جایگاه ایران در 1404

معاون مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت چگونگی تصمیم‌گیری در سیاست خارجی، نوع روابط دو جانبه ایران با کشورهای همسایه، اسلامی و بالاخره غربی را از جمله الزاماتی می‌داند که باید در اجرایی کردن سند چشم‌انداز بیست ساله کشور به آن توجه شود. محمود واعظی در گفت‌و‌گوی تفصیلی با خبرگزاری فارس با تاکید بر اینکه الزامات سند چشم‌انداز در سیاست خارجی کشور تدوین شده است، از نهایی شدن این الزامات در مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داد. وی معتقد است که توجه به سند چشم‌انداز بدون الزامات آن کافی نیست و می‌گوید: چشم‌انداز یک عبارت بسیار زیبا است و اگر این عبارت را به طرز زیبایی بنویسید و تابلو کنید، این مساله خود به خود تحولی در کشور به وجود نمی‌آورد. واعظی همچنین در پاسخ به این سوال که چرا در سند چشم‌انداز به عباراتی چون الهام‌بخشی یا هویت اسلامی و انقلابی توجه شده است، گفت: این عبارات یعنی اینکه ایران می‌تواند توسعه یافته باشد، در کنار آن باورها و ارزش‌های اسلامی خود را حفظ کند و مستقل هم باشد، به شرط آنکه تعامل موثر و سازنده را با دنیا داشته باشد.

متن کامل مصاحبه خبرگزاری فارس با محمود واعظی به شرح زیر است: وجود سند چشم‌انداز چه پیامی برای کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی و دیگر کشورها دارد؟

یک کار بسیار مهمی که همواره بعد از انقلاب در عرصه برنامه‌‌ریزی‌ جای آن خالی بود بحث چشم‌انداز دراز مدت بود، چشم‌انداز

بیست ساله پیامدهای مختلفی می‌تواند در عرصه‌های گوناگون اعم از سیاسی و اقتصادی داشته باشد و همچنین پیامدهایی در عرصه‌ سیاست‌ خارجی. در عرصه سیاست خارجی از چند بعد می‌توانیم به آن بپردازیم، یکی اینکه چشم‌انداز مسیر کلان کشور را مشخص می‌کند و این باعث می‌شود دیگرانی هم که می‌خواهند با کشور کار کنند، بدانند با کشوری کار می‌کنند که در سطح کلان قرار است در ۲۰ سال آینده این مسیر را طی کند. چشم‌انداز را نمی‌شود فقط در سطح کلان نگاه کرد، اجزایی در چشم‌انداز وجود دارد که هر کدام از آنها حاوی پیامی روشن برای سیاست‌گذاران و دولتمردان می‌باشد.

اینکه در سند چشم‌انداز تاکید شده ایران قرار است توسعه یافته باشد،آیا برای کشورهایی که خواهان پیوندهای سیاسی با کشورمان هستند، پیامی دارد؟

در قسمت اول سند چشم‌انداز آمده است، ایران کشوری است توسعه یافته، برداشتی که در داخل و خارج از کشور از این فراز شده این است که ایران تصمیم گرفته که مسیر توسعه را پیش بگیرد این عنوان یک فراز و فراز دیگر در ارتباط با این است که ایران می‌خواهد در منطقه‌ دارای جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری باشد. یعنی می‌آید با فراز دوم، فراز اول را تعریف می‌کند، و اگر این فراز در سند چشم‌انداز نمی‌آمد در ۲۰سال آینده می‌گفتند که منظور همین توسعه حال حاضر بوده است، ولی می‌گوید که ایران می‌خواهد دارای اینچنین جایگاهی در منطقه باشد، این دو معنی دارد، یکی اینکه یک رقابت جدی وجود دارد برای پیشرفت و توسعه و دوم نگاه به کشورهای منطقه‌ است و برای ایران اهمیت دارد که با کشورهای منطقه همکاری داشته باشد.

