کلاهبرداران، شکارچیانی که به کمین نشستهاند
انواع کلاهبرداری:
۱ - ورشکستگی به تقلب یعنی تاجری که با توسل به اعمال تقلبی و خارج از شیوه معمول در امر تجارت، موجبات ورشکستگی خویش را فراهم نماید.
۲ - معامله بیاساس به منظور فرار از پرداخت بدهکاری یا انتقال مال به غیر بدون اینکه هیچ گونه سمت قانونی از قبیل رضایت، وکالت، ولایت، نمایندگی یا سایر عناوین و سمتهای قانونی را دارا باشد یا با وجود اینکه ملکی را که قبلا به دیگری انتقال داده انتقال درخواست ثبت آن را نماید، در همه این حالات مرتکب این اعمال کلاهبردار قلمداد میشود.
۳ - برخی از حقوقدانان عقیده دارند کسی که اعمالی از قبیل رمالی، جفر و تعبیر خواب، کفبینی، افسونگری، جادوگری، جنگیری، فالگیری، پیشگویی، چلهنشینی، بختگشایی و امثال آنها را وسیله معرکه یا دورهگردی قرار داده یا با بازکردن دکان یا خانه اعمال مزبور را پیشه و وسیله کسب و استفاده خود قرار دهد، براساس «موضوع بند ۱۸ از ماده سوم آییننامه امور خلافی»، اگر این اعمال به صورت شغل او درآید، کلاهبردار محسوب میشود.
۴ - کسی که مال مرهون خود را به وسائل تقلبی چندین بار بیشتر از ارزش واقعی رهن میدهد یا طلبکاری که طلب خود را وصول کرده و به جای اصل قبض بدهکار تصویر آن را به او میدهد و مجددا در مقام مطالبه طلب برآید، کلاهبردار است. از نظر قانون شروع به جرم کلاهبرداری هم جرم است و دارای مجازات میباشد و دادگاه قانونا نمیتواند پس از احراز مجرمیت کلاهبرداری مجازات حبس مجرم را کمتر از یک سال تعیین نماید. به دلیل تاثیر منفی جرم کلاهبرداری در ارکان جامعه، این جرم از جرایم غیرقابل گذشت قلمداد شده است.
قسمت اول
انواع کلاهبرداری:
۱ - ورشکستگی به تقلب یعنی تاجری که با توسل به اعمال تقلبی و خارج از شیوه معمول در امر تجارت، موجبات ورشکستگی خویش را فراهم نماید.
۲ - معامله بیاساس به منظور فرار از پرداخت بدهکاری یا انتقال مال به غیر بدون اینکه هیچ گونه سمت قانونی از قبیل رضایت، وکالت، ولایت، نمایندگی یا سایر عناوین و سمتهای قانونی را دارا باشد یا با وجود اینکه ملکی را که قبلا به دیگری انتقال داده انتقال درخواست ثبت آن را نماید، در همه این حالات مرتکب این اعمال کلاهبردار قلمداد میشود.
۳ - برخی از حقوقدانان عقیده دارند کسی که اعمالی از قبیل رمالی، جفر و تعبیر خواب، کفبینی، افسونگری، جادوگری، جنگیری، فالگیری، پیشگویی، چلهنشینی، بختگشایی و امثال آنها را وسیله معرکه یا دورهگردی قرار داده یا با بازکردن دکان یا خانه اعمال مزبور را پیشه و وسیله کسب و استفاده خود قرار دهد، براساس «موضوع بند ۱۸ از ماده سوم آییننامه امور خلافی»، اگر این اعمال به صورت شغل او درآید، کلاهبردار محسوب میشود.
۴ - کسی که مال مرهون خود را به وسائل تقلبی چندین بار بیشتر از ارزش واقعی رهن میدهد یا طلبکاری که طلب خود را وصول کرده و به جای اصل قبض بدهکار تصویر آن را به او میدهد و مجددا در مقام مطالبه طلب برآید، کلاهبردار است. از نظر قانون شروع به جرم کلاهبرداری هم جرم است و دارای مجازات میباشد و دادگاه قانونا نمیتواند پس از احراز مجرمیت کلاهبرداری مجازات حبس مجرم را کمتر از یک سال تعیین نماید. به دلیل تاثیر منفی جرم کلاهبرداری در ارکان جامعه، این جرم از جرایم غیرقابل گذشت قلمداد شده است. تاکنون فکر کردهاید که چرا شرکتهای زیادی هر روز به چاپ آگهی اقدام میکنند و چگونه است که با وجود این همه جوانان بیکار، این مراکز به دنبال نیروی کار میگردند و حاضرند در این راه حتی با پخش آگهی هزینه قابلتوجهی را نیز متقبل گردند؟ برای پاسخ به این سوال بد نیست که به بررسی برخی از پروندههای قضایی بپردازیم.
