دکتر محمدعلی نجفی در گفتوگو با دنیای اقتصاد تشریح کرد
برنامه اصلاحطلبان برای اداره شهر
به گفته او اگر اصلاحطلبان پیروز میدان انتخابات شورای شهر تهران باشند، به طور قطع اصلاح ساختار شهرداری تهران و اصلاح منابع و مصارف آن را در دستور کار قرار خواهند داد.
دکتر نجفی میگوید: اگر ائتلاف اصلاحطلبان اکثریت شورای شهر تهران را در دست گیرد، هر شش ماه یک بار بیلان عملکرد شهرداری تهران منتشر خواهد شد.
به گفته او اگر اصلاحطلبان پیروز میدان انتخابات شورای شهر تهران باشند، به طور قطع اصلاح ساختار شهرداری تهران و اصلاح منابع و مصارف آن را در دستور کار قرار خواهند داد.
دکتر نجفی میگوید: اگر ائتلاف اصلاحطلبان اکثریت شورای شهر تهران را در دست گیرد، هر شش ماه یک بار بیلان عملکرد شهرداری تهران منتشر خواهد شد.
عکس: علی طاهری
تحلیل کوتاهی در مورد شرایط فعلی و اینکه اصلاحطلبان چه وضعیتی دارند و مجموعه ائتلاف تشکیل شده چه وضعیتی دارد، بیان کنید.
میدانید که بعد از روی کار آمدن دولت جدید، تقریبا همه نیروهای موسوم به اصلاحطلب از پستهای دولتی کنار گذاشته شدند.
گذشته از آن، بخش عمدهای از نیروهای متخصص و کارآمدی که از نظر سیاسی گرایش و سلیقه خاصی نداشتند، اما در گروه مورد نظر کابینه جدید دستهبندی نمیشدند، از مشاغل مدیریتی دولت، کنار گذاشته شدند.
اعمال چنین سیاستهایی، موجب نگرانی کارشناسان و صاحبنظران شده است. در نتیجه شرایطی در کشور فراهم آمده است که جای نگرانی نسبت به آینده کشور و سرنوشت نسلهای بعدی وجود دارد.
کنار گذاشته شدن تعداد زیادی از مدیران کار کرده کشور، خیلیها را نگران کرده است. بر این اساس وقتی که بحث آماده شدن برای شرکت در انتخابات شورای شهر و روستا میان اصلاحطلبان مطرح شد، تحلیل مشترک این بود که باید اصلاحطلبان بخشی از سرمایههای انسانی خود را برای این انتخابات هزینه کنند و وارد صحنه شوند و در نهایت اینکه، باید انتخابات را جدی بگیرند. البته بخشی از این تحلیل مربوط میشد به شرایط خاصی که امروز از نظر مدیریتی بر کشور ما حاکم است و بخش دیگر به این موضوع مربوط میشد که اصولا انتخابات به عنوان یک نماد دموکراسی در هر شرایطی و زمانی باید مورد تقویت و حمایت قرار بگیرد و شوراهای شهر هم که هم براساس قانون اساسی و هم بنابر تفکر دموکراتیک برای اداره کشور نهاد بسیار مهمی تلقی میشود و معبری برای ارتباط سهل و روان بین مردم و مسوولان دولتی است، باید مورد حمایت قرار گیرد. در ارتباط با فعالیتهای انتخابات مربوط به شورای شهر، اصلاحطلبان آن بخش از امکانات و سرمایههای ممکن را به جریان بیاندازند، بر این اساس از حدود دو ماه قبل، گروههای مختلفی که در طیف اصلاحطلبان قرار دارند جلسههایی را داشتند که در این جلسهها
بعضی از شخصیتهای معروف اصلاحطلبان مثل آقای خاتمی و آقای کروبی هم در جریان مباحث و گفتوگوها قرار گرفتند و در نهایت خوشبختانه همه گروههای اصلی طیف اصلاحطلب به جمع واحدی رسیدند که نتیجه آن ارائه فهرستی 15نفره برای شهر تهران بود.