اما در سند به عباراتی غیر از توسعه‌یافتگی اشاره شده و مثلا ذکر شده که ایران با توجه به ارزش‌ها می‌خواهد به توسعه دست پیدا کند؟

در فراز مهم سند چشم‌انداز آمده است، ایران کشوری است اسلامی، با اتکا به ارزش‌های اسلامی و ‌الهام‌بخش‌، این فراز ارزشی چشم‌انداز است که به هر حال این طور نمی‌باشد که حالا هر اتفاقی بیافتد و هرچه شود ما می‌خواهیم توسعه یافته باشیم، ما می‌خواهیم توسعه‌ای پیدا کنیم که مبنای این توسعه، توسعه‌ای اسلامی، ارزشی باشد و این هم این طور نیست که فقط در داخل ایران باشد، ما می‌خواهیم که الهام‌بخش باشیم و در مورد الهام‌بخشی دو تفسیر ممکن است بشود. یک تفسیری که بعضی‌ها در اوایل انقلاب انجام می‌دادند که انقلاب ایران به دنبال صدور انقلاب است که یک تفسیر منفی می‌باشد و تفسیری است که عملا به دنبال این هدف است که بگوید ایران در پی دخالت کردن در دیگر کشورها است، اما آنچه که در مجمع تشخیص مصلحت نظام بحث شد و آنچه که در ذیل این مباحث آمده، می‌گوید ایران اسلامی پیشرفته با داشتن یک حکومت مردم‌سالار دینی می‌تواند الگوی تازه‌ای را به کشورهای اسلامی ارائه دهد، یعنی به هر حال رهبران کشورهای اسلامی نمی‌توانند که یک الگوی دیگری را بیاورند و باید از الگوهایی استفاده کنند که با فرهنگ و اعتقاد مردم کشورشان سازگاری داشته باشد، اگر این الگو بومی باشد بهتر پذیرفته می‌شود و این بدان معنی نیست که الگویی که ایران معرفی می‌کند حتما باید آنها نیز الگوبرداری کنند. در کشورهای اروپایی و غربی می‌بینید که سیستم‌ها از روی دست هم دیگر کپی نکرده‌اند، براساس فرهنگ و ویژگی‌های خود الگوبرداری کرده‌اند و این نکته‌‌ای است که باید به آن توجه کنیم، که ما الهام‌بخشی را راهی برای دخالت نمی‌دانیم، بلکه الهام‌بخشی را از این جهت آورده‌ایم که یک کشور اسلامی و توسعه یافته، یک الگویی باشد برای دیگر کشورهای منطقه و کشورهای جهان اسلام. در فراز آخر که به نظر من بسیار مهم است و بیشتر از دیگر عبارات به مبحث سیاست خارجی برمی‌گردد، این است که ایرانی با این مشخصات، خواهان تعامل سازنده و موثر با دیگر کشورهاست و همواره دغدغه‌ ما این بود که آیا می‌خواهیم یک سیاست تقابلی داشته باشیم و با دنیا بجنگیم و یا اینکه می‌خواهیم یک سیاست‌ منزوی و گوشه‌گیری داشته باشیم و یا اینکه یک سیاستی داشته باشیم که هر تصمیمی را که دنیا گرفت ما به آن عمل کنیم ولی در سند می‌گوید ایران می‌خواهد یک تعامل سازنده و موثر داشته باشد.

تعامل به این معنا است که ایران اهداف و برنامه‌هایی دارد و برای رسیدن به این اهداف و برنامه‌ها با دنیا می‌نشیند و صحبت و بحث می‌کند و به قواعد موجود برای بازی در دنیا برای احقاق حقوق خود توجه می‌کند و از طریق تعامل سازنده می‌تواند به آن حقوق دسترسی پیدا کند، اینها فرازهای مهمی است که در این چشم‌انداز وجود دارد که هر کدام از اینهایی که نام بردم در جای خودش یک روابط تنگاتنگی با بحث سیاست خارجی دارد.

ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام از تدوین الزامات سند چشم‌انداز خبر دادند، سوال من این است که در سیاست خارجی چه الزاماتی وجود دارد؟

ما حدودا ۶ ماه با استادان دانشگاه و دوستانمان در وزارت امور خارجه و کارشناسان دبیرخانه مجمع روی الزامات چشم‌انداز در عرصه سیاست خارجی مفصل بحث کردیم.

