خارجی‌ها ‌گفتند نمی‌توانید

قسمت دوم

محمد طاهری- در قسمت قبلی گفت‌وگو با مهندس مهدی کریمی در مورد کودکی «نگین فیروزه‌ای زاگرس» که حالا عروس استان خوزستان است، صحبت کردیم. آقای کریمی برای ما شرح داد که «نگین» چگونه متولد شد و چگونه به سن نوجوانی رسید.در قسمت دوم گفت‌وگو، معاون اجرایی پروژه برای ما در مورد ویژگی‌های فنی سدکارون۳ صحبت خواهد کرد و در نهایت در قسمت پایانی گفت‌وگو شما می‌توانید با دیدگاه معاون اجرایی پروژه در مورد چالش دفن میراث فرهنگی آشنا شوید.در قسمت پیش‌رو، مهندس کریمی، از فراز و نشیب‌های ۱۴ سال کار روی سدکارون۳ سخن گفته است. فراز و نشیب‌هایی که با درگذشت ۶۱نفر از مهندسان و کارگران کشور، تلخ می‌شود و با تمجید کارشناسان و مهندسان برجسته بین‌المللی از سدکارون ۳ به شیرینی می‌گراید.نگاه و خاطره مهندس کریمی از بازدید دو رییس‌جمهور از سد کارون ۳ هم خواندنی است. نمایی از بزرگترین حوضچه آرامش دنیا- سد کارون ۳ - عکس: رهام وزیری

کارگر مورد نیاز پروژه از کجا تامین می‌شد؟

ما سعی کردیم بیشتر افراد بومی را به کار بگیریم. حدود ۸۰درصد کارگران هم بومی و منطقه‌ای بودند. ۲۰درصد باقی مانده هم در کمپ‌هایی زندگی می‌کردند که ما احداث کردیم. افرادی هم که با خانواده به محل آمده بودند در شهر ایذه زندگی می‌کردند و به محل کار رفت و آمد می‌کردند. مثل خود من که خانواده‌ام در ایذه ساکن هستند. در کارگاه امکان اسکان خانواده نبود ولی کارگران مجرد در محل کمپ‌ها و ساختمان‌های احداث شده در کارگاه زندگی می‌کردند. کارشناسان و متخصصان به علت کمبود کارگر، در منطقه از نقاط دیگر کشور بودند ولی کارگران اکثرا اهل منطقه خوزستان بودند. برای ایاب و ذهاب کارکنان بیش از ۱۵۰سرویس روزانه داشتیم. کارها به‌صورت دو شیفت ۱۲ ساعته بود و کار در تمام ۲۴ ساعت شبانه‌روز انجام می‌شد.

چه مراحلی از پیشرفت پروژه در دولت آقای‌هاشمی انجام گرفت؟

کار انحراف مسیر و جاده‌های دسترسی در دولت آقای‌هاشمی شروع شد و در همین دولت هم به پایان رسید و آقای‌هاشمی خود برای افتتاح انحراف مسیر آمدند. در دولت آقای خاتمی کار اجرایی سد و نیروگاه آغاز شد. یعنی کار اصلی اجرای طرح و بتن‌ریزی بدنه سد در دولت آقای خاتمی و از ‌سال ۷۶ آغاز شد.

آیا روی کار آمدن دولت آقای خاتمی تسریع و یا بهبودی در روند ساخت و اجرای پروژه ایجاد کرد؟ آیا ایشان هم مثل آقای‌هاشمی نگاه خاصی به طرح داشتند؟