حالا که اصلاحطلبان به فهرست واحدی رسیدهاند، برنامه آنها چیست؟
در وهله اول، امیدواریم در فاصله کوتاهی که تا برگزاری انتخابات باقی مانده است بتوانیم مردم تهران را قانع و تشویق کنیم که برای حضور فعال در پای صندوقهای رای اهتمام جدی نشان دهند و امیدواریم روز 24 آذرماه مردم نظر و رای خود را ابراز کنند. ما به عنوان کسانی که در فهرست نهایی اصلاحطلبان اسمشان ثبت شده است واقعا شورای شهر را سیاسی نمیدانیم و بنابراین درصدد اینکه از این جایگاه برای حل مسائل و مشکلات سیاسی کشور اقدام کنیم نیستیم، بلکه شورای شهر را یک پایگاه برای خدمت موثرتر به مردم میدانیم و فکر میکنیم در کلانشهری مانند تهران با این میزان مشکلات و پیچیدگیهای مختلف شهری و اجتماعی که در آن وجود دارد، باید شورای شهری روی کار آید که براساس برنامه و خردورزی و هم در قالب برنامههای کوتاهمدت و هم در قالب برنامههای درازمدت بتواند مشکلات را حل کند، فکر میکنیم بخش عمده مشکلات شهر تهران از طریق یک برنامه منسجم و متوازن قابل حل است و با این دید وارد صحنه شدیم.
فهرست واحد اصلاحطلبان چه برنامه مشترکی دارد؟
در فاصله کمی که وجود داشت، برنامهای برای ائتلاف اصلاحطلبان تهیه کردهایم. در این برنامه 10محور اصلی پیشبینی شده است و در چارچوب این محورها، در هر قسمت برنامههای کوتاهمدت و میانمدت در نظر گرفته شده است که فکر میکنم بحث همه آنها در اینجا ممکن نیست، اما در مجموع ما مسائل اصلی شهر تهران را دستهبندی کردهایم و براساس آن، برنامههایی را پیشنهاد کردیم که به آن میپردازیم.
براساس این برنامه، به طور مشخص به دنبال چه چیزی هستید؟ میخواهید بیشتر به حل مشکلات شهر تهران بپردازید یا همزمان قصد دارید برای توسعه اقتصاد شهر هم برنامهریزی کنید؟
در وهله اول، تلقی ما این است که مشکلات زیادی در ارتباط با شهر تهران داریم. مشکل اصلی ما توسعه بیرویه کالبد و اندازه شهر است. از نظر اقتصادی، بحثهایی که در ارتباط با برنامه پیشنهادی داریم این است که منابع مالی فعلی شهرداری تهران را منابع ناپایداری میدانیم.
همانطور که در اقتصاد ملی، از نظر تامین منابع برای فعالیتهای دولت به میزان زیادی وابسته به فروش نفت خام هستیم. همه میدانیم این وابستگی، اقتصاد ایران را به اقتصادی تکپایهای تبدیل کرده است و آثار و عوارض منفی خود را چه در قالب نظام بودجه و چه در بقیه مسائل مربوط به توسعه در کشور تحمیل کرده است. با توجه به چنین سابقه ای در اقتصاد کشور، در شهر تهران هم بخش عمدهای از منابع مالی شهرداری از طریق عوارضی است که از ساختوسازها دریافت میشود. چه به عنوان فروش تراکم چه به عنوان عوارض دیگری که مربوط به ساختوساز است و به نظر ما ادامه این وضع منابع پایداری را برای شهر تهران ایجاد نمیکند، یعنی در واقع شهر تهران همان مشکلی را دارد که ما در سطح ملی در ارتباط با نفت داریم. در ارتباط با عوارض و منابع مالی حاصل از ساختوسازها در شهرداری تهران مشکل جدی وجود دارد. این روند، منابع مالی ناپایدار و تکپایهای در تهران به وجود آورده است، بنابراین یکی از اصلیترین مسائل شهر تهران در بخش منابع این است که ما در منابع و درآمدها، تنوع ایجاد کنیم.
آیا منابع جدیدی شناسایی کردهاید؟
از جمله برنامههای ما، استفاده از منابع بخشخصوصی است که در طرحهای مشارکتی میان شهرداری و بخشخصوصی وجود دارد. همچنین استفاده از منابع خارجی مدنظر ما قرار دارد که در چارچوب طرحهای مختلفی میتوان آن را مطرح کرد.
