نایبرییس مجلس در گفتوگوی اختصاصی با «دنیای اقتصاد»:
دولت باید به تئوری اقتصادی مجهز شود
بهگفته او، دولت و رییسجمهوری، اعتقادی به حاکمیت یک تئوری اقتصادی مشخص بر تصمیمات اجرایی نداشتند و هنوز هم ندارند. باهنر با بیان اینکه این موضوع سردرگمیهایی را برای کشور به ارمغان آورده است، تاکید دارد که مجلس هفتم همواره به دولت نهم گوشزد کرده است که به جز پارامتر عملگرایی باید به فکر تهیه یک الگوی تئوریک هم بود و اگر بخواهیم خوشبینانه قضاوت کنیم، میبینیم که رفتار دولت کمکم دارد رنگ تئوریک هم میگیرد.
او اگرچه در این قضاوت از واژه «خوشبینانه» استفاده میکند اما تاکید دارد که «شک نکنید دولت تغییر رویه محسوسی داشته است».
ترمیم کابینه پایان یافت
نایبرییس مجلس هفتم با بیان این نقل قول از احمدینژاد که «دیگر قصد ترمیم کابینه را ندارم و فعلا به همین تغییرات راضی هستم» تصریح کرد که تغییرات کابینه بر مبنای تصمیم شخص رییسجمهور صورت گرفته است و مجلس در جریان امر نبود. وی میگوید: نظر شخصی من این است که کاش آقای احمدینژاد در یک مرحله به ترمیم کابینه اقدام میکرد.
نگرانی از آزمون و خطا
باهنر در پاسخ به پرسشی درخصوص تغییر ساختار سازمان مدیریت و اینکه آیا نگران «آزمون و خطا» در رفتار دولت نیستید، تایید میکند که مجلس نگران چنین آزمون و خطایی است. باهنر در عین حال با تشریح برخی اشکالات ساختاری سازمان و مدیریت، تردید مجلس را بیشتر مربوط به ابلاغ ناگهانی بخشنامه و نحوه اصلاح ساختار میداند و با بیان اینکه این تصمیم میتواند عواقب مثبت و منفی زیادی داشته باشد از ضرورت مشورت و کارشناسی بیشتر قبل از ابلاغ سخن میگوید.
ماجرای بانک پارسیان
در بخش دیگری از گفتوگو، باهنر در پاسخ به سوالی در خصوص ماجرای بانک پارسیان به گونهای دیپلماتیک توضیح میدهد که باید مراقب باشیم به بهانه مبارزه با مفاسد اقتصادی با بخش خصوصی برخورد نشود و به بهانه حمایت از بخش خصوصی از فساد اقتصادی حمایت نشود.
وی با اشاره به اینکه جدا کردن این دو خیلی ظرافت میخواهد، ادامه میدهد: «البته همه باید مراقب اظهارنظرها و سخنرانیهای خود باشیم».
نایب رییس مجلس هفتم در انتهای گفتوگوی خود از روزنامه «دنیای اقتصاد» به دلیل اطلاعرسانی درستی که در پیش گرفته است تشکر کرد.
دنیای اقتصاد - اگرچه از محمدرضا باهنر، نایبرییس قدرتمند مجلس هفتم بهعنوان یکی از حامیان اصلی دولت نهم نام برده میشود.، اما او در مصاحبهای مفصل با «دنیای اقتصاد» اختلافات کارشناسی با مجموعه دولت را نفی نمیکند. هر چند که بهطور مکرر تاکید میکند که دوست ندارد مصادیق اختلافات به رسانهها کشیده شود.
بهگفته او، دولت و رییسجمهوری، اعتقادی به حاکمیت یک تئوری اقتصادی مشخص بر تصمیمات اجرایی نداشتند و هنوز هم ندارند. باهنر با بیان اینکه این موضوع سردرگمیهایی را برای کشور به ارمغان آورده است، تاکید دارد که مجلس هفتم همواره به دولت نهم گوشزد کرده است که به جز پارامتر عملگرایی باید به فکر تهیه یک الگوی تئوریک هم بود و اگر بخواهیم خوشبینانه قضاوت کنیم، میبینیم که رفتار دولت کمکم دارد رنگ تئوریک هم میگیرد.
او اگرچه در این قضاوت از واژه «خوشبینانه» استفاده میکند اما تاکید دارد که «شک نکنید دولت تغییر رویه محسوسی داشته است».
ترمیم کابینه پایان یافت
نایبرییس مجلس هفتم با بیان این نقل قول از احمدینژاد که «دیگر قصد ترمیم کابینه را ندارم و فعلا به همین تغییرات راضی هستم» تصریح کرد که تغییرات کابینه بر مبنای تصمیم شخص رییسجمهور صورت گرفته است و مجلس در جریان امر نبود. وی میگوید: نظر شخصی من این است که کاش آقای احمدینژاد در یک مرحله به ترمیم کابینه اقدام میکرد.
نگرانی از آزمون و خطا
باهنر در پاسخ به پرسشی درخصوص تغییر ساختار سازمان مدیریت و اینکه آیا نگران «آزمون و خطا» در رفتار دولت نیستید، تایید میکند که مجلس نگران چنین آزمون و خطایی است. باهنر در عین حال با تشریح برخی اشکالات ساختاری سازمان و مدیریت، تردید مجلس را بیشتر مربوط به ابلاغ ناگهانی بخشنامه و نحوه اصلاح ساختار میداند و با بیان اینکه این تصمیم میتواند عواقب مثبت و منفی زیادی داشته باشد از ضرورت مشورت و کارشناسی بیشتر قبل از ابلاغ سخن میگوید.
ماجرای بانک پارسیان
در بخش دیگری از گفتوگو، باهنر در پاسخ به سوالی در خصوص ماجرای بانک پارسیان به گونهای دیپلماتیک توضیح میدهد که باید مراقب باشیم به بهانه مبارزه با مفاسد اقتصادی با بخش خصوصی برخورد نشود و به بهانه حمایت از بخش خصوصی از فساد اقتصادی حمایت نشود.
وی با اشاره به اینکه جدا کردن این دو خیلی ظرافت میخواهد، ادامه میدهد: «البته همه باید مراقب اظهارنظرها و سخنرانیهای خود باشیم».