چشم‌انداز یک عبارت بسیار زیبا است و اگر این عبارت را به طرز زیبایی بنویسید و تابلو کنید، این مساله خود به خود تحولی در کشور به وجود نمی‌آورد و دلیل آن این است که به نظر بنده همه مسوولان در این ۲۷ سال گذشته در هر مسوولیتی که بودند علاقمند به کار کردن بودند و کارها انجام شده و موفقیت‌هایی هم داشته‌اند و مشکلاتی نیز وجود داشته است، فرق اینکه ما با چشم‌انداز کار کنیم و یا اینکه چشم‌انداز نداشته باشیم در این است که ما با داشتن چشم‌انداز می‌توانیم یک نگاهی به گذشته کنیم و توفیقات گذشته را حفظ کنیم و ضعف‌ها را براساس اهداف چشم‌انداز جدا کنیم و به طور جداگانه روی آنها بررسی کنیم و در جهت تقویت آنها گام برداریم، در عرصه سیاست خارجی، آمدیم ایران ۲۸ سال گذشته را ترسیم کردیم و گفتیم کسانی که سند را طراحی کرده‌اند، ایران را به سمتی هدایت کنند که ایران در مدت ۲۰ سال به این جایگاه برسد.

آیا این مسائل در الزامات، تعریف شده است؟

بله در کمیسیون سیاست خارجی حدود ۶۴ ساعت فقط جلساتی بود که ۱۷ یا ۱۸ نفر از استادان دانشگاه و... در آن حضور داشتند و کار کارشناسی ‌کردیم و مهم‌ترین مساله‌ای که در سطح منطقه مورد نظر ما بوده بحث اعتمادسازی است، ایران نمی‌تواند خود را از منطقه جدا کند و ما باید بتوانیم در منطقه با کشورها تعامل داشته باشیم و دارای جایگاه مناسبی باشیم و توجه بعدی ما، توجه به سازمان‌های موجود در منطقه اعم از اکو، نوع رابطه با شورای همکاری خلیج فارس، سازمان همکاری‌های شانگهای می‌باشد و همچنین سازمان‌هایی که در بیرون منطقه هستند مانند، آ سه ‌‌آن‌ که بتوانیم با آنها نیز ارتباط داشته باشیم، در سطوح بین‌الملل به دو بخش توجه کرده‌ایم، اول نوع نگاه ما به نظام بین‌المللی چگونه باید باشد. بالاخره نظام بین‌المللی یک واقعیت است که باید بپذیریم و دوم آیا می‌خواهیم نظام بین‌المللی را بهم بریزیم یا اینکه از این نظام بین‌الملل با همکاری کشورهای همسایه و کشورهای اسلامی با هم نزدیک شویم و نظام بین‌الملل را سوق بدهیم به سمتی که اهداف و حقوق کشورهایی شبیه ایران بیشتر تامین شود در الزامات این راهکارها را ارائه کرده‌ایم.

بحث دیگر نوع همکاری ایران با دیگر سازمان‌های بین‌المللی است، بالاخره ایران در بسیاری از سازمان‌های مهم بین‌المللی عضویت دارد و این مساله یک پتانسیل برای ایران است و اینکه ما با چه مکانیزمی از این سازمان‌ها می‌خواهیم در راستای اهداف کشورمان استفاده کنیم باید عنایت ویژه‌ای به سازمان کنفرانس اسلامی داشته باشیم و بتوانیم در آنجا نقش بازیگری را برعهده بگیریم و در بخش‌های سیاست‌ خارجی، انرژی، صنعت، سیاست داخلی و... تا زمانی که این راهکارها که برآمده از سند چشم‌انداز است را ارائه ندهید، عملا کارها پیش نمی‌رود و همه مسائل فوق را الزامات چشم‌انداز می‌گوییم.

نکته‌ای که وجود دارد این است که هر کس قبلا هر کاری کرده، می‌گوید که من ۲۰ سال آینده می‌خواهم اینگونه شوم.

در صحبت‌هایتان به نقش ایران در بازیگری منطقه‌ اشاره داشتید، این به چه معنایی است و ابزارهای لازم برای تبدیل شدن ایران به بازیگر منطقه‌ای را چه می‌دانید؟

ایران جدای از هر چیزی، در یک منطقه ژئوپلتیک قرار گرفته‌ که شرایط جغرافیایی و سیاسی منطقه، یک جایگاه ویژه‌ای را برای ایران در نظر گرفته، یعنی اینکه جایگاه ایران به گونه‌ای است که در همه مسائل می‌تواند تاثیرگذار باشد، از نظر سیاسی مساله امروز بحث امنیت عراق، افغانستان، تحولات لبنان و خاورمیانه است، هر کدام از اینهایی را که نام بردم، یکی از موضوعات بسیار مهم قدرت‌های بزرگ جهانی است و در همه این مسائل، ایران جایگاه، نقش، برنامه و فکر دارد و می‌تواند به عنوان یک بازیگر موثر منطقه‌ای نقش آفرینی کند.