در ارتباط با مساله اقتصاد شهر تهران هم فکر میکنیم از جهات مختلفی شهرداری میتواند نقش مثبتی را ایفا کند، مثلا فرض کنید میادین میوه و ترهبار اگر به خوبی سامان دهی شوند و پوشش کافی در شهر تهران داشته باشند، بخش عمدهای از مشکلات مردم حل خواهد شد. من فکر میکنم سامان دهی میدانهای عرضه و تقاضا، به میزان زیادی به اقتصاد خانوادههای تهرانی تاثیرگذار خواهد بود یا فروشگاههای زنجیرهای که در حال حاضر به شکل محدودی در شهر تهران زیرنظر شهرداری وجود دارد. اگر توسعه یابد و شهرداری اجازه دهد که بخشخصوصی برای توسعه این فروشگاهها فعالیت کند، فکر میکنم به میزان زیادی نه تنها بر اقتصاد خانوادهها تاثیر میگذارد، بلکه بسیاری از مشکلات شهر تهران مثل ترافیک حملونقل را حل خواهد کرد.
بنابراین در ارتباط با توسعه اقتصادی شهر تهران، بخشی که مربوط به شهرداری و شورای شهر میشود طرحهایی از این نوع تهیه شده است و به اجرا گذاشته میشود. موضوع دیگر، اشتغال است که البته اشتغال از وظایف شهرداریها نیست، اما شهرداریها مثل خیلی موارد که میتوانند بسترساز باشند و به دستگاههای مسوول کمک کنند، در مورد اشتغال هم میتوانند کمکهای جدی انجام دهند. فرض کنید ایجاد راستههای اشتغال برای اشتغالهای کوچک که نیاز به سرمایه کمی دارد توسط افراد و گروههای کوچک مردمی یا ایجاد تسهیلات برای بعضی از فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی میتواند مدنظر قرار گیرد.
با توجه به سابقهای که به خصوص در شخص شما وجود دارد، میخواهم این سوال را مطرح کنم که شما برای اصلاح ساختار بودجهنویسی و پیشبینی درآمدها و منابع برنامهای دارید؟ میدانید که بودجه و مصارف و منابع شهرداری از مدتها قبل با مشکلات زیادی مواجه بوده است و حتی عنوان شده است که بودجه شهرداری هم به بیماری هلندی مبتلا شده است.
در ارتباط با شهرداری تهران مشکلی که در حال حاضر وجود دارد عدم همکاری مجلس و دولت با شهرداری تهران است. به عنوان مثال در قانون بودجه سال ۸۵، در تبصره ۱۳، ردیف بودجهای برای شهرداری تهران در نظر گرفته شده است که بخش عمده آن مربوط به متروی تهران است و بخشی هم مربوط به فعالیتهای دیگری است که از نظر قانونگذار به نوعی فعالیتهای مالی تلقی شده است. بنابراین بودجه آن از محل منابع داخلی شهرداری نباید تامین شود بلکه باید از منابع عمومی کشور تامین شود، ولی متاسفانه این بودجه هنوز تخصیص داده نشده است. فکر میکنم این عدم همکاری دستگاههای ذیربط با شهرداری است.
گذشته از آن، دولت بدهی زیادی هم به شهرداری دارد.
بله، ما این ناهنجاری را ناشی از ضعف شورای شهر تهران میدانیم. به دلیل اینکه اگر فرض کنیم، شورای شهر نقش هیات امنای شهر تهران را دارد، اعضای شورای شهر به عنوان امین مردم تهران باید مدعی مطالبات مردم باشند. شاید شهرداری نتواند به تنهایی در مقابل دستگاههای دولت بایستد و از آن چه که متعلق به شهرداری تهران است در چارچوب قانون بودجه دفاع کند، اما مسلما شورای شهر به عنوان امنای شهر تهران باید این کار را میکردند و نکردند.
از نظر منطقی و عدالتخواهانه اگر به مسائل شهر تهران نگاه کنیم همه آن چه که به عنوان هزینه بر شهر تهران تحمیل میشود مربوط به شهروندان تهرانی نیست، بلکه تهران به عنوان پایتخت و مرکز کشور به خاطر خدماتی که به کل کشور میدهد، هزینه سنگینی میپردازد.