به هر حال این پروژه یک طرح عظیم ملی بود. اعتبار این طرح را هم‌سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و دولت باید تامین می‌کرد. هم آقای‌هاشمی و هم آقای خاتمی از طرح حمایت ‌کردند. این پروژه از طرفی حیثیتی هم شده بود چون کار از پیمانکاران خارجی گرفته شد و به کارشناسان داخلی داده شد. حتی تا قبل از آبگیری منتظر بودند تا ما از آنها درخواست کمک بکنیم. یک بار آقای بیطرف به همراه هیاتی از سوی دولت، به ایتالیا سفر کرده بود. هیات ایرانی در جریان این سفر، با مدیران شرکت «ایمپریژیلو» که زمانی، سد دز را ساخته بود،ملاقاتی داشت و در این ملاقات، مدیرعامل شرکت ایتالیایی، آقای بیطرف را به اتاقی برده بود که روی آن نوشته بودند کارون۳. مدیرعامل این شرکت به آقای بیطرف گفته بود ما هنوز این طرح را نگه داشته‌ایم و انتظار داریم، شما از ما دعوت به همکاری کنید. با توجه به این که پروژه ابتدا مناقصه بین‌المللی داشت و بعد به پیمانکاران داخلی واگذار شد بسیاری از شرکت‌های خارجی که از طرح پروژه هم آگاهی کامل داشتند بر این باور بودند که کارشناسان ایرانی نمی‌توانند طرح را به اتمام برسانند. این پروژه فراز و نشیب‌های زیادی هم داشت ولی در هر شکل، کار پیش می‌رفت. حتی یک بار در‌سال ۷۴ که آقای بیطرف هم مجری طرح بود پیمانکار عوض شده بود و افراد زیادی از پروژه رفتند که این رفت‌وآمد‌ها باعث نگرانی من شده بود.

یکی از مدیران گفت اصلا جای نگرانی نیست. چون این پروژه بالاخره به بهره‌برداری خواهد رسید. می‌خواهم بگویم، در چنین پروژه‌هایی تنها انگیزه است که باعث کشیده شدن افراد به کار در این مکان می‌شود وگرنه با هیچ مقامی یا پولی نمی‌توان فردی را به کار در این نوع پروژه‌های سخت و دشوار واداشت. افراد زیادی هم هستند که با انگیزه بالا کار را شروع کردند و تا پایان کار هم ماندند. خطرات جانی در پروژه بسیار زیاد بود. بالاترین میزان انفجارها در این پروژه انجام شد. ما در محل پروژه پنج انبار ۲۰تنی مواد منفجره داشتیم و همیشه۱۰۰تن دینامیت در این انبارها نگهداری می‌شد. برخی روزها حدود ۲ تا ۳هزار کیلو دینامیت منفجر می‌کردیم. این کارها بسیار خطرناک و سخت بود.

با این توصیفات اقدامات اصلی اجرایی سد در‌سال ۷۶ آغاز شد؟

بله. حفاری‌ها و خاک‌برداری را آغاز کردیم. بتن‌ریزی بدنه سد شروع شد و عملیات کابل هوایی را انجام دادیم. همزمان با حفاری‌ها نصب تجهیزات را هم از‌سال ۷۷ در دستور کار قرار دادیم در حالی که طبق برنامه باید حفاری و بتن‌ریزی به‌صورت کامل انجام می‌شد و بعد از آن، نصب تجهیزات صورت می‌گرفت. ما سعی کردیم روش انفجار و حفاری را کمی تغییر دهیم تا به تجهیزات نصب شده آسیبی وارد نشود.

تامین اعتبارات طرح به چه صورت بود؟ آیا بودجه همیشه در اختیار شما قرار می‌گرفت؟

نه. ما هیچ وقت صددرصد اعتبارات را دریافت نکردیم. به یاد دارم چند بار پیش آمد که تا روز ۲۹ اسفند پولی به ما پرداخت نمی‌شد. بعضی وقت‌ها مدت‌ها طول می‌کشید تا ما پول بگیریم و حقوق کارکنان را پرداخت کنیم. کارگران خیلی وقت‌ها پنج ماه یا شش ماه حقوق نمی‌گرفتند. از این موارد هم در طول کار پیش می‌آمد.

بیشترین کارگر را در چه زمانی در اختیار داشتید؟

از‌سال ۷۶ و ۷۷ به بعد بود که کارهای اصلی شروع شد. چیزی نزدیک به ۸‌هزار نفر در پروژه کار می‌کردند. باید یادآوری کنم که وضع پروژه در ‌سال‌های ۷۶ و۷۷ کمی بهتر شد. به هر حال پروژه پیشرفت می‌کرد و نیازمند اعتبارات بیشتری بود.

