناسان فناوریدادهها را برای سازمان جذب و شناسایی کرده و آموزش دهد. در حال حاضر در تمام واحدهای اجرایی سازمان که حدود ۸۰۰ نقطه در سطح کشور هستند، حداقل یک نفر کارشناس کامپیوتر داریم که آموزش دیده و مهارتهای لازم را فراگرفته و کارمند سازمان است. از این منظر میتوان گفت که سازمان دارای سیستم بومی شده و نهادینهسازی شده در مجموعه خود است و این گروهها در مجموعههای سازمانی کار نظارت و تحویل سیستمها و آموزش کاربران را انجام میدهند. در مقطعی که از سال ۷۷ تا یکی- دو سال گذشته بود، «پلتفرم» سیستمهای سازمان تحت سیستم DOS بود، اما بعد از آن در سال ۱۳۸۰ شرکت با هماهنگی سازمان، «پلتفرم ویندوز» را سوئیچ میکند که در حال حاضر سیستم بیمهای سازمان تحت این پلتفرم در چهار شعبه عملیاتی ساخته شده است. سیستم اسناد پزشکی هم در تمام اسناد پزشکیهای سراسر کشور پیادهسازی شده است. رویکرد بعدی ما ارائه خدمات تحت وب است که در حال حاضر در چند سیستم عملیاتی شده است و به سمت ایجاد «دیتاسنتر» برای سازمانتامیناجتماعی حرکت میکنیم تا اینکه بتوانیم خدمات خود را بهصورت «آنلاین» ارائه دهیم. این تاریخچه مختصری از فرآیند اتوماسیون در سازمان بود.
گفتید سازمان تامیناجتماعی ۸۰۰ شعبه دارد؟
۸۰۰ موجودیت سازمانی در بخشهای اجرایی، استانی و ستادی دارد که از این تعداد، ۴۸۰ مرکز بهصورت شعبه سازمان عمل میکنند، ۸۰ مرکز آن بیمارستان و حدود ۲۸۰ مرکز، درمانگاه و تعدادی هم اداره کل و دفتر اسناد مدیریت درمان است. حدود ۸۰۰ شبکه محلی داریم که تاکنون با زیرساخت مخابراتی موفق شدیم ۳۰۰ شبکه آن را بهصورت شبکه «گسترده ون» درآوریم و با خطوط «VPN» به هم متصل کنیم. در این ۸۰۰ نقطه شبکه کامپیوتری را بهصورت محلی داریم که شرکت طراحی، اجرا و پیادهسازی کرده و در حال حاضر در حال نگهداری آن است. ضمن اینکه ما در همین ۸۰۰ نقطه حدود ۵۰هزار قلم سختافزاری اعم از کامپیوتر، مانیتور، پرینتر، UPS و Server داریم که این امکانات را با همکاری حدود ۴۷ شرکت داخلی تهیه کردهایم.
برمیگردیم به دوران قبل از انقلاب، اگر سیستم آمریکاییها ادامه پیدا میکرد و تکمیل میشد، فکر میکنید چه اتفاقی برای تشکیل بانک اطلاعاتی تامیناجتماعی میافتاد و بانک اطلاعاتی تامیناجتماعی چه تاثیری بر نظام تامیناجتماعی کشور داشت؟
بهصورت طبیعی یکی از ضعفهایی که در حال حاضر در کشور وجود دارد نبود زیرساختهایی است که برای ما که در طراحی و ساخت سیستمهای کاربردی در حال فعالیت هستیم، مزایا و محدودیتهایی ایجاد کرده است. اگر یکسری زیرساختهای ملی مانند شبکه Data، کد ملی، طرح کاداستر یا بحث ثبت اسناد و املاک باشد یا ما GIS ملی داشته باشیم، طبیعتا شرکتهایی مانند «شرکت مشاوره مدیریت و خدمات ماشینی تامین» یا دیگر مجریان اتوماسیون که سیستمهای کاربردی میسازند، خیلی راحت خواهند بود و میتوانستند از بانکهای اطلاعاتی استفاده کنند ولی متاسفانه فقدان اطلاعات، باعث شده که گاهی این مجریان خود در تلاش و تکاپو برای تولید این اطلاعات باشند که طبیعتا هزینه آن را زیاد کرده و هم تکرار و تداخل ایجاد میشود و همپوشانی بین اطلاعات بهوجود میآید و هزینه بالایی هم دارد و ضمن اینکه بهدلیل فقدان یکپارچگی ممکن است نتوان از این اطلاعات برای تصمیمگیری صحیح استفاده کرد، بهطور مثال در نظام جامع رفاه و تامیناجتماعی یکی از زیرساختهایی که در قانون آن هم اشاره شده، بحث بانک جامع اطلاعات ایرانیان است که بتواند بر اساس محاسبات