نایب رییس مجلس هفتم در انتهای گفتوگوی خود از روزنامه «دنیای اقتصاد» به دلیل اطلاعرسانی درستی که در پیش گرفته است تشکر کرد. عکس: آذین ثمرمند
فراز و نشیبهای تعامل مجلس و دولت در گفت و گو با محمدرضا باهنر
دولت نهم تئوری اقتصادی ندارد
محمد طاهری- هنگامه علیقلی: نیمساعت پشت درهای شمالی وشرقی مجلس منتظر میمانیم تا سرانجام مجوز ورود به دفتر «آقای مهندس» صادر میشود. از راهرو طولانی هیات رییسه میگذریم تا به دفتر او میرسیم. وارد دفتر که میشویم، حدود ۴۰دقیقه از زمان گفتوگو باقی مانده و ما باید خیلی از پرسشها را مطرح نکنیم، چون آقای مهندس باید پذیرای مهمانان دیگری هم باشد. مرد همیشه در صحنه مجلس شورای اسلامی ۵۴سال دارد و از ۲۷سال پیش، همیشه تاثیرگذاری خاصی بر جریان سیاسی گروه موسوم به راست و اصولگراها، داشته است. البته «محمدرضا باهنر» این روزها، بیشتر از هر زمانی، تاثیرگذار است. او با وجود حضور چهرههای شاخص اصولگرا در مجلس هفتم، بیشتر از همفکران خود، در تعامل میان دولت و مجلس نقش دارد. صحنه گردانیهای ظریف او در مجلس اصولگرا، زیرکانه است و او به خوبی موفق شده است، جو عمومی مجلس را به سود دولت شگفتیساز محمود احمدینژاد، تغییر دهد. سه هفته پیش، زمانی که «محمدرضا باهنر» در اظهارنظری عجیب، نمایندگان طرفدار استیضاح وزرای جهادکشاورزی و آموزش و پرورش را مورد خطاب قرار داد، نقشه استیضاح «محمدرضا اسکندری» ناکام ماند. اوگفته بود: هر نمایندهای که طرفدار استیضاح وزرا باشد، از دایره اصولگرایان خارج است و همین جمله کافی بود تا «محمدرضا اسکندری» از نبرد استیضاح نمایندگان مجلس هفتم، با خیال راحت گذر کند. در عین حال پرونده استیضاح «فرشیدی» وزیر آموزش و پرورش نیز به محاق تعلیق فرو رفت. محمدرضا باهنر بدون شک، مدافع دولت نهم است اما در این گفتوگو سعی کرده است، به دولت شگفتیها، انتقاداتی هم وارد کند.
وقت بسیار کمی در اختیار ما قرار دادهاید. بنابراین مجبوریم خیلی از پرسشها را مطرح نکنیم. شاید این هم یک شمه از کارکشتگی سیاسی مردی است که گفته میشود در مجلس هفتم، همه راهها به او ختم میشود.
این روزها کار و دلمشغولی همه ما زیاد است. نمیدانم از کدام مرد حرف میزنید اما فکر میکنم چهل دقیقه، زمان زیادی برای انجام یک گفتوگو باشد. میدانید که من زیاد هم اهل مصاحبه نیستم.
بسیار خوب آقای مهندس. از «محمدرضا باهنر» و نقش او در رایزنیها و لابیهای مجلس هفتم آغاز میکنیم. شما که «مهندس باهنر» را خوب میشناسید، فکر میکنید همه راهها به او ختم میشود؟
شما که قصد ندارید تمام چهل دقیقه را در مورد من صحبت کنید؟
نه آقای مهندس. بحث اصلی ما در مورد تعامل مجلس هفتم با دولت نهم است و به این دلیل که شما نقش قابلملاحظهای در ایجاد تعادل میان قوه مقننه و قوه مجریه، در این زمان خاص دارید، میخواهیم از خود شما آغاز کنیم. شما چه نقشی در رابطه دولت و مجلس دارید؟ آیا انتهای همه رایزنیها شما هستید؟
در مورد نحوه رفتار من، برداشتها متفاوت است. بعضیها از این شیوه برخورد، راضی به نظر میرسند و بعضیها به صورت انتقاد، این موضوع را مطرح میکنند که «باهنر» از تریبونها، نسبت به دوستان دولتیاش کمتر انتقاد میکند. معنی این انتقادها هر چیزی که باشد، به نظر من درست نیست. من فقط علاقه ندارم که اختلافنظرها به رسانهها و میان مردم کشیده شود. البته در پاسخ به این پرسش که نقش من در مقابل مجلس هفتم و دولت چه میتواند باشد، در طول مصاحبه بیشتر توضیح خواهم داد.
پس اگر موافق باشید، وارد بحث اصلی شویم. در مورد تعامل مجلس هفتم و دولت نهم اظهارنظرها متفاوت است. در حقیقت ما شاهد دو گونه اظهارنظر هستیم. مردان دولت نهم اعتقاد دارند که مجلس هفتم، ترمز برنامههای دولت است و از طرف دیگر، برخی نمایندگان مجلس هفتم، اعتقاد دارند که نوعی چشمپوشی و اغماض در نحوه برخورد مجلس با دولت وجود دارد. ارزیابی شما از این اظهارنظرها چیست؟
پرسشی که مطرح کردید، خیلی مهم و استراتژیک است. به این دلیل که پیکره اصلی دولت و مجلس، برخاسته از یک جریان سیاسی و یک ایدئولوژی یکسان سیاسی است.ما از جهت سیاستهای راهبردی، فکر میکنیم که دولت نهم و مجلس هفتم خیلی به هم نزدیک هستند و از این نظر، همپوشانیهای زیادی میان روابط دولت و مجلس وجود دارد. در ابتدای بحث باید به یک موضوع اشاره کنم که میتواند مبنای تحلیلهایی قرار گیرد که در طول مصاحبه ممکن است، مطرح شود. موضوع اصلی این است در طول سالهای گذشته که من چند بار نماینده مجلس بودهام، هیچ گاه رابطه مجلس و دولت را این قدر قوی و نزدیک ندیدهام.
گفتید همپوشانی. همپوشانی سیاستها، یا رابطهها؟
هر دو. اماهم پوشانی سیاستها بینظیر است. اما تفاهم مهم دیگری که در حال حاضر میان دولت و مجلس وجود دارد و نمونه آن حتی در مجلسهای چهارم و پنجم هم، وجود نداشته است، رفتار بدون تعارف و بدون تسامح است. به هر صورت، هم دولتیها و هم مجلسیون، اصولگرا هستند و این کمک می کند که سیاستها در بستری یک دست دنبال شود. دولت آقای احمدینژاد از همان ابتدا اعلام کرد که سیاستهایی متفاوت از دولتهای قبل خواهد داشت. رییس دولت نهم از همان ابتدا، در مورد شگفتیهایی سخن گفت که در دولت او نمود پیدا خواهد کرد و دیدیم که شگفتیهای زیادی از همان ابتدا در کار دولت نهم به وجود آمد. میخواهم قبل از ورود به بحث اصلی که اتفاقا خیلی مهم است، به این موضوع اشاره کنم که آقای احمدینژاد، با شعار خلق شگفتی و تغییر رویههای دولت قبلی، از چهرههای جدیدی در کابینه استفاده کرد که این چهرهها، در زمینه مسائل اجرایی، نام آشنا نبودند و سابقه اجرایی در مدیریتهای کلان اقتصادی نداشتند. از طرفی هم، دولت و رییسجمهوری، اعتقادی به حاکمیت یک تئوری اقتصادی بر مجموعه امور اقتصادی کشور نداشتند و هنوز هم ندارند.