به طور متوسط‌سالی چقدر از بودجه صرف این پروژه می‌شد؟

در فاصله‌سال‌های ۸۰ تا ۸۳ بیشترین هزینه صرف این پروژه شد. در هر‌سال اعتبار خاصی به پروژه اختصاص داده می‌شد که مقادیر متفاوتی بود. تمام امور اجرایی مثل جاده‌های دسترسی و جایگزین، پل‌ها، حفاری‌ها، نمایشگاه، کمپ‌ها و غیره مبلغی در حدود هفتصد و ۶۰میلیارد تومان هزینه برده است.

وام یا فاینانس خارجی هم به این پروژه اختصاص داده شده بود؟

بله. فاینانس‌های خارجی بوده است که با تبدیل آنها به ریال در کل هزینه که به آن اشاره کردم محاسبه شده است.

آیا در طول پروژه از مشاوران و شرکت‌های خارجی کمک گرفتید؟

مشاوران ما در این پروژه شرکت‌های «مهاب قدس» و «اکرز» از کانادا بودند. این شرکت‌ها هم در طرح و هم در اجرا مشاور پروژه بودند و از ابتدای شروع کار نظارت بر پروژه را بر عهده داشتند. شرکت «اکرز» از دوران قبل از انقلاب مشاور طرح‌ها بوده و شرکت مهاب قدس هم وابسته به آستان قدس رضوی است.

مشاوره طرح به‌صورت (پنجاه -پنجاه) بین شرکت خارجی و ایرانی بود. در بحث نظارت چون هزینه نظارت خارجی‌ها بالا بود سعی کردیم بیشتر از کارشناس‌های داخلی استفاده کنیم ولی مسوولیت به طور کامل و صد درصد متوجه هر دو شرکت بود. با توجه به این‌که اجرای چنین پروژه عظیمی اولین تجربه ما بود اگر در جایی پی می‌بردیم که نیاز به مشاوره داریم مثل «پرده‌های آب‌بند»، از متخصصان و مشاوران معروف در دنیا دعوت می‌شد و مشکلات را با آنها مطرح می‌کردیم تا در مورد آنها بحث و تبادل نظر صورت بگیرد. این جلسات چند بار در طول پروژه تشکیل شد و ما توانستیم با هزینه‌ای کمتر مشکلات را حل کنیم و مشاوره دریافت کنیم.

در مورد تجهیزات و ماشین‌آلات سنگین پروژه، آماری در اختیار دارید؟

ماشین‌آلات زیادی در این پروژه کار کردند. برخی از این ماشین‌ها برای اولین بار بود که وارد کشور شد. به‌طور مثال یک بیل مکانیکی در پروژه داشتیم که بزرگ‌ترین بیل مکانیکی وارد شده به کشور بود. حدود ۹مترمکعب خاک در بیل آن جای می‌گرفت که البته در برخی معادن مثل مس سرچشمه هم به کار گرفته شد. دستگاه‌های دریل که برای حفاری استفاده شد در نوع خود بی‌همتا بود. یا در «حفاری شفت» شفت‌هایی با ارتفاع ۱۲۰متر و قطر ۱۲متر داشتیم. برای چنین حفاری‌هایی باید از روش‌های خاصی استفاده می‌کردیم. این حفاری از بالا به پایین امکان‌پذیر نیست چون خاکبرداری آن خیلی سخت است. از دستگاهی به نام «آلیما» استفاده کردیم که به‌صورت ریلی نصب می‌شود. این دستگاه تونلی به قطر ۲متر حفاری می‌کند و خرج‌گذاری می‌کند بعد دوباره به «جان‌پناه» برمی‌گردد تا در انفجار آسیب نبیند. بعد ریل‌گذاری بیشتر می‌شود و دستگاه بالاتر می‌رود و به همین‌ترتیب تا بالا تونل‌هادی دو‌متری ایجاد می‌شود بعد برای گشاد کردن تونل از بالا حفاری می‌شود و خاک و سنگ به پایین ریخته می‌شود و قابل تخلیه است. این روش برای اولین بار بود که در ایران انجام شد. در تمام این مراحل هر گاه احساس کردیم که تجربه‌ای در کار نداریم از مشاوران مجرب دعوت کردیم و افرادی را برای بازدید به کشورهای مختلف فرستادیم تا به اجرا کمک کند.