در مورد موضوع امنیت انرژی که برای آینده دنیا بسیار با اهمیت است، ملاحظه کنید چند‌درصد سهم ذخایر نفت و گاز دنیا در منطقه‌ای است که ایران در آن قرار گرفته‌ است.

از نظر انرژی، این منطقه ژئواکونومیک است و خلیج‌فارس هم از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است و حالا ما اگر نوع نگاهمان را بخواهیم به دریای خزر و کشورهای قفقاز داشته باشیم اهمیت و موقعیت ایران به خوبی روشن می‌شود.

در مورد فرهنگ، فرهنگ ایرانی، اسلامی در کشورهای قفقاز، هند، آسیای میانه و برخی کشورهای اسلامی، عربی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و این مساله مهمی است که نمی‌توانیم نقش ایران را بدون اهمیت بدانیم، امروز کشورهایی‌ که چه اکثریت و چه اقلیت آن شیعه هستند همه آنها نگاه ویژه‌ای به ایران دارند و به طور مثال برای اولین بار در بحرین ۴۰‌درصد آرا را شیعیان به دست آوردند و تحولات عراق که شرایط ژئوپلتیک منطقه را تحت تاثیر قرار داده است و همه این مسائل باعث شده که ایران به عنوان بازیگر موثر منطقه‌ای تبدیل شود، برخی عوامل طبیعی است، مانند وجود انرژی و موقعیت جغرافیایی ایران و برخی از بحران‌هایی که در منطقه به وجود می‌آید طبیعی نیست، یعنی اینکه اگر ما تدابیر درستی اتخاذ کنیم، این تصمیمات، تدابیر نقش ایران را به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای و یا جهانی مطرح می‌کند.

چالش‌هایی که مانع می‌شود که ایران به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای مطرح نشود، چیست؟

قطعا در دنیای امروز ما هم با فرصت مواجه هستیم، هم با چالش، چالش‌هایی که وجود دارد، یکی رویکرد مستقلی است که ایران نسبت به منطقه دارد و برخی از قدرت‌ها این مساله را برنمی‌تابند که یک کشوری پیدا شود که نظر خاص خود را داشته باشد، یعنی تبعیت از آمریکا و یا برخی قدرت‌های بزرگ دنیا نکند و نظر خود را اعمال کند و این به عنوان یک چالش است و اهمیت این مساله به نوع نقش ایران به تحولات عراق و افغانستان و منطقه برمی‌گردد.

آیا فرصت‌ها ممکن است به چالش تبدیل شود؟

بله، می‌تواند به چالش تبدیل شود و بحث تدبیر را که گفتم در راستای همین مساله است و موضوع دیگر بحث هسته‌ای است که وقتی یک فضایی را به وجود آوردند، این فضا منجر به این می‌شود که قطعنامه شورای امنیت برای ایران صادر شود و این مساله می‌تواند برای ایران محدودکننده باشد. تلاش‌هایی را که آمریکا و برخی کشورهای غربی دارند انجام می‌دهند برای محدود کردن ما از نظر مسائل اقتصادی و یا برهم زدن روابط ما با برخی از کشورها، اینها همه چالش‌هایی است که وجود دارد و این مسائل می‌تواند در روند تحقق اهداف چشم‌انداز موثر باشد، ولی اعتقاد بنده بر این است که چالش‌ها و فرصت‌ها خیلی به هم نزدیکند و دنیای امروز هم بسیار تغییر کرده و پیچیده شده است، از این‌رو شما می‌توانید فرصت را تبدیل به چالش و یا برعکس چالش را به فرصت تبدیل کنید و این هم با استفاده از قوائد و تدبیر است که امکان‌‌پذیر می‌شود.