به نظر شما، دولت، تئوری ر ا قبول ندارد؟
نه اینکه قبول ندارد، اما بیشتر قصد دارد عملگرا باشد. به همین دلیل میبینیم این دولت خیلی پرکارو پرجنب و جوش است و رفتار عملیاتی را پیشه کار خود کرده است و در عوض، هنوز هم یک الگوی کتابی و تئوریک از آن چه قرار است، صورت گیرد، در رفتار دولت نهم دیده نمیشود. این یک طرف سکه است اما من بارها از این جمله استفاده کردهام که دولت نهم برای خدمترسانی به مردم، حریص است. در طرف مقابل، اکثریت نمایندگان مجلس هفتم، اعتقاد دارند که دولت نهم باید یک الگوی اقتصادی مشخص را پیشه رفتار خود کند. کاری به آن نداشته باشیم که دولت نهم باید طرفدار چه الگویی باشد. به طور مثال تمرکزگرا باشد یا به شیوه چپها اقتصاد را مدیریت کند و یا به شیوه نئوکلاسیکها. بدون توجه به این دیدگاهها، حداقل انتظار مجلس هفتم از دولت این بود که یک نوع تئوری اقتصادی بر رفتار خود حاکم کند.
یعنی تا این لحظه، مبنای انتقادهای مجلس هفتم از دولت نهم، به همین موضوع مربوط میشده است؟
این موضوع در مجموع، سردرگمیهایی برای کشور، به ارمغان آورده است. باید بگوییم، از ابتدا رفتار تئوریکی بر شیوه اجرای دولت حاکم نبوده است. یعنی دولت تا حالا تفکر اقتصادی علمی و تئوریکی نداشته و یا اگر وجود داشته، ما چیزی ندیدهایم. اما همان طور که اشاره کردم، آقای احمدینژاد بیشتر سعی کرده است عملگرا باشد. به هر صورت ایشان و دوستان ایشان، اعتقاد جدی دارند که باید وارد میدان شد و به اصطلاح آستینها را بالا زد و به دل مشکلات رفت. اما نمایندگان مجلس هفتم همیشه به دولت نهم این موضوع را گوشزد کردهاند که به جز پارامتر عملگرایی، باید به فکر تهیه یک الگوی تئوریک هم بود و اگر بخواهیم خوشبینانه نگاه کنیم، میبینیم که رفتار دولت، کمکم دارد رنگ تئوریک هم میگیرد.
آیا میتوانید برای این اظهارات، مصداقی عینی ارائه کنید. مثالی که نشان بدهد، مجلس هفتم، رفتار مبهم دولت نهم را درک کرده و با نگرانی از نبود یک برنامه منسجم، به کمک دولت آمده است تا رفتار بدون الگوی دولت، کمی معتدل شود؟
بله. مصداق عینی و شفاف و سنگین این ادعا، نحوه برخورد مجلس هفتم با لایحه بودجه ارسالی از سوی دولت نهم بود. این رویه بعدها هم ادامه پیدا کرد و پیشبینی من این است که باز هم ادامه پیدا خواهد کرد.
با توجه به نزدیک شدن به پایان عمر مجلس هفتم، آیا نباید نگران این باشیم که نمایندگان دست از انتقاد بردارند و راه صلح و مصالحه را برگزینند؟
نه، اطمینان داشته باشید که نگاه مجلس به لوایح دولت، همچنان سختگیرانه خواهد بود. هم در مورد بودجه و متمم بودجه و هم در مورد لوایح دیگر.
اما دولت نشان داده است که خیلی به این گونه نگاهها اعتقاد ندارد. لااقل در مورد برخی لایحهها مثل لایحه صندوق مهررضا، میتوان به این موضوع استناد کرد.
لایحه مهررضا خیلی اقتصادی نبود. استنباط این است که لایحه ارائه شده از سوی دولت، بیشتر اجتماعی بود. البته مجلس موافق توسعه تشکیلات و بزرگشدن دولت نبود. مجلس اعتقاد داشت که میشود وظایف تعریف شده برای صندوق مهررضا را به نهادها و سازمانهای دیگر منتقل کرد. در عین حال، اگر صندوق مهررضا را از دایره بحث خارج کنید، حتما تایید میکنید که مجلس در مورد لوایحی مثل بودجه، هیچوقت کوتاه نیامده است. نباید به همین زودی چالشهای سنگین و نفسگیر بودجه سال گذشته را فراموش کنید. سال گذشته، دولت اعتبار بودجه عمرانی را در لایحه بودجه، به شکل بیسابقهای تا ۷۵درصد افزایش داد و به تصویب لایحه، با همین ویژگی، اعتقاد کامل داشت. در مقابل، مجلس معتقد بود که در ابتدا باید ظرفیت پروژههای عمرانی را افزایش دهیم و بعد بودجه عمرانی را اضافه کنیم. در حقیقت، مجلس هفتم به افزایش بهرهوری و ایجاد زیرساختهای لازم اعتقاد داشت و معتقد بود افزایش ناگهانی بودجه عمرانی نمیتواند افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی را در پی داشته باشد.
شما از آن چالش سنگین و نفسگیر به عنوان اختلاف یاد میکنید یا چالش؟
بدون تعارف، یک اختلاف پررنگ بود که چالش خیلی سنگینی در پی داشت. اما شاهد بودید که، با وجود رابطه فامیلی میان دولت نهم و مجلس هفتم، لایحه بودجه سال ۱۳۸۵، در بستری کارشناسی، مورد چالش و بررسی قرار گرفت. اما همانطور که پیش از این هم اشاره کردم، اختلاف میان دولت و مجلس، هر روز کاهش پیدا میکند.
به چه دلیل؟ آیا نمایندگان مجلس در ماههای آخر عمر پارلمان هفتم، از آرمانهای خود دست کشیدهاند و یا دولت تغییر رویه داده است؟
شک نکنید که دولت تغییر رویهای محسوس داشته است. همه ما بعد از گذشت یکسال و چند ماه از عمر دولت نهم، میبینیم که تئوری هم وارد مسائل اجرایی دولت شده است. در حقیقت دولت بدنه کارشناسی خود را از گذشته قویتر کرده است.