در مجموع فکر می‌کنید چقدر دینامیت برای انفجار استفاده کردید؟

در حال حاضر دسترسی به آمار دقیق ندارم و نمی‌توانم به مقدار خاصی اشاره کنم. ما انفجارهای بسیار زیادی داشتیم و برخی اوقات به‌طور روزانه ۱۵ تا ۲۰ انفجار داشتیم. زمان انفجار و خرج‌گذاری به‌طور معمول بین ساعت ۱۲ظهر تا یک بعدازظهر بود که تمامی کارگران برای ناهار رفته بودند و کارگاه خالی بود. در این زمان در مکان‌های مختلف زیرزمینی یا روزمینی انفجارهای متعددی داشتیم.

آیا تلفات جانی هم در طول این کارها و اجرای پروژه داشتید؟

در طول انفجارها خوشبختانه تلفات زیادی نداشتیم و در کل انفجارات پروژه چهار نفر کشته شدند. ولی در کارگاه‌ها یا امور دیگری تلفات جانی داشتیم.

کل تلفات جانی پروژه چند نفر بود؟

متاسفانه در طول ۱۴‌سال کار روی این پروژه ملی، تعدای از همکاران ما جان باختند. کل پروژه ۶۱نفر تلفات داشت. بیشتر این افراد در رابطه با حواشی کار یعنی در راه آمدن به کارگاه از بین رفتند. مثلا یک بار، مینی‌بوسی تصادف کرد که به واسطه آن ۱۳نفر کشته شدند یا ماشین چپ شد. در خود کارگاه ۲۳نفر کشته شدند از این تعداد هم سه نفر به‌علت اشتباه در رانندگی وارد رودخانه شده بودند. دو نفر در جریان ساخت بدنه سد پرت شده بودند. طبق بررسی‌هایی که ما انجام داده بودیم پی بردیم پیمانکار خارجی برای این پروژه ۱۳۰نفر تلفات در نظر گرفته بود با توجه به این آمار تلفات پروژه کم بود و البته بیشتر این تلفات هم جاده‌ای بود. ما از ابتدا سعی کردیم ایمنی در سطح کارگاه رعایت شود و در این بخش سخت‌گیری هم کردیم. مثلا کارگران از کفش و کلاه ایمنی که به آنها داده بودیم استفاده نمی‌کردند که آنها را مجبور به استفاده کردیم.

برای مرحله‌بندی عملیات اجرایی می‌توانید اقدامات اجرایی پروژه در دولت اول آقای خاتمی را مشخص کنید؟

در دولت اول آقای خاتمی حفاری‌ها تمام شد و عملیات بتن‌ریزی شروع شد. این بتن‌ریزی هم در بدنه سد و هم در داخل نیروگاه بود. نصب تجهیزات هم در دولت اول آقای خاتمی شروع شد. در این پروژه ۳۷هزار تن تجهیزات نصب شده است که رقم بسیار قابل توجهی است. از‌سال ۱۳۷۷ که دور اول دولت آقای خاتمی بود، این کارها صورت گرفت و در دور دوم هم که سد افتتاح شد و به بهره‌برداری رسید. نیروگاه هم تکمیل شد. «پست نیروگاه» هم قبلا در‌سال ۱۳۸۱ زودتر از سایر موارد تکمیل شد که چون مورد نیاز کشور بود و قبل از نیروگاه و سد تکمیل و راه‌اندازی شد. آبگیری سد را در‌سال ۱۳۸۳ شروع کردیم و در اردیبهشت ۸۴ اولین واحد ما وارد مدار شد.