بعضی‌ها معتقدند برخی واژه‌های موجود در چشم‌انداز در تعارض با هم می‌باشند. به طور مثال شما هم در صحبت‌هایتان اشاره داشتید که تعامل سازنده در روابط بین‌الملل و تاکید می‌کنید بر هویت انقلابی، اسلامی و یا ‌الهام‌بخشی، سوال من این است، ایران اسلامی توسعه یافته آیا خطری برای تمدن غرب ایجاد نمی‌کند؟

این مساله برمی‌گردد به همان مطالبی که قبلا عرض کردم و بستگی دارد که نحوه عرضه کالاها چگونه باشد و چگونه می‌خواهیم با دنیا ارتباط برقرار کنیم و چگونه زبان هم را بفهمیم و من تعارضی در سند چشم‌انداز نمی‌بینم، یعنی ایران می‌تواند توسعه یافته باشد، در کنار آن باورها و ارزش‌های اسلامی خود را حفظ کند و مستقل هم باشد، به شرط آنکه تعامل موثر و سازنده را با دنیا داشته باشد، اگر قرار شد که شما تعامل نداشته باشید، آن کسانی که سند چشم‌انداز را طراحی کرده‌اند می‌دانستند که چه می‌خواهند بگویند، می‌توانستند قسمت آخر جمله سند چشم‌انداز را نگذارند، اگر قسمت آخر را نمی‌آوردند، من با صحبت شما موافق بودم اتفاقا طراحان و معماران سند چشم‌انداز خیلی دقیق بودند، آمدند واژه‌ها و مفاهیمی را در کنار هم گذاشته‌اند که اینها، نگرانی را برطرف کند، یعنی به جای اینکه بگویند ما می‌خواهیم قدرت اول بشویم که بوی نظامی بدهد، گفته‌اند که ما می‌خواهیم به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه برسیم، یعنی اینکه ما به دنبال درگیری نیستیم و این جمله دقیقی است و آنجا که بحث الهام‌بخشی و باورهای اسلامی است، می‌آیند بحث تعامل سازنده را مطرح می‌کنند و می‌گویند که توسعه‌یافتگی ایران می‌تواند در خدمت یک تعامل سازنده و فهم مشترک با جهان باشد، من با تجربه ۲۲ سالی که در روابط و سیاست خارجی دارم فکر کنم این شدنی است و خیلی کار پیچیده و سختی نمی‌باشد، البته یک کسی می‌تواند هیچ کدام از این مولفه‌ها را نداشته باشد و با دنیا هم درگیر نشود، توسعه یافته نباشد و هویت اسلامی و انقلابی نداشته باشد و یک کسی هم می‌تواند با داشتن همه اینها با دنیا درگیر شود و البته طبیعی است وقتی شما می‌خواهید به قدرت تبدیل شوید، موانعی هم پیش روی شما است.

وقتی شما راه می‌روید باید انرژی مصرف کنید و در حال حرکت با موانعی نیز برخورد می‌کنید، هنر دستگاه دیپلماسی کشور است که موانع را هموار کند و این موانع خود به خود هموار نمی‌شود به نظر من هیچ تناقضی در متن سند چشم‌انداز نیست و دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز با برنامه‌ریزی شدنی است.

اگر به عنوان یک پادشاه عربی بودید و در متن سند چشم‌انداز ایران کلمه‌های ‌الهام‌بخش‌ بودن و تکیه بر هویت انقلابی و اسلامی و با تکیه بر قدرت لایزال الهی و تکیه بر اهداف حضرت امام خمینی (ره) را مشاهده می‌کردید، آیا نگران نمی‌شدید؟

عملکرد ایران را نگاه می‌کردم، اگر می‌دیدم که کارهای این کشور امنیت من را به هم می‌ریزد و در امور داخلی کشورم دخالت می‌کند، اگر این جمله هم در سند نمی‌نوشتند می‌ترسیدم ولی حالا که کشوری آمده و تابلو زده و گفته «آرمان‌های من این است» و به این جایگاه می‌خواهم برسم اتفاقا این مثبت است که کشوری چشم‌اندازی برای ۲۰سال آینده نوشته‌ است و رفتار این کشور بر اساس اعتمادسازی و تعامل موثر است، چرا باید بترسم، اتفاقا کسی که چراغ خاموش بخواهد حرکت کند و ننویسد و به گونه‌ای دیگر عمل کند از آن باید ترسید و کسی که کارش شفاف است کمتر ترس دارد.