ما اعتقاد داریم، متناسب با ملاکهای منصفانه و عدالتخواهانه، باید بخشی از منابع ملی را به تهران بدهیم. البته، میبینیم که نه تنها چنین سیاستی اعمال نمیشود، بلکه برعکس، هزینههای زیادی بر دوش شهرداری تهران گذاشته میشود.
به طور مثال، بدهیهایی که دولت به شهرداری تهران دارد، در سالهای طولانی تعیین تکلیف نشده است. به نظر من اگر در چارچوب برنامه مالی منظمی، تکلیف این بدهیها مشخص شود و در طول سالهای آینده طبق برنامهای براساس توان دولت این بدهیها پرداخت شود تا شهرداری بتواند از محل اندوخته این ارقام، مجموعهای از فعالیتهای اقتصادی را سروسامان دهد و درآمدی برای خود ایجاد کند. من فکر میکنم کمک موثری به منابع مالی شهرداری تهران میشود و نکته آخر هم منابع مالی داخلی است که شهرداری باید از محل دریافت عوارض و سایر اقلامی که طبق قانون میتواند از مردم دریافت کند این منابع را تامین کند. در آن قسمت هم همانطور که قبلا اشاره کردم، شهرداری باید به فکر ایجاد تنوع در منابع باشد و براساس طرحهای کارشناسی مشخص چه در ارتباط با استفاده از منابع خارجی و چه در ارتباط با استفاده بیشتر از منابع بخشخصوصی و چه در ارتباط با بخشی که مستقیما از مردم دریافت میکند امیدواریم بتواند برنامهها و بودجه خود را سروسامان دهد.
در برنامههای شما، آیا موضوع اصلاح ساختار شهرداری هم پیش بینی شده است؟
بله، همانطور که گفتم ما برنامههایی در 10 محور پیشبینی کردهایم که اولا اصلاح ساختار جدی در شهرداری باید صورت گیرد. جهت اصلی این اصلاح ساختار، متوجه حذف بخشی از سیستمهای بوروکراتیک در شهرداری است.
در حال حاضر این موضوع از نظر فعالیتهای کلان شهرداری و هم از نظر آن دسته از فعالیتهایی که مستقیما به مردم مربوط میشود واقعا میتوان اشکال و ایراد زیادی در رابطه با این مطرح کرد. اصلاح ساختار شهرداری تهران در برنامههایی که ما داریم، با این هدف صورت خواهد گرفت که میزان اتلاف وقت شهروندان به حداقل برسد. موضوع پایان کار گرفتنها و در صف پرداخت عوارض، در شان شهروندان ما نیست. ما قصد داریم چنین روندی را با ابزارهای مدرن و با سیستمهای جدید، دگرگون کنیم.
ممکن است الان کسی خانه خود را در عرض 2 یا 5/2 سال بسازد ولی 5 سال طول میکشد تا پایان کار آن را بگیرد به دلیل پارهای از موارد. حال اینکه مسوول طولانی شدن پروسه، شهرداری است یا خود سازنده هم ایراد و اشکالاتی از نظر ساخت داشته است و بیتوجهی به مقررات و ضوابط شهرداری کرده است. و گاهی در هنگام نظارت آن دقت کافی برای انجام یک پروژه ولو کوچک، ساخت مجموعه مسکونی کوچک وجود نداشته است، همه اینها وجود دارد و باید کاری کنیم که مردم بتوانند در یک فاصله زمانی مناسبی و مقداری فارغ از بوروکراسی حاکم بر شهرداری مثلا در ارتباط با پایان کار تکلیف خود را بدانند و روی ملکی که ساختند حساب بازکنند و اگر میخواهند معامله کنند سند بگیرند، مسائل انجام شود یا منابع گم شده در شهرداری که شما به آن اشاره کردید. این مسائل بسیار مهم است که اگر ما سیستم اداری شهرداری را بتوانیم تقویت کنیم و به خصوص از نظر منابع انسانی، شهرداری را تقویت کنیم، من فکر میکنم بسیاری از اموال، داراییها و منابع وجود دارد که مجددا میتوان اینها را احیا کرد و در خدمت مردم به کار گرفت. بنابراین مجموعه این مسائل وجود دارد و باید دنبال شود. یکی اصلاح ساختار است
و دیگری حذف مقررات و ضوابطی که بوروکراسی واقعا پیچیدهای را بر شهرداری حاکم کرده است همه این ضعفها مربوط به قانون نیست و بخشی از مقررات و ضوابطی است که از طریق کمیسیونهای خاص در شهرداری یا از طریق شورای شهر اعمال شده است.