آقای مهندس، میتوانید یک یا چند مورد از نرمشهای رفتاری مجلس با دولت نهم را مثال بزنید؟
بله، بودجه را مثال زدم. دولت مایل بود بودجه عمرانی را ۷۰درصد افزایش دهد و در مقابل مجلس به افزایش ۳۰درصدی اعتقاد داشت. در نهایت دیدید که عدد بینابین، مورد تایید قرار گرفت و ۵۰درصد افزایش تصویب شد. ما سعی کردیم به همه درخواست دولت در مورد افزایش رقم بودجه، پاسخ «نه» ندهیم. ما در مجلس هفتم احساس کردیم که دولت در حال تغییر برخی رویههای جذب بودجه است. سال گذشته ما دیدیم که دولت خیلی تمایل دارد تا پروژههای نیمه تمام را به سرانجام برساند. حتی دیدیم دولت، درحال تلاش است تا رویه بودجهنویسی را هم تغییر دهد. این اراده، سال گذشته وجود داشت و امسال هم ادامه دارد. در مجموع تغییر روشها را ما هم قبول داریم. به طور مثال، امسال، موافقتنامههای بودجه، خیلی زودتر از سالهای گذشته آماده شده است. یعنی سازمان مدیریت و برنامهریزی، با سرعت عمل بیشتری در حال تدوین بودجه سال ۱۳۸۶ است یا در مورد سفرهای استانی رییسجمهور، ما احساس کردیم که این سفرها میتواند رویههای موجود و ناکارآمد گذشته را دستخوش تغییراتی مثبت کند و با علم و آگاهی به حرص و طمع دولت نهم به موضوع خدمترسانی، با دیده اغماض و چشمپوشی از برخی مسائل، با افزایش ۵۰درصدی بودجه عمرانی دولت موافقت کردیم.
این اظهارات یعنی اینکه بودجه سال ۱۳۸۶، چالشهای بودجه ۱۳۸۵ را ندارد؟
نه، هنوز نمیخواهم دراین مورد اظهارنظر کنم. گذشته از آن، اگر مشکلات سال گذشته در لایحه بودجه وجود نداشته باشد، مجلس چرا باید سختگیری بیش از اندازه داشته باشد؟ سال گذشته بودجه دولت با عجله بسته شد. تاحدودی مشکل داشت و تئوری مشخصی برآن حاکم نبود. ارقام بودجه سال قبل، متناسب با ظرفیت اقتصاد ما نبود.اما از کجا بدانیم که قصه سال گذشته قرار است دوباره تکرار شود. دولت درحال تنظیم بودجه سال آینده است و هنوز نمیشود درمورد موجودی که هنوز به دنیا نیامده، اظهارنظر کرد.
بسیار خوب. آقای مهندس. از زاویه دیگری هم میشود به تعامل دولت و مجلس توجه کرد. زاویهای که انتقادی است و این روزها به دلیل پایان عمر مجلس هفتم، نمود بیشتری پیدا کرده است. آیا رویه نمایندگان اصولگرا و همسو با دولت در تعامل با دولت تغییر کرده است؟
منظور شما را نمیفهمم.
منظورم این است که آیا برخوردهای مجلسیون با دولتیها از شکل آشکار و شفاف موجود یعنی استیضاح و پرسشهای مکرر، به رایزنیهای پشت پرده و لابیهای پنهان، تبدیل شده است؟
نه، چنین برنامهای در دستور کار نیست. نه حزبی و نه فراکسیونی.
نظر شخصی شما چیست؟
شاید میخواهید از طریق طرح این پرسش کلی، به تحلیلهایی اشاره کنید که در مورد خود من وجود دارد. بعضیها میگویند «باهنر» خیلی هوای دوستان دولتی را دارد. شما هم که در ابتدای مصاحبه گفتید، همه راهها به من (باهنر) ختم میشود. پس لازم است بدون تعارف صحبت کنم. بعضیها به من میگویند تو (باهنر) از تریبونها دولت را نقد نمیکنی و انتقاد دارند که دارم مماشات میکنم. اتفاقا من میخواهم این را تایید کنم اما به این معنی نیست که من به دولت نقد کمتری از بقیه دارم. رویه من فقط این است که موضوع را به رسانهها نکشانم.من بنا ندارم اختلافهای بیشمار کارشناسی میان مجلس و دولت را علنی کنم. فکر میکنم خیلی از چالشهای موجود را به دلیل فامیل بودن مجلسیون و دولتیها میشود درون خانواده حل کرد. به همین دلیل است که من حتی ترجیح میدهم خیلی از مسائل را رودررو حل کنم. من جدا به این موضوع فکر میکنم که مردم، به دولت و مجلس به صورت یک جمعیت همسو و همدل نگاه میکنند.
آنها (مردم) به یک مجلس اصولگرا و یک دولت اصولگرا رای دادهاند و حالا میخواهند ببینند برآیند کار مجموعه اصولگرایان چیست. حالا اگر در این میان اختلاف نظر کارشناسی وجود داشته باشد، چرا باید علنی شود؟ من اعتقاد دارم که اختلافها خانوادگی است و باید در میان خانواده هم حل شود.
برخلاف تصور شما این گونه عنوان میشود که مجلسیون در ابتدای روی کارآمدن دولت نهم بیشتر به دنبال سهمخواهی از کابینه بودند و امسال که سال سوم مجلس هفتم است، نمایندگان مجلس به خاطر رقابتهای انتخاباتی مجلس هشتم با دولت نهم سازش کردهاند.
نه این تحلیل درست نیست. طرح اختلافها در درون دولت و مجلس و علنی نشدن آن، به معنی سازشکاری مجلسیها نیست. همین قدر بدانید که میان مجلس مردان و دولتمردان همیشه بحثهای داغی در مورد مسائل جاری کشور وجود دارد که هیچ وقت رسانهای نخواهد شد. گذشته از آن وقتی اختلافها که من به هیچ عنوان منکر وجود آنها نیستم درون قوم و طایفه بزرگی به نام اصولگرایان مطرح میشود چه نیازی داریم آن را در بوق و کرنا کنیم؟و توضیح دیگری که دارم این است که تشخیص اصولگرا از رقیب آن برای مردم خیلی راحت است اما مردم میان اصولگراها خط و مرزی نمیگذارند.مردم میان من و آقای احمدی نژاد یا دکتر حداد عادل و آقای احمدی نژاد تفاوتی قایل نمیشوند. آنها ما را با وجود اختلاف نظرهایی که ممکن است داشته باشیم در دسته اصولگرایان میدانند شاید این ادبیات در رسانهها وجود داشته باشد که ممکن است یک نفر تندرو باشد و یا یک نفر در دسته میانهروها عضویت داشته باشد اما مردم همه اصولگراها را یک گونه میبینند و البته این تشخیص کاملا درست است.به همین دلیل است که میگویم نیازی به علنی شدن اختلافات میان اصولگریان وجود ندارد.پس دو نتیجه باید بگیریم. اول این که اختلاف میان اصولگرایان مجلس و اصولگرایان دولت کاملا طبیعی است و دوم اینکه هیچکدام از مجلس مردان و دولت مردان علاقهای به رسانهای شدن اختلافها ندارند. پس نباید از این استراتژی، نتیجه بگیرید که مجلسیون با دولتسازش کاری دارند.