نظام درآمد و هزینه خانوار اطلاعات مربوط به افراد را داشته باشد و بر این اساس خدمات بیمهای، حمایتی و امدادی را بتوانیم سامان دهیم که چون این موارد وجود ندارد، پس یکسری همپوشانیهایی پیش میآید و دولت یا سازمانهای بیمهگر یا وزارت رفاه تصمیماتی میگیرند که به افراد این کمک کنند. این تصمیمات از آن روایه و اعتبار لازم برخوردار نیست. بهطور قطع باید این پایهها قبل از انقلاب ریخته میشد و زیرساختهایی که در این سایت کامپیوتری قبل از انقلاب تعبیه شده بود حاکی از این بود که این رویکرد را داشتند، کما اینکه بعد از انقلاب شرکت نفت، سازمان سنجش و خیلی از سازمانهای بزرگ برای پردازش و پانچ اطلاعات خود از این سایت سازمان استفاده میکردند و نشان میدهد که این زیرساخت، زیرساخت خوبی بوده است.
البته شما هم میدانید که در بحث تکنولوژی و اتوماسیون دو موضوع وجود دارد، یکی پیش رفتهایی است که در سیستمهای متمرکز کامپیوتری اتفاق میافتد و در گذشته سیستمهای توزیعی و سیستمهای آنلاین و تحت وب و در حال حاضر بحث ماهواره و ارتباطات دیتا و بیسیم مطرح است. در ارتباط با اتوماسیون این نکته حایز اهمیت است که سقف انتظارات گذشته ما در پنج سال پیش و یا در بیست سال گذشته و یا در زمانی که مقدمات اتوماسیون را شرکت «EDS» طراحی کرده بود، الان شاید کف انتظارات ما باشد. نکته مهم این است. ما در سازمان وقتی بهعنوان تعمیم دادن مکانیزه به شعبات سازمان کار خود را شروع کردیم که طرح پیشبرد نوین اتوماسیون سازمان در سال ۷۷ تصویب شد که مکمل همین طرح نظام جامع اتوماسیون است. یکی از معضلاتی که با آن مواجه بوده و چالشهایی که فکر میکردیم در تعمیم این سیستم با آن مواجه میشویم، بحث مدیریت تغییر و ساماندهی و مدیریت مقاومت پرسنل در مقابل تغییرات تکنولوژی است که یک چالش بینالمللی است. در تمام سازمانها زمانی که شما میخواهید تغییرایجاد کنید، این مقاومت وجود دارد. ما آن زمان فکر میکردیم که باید برای شکستن این مقاومت پرسنل را آموزش داده و نیروهای مجرب کامپیوترمند را وارد سیستمها کنیم و در میان پرسنل، انگیزه لازم را بهوجود آوریم. بهطور مثال در همین طرح یا طرح پیشبرد اتوماسیون واحدهایی که مکانیزه میشدند مزایای پرسنل آنها افزایش مییافت و مسائلی از این قبیل. ما در آن مقطع این فکر را داشتیم که چگونه میتوان با این مقاومت در مقابل تغییر مواجه شویم و آن را مدیریت کنیم. با توجه به اینکه سازمان، سازمانی سنتی و قدیمی داشت و گاهی آموزشپذیر نبودند و یا آموزش آنها هزینهای بود که اثربخشی نداشت. بهطور مثال اواخر سن کاری خود بودند و بازنشسته میشدند، ولی در حال حاضر با شرایطی مواجه هستیم که نهتنها پرسنل و مدیران سازمان مقاومت در مقابل تغییرات تکنولوژی ندارند، بلکه بهشدت نیازمند و پیگیر آن هستند. ولی آن زمان هدفگذاریهایی کرده بودیم برای اتوماسیون سازمان که در آن زمان سقف و چشمانداز دور از دسترس بود، ولی الان که به این مرحله رسیدیم نقد میکنیم که چرا آن زمان هدفگذاریهای بالاتری را برای خود قرار ندادیم. با توجه به این قضایا من فکر میکنم اگر آن بیس اطلاعاتی قبل از انقلاب طراحی و پیاده میشد، بسیاری از تصمیماتی که در سازمان گرفته شد و بسیاری از تصمیماتی که دولت و مجلس گرفتند، به این نحوی که اتخاذ شد، انجام نمیشد و علت آن هم این است که بانک اطلاعاتی مهمی برای تصمیمگیری وجود داشت، ولی ما الان هنوز این بانک اطلاعاتی را در سطح کشور بهصورت ملی نداریم.
