اقتصاد مجازی
روابط اقتصادی، ریشه نابسامانیهای اجتماعی
تاثیر مسائل اقتصادی در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جوامع چنان غیر قابل انکار است که بیتوجهی به تاثیر اقتصاد در سایر عرصههای اجتماع مصداق ضربالمثل سر در برف فرو کردن کبک به حساب میآید. «پویان مشایخ» یادداشتی در «خاکریز اقتصاد» نوشته و به تاثیر روابط اقتصادی متداول در ایران بر فرهنگ زندگی شهروندی و اجتماعی مردم پرداخته است. رفتار اجتماعی مردم را میتوان به صورت یک بازی نگاه کرد که رفتارها در چارچوب قواعد آن به تعادل میرسند. دو گونه قاعده بازی را در نظر بگیرید: یکی مثل قاعده بازی رانندگی در تهران که کسی به کسی رحم نمیکند و دیگری مثل بیشتر کشورها که رانندگی بدون استرس را تجربه میکنند. با اطمینان میتوان گفت که در بازی اول مردم دچار خسارت مادی و فشارهای روحی بیشتری میشوند ولی چرا این جامعه قاعده بازی به سبک گروه دوم را نمیپذیرد تا در تعادل مطلوبتری قرار گیرد؟ ممکن است تقصیر را گردن پلیس بیندازیم که نقش داور را بازی میکند. ولی به نظر من مشکل فراتر از نقش پلیس است. پلیس ایران همواره جلوتر از فرهنگ جامعه حرکت کرده است. رفتار نسبتا تند مردم در جامعه به رانندگی، ختم نمیشود. پس گرفتاری در جای دیگر است.این که گفته شود مردم ایران به طور انفرادی آدمهای فلان و بهمان هستند هم نظر درستی نیست. در بین تک تک مردم ارزشهایی وجود دارد که در کشورهای توسعه یافته وجود ندارد. مرام و معرفت کلماتی هستند که در زبان انگلیسی مترادف ندارند و تک تک افراد عموما انسانهای بدتری که نیستند هیچ، حتی با اعتقاد به ارزشها از وضعیت بهتری برخوردارند.
توضیح رفتار اجتماعی مردم به نظر من به نوع روابط اقتصادی برمیگردد. در ایران دولت قدرت اول اقتصادی بوده است و نقشش توزیع ثروت محدود نفت است. در نظر عامه مردم ثروت تولید نمیشود، بلکه ثروت ثابت است و این دولت است که آن را توزیع میکند.در نظر مردم اگر کسی متمول شده به این دلیل بوده که از رانتی برخوردار بوده است. سیاستهای توزیعی مثل کوپن و سهمیه و امثالهم این تفکر را تقویت کرده است. در چنین جامعهای افراد به یکدیگر به عنوان رقیبی بر سر سفره مینگرند. برای ثروتمند شدن و موفق شدن باید به دیگران رحم نکنیم تا خود به سهم بیشتری از سفره ثابت دست یابیم.این گونه است که مردم در تعامل با یکدیگر تند و تنگ نظر هستند. در رانندگی به هم امان نمیدهند و در حال مبارزهاند. ولی در جامعهای که روابط اقتصادی بر مبنای بازار آزاد استوار شده و دولت نقش توزیعی ندارد، بلکه به عنوان حافظ عدالت از حقوق جامعه دفاع میکند ثروتی به دست نمیآید، مگر با تولید آن.در چنین جامعهای مردم خود را رقیب یکدیگر نمیبینند بلکه تولید کنندگان ثروتی هستند که همگان از ثروت تولید شده به طور غیر مستقیم بهرهمند میشوند.تفاوت اصلی جامعه ایران با غرب در همین روابط اقتصادی است. متاسفانه در طول چند قرن اخیر فرنگ رفتهها به تفاوتهای فیزیکی مثل ساختمان و کارخانه بیشتر توجه کردهاند تا روابط اقتصادی بین مردم. تا زمانی که این روابط اقتصادی برای جامعه کم اهمیت قلمداد شود مسائل جامعه ایران و توسعه نیافتگی به طور ریشهای حل نخواهد شد.
Pmashayekh.wordpress.com
ارسال نظر