سازمان تامین‌اجتماعی باید اصلاح ساختار شود

دکتر جعفری تازه‌جانی اهل مشهد است اما از شهر تهران کاندیدای میاندوره‌ای مجلس شورای اسلامی شده است. او یکی از طرفداران افزایش سهم کارگران در جریان خصوصی‌سازی و آزادسازی اقتصاد ایران است. او می‌گوید: کارگران نباید مخالف خصوصی‌سازی باشند. ما باید برای افزایش سهم کارگران از خصوصی‌سازی رایزنی و مشورت کنیم. در این گفت و گو با دیدگاه‌های اقتصادی او آشنا می‌شویم. با چه شعارهایی می‌خواهید در انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس شورای اسلامی‌ شرکت کنید؟

با توجه به سابقه‌ای که دارم، با جدیت شعارهای مبتنی بر تامین اجتماعی را دنبال خواهم کرد. اصول برنامه‌های من اقتصادی است و اگر وارد مجلس شوم، به طور قطع موج جدیدی از تامین اجتماعی ایجاد خواهم کرد.

برنامه‌های اقتصادی شما چپ‌گرایانه است؟

نه.من چپ‌گرا نیستم و در اقتصاد موافق اقتصاد رقابتی هستم. شعارها و برنامه‌هایی که دارم مخالف خصوصی‌سازی و سرمایه‌گذاری نیست. من فقط قصد دارم به دولت یادآوری کنم که در جریان خصوصی‌سازی و آزادسازی سهم کارگران و مشمولان تامین اجتماعی را از یاد نبرد. توضیح بیشتر اینکه، من به‌طور کامل موافق خصوصی‌سازی هستم اما معتقدم دولت باید درجریان تعیین تکلیف واحدهای مشمول واگذاری، سهم کارگران را ازیاد نبرد. باید شرایط به گونه‌ای فراهم شود که سندیکای کارگری، در عالی‌ترین نهاد تصمیم‌گیری برای خصوصی‌سازی، مثل هیات عالی واگذاری و ستاد اصل۴۴، نماینده داشته باشد. چنین تجربه‌ای در آلمان و چند کشور دیگر، آزموده شده است.

یعنی پیشنهاد شما این معنی را می‌دهد که باید سهم کارگر، برای رایزنی در مورد خصوصی‌سازی افزایش پیدا کند؟

بله، اگر این سیاست اجرایی شود، کارگر هم برای سرنوشت خود، تصمیم‌گیری خواهد کرد. اما باید نماینده کارگران در هیات عالی واگذاری، به‌طور کامل بر امور قیمت‌گذاری شرکت‌ها و شیوه‌های خصوصی‌سازی، تسلط داشته باشد.

در مورد تامین اجتماعی چه برنامه‌ای دارید؟

در وهله نخست باید به دولت فشار وارد شود تا بانک اطلاعاتی تامین اجتماعی را تکمیل کند. بدون وجود بانک اطلاعاتی جامع و کامل، طرح‌های تامین اجتماعی با شکست روبه‌رو می‌‌شود. نبود بانک اطلاعاتی حتی طرح‌هایی نظیر سهام عدالت را هم زیر سوال می‌برد. چگونه می‌توانید برای چند دهک جامعه تصمیم‌گیری کنید، در حالی‌که نمی‌دانید تعداد آنها چقدر است؟

برنامه بعدی من، فشار بر دولت، برای اصلاح ساختار تامین اجتماعی است. بدون شک باید شرایطی فراهم کنیم که قوانین و آیین نامه‌های تامین اجتماعی کشور، مورد بازنگری قرار گیرد. سازمان فرسوده تامین اجتماعی در قالب یک سازمان مدرن با اختیارات تام، باید اصلاح ساختار شود. این سازمان درحال حاضر به این دلیل که ساختار فرسوده‌ای دارد، نمی‌تواند در قالب برنامه‌های ملی، مسائل تامین اجتماعی را پیگیری کند.

فکر نمی‌کنم نیازی باشد به این که مردم برای تعویض دفترچه و یا گرفتن مستمری وخیلی از مسائل دیگر، به سازمان مراجعه کنند.

در زمینه مسائل اقتصادی آیا برنامه دیگری هم دارید؟

به طور قطع. ازآن دسته افراد هستم که اعتقاد دارم باید دخالت دولت در امور اقتصادی کشور، به حداقل برسد.اگر وارد مجلس شدم، دوست دارم همکاران خودم را تشویق کنم که طرح تثبیت قیمت‌ها را لغو کنند.

به جای تثبیت قیمت‌ها باید شرایط عرضه وتقاضا فراهم شود. در حال حاضر دولت ضعف تصمیم‌گیری‌اش را با طرح‌های مداخله‌جویانه‌ای مثل تثبیت قیمت‌ها پوشش می‌دهد اما چنین طرح‌هایی هیچگاه در درازمدت به سود اقتصاد کشور نخواهد بود.

از طرف دیگر فکر می‌کنم اقتصاد کشور به باز تعریف امنیت اقتصادی وتوجه به مساله مالکیت نیاز مبرم دارد. این روزها شاهد تعرض دولت به بخش‌خصوصی هستیم و اعتقاد من این است فشار بر سرمایه‌گذاری موجب رشد فعالیت‌های کاذب اقتصادی خواهد شد و در نتیجه سهم اقتصاد زیرزمینی و یا اقتصاد خاکستری در اقتصاد ملی، افزایش خواهد یافت.

شک نکنید اگر امنیت اقتصادی نداشته باشیم، باید بنشینیم و به کوچ غم‌انگیز سرمایه از کشور، نگاه کنیم. در حال حاضر متاسفانه تعریف درستی از امنیت اقتصادی نداریم و فقط به این جنبه نگاه می‌کنیم که قوه قضائیه باید امنیت ایجاد کند، اما گاهی در دولت برنامه‌هایی تصویب می‌شود که سرمایه‌گذار چاره‌ای جز قهر با اقتصاد ملی ندارد. در این مورد مثال مشخصی دارم که ابعاد قضیه را روشن می‌ کند. فرض کنید دولت در حال اعطای مجوز به واحدهای مختلفی است تا تولید داخلی افزایش پیدا کند، درهمین حال درقسمت دیگر از دولت، نظام تعرفه‌ای به یک باره تغییر می‌کند. این موضوع به شدت با سیاست‌های دولت تناقض دارد و امنیت اقتصادی را از هم می‌پاشد. امنیت اقتصادی فقط این نیست که ما ازقوه قضائیه بخواهیم آن را تامین کند. امنیت اقتصادی در برنامه‌ریزی دولت، قانون نویسی مجلس وخیلی عوامل دیگر، نمود پیدا می‌کند.

در مورد اشتغال چطور؟

من معتقدم اشتغال از دل برنامه نویسی متولد می‌ شود.اشتغال از رشد اقتصادی گرفته می‌شود. اشتغال دستوی و سفارشی نیست وباید برای آن سرمایه‌گذاری کرد. برای سرمایه‌گذاری هم باید برنامه نویسی کرد و به بخش‌خصوصی احترام گذاشت. باید دست سرمایه‌گذار را به گرمی‌ فشرد و بخش‌خصوصی را تکریم کرد.

درحال حاضر میان سرمایه‌گذاری و پس‌انداز مردم، فاصله و شکاف نگران‌کننده‌ای وجود دارد. این موضوع نشان می‌دهد مردم با پس‌انداز بیگانه هستند. یعنی توان پس‌انداز ندارند.