در طول این ‌سال‌ها، وزرای مختلفی روی کار آمدند. فکر می‌کنید کدام وزیر بیشترین علاقه را به راه‌اندازی سریع پروژه داشت؟

بدون اینکه بخواهم زحمت بقیه را زیر سوال ببرم و یا عنوان کنم که دیگران زحمت نکشیده‌اند، باید بگویم مهندس بیطرف خیلی نسبت به این پروژه حساس بود.

شاید به این دلیل که قبل از تصدی وزارت نیرو، چهار‌سال مجری طرح پروژه بود. من فکر می‌کنم مهندس بیطرف، به همین دلیل به ‌طور کامل با جزئیات پروژه کارون۳، آشنایی کامل داشت و به هر حال نظر خاصی روی این پروژه اعمال می‌کرد. ایشان در زمان تصدی وزارت هم، فشار زیادی به ما وارد می‌کرد تا پروژه را درست و مناسب جلو ببریم. آقای بیطرف در مقام وزیر نیرو، همان علاقه‌ای را به سد‌سازی داشت که آقای‌هاشمی در زمان ریاست‌جمهوری. به همین دلیل در دولت آقای خاتمی سد کرخه، مسجدسلیمان و کارون۳ به بهره‌برداری رسید. البته بنیان این سدها از دولت‌های قبل گذاشته شده بود ولی در دولت آقای خاتمی شتاب زیادی گرفت. اگرچه ما سدسازی را از ‌سال‌های دور آغاز کرده‌ایم اما من معتقدم طی ۱۰سال اخیر خودمان را پیدا کرده‌ایم و الان در هر زمینه‌ای می‌توانیم به راحتی تصمیم بگیریم و اجرا کنیم. طی ۱۰سال اخیر پیشرفت ما بسیار زیاد بوده است.

از زمان بازدید آقای‌ هاشمی‌رفسنجانی از پروژه چه خاطره‌ای دارید؟

دفعه اول که آقای‌هاشمی به محل آمده بودند من مسوول بودم محل حفاری را به ایشان نشان بدهم. قرار بود بعد از حفاری، احداث بدنه سد شروع شود. اواخر‌سال ۱۳۷۴ بود. با آقای رفسنجانی به محل رفتیم و با دستور ایشان مکان حفاری را منفجر کردیم. مواد رنگی زیادی هم در مواد انفجاری کار گذاشته بودند که تقریبا به شکل پرچم ایران نمایان می‌شد. نکته جالب بازدید این بود که آقای‌هاشمی رفسنجانی حداقل ۵۰ پرسش تخصصی مطرح کردند. به طور مثال ایشان با اشاره به محل آبگیری سد، پرسید، بتن‌ریزی در این دره عمیق را چگونه می‌خواهید انجام دهید که ما گفتیم می‌خواهیم کابل هوایی نصب کنیم و با کمک آن بتن‌ریزی کنیم.

آقای رفسنجانی پرسیدند، چرا الان کابل هوایی نصب نمی‌کنید؟ من پاسخ دادم که الان وقت نصب نیست. آقای رفسنجانی گفت: الان اگر کابل هوایی را نصب کنید می‌توانید در حفاری هم از آن استفاده کنید. اظهار این نکته کارشناسی از زبان یک رییس‌جمهور برای من خیلی جالب بود. گرچه در آن زمان نصب کابل هوایی و استفاده از آن ممکن نبود اما دیدگاه آقای رفسنجانی برای من در خور توجه بود. یادم هست، آقای رفسنجانی سوالات بسیار زیادی در مورد لایه‌های زمین می‌پرسید و با توضیحات آقای بیطرف هم قانع نمی‌شد. ما مجبور شدیم کارشناس زمین‌شناسی پروژه را در ماشین آقای رفسجانی بنشانیم تا در طول ادامه مسیر، همه چیز را برای ایشان به طور کامل توضیح دهد.