آیا ترمیم رابطه اصناف با شهرداری هم در قالب اصلاح ساختار شهرداری میگنجد؟
قطعا میگنجد. در حال حاضر یکی از راهکارهایی که برای حل مشکل اقشار و گروهها و صنوف مختلف در تهران بهآن فکر کردهایم این است که کمیتههای مشورتی کارشناسی در کنار شورای شهر ایجاد کنیم با مشارکت کسانی که در ارتباط با موضوع کار کمیته ذینفع هستند. مثلا اگر بتوانیم کمیتهای از صنوف مختلف نمایندگان صنوف که به شورای شهر ایده دهند و شورای شهر با آنها مشورت کند و با بعضی تصمیمگیریها میتوانیم مشکلات عمدهای را حل کنیم. اولا این موضوعی که شما گفتید مربوط به شورای شهر است و شورای شهر طبق قانون میتواند در این حیطه تصمیماتی بگیرد و مقرراتی وضع کند و آن را به شهرداری ابلاغ کند و ثانیا مکانیزم کار براساس طرحی که ما در ذهن داریم این است که از طریق ایجاد کمیتههای مشورتی تخصصی، صنوف را درگیر کنیم یا در ارتباط با جوانان یا آموزش و پرورش کمیتههایی را تشکیل میدهیم که این کمیتهها به شورای شهر مشورت دهند و طرحهایی پیشنهاد کنند و شورای شهر آن طرحها را مورد بررسی قرار دهد و نهایتا اگر تصویب کرد برای اجرا به شهرداری ابلاغ کند. موضوعی که شما مطرح کردهاید، واقعا الان هم محور صحبت تکتک شهروندان و گروههای مختلف و صنوف
مختلف است. اگر پای صحبت آنها بنشینید میبینید که پیچیدگیها و مشکلات زیادی را مقررات شهری بر آنها حاکم کرده است که فکر میکنم با یک نگاه اصلاحی میتوان بخش عمدهای از آن را به راحتی و بدون اینکه از نظر قدرت شورای شهر یا مدیریت یکپارچه شهری اشکالی به وجود آید، حل کرد.
تامین منابع در کلانشهری مانند تهران هیچ الگوبرداری از کلان شهرهای مهم دنیا ندارد. نه پایه تئوریک دارد نه منابع درآمدی وجود دارد و نه الگوی مشخصی در دنیا دارد. عمدتا این منابع درآمدی به طبقات ضعیفتر جامعه تحمیل میشود. شما فکر میکنید آیا الگوی درآمدی باید تغییر کند یعنی منابع جدیدی برای تامین هزینههای شهری پیشبینی کرد. البته به جز بحث بدهیهای دولتی که برنامه خاصی باید برای آن داشته باشیم.