با وجودی که شما معتقدید مجلس بدون تعارف با دولت برخورد میکند، خیلیها اعتقاد دارند، رفتار مجلس نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده است. ممکن است از ادامه این بحث به جایی نرسیم. پس اگر موافق باشید، از در دیگری وارد موضوع شویم. آقای مهندس، در بررسی رفتار و تعامل مجلس با دولت نهم، نظارت، یک حلقه کاملا مفقود شده است. بیشتر فکر میکنیم، دیوان محاسبات کل کشور که چشم نظارتی مجلس شورای اسلامی است. به کلوب تعارفهای سیاسی تبدیل شده و نظارت را فراموش کرده است. حتما یادتان هست که رییس دیوان محاسبات با چه ادبیاتی در مورد رییس دولت نهم اظهار نظر کرد؟
مدت زیادی از آن جریان گذشته است و همانطور که شما هم میدانید، رییس دیوان محاسبات نسبت به رییسجمهوری، فقط یک جمله تعارفآمیز مطرح کرد.
شما بهتر میدانید که منظور ما از این پرسش، زیر سوال بردن اعتقادهای شخصی رییس دیوان محاسبات نیست. بیشتر در مورد نگاه مهربانانه و عطوفی که ممکن است چشم نظارتی مجلس هفتم، نسبت به ریخت و پاشهای بودجه داشته باشد، نگرانی وجود دارد.
گفتم که اظهار نظر آقای رحیمی کاملا شخصی بود و جنبه تعارفهای مرسوم فرهنگ سیاسی ما را داشت. اما در عمل با جرات میگویم که دستگاههای دولتی از فشارهای دیوان محاسبات به تنگ آمدهاند. شک نکنید که دیوان محاسبات مجلس هفتم، قویترین چشم نظارتی در طول سالهای گذشته بوده است. وقتی میگویم خیلی از مدیران اجرایی، از دست دیوان محاسبات کلافه شدهاند، اغراق نمیکنم. در این موضوعی که گفتم، اصلا شک نکنید، هیچکدام از مجلسهای ادوار گذشته، چنین دیوان محاسباتی نداشتهاند. ما بارها به دیوان محاسبات تذکر دادهایم که مراقب تندرویها باشند به این دلیل که جرات و جسارت از مدیران اجرایی گرفته نشود. اما به جرات میگویم مصداق بارز «مو از ماستکشیدن» را، دیوان محاسبات کل کشور عملی کرده است. حالا اگر دکتر رحیمی از آقای احمدینژاد تعریف کند و یا از جملههای عاطفی برای نشان دادن دوستی خود به رییس دولت، استفاده کند. ربطی به ضعف نظارت ندارد. من سختگیریهای بیش از اندازه دیوان محاسبات را تایید نمیکنم اما از همین در که رفتید بیرون، بروید و با مدیران اجرایی گفتوگو کنید. مطمئن باشید خیلیها از سختگیریهای دیوان محاسبات گلایه خواهند کرد.
میخواهیم شما را بار دیگر به رایزنیهای درون قومی میان مجلس اصولگرا و دولت اصولگرا برگردانیم. ما که نمیدانیم آنجا چه خبر است اما یک پرسش خیلی مهم، بعد از آمدن آقای مصری که از همکاران شما در مجلس هستند به وزارت رفاه مطرح شده است. در عین حال قرار است آقای عباسی هم از میدان بهارستان به خیابان پاستور نقل مکان کند. ما که جوان هستیم و قطعا یادمان نیست اما شما که چند دوره پیاپی، نماینده مجلس بودهاید. آیا یادتان هست که در طول یکسال و نیم، ۵نماینده از یک مجلس، از سوی دولت دعوت به کار شوند. واقعا چرا نمایندگان راه مهاجرت به کابینه را در پیش گرفتهاند؟ دولت این را میخواهد یا مجلس؟
اگر آقای احمدینژاد، همه اعضای کابینه را از میان نمایندگان مجلس هفتم انتخاب میکرد، اصلا جای تعجب نداشت. وضعیت خیلی ویژه و خاص است.
چرا؟
من پیش از این هم گفتم که هیچگاه دولت و مجلس تا این اندازه همسو و همراه نبودهاند. در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب، هیچگاه چنین تجربهای وجود نداشته است. بعضیها به قول شما میگویند مجلس چوب لای چرخ دولت نهم میگذارد. مصداق آنها این است که چرا مجلس به چهار کاندیدای عضویت در کابینه، رای نداده است و چرا وزرا را استیضاح میکند و از این دست اظهارنظرها. اما خود دولت بهتر میداند که نگاه مجلس چگونه است؟ ما همواره منتقد و مراقب رفتار دولت هستیم و در حالیکه دوستی و برادری خود را بارها ثابت کردهایم، انتقاد را حق خود میدانیم.
اما ختم به خیر شدن استیضاح اخیر مجلس و ابقای مجدد آقای اسکندری در وزارت جهادکشاورزی معنی دیگری برخلاف اظهارنظرهای شما دارد.
من دقیقا متوجه نشدم. پیش از این هم گفتم که دو نوع برداشت از رفتار مجلس وجود دارد. اول اینکه بعضیها میگویند ما چوب لای چرخ دولت میگذاریم و بعضیها معتقدند ما داریم مماشات و سازش میکنیم. در مجلسهای گذشته سابقهای موجود نیست که نمایندگان، به چهار نفر از کاندیداهای پیشنهادی رییسجمهوری رای موافق ندهند. در گذشته مجلسهای منتقد دولت هم داشتهایم اما هیچگاه مخالفتها به این ختم نشده است که چهار نفر از کاندیداها ورود به کابینه، از سوی نمایندگان مجلس تایید نشوند. به یاد دارید که خط و مشی سیاسی مجلس پنجم با دولت آقای خاتمی همسو نبود اما نمایندگان مجلس به همه کاندیداهای ورود به کابینه اول آقای خاتمی رای مثبت دادند. میخواهم بگویم، شاید سختگیریهای مجلس هفتم نسبت به دولت نهم، تداعیکننده مخالفت باشد اما در واقع اینگونه نیست و در عین حال ممکن است بعضیها ختم به خیر شدن استیضاح آقای اسکندری را نوعی سازشکاری مجلس با دولت بدانند در حالیکه واقعا اینگونه نیست. نمایندگان مجلس هفتم بیشترین همسویی را با دولت نهم دارند اما همه ما متوجه این موضوع هستیم که ناکامی دولت میتواند ناکامی کل اصولگراها باشد و ناکامی مجلس هم همین طور و ما نمیخواهیم با ناکامی در برنامههای یکی از این دو قوا، کل برنامههای سیاسی اصولگرایان با شکست و ناکامی مواجه شود. پس دوستی و رفاقت یک طرف و کار و نظارت طرف دیگر.
