اولین اتریشی در ایالات‌متحده

فرانک آلبرت فتر (۱۹۴۹-۱۸۶۳) یکی از هواداران مکتب اتریش در آمریکا به شمار می‌آید. این بدان معنا نیست که او همه نظرات مکتب اتریش را قبول داشته است. برعکس، او منتقد سرسخت نظریه بهره‌ بوم - باورک است. اما به نحو مستمری می‌کوشیده است تا راهکاری نظری برای همه مسائل اقتصادی پیدا کند و همه جنبه‌های قیمت‌گذاری را از دیدگاه رجحان مصرف‌کننده حل و فصل کند. فتر در سال ۱۸۶۳ در ایالت ایندیانای آمریکا متولد شد. او در سال ۱۸۹۱ از دانشگاه ایندیانا لیسانس و در سال ۱۸۹۲ از دانشگاه کورنل فوق‌لیسانس گرفت. او نیز مثل بسیاری از معاصران خود از جمله جان بیتس کلارک و الی به خارج سفر کرد و در سال ۱۸۹۴ از دانشگاه «هال» در آلمان دکترا گرفت. در بازگشت به آمریکا در دانشگاه ایندیانا (۹۸-۱۸۹۵)، استانفورد (۱۹۰۱-۱۸۹۸)، کورنل (۱۱-۱۹۰۱) و بالاخره پرینستون (۳۳-۱۹۱۱) به تدریس پرداخت. او در سال ۱۹۱۲ به ریاست «انجمن اقتصاددانان آمریکا» رسید و در سال ۱۹۲۷ به دریافت مدال کارل منگر از «انجمن اقتصاددانان اتریش» نایل آمد. فتر ۸۶ سال عمر کرد و آخرین مقاله او چندماهی قبل از فوتش در سال ۱۹۴۹ منتشر شد.

اگرچه فتر دو کتاب مفصل تحت عنوان اصول علم اقتصاد و مسائل اقتصادی در سال ۱۹۰۴ و ۱۹۱۵ تالیف کرده و کتاب پرخواننده دیگری تحت عنوان انحصار در نقاب منتشر کرده است، ولی کمک او به اقتصاد بیشتر به صورت سلسله مقالاتی است که درخصوص بهره و اجاره طی دوره‌ای متجاوز از سی سال (۳۷-۱۹۰۰) نوشته است. نظریه فتر در مورد بهره متکی است بر عامل ترجیح زمان و یا به قول خود او «ارزش زمان» به عنوان تنها علت پرداخت بهره. او هرگز از انتقاد از نظریه بهره براساس اصل مولد بودن سرمایه دست برنداشت. بوم- باورک با درنظر گرفتن سه وظیفه برای بهره در واقع هم خدا را می‌خواست و هم خرما را، ولی فیشر در کتاب نرخ بهره که در سال ۱۹۰۷ نوشت، بهره را هم برمبنای اصل صرفه‌جویی و هم براساس مولد بودن سرمایه استوار کرد. اما نظر فتر جز اینها است. او اصرار دارد که این حقیقت که سرمایه‌دارای کارایی است، دلیل نمی‌شود برای اینکه قیمت کالا‌های آتی ارزان‌تر از قیمت فعلی آن باشد. به نظر او تنها کار سرمایه این است که باعث می‌شود کالاهای بیشتری در آینده تولید شود. اما اگر ترجیح زمانی صفر باشد، یعنی اگر برای ما فرق نکند که کالا چه زمانی به دست ما می‌رسد، این مطلب به تنهایی نباید باعث شود که کالا‌های فعلی از کالا‌های آتی گران‌تر باشند. این نکته درستی است در حالی که عکس مطلب، درست از آب درنمی‌آید. اگر سرمایه مولد نیست، ترجیح زمانی به تنهایی نمی‌تواند باعث شود نرخ بهره مثبت، وجود داشته باشد.فتر همچنین آلفرد مارشال را مورد انتقاد قرار می‌داد و او را حامی کهنه‌ترین نظریات اقتصادی می‌دانست. او به ویژه از احترام مارشال به نظریه اجاره ریکاردو ایراد می‌گرفت. او اولا از اینکه زمین را عامل تولید ویژه‌ای بداند ابا داشت. به علاوه فتر، مثل جان‌بیتس کلارک و فیلیپ ویک‌استید، معتقد بود که مفهوم اجاره به عنوان مازادی که به یک عامل تولید ثابت تعلق می‌گیرد، قابل تعمیم به همه عوامل تولید است.به نظر او در نظریه اجاره ریکاردو، اجاره عاملی است که میزان آن براساس قیمت کالا تعیین می‌شود در حالی که به نظر فتر اجاره، خود تعیین‌کننده قیمت کالا است. فتر مثل همه هواداران مکتب اتریش نظریه‌های مبتنی بر هزینه واقعی را رد می‌کرد و به تقاضا برای کالا‌های مصرفی توجه داشت.