هنوز به کف خواستههایتان نرسیدیم؟
در سازمان رسیدهایم، ولی از منظر اینکه این اطلاعات در سازمان وجود دارد و بتواند مورد نیاز برای تصمیمگیری دولت باشد، به لحاظ اینکه سایر سازمانهای بیمهگر اطلاعاتشان در یک مجموعه نیست و بعد هم اینکه، کد ملی بهعنوان کد خاص برای اینکه بتواند همپوشانیها و تکرار و تداخلها را استخراج کند وجود ندارد و بهطور کامل عملیاتی نشده است. اطلاعاتی که ما داریم به آن صورت قابل استفاده نیست، ولی همین حالا من اعلام کنم که وزارت کار برای تکمیل اطلاعات مربوط به بازار اشتغال از اطلاعات تولیدی سازمان استفاده میکند و ما بر اساس همکاری متقابل این اطلاعات را میدهیم ولی این اطلاعات مربوط به بخش بیمهای سازمان تامیناجتماعی است که باید با اطلاعات سازمانهای بیمهگر دیگر و اطلاعات کد ملی همبستگی پیدا کند و در آن حالت است انتظاراتی که شما فرمودید برآورده میشود.
فرض کنیم که تشکیل این بانک اطلاعاتی که مهم است و به گفته شما اگر وجود داشت تصمیمگیریهای دولت بهنحو دیگری صورت میگرفت، با توجه به این اگر کف ما آن بود، شما گفتید سقفی برای خواستههایتان وجود دارد، از یک سیستم یکپارچه و پیشرفته چه توقعی دارید و تامیناجتماعی از آن چه بهرهای میتواند ببرد؟
آرمانی را که در سازمان و خدمات ماشینی تامین ترسیم کردیم بحث تحقق تامیناجتماعی الکترونیکی است که حال تامیناجتماعی الکترونیکی در سازمان و شرکت خدمات ماشینی تامین، جزئی از ساختاری است که منجر به دولت الکترونیکی و تجارت الکترونیکی میشود که این جزو یک بخش مثلا بانکداری الکترونیکی و مسایلی از این قبیل است. بهعنوان مثال ما الان در سازمان حدود سه سال است که با سیستمهایی که سازمان ساخته، امکان ارائه دیسکت را بهجای فهرست کاغذی به کارفرمایان دادیم، ولی در سال گذشته بیشتر کارفرمایان که شکل حقوقی دارند از این سیستم استفاده کردند. برای رفع این نقیصه سازمان در حال حاضر سه رویکرد مشخص را راهبری کرده است، یکی ایجاد موسسات کارگزاری یا چارترهای تامیناجتماعی است که بتوانند کارگزاران قسمخورده سازمان حلقه واسطهای باشند بین کارفرمایان با واحدهای اجرایی سازمان که اینها میتوانند این فهرستهای کاغذی کارفرمایان را گرفته و به حالت دیسکت به ما بدهند و نکته دیگر بحث شعب سیار و سیال است که شعب سیار در مناطقی که برای سازمان به لحاظ هزینههای سرمایهای ایجاد شعبه در آن مکانها مقدور نیست امکانات کامپیوتری که ایجاد میکنیم و شبکه دیتا که فراهم میکنیم یا ارتباطاتی که از طریق مودم برقرار میشود به شعبه مادر وصل شده و اطلاعات را دریافت میکنند. طرح بعدی ما شعب سیال است که بهصورت متحرک در مناطقی سیستم میتواند از طریق ارتباطات ماهوارهای و بیسیم به شعبه مادر وصل شود و خدمت ارائه دهد که این سیستم بیشتر برای مناطقی است که دچار بحران میشوند مانند زلزله بم و این موارد. این سه سیستم را سازمان تهیه کرده تا بتواند آن نقیصه زیرساختی را که ضریب نفوذ کامپیوتر در مخاطبان است، پوشش دهد. بهتازگی در آزمایشی موفق شدیم اجازه ارائه فهرست تحت وب را به کارفرمایان بدهیم یعنی کارفرما بتواند از طریق اتصال به اینترنت اطلاعات خود را ارائه دهد. این اتفاق از لحاظ کاربردی برای ما زمان میخواست که در حال حاضر محقق شده است، ولی چون زیرساخت بانکداری الکترونیکی وجود ندارد، عملا ما نمیتوانیم این کار را بسط و گسترش دهیم، به این علت که کارفرما از طریق وب، فهرست خود را برای ما میفرستد، ما بررسی کرده و اصلاح میکنیم که در نهایت به او برگه پرداخت میدهیم که باید پول واریز کند. چون فعلا بانکداری الکترونیکی نداریم و تنها دو بانک خصوصی این سیستم را ارائه میدهند و بانکها حامل ما نیستند، عملا کارفرما فهرست خود را بهصورت اینترنتی به ما میدهد ولی باید به بانک رفته و پول واریز کند و فیش آن را برای ما بفرستد.
سوال من هم این است که چرا با بانکرفاه که بانک خودتان است چنین شبکهای پیاده نمیکنید؟
بانک رفاه هنوز این امکان را ندارد. در حال حاضر فقط بانک سامان و بانک پارسیان پرداخت الکترونیکی دارند.
خدماتی که شرکت انفورماتیک ارائه میکند زیر نظر شما نیست که بتوانید آن خدمات را در بانک رفاه پیاده کنید؟
نه. بانک رفاه و بخش خدمات انفورماتیک آن زیر نظر ما نیست و بخش مستقلی است ولی با بانک رفاه تعامل داریم. یعنی شعب خود و با بیمارستانهایمان از طریق دیسکت رایانهای کردیم و این سازگارسازی سیستمهای آنها را با سیستمهای خودمان در حال حاضر انجام دادیم، ولی چون بانک رفاه امکان پرداخت الکترونیکی از طریق اینترنت ندارد، طبیعتا سرویسی که ما ارائه کردیم، اثربخشی لازم را ندارد چون کارفرما میگوید اگر قرار باشد در بانک پول آن را واریز کنم، در کنار آن فهرستهای خود را نیز ارائه میکنم. حال کاری که ما میکنیم این است که با بانکهای حامل و بانکهایی که این خدمات را ارائه میدهند، همکاری کرده و بتوانیم این کار را عملیاتی کنیم یا اینکه در جایی برویم که این زیرساخت بهتر وجود دارد مانند مناطق آزاد و جزیره کیش که این زیرساختها وجود دارد و بتوانیم این خدمات را ارائه دهیم. من خواستم این مورد را بگویم که آرمان ما و مطلب اصلی این است که مخاطبان تامیناجتماعی بتوانند به بهترین و سریعترین نحو در محل کار یا محل سکونت خود، خدمات تامیناجتماعی را دریافت کنند یعنی مستمریبگیران بتوانند در خانههای خود مستمری خود را دریافت کنند و با کارت اعتباری که دارند بتوانند خرید خود را انجام دهند. این کارها زیرساختهایی دارد که در حال حاضر بانک رفاه فاز اول ارائه کارت اعتباری برای دریافت مستمری به مستمریبگیران سازمان را شروع کرده است، ولی بهدلیل اینکه زیرساختهای ملی که گفته شد، هنوز کامل نیست، طبیعتا بسیاری از طرحها برای اجرای کامل و اثربخشیشان نیاز به زمان دارند.
گفته شما کاملا منطقی است که کارفرمایان ما زیاد توجهی به سیستم حسابرسی مدرن و در نهایت اتوماسیون و کامپیوتر ندارند.