در مورد اینکه مجلس با وجود فشارهایی که میآورد، دوست و برادر دولت است، فکر میکنم بهاندازه کافی بحث کردید. لطفا در مورد اتهام یا انگ سازشکاری و مماشات این روزها بگویید. آیا مجلس هفتم، مصلحتگرا شده است؟
نه، ببینید، اصولا این نوع ارتباطها مطلق و صد درصد نیست. این روابط نسبی است. سازشکاری و قاطعیت دو روی یک سکه هستند که هرچه قاطعیت بیشتر شود. از سازش کاری کم میشود. نوسان این پارامترها میان دو عدد صفر و صد است. شما نمیتوانید رفتاری را مثال بزنید که درصد مصلحتاندیشی در آن، صفر باشد و از آن طرف نمیتوانید سازش کاری و مصلحتاندیشی را به عدد صفر برسانید. در مورد اینکه نحوه تعامل مجلس با دولت در کجای این نمودار قرار میگیرد، شما باید قضاوت کنید. اتفاقا تحلیل اصولی این است که برآیند را تحلیل کنید. من چند مثال جدی زدم و در مورد آن توضیح دادم. اینکه مجلس هفتم چه بلایی سر بودجه آورد یا دولت همواره با چالش استیضاح و پرسش از وزرای کابینه، مواجه است، جزو افتخارات ما نیست، اما نشان میدهد که ما چگونه رفتار میکنیم. ما در نظام جمهوری اسلامی۷ مجلس داشتهایم و ۹ دولت. به جز در مجلس هفتم هیچ وقت هم شاهد این نبودهایم که ۴ نفر از وزرای پیشنهادی رییسجمهوری، در مجلس رای موافق نگیرند. فقط مجلس هفتم بود که به ۴ وزیر پیشنهادی رای نداد. باز هم تکرار میکنم و لطفا بدون کم و کاست منعکس کنید. رد شدن ۴ وزیر پیشنهادی آقای احمدینژاد از فیلتر مجلس، افتخاری برای نمایندگان پارلمان هفتم نیست، اما دلیلی است برای اینکه، مجلس هفتم، سازش کار نیست. هیچ زمانی یادم نمیآید مجلسیون، به اندازه نمایندگان مجلس هفتم، لایحه بودجه را جراحی کنند. این هم دلیل قاطعی است بر سازش کار نبودن مجلس هفتم.
و اینجا باز میرسیم به نقش شما در تعامل دولت و مجلس، به قول خودتان. بعضیها میگویند، «محمدرضا باهنر» خیلی هوای دولت را دارد. بعضیها میگویند نمایندگان مجلس هفتم خیلی بیشتر از آن چه در حال حاضر شاهد آن هستیم، منتقد سیاستهای دولت هستند، اما شما یک تنه جو را به نفع دولت تغییر دادهاید.
اگر فکر میکنید من اهل حاشیه و جنجال و دعوا هستم، اشتباه میکنید. روش من این نیست که کوچکترین اشکال درکار یک عضو دولت را به رسانهها بکشانم و فریاد «واسلاما» و «وامحمدا» و «واعلیا» سردهم. ما چنین رویهای را قبول نداریم. باز هم تکرار میکنم، ما با دولت اختلاف کارشناسی داریم. اما روش ما این نیست که درگیریها را به رسانهها بکشانیم. برای همین است که این روزها کار و کاسبی شما خبرنگاران کساد شده است.
شاید اگر مثال مشخصی داشته باشیم، شما هم با صراحت بیشتری پاسخ دهید. هفته گذشته در جریان استیضاح وزیر جهاد کشاورزی، شما اظهارنظر عجیبی کردید که باعث انتقاد همفکران شما هم شد. شما گفتید، هر کس میخواهد استیضاح کند، در دایره اصولگرایان جایی ندارد.
نه، این را رد میکنم. من این جمله را نگفتم و اطمینان دارم که انعکاس رسانهای آن مطلوب نبود. من گفتم فراکسیونها باید تصمیمهای مهم سیاسی خود را هماهنگ کنند. اگر هماهنگ نباشند و یکدست تصمیمگیری نکنند، فراکسیون، دیگر اهمیت ندارد. بنابراین اگر اعضایی از یک فراکسیون، مخالف نظر فراکسیون بخواهند تصمیمی سیاسی بگیرند، عملا قاعده عضویت خود را در فراکسیون برهم زده اند. فرقی هم نمیکند که این فراکسیون، چپ باشد و یا اصولگرا. فرض کنید یک فراکسیون تصمیم بگیرد، به سه تن از وزرای پیشنهادی رای ندهد. در عین حال نیمی از اعضای آن فراکسیون، این تصمیم را نادیده بگیرند و رای مثبت بدهند، عملا مقدمات انحلال فراکسیون را رقم زدهاند. تصمیمگیری فراکسیون، یعنی اینکه همه اعضا به صورت یکپارچه، به اجرای یک سیاست، رای بدهند. ممکن است درون فراکسیون، اختلافها به اوج برسد. اما همه از آن فراکسیون انتظار دارند که یک تصمیم واحد بگیرد و آن را اعلام کند. در مورد موضوعی که اشاره کردید، باز هم میگویم، انعکاس مطلب نادرست بود. برادر عزیزم آقای ایمانی گفته بود، مهندس باهنر معتقد است هرکس گوش به حرف فراکسیون نکند اصولگرا نیست. موضوع این است که واژههایی مثل اصولگرایی و اصلاحطلب، فقط واژه هستند و به صورت اسمی از آن استفاده میشود و نه به عنوان محتوی. خیلیها اصولگرا هستند، اما در فراکسیون اکثریت عضویت ندارند. زمانی گفته میشد پیروان خط امام و بعد این پرسش مطرح میشد، آنها که عضو این گروه نیستند؟ اصلا خط امامی نیستند، اینها فقط اسم و واژه هستند.
اما اظهارنظر شما باعث شد که خیلیها از استیضاح وزیر جهاد کشاورزی چشمپوشی کنند و این بهترین مثال است برای اینکه عنوان شود، شما نقش زیادی در ایجاد فضای مثبت برای دولت دارید.
منهای بحث «باهنر»، هیاترییسه مجلس و رییس دولت همیشه باید تلاش کنند تا چالش میان مدیران اجرایی و نمایندگان مردم، به حداقل برسد.
این وظیفه اصلی هیاترییسه مجلس است. مقام معظم رهبری این موضوع را، هم در دولت آقای خاتمی و هم در دولت آقای احمدینژاد عنوان کردهاند. ایشان معتقدند، با وجود اینکه ممکن است عملکرد دولت، قابل نقد باشد، اما تقویت آن بیشتر مدنظر قرار دارد. من هم معتقدم باید دولت را تقویت کرد.
اگر آقایهاشمی و یا آقای خاتمی رییسجمهور بودند، باز هم چنین اعتقادی داشتید؟
شما یادتان نیست، اما آقایهاشمی رفسنجانی که سه دوره رییس مجلس بودند، به شدت از دولتهای روی کار آمده، حمایت میکردند. من که گفتم. روح چنین حمایتی در دولت آقای خاتمی و در مجلس پنجم، نمودار شد. ما در مجلس پنجم، به همه وزرای پیشنهادی آقای خاتمی، رای دادیم. رعایت حال طرف مقابل، از این بیشتر؟ البته این رعایت حال هم، برای ما افتخار نبود، اما دلیلی بود برای همکاری ما با دولت آقای خاتمی. لایحه بودجه ارسالی از دولت اول آقای خاتمی، هیچوقت توسط مجلس اصولگرا، جراحی نشد. برنامه سوم هم به همین ترتیب. در مجلس پنجم، من رییس کمیسیون برنامه و بودجه بودم و بدون تعارف، تفکری مخالف آقای خاتمی داشتم. اما با توجه به رویکردی که داشتم، آقای خاتمی بارها در دولت و رسانههای عمومی، از من تشکر کردند. من البته لایق صفات ویژهای که ایشان، به من نسبت دادند، نبودم، اما در هر صورت آقای خاتمیمعتقد بود، بودجه، عاقلانه و عادلانه مورد بررسی نمایندگان مجلس پنجم قرار گرفته است. اتفاقا ایرادهایی که ما در حال حاضر از دولت اصولگرا میگیریم، چند برابر ایرادهایی است که از دولت آقای خاتمی میگرفتیم.
* فکر میکنید، انتظار و توقع دولت نهم، از مجلس هفتم زیاد است؟
بله دولت انتظار تفاهم بیشتری دارد. و اگر این انتظار وجود نداشته باشد، ممکن است ما در طول سال، ۲۰مورد استیضاح داشته باشیم. در این صورت نه مجلس میتواند به کار اصلیاش بپردازد و نه دولت.
دولتیها هنوز از جا ماندن چهار وزیر پیشنهادی، گلایه دارند؟
گاهی میشنویم. در مورد بودجه هم همین طور. البته استیضاح و رای اعتماد، در یک فضای سیاسی باید اثری آنی داشته باشد. اما بعضیها در دولت هنوز از رای نیاوردن ۴وزیر پیشنهادی آقای رییسجمهور، گلایه میکنند. فرقی نمیکند. در انتخابات هم باید چنین قاعدهای پذیرفته شود، اما متاسفانه فرهنگ بد دیگری هم در انتخابات داریم که هر روز بدتر و بدتر میشود. رقابت انتخاباتی دو ماه است، اما بعضیها میخواهند آن را چهار سال ادامه بدهند. نماینده راهیافته به مجلس، ۴سال با نماینده بازمانده از مجلس چالش و درگیری دارد. بعضی از دولتها هم همین عادت ناشایست را دارند. حتی بعضی از روسای جمهوری هم، چنین عادت خلاف قاعده بازی را دارند. زمانی که انتخاب میشوند به فکر این هستند که چگونه میشود رقیب انتخاباتی را در حاشیه قرار داد. این رفتارها به هیچ عنوان سیاسی و حرفهای نیست. ما باید قاعده بازی را بپذیریم. استیضاح و احضار وزرا هم حق نمایندگان مجلس است، اما نباید از صد جلسه علنی یکسال مجلس، ۲۰جلسه را به استیضاح بگذرانیم.
به همین دلیل است که شیوه بازی مجلس با دولت تغییر کرده است؟
کدام بازی؟
گفته میشود، مجلسیون، توپ تغییرات کابینه را به زمین رییسجمهوری انداختهاند. یعنی به جای استیضاح، خود رییسجمهور، ترکیب کابینه را تغییر دهد. در این صورت نه بحث اختلافنظر میان مجلس مطرح میشود و نه اختلاف میان اصولگرایان. این تحلیل را قبول دارید؟
نه من این تحلیل را صددرصد تکذیب میکنم. ما به هیچ عنوان در جریان تغییرات کابینه قرار نمیگیریم و همهچیز با اراده و خواست شخص رییسجمهور صورت میگیرد. لااقل در مورد دو وزیری که اخیرا تغییر کردهاند، ما در جریان قرار نگرفتهایم.
شما نمیدانید دو وزیری که از مجلس رای اعتماد گرفتند، یکسال بعد، به چه دلیل کنار گذاشته شدند؟
نه ما در جریان نیستیم. ظاهرا تغییرات کابینه بر مبنای تصمیم شخص رییسجمهور صورت گرفته است و البته تیمی متشکل از معتمدان آقای احمدینژاد، به بررسی عملکرد وزرا پرداختهاند که شاید در تصمیمگیریها نقش داشتهاند.
مجلس در تغییرات کابینه، نقش نداشته است؟
نه. به هیچ عنوان.
در معرفی وزرای جدید چطور؟ در هر صورت راهیابی ۵ نماینده مجلس به کابینه، نمیتواند اتفاقی باشد.
در این مورد، مفصل توضیح دادم. حتی اگر آقای احمدینژاد، همه کابینهاش را با نمایندگان مجلس هفتم ارنج کند، نباید تعجب کنید. اما در مورد نقش مجلس در تغییر و تحولات کابینه، جدا میگویم، هیچکدام از ما در آن نقش نداشتهایم. ما هنوز نمیدانیم، چرا آقای احمدینژاد، به ترمیم کابینه دست زده است، اما چون ترمیم کابینه را حق دولت میدانیم، هیچگاه به دنبال دلایل آن نبودهایم.
دیدگاه مجلس در مورد تغییرات کابینه چگونه است؟
در صحبت اخیری که با آقای احمدینژاد داشتم، ایشان عنوان کرد که پروژه تغییر وزرا و ترمیم کابینه، متوقف شده است. البته تغییر اعضای کابینه به هیچ عنوان از نظر ما عمل مذمومی نیست و حتی گاهی قابل تقدیر به شمار میرود. اما آقای رییسجمهور به احتمال زیاد پروژه تغییرات کابینه را متوقف خواهد کرد.
شما درمورد ترمیم کابینه، هیچ توصیهای به آقای احمدینژاد نداشتهاید؟
چرا. اتفاقا توصیه من این بود که اگر قرار است در کابینه، تغییرات دیگری ایجاد شود، باید یکجا و یک کاسه صورت بگیرد. نظر شخصی من این است که کاش آقای احمدینژاد، در یک مرحله، به ترمیم کابینه اقدام میکرد. البته در جلسه اخیری که با آقای احمدینژاد داشتم، ایشان گفت: دیگر قصد ترمیم کابینه را ندارم و فعلا به همین تغییرات راضی هستم.
در تعامل مجلس هفتم و دولت نهم، نقش فراکسیون اقلیت چگونه بوده است؟
گروه اقلیت مشخص است که چه موضعی دارد. این گروه به ظاهر اپوزیسیون است و با دولت و اکثریت مجلس همسویی ندارد. اما اگر بخواهیم در مورد آنها منصفانه قضاوت کنیم، باید بگویم قواعد بازی را رعایت میکنند و برخوردهای قابل قبول و معقولی از آنها دیدهایم. ما تا حالا با گروه اقلیت مشکلی نداشتهایم. آخرین پرسش را میتوانید مطرح کنید. من باید به یک جلسه مهم بروم.