همانطور که گفتم یکی از مشکلات جدی که در درازمدت شهرداری تهران را تهدید میکند، ناپایداری منابع شهرداری و وابستگی به بخش خاص مثل ساختوساز و مسائل مربوط به تراکم است. باید برای این موضوع فکر کرد. در واقع ایده کلی این است که ما ببینیم چگونه میتوانیم این منابع را متنوع کنیم، اما وقتی وارد تصمیمهای اجرایی و راهکارهای اجرایی میشویم کار مقداری سختتر میشود. فرض کنید که به صورت کلی هم میتوان گفت: ما بخشخصوصی را باید دخیل کنیم. فرض کنید در احداث پارکینگهای عمومی در شهر تهران اگر واقعا امتیاز کافی در بخشخصوصی قائل شویم و در عمل ثابت کنیم که به وعدههایی که به بخشخصوصی میدهیم پایبند هستیم، خیلی از مشکلات حل میشود. به طور قطع میتوان بخش عمدهای از بخشخصوصی را در جهت این فعالیت خاص آورد. فعالیت خاصی که ظاهر کوچکی دارد ولی میتواند بر ترافیک تهران تاثیر مستقیم بگذارد که تاثیر گذاشت یا مثلا فرض کنید الان تمام بحثی که وجود دارد این است که ما در مورد احداث خطوط مترو و توسعه آنها از منابع دولتی یا منابع خارجی استفاده میکنیم و هر دوی این موارد هم خوب و ضروری است. ولی در مورد استفاده از منابع بخشخصوصی داخلی
اصلا تا به حال بحثی نشده است که البته در ایجاد متروی تهران، بانکها از نظر سرمایهگذاری مشارکت کردند و آن هم با مشکلات و مسائلی مواجه بود که در واقع در دو سال اول دولت جناب آقای خاتمی آن مشکلات حل شد وگرنه متروی تهران تا به حال هم افتتاح نمیشد ولی خارج از بانکها هم که آنها در سیستم دولتی عمل میکنند و زمانی هم برای ایجاد متروی تهران سرمایهگذاری کردند، ما به منابع بخشخصوصی واقعا فکر نکردیم که چگونه میتوان از منابع بخشخصوصی یا برای بهبود وضع متروی تهران یا ایجاد خطوط جدید روی آن حساب و برنامهریزی کرد. به نظر من این منابع جدیدی است که ایجاد تنوع میکند. یا بارها بحث شده است که بخشی از ضایعات شهری قابل بازیافت است و بخشی قابل تبدیل به کالاهایی است که ارزش بازار دارد و میتوانند آنها را بفروشند که مقداری در بعضی از جهات نیاز به تکنولوژیهای پیشرفته دارد که باز شهرداری تهران تا به حال نتوانسته است از طریق ارتباطاتی که با کشورهای پیشرفته برقرار میکند، از این تکنولوژیها بهره بگیرد و این تکنولوژی را در خدمت ایجاد منابع برای شهرداری تهران به کار گیرد.
من فکر میکنم راههای مختلفی را میتوان فکر کرد و روی آنها حساب کرد که از جمله آنها مواردی بود که قبلا اشاره کردم.
آیا در بخش ترمیم بافتهای فرسوده شهر برنامهای برای تکرار پروژه نواب دارید؟
به عنوان موضوع کلی فکر شده است، ولی به عنوان اینکه کجا میتوان چه طرحی را اجرا کرد خیر. یکی از محورهای اصلی فعالیت ما در شورای شهر اگر بتوانیم اکثریت شورای شهر را به دست آوریم موضوع استفاده از منابع غیردولتی و بخشخصوصی به طور مشخص است. اما اینکه بخشخصوصی را در کجا میتوان دخالت داد، باید روی آن دقیقتر بررسی شود، در زمان آقای کرباسچی در شهرداری تهران چند تجربه موفق در این مورد بوده است که ضعفها و اشکالاتی هم داشته است، در حالحاضر ما با استفاده از همان تجربههای موفق میتوانیم پروژههایی را تعریف کنیم که پروژههای بزرگی برای تهران است و منابع این پروژهها هم کاملا از بخشخصوصی تامین شده باشد. از یک جهت من فکر میکنم اگر چنین تفکری در شورای شهر و شهرداری تهران شکل گیرد نقطه قوتی میشود چون بخشخصوصی برای به کارگیری منابع خود میدان جدیدی را پیدا میکند که در این میدان میتواند سرمایه بزرگی به صورت حرکت مثلا کوتاهمدت وارد شود و در واقع رونقی در رابطه با فعالیتهای تهران ایجاد کند. من فکر میکنم آنچه که شما میفرمایید در ارتباط با بعضی از بافتهای قدیمی و فرسوده و حتی بخشی از بافتهای حاشیهای تهران را
میتوان با منابع بخشخصوصی انجام داد.
بحثی که این روزها برای مردم سوال مهمی شده است عدم شفافیت دخل و خرج شهری است. شاید از درآمدها نتوان این مورد را حدس زد ولی از هزینهها مردم احساس میکنند که در دورههای زمانی مساوی هزینههای شهری نامساوی است و هیچ تناسبی با هم ندارند. مثلا در همین دوره احساس میشود که هزینهها به شدت بالا رفته است و پروژههایی که در دست کار است هزینههای بالایی دارد. آیا منابع جدیدی اضافه شده است یا اینکه این منابع قبلا جای دیگری خرج میشد؟ این برای مردم یک سوال جدی است.