از آقای خاتمی چه خاطره‌ای دارید؟

یک بار به اتفاق آقای خاتمی از نیروگاه بازدید می‌کردیم. از آن جایی که ایشان بسیار مردمی هستند، همه کارگران دور ایشان جمع شدند و کار را رها کردند. ایشان هم شروع کردند به صحبت کردن. به علت کمبود وقت از تونل بیرون آمدیم اما کارگران جلوی ماشین را گرفته بودند و آقای خاتمی روی کاپوت ماشین ایستاد و برای آنان سخنرانی کرد. با این وضع، دیگر وقت به بازدید کامل پروژه نرسید.

حالا که در مورد حاشیه کار در کارون۳، به ‌اندازه کافی صحبت کردید، در مورد ویژگی‌های فنی ویژه و منحصر به فرد این پروژه کمی توضیح دهید؟

محل احداث سد کارون۳ در شمال شرقی استان خوزستان و در اصل شمال شرق شهرستان ایذه است. کارون۳ در ۱۴۰کیلومتری سد کارون یک قرار دارد. این سد از نوع بتنی دو قوسی با ارتفاع ۲۰۵‌متر است. ضخامت «پی» سد ۵/۲۹متر و ضخامت تاج سد ۵/۵متر است. طول تاج سد هم ۴۶۲‌متر است. از ویژگی‌های سد کارون۳ ارتفاع و ضخامت آن است که جزو سدهای نازک دنیا محسوب می‌شود. در بدنه سد، سه نوع سرریز پیش‌بینی شده است. یک نوع «سرریز سر‌سره‌ای» است که در تمام سدها موجود و معمول است. این سطح سر‌سر‌ه‌ای ۸۷۰۰ مترمکعب بر ثانیه تخلیه سیلاب دارد. «سرریز تاج» یا سرریز آزاد هم در سد تعبیه شده که دریچه ندارد و هر گاه آب از حد معمول فراتر رود خود به خود از آن سرریز می‌شود. حجم این سرریز ۱۵۴۰مترمکعب است. نوع سوم «سرریزهای روزنه‌ای» است، ما دو سرریز روزنه‌ای هم در بدنه سد ایجاد کرده‌ایم که بزرگ‌ترین سرریزهای داخل بدنه سد در دنیا هستند و هر کدام ۱۵۰۰مترمکعب بر ثانیه تخلیه سیلاب دارند. این سرریزها در ارتفاع صد‌متری از پی سد قرار دارند. این سرریزهای روزنه‌ای در سدهای دیگری هم استفاده شده ولی هیچ کدام چنین حجمی ندارند.

چه زمانی از این سرریزهای روزنه‌ای استفاده می‌شود؟

زمانی که آب پشت سد زیاد باشد یا بخواهیم پشت سد را تخلیه کنیم، برای کاهش فشار به سد از این روزنه‌ها استفاده می‌شود. به غیر از اینها دو «دریچه جبرانی» هم داریم که بیشتر سدها مثل «سد دز» دارای این دریچه‌ها هستند. هرگاه نیروگاه تعطیل باشد و کار نکند می‌توان از این دریچه‌ها آب را عبور داد. این دریچه‌ها به‌اندازه ۲۵۰مترمکعب بر ثانیه آب از خود عبور می‌دهند یعنی به‌اندازه فعلی آب رود کارون.

در مسابقه فنی مهندسی سدهای ساخته‌شده در دنیا، سد کارون۳ در چه رتبه‌ای قرار می‌گیرد؟

با توجه به نکاتی که از کارشناسان خارجی شنیدم متوجه موضوعات خاصی شدم، مثلا «حوضچه آرامش»، بزرگ‌ترین حوضچه آرامش سدهای دنیا است.