با توجه به این قضیه آیا شما آماری در اختیار دارید که چنددرصد از مشتریان و کارفرمایان شما این اطلاعات را با دیسکت به شما میدهند؟
بین ۲۰ تا ۳۰درصد از کارفرمایان ما. میدانید که حدود یکمیلیون و دویستهزار کارگاه با سازمان تعامل دارند که باید فهرست ارائه دهند. از این تعداد حدود ۲۰ تا ۳۰درصد فهرست خود را بهصورت دیسکتی ارائه میکنند ولی این نکته وجود دارد که این سازمانها، سازمانهای بزرگ هستند. البته این نکته را هم بگویم که از این ۲۰ تا ۳۰درصد، حدود ۷۰ تا ۸۰درصد از بیمهشدگان ما در این کارگاهها مشغول به کار هستند، چون چگالی اشتغال در این کارگاهها بالاست.
مثلا در مورد وزارت نفت؟
وزارت نفت دو بخش دارد یکی بخش کارمندی که مشمول سازمان نیستند و صندوق بازنشستگی کارکنان نفت را پوشش میدهد، بخش کارگری آنها تحت پوشش ما هستند. مثال واضحتر آن ایرانخودرو است. شرکتهای بزرگی مثل ایرانخودرو و سایپا به ما فهرست میدهند. البته این نکته را هم بگویم که سطح اتوماسیون بعضی از کارفرمایان بهحدی است که ما امکان پاسخ به نیازهای آنها را نداریم مانند ایرانخودرو و سایپا. آنها میگویند ما آماده هستیم که تحت وب فهرستهای خود را ارائه کنیم. حداقل ۳-۴ سالی بود که این تقاضا را از ما داشتند و ما نمیتوانستیم، ولی در حال حاضر این امکان را فراهم کردیم. سطح اتوماسیون بعضی از کارفرمایان بهگونهای است که سرویسهای ما بیشتر از تقاضای آنها است. این توازن وجود ندارد و دوطرفه است. حال که این بحث پیش آمد اگر بخواهم ابعادی از اتوماسیون تامیناجتماعی بگویم، ۵/۲۷میلیون نفر بیمهشدهای که سازمان دارد، حداقل در ماه یکبار عملیات مالی یا تعامل اطلاعاتی با سیستمهای سازمان دارند. یکمیلیون و دویستهزار نفر مستمریبگیر داریم که این افراد حداقل یکبار در ماه مستمری میگیرند. حال اگر پول عینک یا مزایای دیگری دریافت کنند، تعداد دفعات مراجعه بیشتر میشود، ولی حداقل یکبار مراجعه میکنند. یک میلیون و دویستهزار کارگاه باید در هر ماه فهرست کارگران خود را به ما ارائه دهند یا اینکه بگویند کارگر ندارند و کارگری که بود، رفته است. حجم بالای تبادل مالی و اطلاعاتی که بین ما و مخاطبان سازمان و سیستمهایی که این شرکت تولید کرده بهحدی است که ما سالانه حدود سهمیلیارد رکورد اطلاعات در سیستم سازمان تولید داریم. در همین راستا، از سال ۱۳۲۸ سوابق بیمهای را در طرح سامان قرار دادیم که اگر فرصت شد تشریح خواهم کرد.
از خرداد سال ۱۳۲۸ اطلاعات سوابق بیمهشدگان را که وارد سیستم کردیم به کمک سازمان حدود ۳۳میلیارد رکورد اطلاعات داریم که مربوط به سوابق بیمهشدگانی است که از سال ۱۳۲۸ در سازمان حق بیمه پرداختند. این حجم بالای اطلاعات و تنوع خدماتی که ارائه میدهیم، علاوه بر سازمانهای بیمهگری که در کشور هستند فقط خدمتی که ارائه میدهند مستمری و بازنشستگی است. در حالی که در سازمان ۲۰ نوع خدمات ارائه میشود که یکی از خدمات آن بازنشستگی است و سایر خدمات را هم، سازمانهای دیگر و صندوقهای بیمهگر ارائه نمیدهند.
هم حجم تعاملات ما بالاست و هم حجم پیچیدگی و تنوع خدمات سازمان باعث شده است که سیستم اتوماسیون سازمان را سیستم پیچیده و وزینی کند.
علاوه بر این تلقی ما این است که در حوزه سیستمهایی که مرتبط با منابع انسانی است، سیستم نسبتا موفقی است.
ادامه گفتوگو روز چهارشنبه منتشر میشود
ارسال نظر