این مساله بسیار مهم است. اولا بنابر قانون شوراها، شوراهای شهر موظفند هر ۶ماه یکبار بیلان عملکرد مالی شهرداریها را اعلام داده و به اطلاع عموم مردم برسانند متاسفانه این ماده قانون در شهر تهران تا آنجا که من اطلاع دارم، اجرا نشده است و فکر میکنم اجرای همین یک ماده میتواند به میزان زیادی بر بهرهوری منابع و بهینهسازی فعالیتهای شهرداری تهران تاثیر گذارد و از طرف دیگر میتواند یک ابزار نظارتی بسیار خوب باشد و میتواند جلوی بسیاری از تخلفات مدیران شهرداری را در ارتباط با هزینه کردن منابع در جاهایی غیر از آنچه که مربوط به شهر تهران است بگیرد. بنابراین ما هم در برنامهمان اعلام کردیم که یکی از کارهایی که اگر اکثریت شورای شهر را داشته باشیم، این است که همین ماده را اجرا کنیم. یعنی هر ۶ماه یکبار میزان عملکرد مالی شهری را به اطلاع مردم برسانیم. این درآمدها در طول برنامههای ۶ماهه در چه بخشهایی، اعم از عمرانی، خدماتی و غیره هزینه شده است. این یک نکته است.
نکته دوم این است که متاسفانه ما هیچ ابزاری برای ارزیابی فعالیتهای شهرداری تهران در اختیار نداریم چون شورای شهر دوم در تهران بسیار بسته عمل میکند و کمتر از مصوبات شورا مردم و حتی ما که به هر حال علاقهمند به پی گیری مصوبات هستیم و اطلاع این مصوبات، آگاه هستند و لذا ما نمیتوانیم در این مورد پاسخ دهیم که آیا منابع جدیدی در تهران خلق شده است که سرعت اجرای بعضی از طرحها که البته بعضی افراد هم مدعی هستند که من الان در مقام داوری نیستم. بعضی از این طرحها بیش از آنچه که باید، هزینه تحمیل میکند و ما نمیتوانیم در این مورد قضاوت کنیم که آیا منابع جدیدی خلق شده است یا منابع قبلی وجود داشته است و در جاهای دیگری صرف میشده است و در حالحاضر شهرداریهای تهران مثلا این موارد را به نحو درستی هزینه میکنند یا مورد سومی اتفاق میافتد. لذا نمیتوان به این سوال پاسخ داد مگر اینکه اول عملکرد مالی شهرداری را از نظر تامین منابع و چه از نظر هزینهها شفاف کنیم و مورد بررسی قرار داده و سپس بتوانیم در این مورد اظهارنظر کنیم. اما به هر حال نگرانی در ارتباط با فعالیتهای شهرداری تهران وجود دارد و از قبل هم این نگرانی وجود داشته
است. کما اینکه حتی مجلس را هم دچار نگرانی و حساسیت کرده است و آن در یک طرح تحقیق و تفحص در مورد شهرداری تهران در دوره فعالیتهای آقای احمدینژاد در مجلس مطرح شده است و امیدواریم که به نمایندگان مجلس اجازه داده شود که بهصورت کاملا شفاف به اسناد و مدارک مورد نظر خود دست یابند و این طرح تحقیق و تفحص انجام شود و بعد از آن بتوان در مورد عملکردها قضاوت کرد.
ما یک بار در طرح نواب سابقه انتشار اوراق مشارکت داشتیم، در تمام شهرهای بزرگ دنیا اوراق قرضه مختلفی توسط شهرداریها منتشر میشود و بعد بازار ثانویهای هم برای این اوراق ایجاد میشود، این نکته کاملا جدیدی است که شهر را به بازار سرمایه و خرید و فروشهای مختلف ارتباط میدهد، موضوع اینجا است که در تهران، هیچکس خود را در پروژههای شهرداری شریک نمیداند؟
موردی که شما فرمودید روش مدرنتری برای تامین منابع است.
میخواهیم آن را به بورس و بازار ثانویه و خرید و فروش اوراق قرضه و اوراق مشارکت ربط دهیم.