در ابتدای بحث، نسبت به فرمولیزه نبودن رفتار دولت ابراز نگرانی کردید. آیا در مورد رفتارهای فیالبداهه و ناگهانی دولت به خصوص در زمینه مسائل اقتصادی نگران نیستید؟ مصداق بارز این رفتار، اخیرا در انتقال بخشی از اختیارات سازمان مدیریت و برنامهریزی به استانداریها نمود پیدا کرد.
چرا. مجلس نگران چنین رویهای هست و به طور مداوم. این نگرانیها را به دولت انتقال میدهد. ما همیشه به دولت توصیه میکنیم که در موارد خاص، از دیدگاههای کارشناسی مجلسیون هم استفاده کند. معنی حرف من این نیست که ما در کار دولت دخالت کنیم اما به این دلیل که دولت و مجلس، یک آبشخور فکری سیاسی دارند و مردم همه را در دایره اصولگرایان میبینند، باید یک روح کلی بر سیاستها حاکم شود.
فکر نمیکنید مثل جریان حذف دادسراها در زمان ریاست قبلی قوهقضاییه و احیای مجدد آن در زمان ریاست جدید، مجموعه کشور، دچار آزمون و خطا شود؟
درست میگویید و همان طور که اشاره کردم، ما در مجلس نگران چنین آزمون و خطایی هستیم. البته موضوع اصلاح ساختار سازمان مدیریت و برنامهریزی به صورت کاملا شفاف و روشن، در اختیار شخص رییسجمهور است و مجلس نمیتواند از ابزارهای قانونی خود برای تغییر این رویه استفاده کند. رییسجمهور این حق را دارد همان طور که آقای خاتمی در دولت اول خود ساختار سازمان برنامه و بودجه را تغییر داد. اما در مجموع، تصمیم اخیر رییسجمهوری مبنی بر انتقال بخشی از اختیارات سازمان مدیریت به استانداریها یک تصمیم خطیر و مهم است که میتواند عواقب مثبت و منفی زیادی داشته باشد. ما معتقدیم اگر مشورت بیشتری میشد و قبل از ابلاغ بخشنامه مربوطه، کارشناسی بیشتری صورت میگرفت، به طور قطع بهتر بود. البته ما در حال مذاکره و رایزنی با دولت هستیم. چون کاری که صورت گرفت نیاز به مطالعه بیشتری داشت.
البته این توضیح را اضافه کنم که ما هم در مجلس از هر گونه اصلاح ساختاری در سازمان مدیریت و برنامهریزی استقبال میکنیم و معتقدیم، سازمان مدیریت در طول سالهای گذشته، بسیار تمرکزگرا شده بود. بعضی از مدیران سازمان مدیریت، در مورد بودجه و نحوه اختصاص آن به بخشهای مختلف، حتی از وزرا و اعضای کابینه هم اختیارات بیشتری داشتند اما تردید مجلس در مورد نحوه اصلاح ساختار و ابلاغ ناگهانی بخشنامه مربوط به آن است. به همین دلیل بخشهای مختلف مجلس، از جمله مرکز پژوهشها و کمیسیونهای اقتصادی و برنامهریزی در حال مطالعه و بررسی عواقب ابلاغ تصمیم اخیر آقای احمدینژاد هستند.
فکر میکنید چه نتیجهای خواهد داشت؟
من و شما به اتفاق، منتظر میمانیم تا ببینیم نتیجه تحلیل همکاران ما چه خواهد بود.
اکثریت مجلس منتقد این ابلاغیه است؟
هنوز نمیدانیم. باید ببینیم نتیجه بررسیها چه خواهد بود. رویه کار این است که ما به طور کامل ابلاغیه رییسجمهور را بررسی کنیم و بعد در مورد آن وارد مذاکره با دولت شویم.
اگر مجلس به این نتیجه رسید که اقدام اخیر آقای احمدینژاد، نتایج زیان باری برای اقتصاد کشور دارد. فکر میکنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
باید مذاکره کنیم. عرض کردم که تنظیم امور سازمان مدیریت، در اختیار رییسجمهور است و در حیطه اختیارات مجلس نیست. در این جریان چند اگر و اما وجود دارد که اگر به اثبات برسد، ما با دولت وارد مذاکره خواهیم شد، اگر موضع ما انتقادی بود، مذاکره خواهیم کرد و اگر به این نتیجه رسیدیم که تصمیم اخیر دولت، نتایج خوبی دارد، ما هم با آنها همسو خواهیم شد اما احتمالا پرسش شما این است که اگر دولت نظر کارشناسی مجلس را نپذیرفت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ که باید بگویم، ما از ابزارهای قانونی محدودی که در اختیار داریم، استفاده خواهیم کرد. البته فراموش نکنید که اقدام آقای احمدی نژاد در نوع خود، شجاعانه است.
و به عنوان آخرین پرسش، میخواهم نظر صریح شما را در مورد یک موضوع بدانیم. اخیرا شاهد فشارهای زیادی از سوی دولت به بخشخصوصی هستیم. دولت این فشارها را با شعار مبارزه با فساد، اعمال میکند، پرسش من این است که آیا شما موافق اظهارنظرهای منفی شخص اول دولت در مورد یک بنگاه خصوصی هستید؟
میدانید که من خودم را مدافع بخشخصوصی میدانم. از ۲۸ سالگی طرفدار توسعه بخشی خصوصی هستم و به شعارهای اقتصاد رقابتی و اقتصاد آزاد اعتقاد دارم. در هر صورت میدانید که فساد، ضد توسعه است این قاعده را همه دنیا پذیرفته است. با توجه به دستورات شفاف و مشخص مقام معظم رهبری در مورد مبارزه با مفاسد اقتصادی، ما باید راهکارهای لازم را تهیه و تدوین کنیم اما همه چیز باید در بستر یک سیستم صورت بگیرد. نباید
افراط و تفریط کنیم و نباید دچار زیادهروی شویم. باید مراقب باشیم به بهانه مبارزه با مفاسد اقتصادی با بخشخصوصی، برخورد نشود و به بهانه حمایت از بخشخصوصی از فساد اقتصادی حمایت نشود. جدا کردن این دو خیلی ظرافت میخواهد. و البته همه باید مراقب اظهارنظرها و سخنرانیهای خود باشیم. همه سیاستها باید در بستر یک سیستم کارآمد دنبال شود. من در پایان از روزنامه دنیای اقتصاد به دلیل اطلاعرسانی درستی که در پیش گرفته است، تشکر میکنم و اگر اجازه میدهید برای شرکت در جلسه مهمی که دارم، از شما خداحافظی میکنم.
ارسال نظر