خود من به این نکته واقف نبودم. یک کارشناس متخصص سدسازی معروف در دنیا به نام «کوئیترز» یک بار به بازدید سد آمده و ما با هم به حوضچه آرامش سد رفتیم که او از من پرسید: می‌دانی الان در کجا ایستاده‌ای؟ و من گفتم: نه! او پاسخ داد که تو در بزرگ‌ترین حوضچه آرامش تمام سدهای دنیا ایستاده‌ای. من از او پرسیدم که منظورت چیست؟ و دوباره پاسخ داد که این حوضچه آرامش از تمام حوضچه‌های ساخته‌شده در دنیا بزرگ‌تر است. وقتی ۱۵۰۰مترمکعب بر ثانیه آب از ارتفاع ۱۰۰متری رها می‌شود. قدرت تخریب بسیار زیادی هم دارد که باید آن را کنترل کرد. هیچ چیزی برای مهار این آب بهتر از خود آب نیست. هر مانع دیگری که در این مسیر برای کنترل آب قرار دهیم دوام نخواهد آورد. پس از سد اصلی، سد دیگری به ارتفاع ۵۴متر احداث شده است و فاصله این دو سد که حوضچه آرامش آن به شمار می‌رود، ۴۰۰متر است. عرض دریاچه ۵/۵۷ و ارتفاع دیواره‌های حوضچه ۷۰متر است. به طور معمول قبل از باز کردن سرریزها، دریچه‌های جبرانی را باز می‌کنیم تا حوضچه آرامش پر شود و حدود ۴۰ تا ۴۵متر آب جمع می‌شود بعد از آن، آب از طریق سرریز تخلیه می‌شود. انرژی عظیم این میزان آب در حوضچه آرامش گرفته می‌شود تا تخریب به‌وجود نیاید.

غیر از حوضچه آرامش چه ویژگی‌ خاصی در این پروژه وجود دارد؟

نیروگاه سد هم ویژگی‌های خاصی دارد. اول اینکه نیروگاه کارون۳ بزرگ‌ترین نیروگاه زیرزمینی است. ‌سالنی که توربین‌ها در آن نصب شده است ۲۵۱متر طول و ۲۶متر عرض دارد. طول این‌سالن به‌اندازه دو زمین فوتبال است. ارتفاع‌سالن هم ۴۷‌متر یعنی به‌اندازه یک ساختمان ۱۵طبقه است. حفاری‌های انجام‌شده برای ساخت این نیروگاه در دل کوه از ویژگی‌های منحصر به فرد پروژه است. سیستم نیروگاه کاملا زیرزمینی است و در آن به جای «لاین فلز» از «لاین بتنی» استفاده کردیم. چون استفاده از فلز هزینه را بسیار بالا می‌برد. «پرده آب‌بند» پروژه هم از دیگر ویژگی‌های خاص پروژه است. ما به‌اندازه ارتفاع خود سد روی کوه پرده ایجاد کردیم. یعنی سدی با ضخامت کمتر روی لایه‌ها ایجاد کردیم تا آب فرار نکند. یعنی با تزریق، کل درزها را گرفتیم. طول پرده آب‌بند، ‌هزار و چهل‌کیلومتر یعنی به‌ اندازه فاصله تهران تا مشهد است. برای این کار گمانه زدیم و با تزریق، تمام درزهای پشت سنگ‌ها را گرفتیم تا آب فرار نکند. ابزارهای دقیقی هم نصب کردیم تا اگر آب فرار کرد، به ما خبر بدهد. از طرفی خود ما هم از این قضیه مطلع می‌شویم چون ورودی آب، آب دریاچه و ورودی به نیروگاه کاملا مشخص است و می‌توانیم بفهمیم که آیا آب در جایی هدر رفته یا خیر. با این حال باز هم این ابزار در پرده آب‌بند نصب شده است.

آیا تا به حال فرار آب داشته‌اید؟

نه. پرده‌های آب‌بند، به خوبی عمل کرده است و اگر این پرده نصب نمی‌شد حتما با فرار آب مواجه می‌شدیم.

در مورد خطرات زلزله و اقدامات پیشگیرانه در پروژه بگویید؟

بدنه سد تا حدودی انعطاف‌پذیری و قابلیت تحرک دارد. وسط دیواره سد تا حدود هفت سانتی‌متر می‌تواند حرکت کند. در زلزله اتفاقی برای سد نمی‌افتد مگر اینکه کوه از بین برود و پی سد را تخریب کند.

قسمت بعدی گفت وگو روز چهارشنبه منتشر می‌شود.