در یکی از پروندهها جوانی را میتوان یافت که با هزاران آرزو و امید برای یافتن شغلی مناسب در خارج از کشور به یکی از همین شرکتهای بینام و نشان رجوع کرده است تا هم از کشور خارج شود و هم بتواند در آنجا برای خود شغل مناسبی پیدا کند. نتیجه آن شد که بعد از مدتها دوندگی و بلاتکلیفی او، در آخر شرکت مزبور خیالی از کار درآمده و وجود خارجی نداشته است. سرمایه آن جوان نیز به همراه سرمایه بسیاری از جوانان دیگر برباد رفت و گردانندگان شرکت هم همانند روباهی به سوراخی خزیده، ناپدید شدند.
در پروندهای دیگر، شخصی به دلیل نداشتن مسکن مناسب و به انگیزه خرید ملک، فریب مالک متقلبی را خورد که هیچ زمینی نداشت و پس از جمعآوری وجوه مردم سر از یکی از کشورهای خارجی درآورده است.
در پرونده دیگر، شخصی را میتوان یافت که با جعل کارت شناسایی دروغین ادعا میکرده که در فلان اداره شاغل است و به راحتی میتواند مشکلات مراجعان را در آن اداره حل کند و از این طریق در خلال سالها ارتکاب به این عمل، عدهای را از زندگی ساقط کرده و هستی آنها را به راحتی به یغما برده است.
قدر مسلم اینکه زمینههای مختلفی در هر جامعه موجبات ظهور و بروز فعالیت این شیادان را فراهم میکند. آنان که با عملیات متقلبانه هستی دیگری را به تاراج برند، باید بدانند که: «آنکه باد میکارد، توفان درو میکند» و اینکه بالاخره خانه عنکبوتی آنها با نسیمی در هم پیچیده، فرو میریزد و دامی که برای دیگران پهن کردهاند، روزی شکارچی را به کام خود خواهد کشید.
کلاهبرداری از جرائم حادث و جدید نیست، بلکه از زمانهای قدیم به اشکال مختلفی در طول زندگی مردم وجود داشته است. با مطالعه کتاب تاریخی نویسندگان قدیم و اشعار شعرای متقدم، میتوان گونههای مختلفی از حیله شیادان را جستوجو و پیدا کرد. قطعا این افراد از زمان گذشته تاکنون به منظور دسترسی سهل و آسان به اموال مردم، به این کار دست میزدند، سادهلوحان را میفریفتند و در یک چشم برهم زدن میوه بوستان دیگران را به یغما میبردند.
از آنجا که این جرم در همه نقاط جهان به اشکال مختلف بروز پیدا میکند، همه دولتها و ملتها از همان ابتدا با وضع قوانین شدید، درصدد کنترل این موضوع در جامعه خویش برآمدند.
بدیهی است پیشرفت علم و تکنولوژی نیز در پیچیدگی و سرعت ارتکاب به جرم کلاهبرداری بیتاثیر نیست. به همین علت مراحل مختلف کشف و تعقیب جرم و مجازات مرتکب به دلیل پیچیدگی قضیه با مشکل روبهرو خواهد بود.
حقوقدانان میگویند: آنهایی که از زوایای تاریک و روشن قانون آگاهی دارند عملیات کلاهبرداری خویش را دقیقتر و با ظرافت بیشتری انجام میدهند.
از این رو همانند «دزدی که با چراغ آید گزیدهتر برد کالا»، با مهارت بیشتری با خطر مواجه میشوند. بدیهی است که این گونه شکارچیان اگر به صید خویش دسترسی پیدا کنند خلاصی از آن تقریبا غیرممکن است.
به نظر شما چه نامی برازنده این دسته از افراد است؟ ممکن است هر کسی به تناسب سلیقه خود اسامی شیاد، کلاش یا شارلاتان را برای آنها انتخاب کند ولی عرف جامعه این گونه افراد را به نام کلاهبردار میشناسد و قانونگذار نیز به پیروی از جامعه همین واژه را در قانون برای نامگذاری این اشخاص برگزیده است.
راستی شما تا چه میزان با این کلمه آشنایی دارید و تا چه حدود از خصوصیات شخصیتی این افراد باخبرید؟ اطلاعات افراد جامعه در این مورد هر چه باشد شاید حاصل تجربه شخصی یا نتیجه گوش سپردن به داستانهایی است که از دیگران شنیدهاید یا در جراید خواندهاید.
در این مورد خالی از فایده نخواهد بود که با نظرات قضات باتجربه در مورد ویژگیهای این دسته از افراد آشنا شویم.
ارسال نظر