تا آنجا که من اطلاع دارم شهرداری تهران برای انتشار هر نوع اوراق مشارکت یا اوراق قرضه یا غیره باید یک مجوز قانونی از مجلس داشته باشد که البته این براساس اطلاعات فعلی من است. چون ما در این موضوع با بعضی از دوستانی که جزو کاندیدای شورای شهر هستند بحثی داشتیم. بنا شد اطلاعات دقیقتری از لحاظ قانونی به دست آید ولی فکر میکنم براساس اطلاعات فعلی که شهرداری براساس مجوزی که از مجلس بگیرد میتواند اوراق مشارکت یا اوراق قرضه هم انتشار کند و به این ترتیب اولا بخشی از منابع مالی مورد نیاز خود را برای اجرای بخشی از طرحهای زیربنایی به دست آورد و ثانیا نقشی در توسعه بازار سرمایه و رونق بورس و سهام و این موارد داشته باشد.
شهردار مورد نظر اصلاحطلبان کیست؟ آیا میتوانید اسم ببرید و اگر به اکثریت برسید چه کسی شهردار خواهد شد؟
در این مورد واقعا بحث نکردیم و بحث را به دو دلیل منطقی نمیدانیم. علت اول این است که در اختیارات شورای شهر است و باید ترکیب شورای شهر مشخص شود و سپس وارد این بحث شد. علت دوم هم همانطور که اشاره کردم این است که ما نمیتوانیم در حال حاضر به دلیل نداشتن اطلاعات کافی ارزیابی دقیقی از کار جناب آقای قالیباف و تیم ایشان در شهرداری تهران داشته باشیم. وقتی این ارزیابی را نداریم من فکر میکنم هر تصمیمی برای شهرداری تهران تصمیم غیرمنطقی به نظر برسد، بنابراین ما صبر میکنیم. اگر در شورای شهر تهران اکثریت پیدا کنیم در همان مدت زمانی که شورا فرصت دارد ارزیابی دقیقی از کار شهردار و تیم فعلی شهرداری انجام میدهیم و سپس در این مورد تصمیم میگیریم.
تحولات تازه آیا در مدل شهردار مورد نظر گروه اصلاحطلبان، تغییری ایجاد کرده است؟ به هر صورت شهرداران اصلاح طلب و یا کارگزاران، به گونهای عمل میکردند که میان آنها و مردم فاصله میافتاد. آیا این مدل تغییر کرده است؟ من نمیدانم که مدل قبلی واقعا همان بوده که شما میگویید یا خیر ولی ما باید پوپولیسم را با مردمی بودن از هم تفکیک کنیم. ما پوپولیسم را قبول نداریم برای اینکه آثار و تبعات منفی چه در کوتاهمدت و چه در درازمدت ظاهر میشود و در همه دنیا هم تجربه شده است و معلوم شده است که نفع درازمدتی برای مردم یک ملت ندارد. اما مردمی بودن چیزی است که از بطن اعتقاد ما به دست میآید یعنی هر مسوولی به خصوص در شهرداری که در واقع موسسهای است که بیشترین ارتباط را با مسائل روزمره مردم دارد. هر مسوولی باید در تمام دوران خدمت، رابطه تنگاتنگ با مردم داشته باشد و تلاش کند که با مکانیزمها و سازوکارهایی که ایجاد میکند در دو نیاز مردم را بهطور واقعی احساس کرده و به سیستم تحت مدیریت خود انعکاس دهد و برای آن راهحل یابد. اگر شورای شهر توسط اصلاحطلبان اداره شود، شهرداری که انتخاب خواهد شد، شهرداری خواهد بود که کاملا وجهه مردمی
و اعتقاد مردمی بودن را بپذیرد و با آن مردم در یک رابطه تنگاتنگ روزمره قرار داشته باشند. در مورد آسیبهای اجتماعی چه پیشنهادی دارید؟ این مسائل به صورت غیرمستقیم هزینههای زیادی به شهر تحمیل میکند. اگر بتوان این مورد را مقداری پیشاپیش صرف کرد که این ناهنجاریها بروز نکند، در درازمدت بیشتر از آنچه که صرف شده است از طریق کم شدن هزینهها برمیگردد. ولی متاسفانه در حال حاضر برنامهای جامع در این مورد وجود ندارد.
ارسال نظر