پیامهای متناقض در خصوصیسازی
دنیای اقتصاد- نشست دوم همایشهای برگزار شده توسط صنعتگران بخشخصوصی ایران به مناسبت نزدیک شدن به روز صنعت و معدن به چالشها و شرایط خصوصی شدن واحدهای بزرگ صنعتی ایران اختصاص داشت. در این نشست که عصر چهارشنبه برگزار شد، گروهی از اقتصاددانان و اقتصادگردانان نامآشنای ایران مثل دکتر مسعود نیلی، دکتر علینقی مشایخی، مهندس محسن خلیلی و تعدادی از مدیران صنعتی دیدگاههای خود را درباره آینده خصوصی شدن واحدهای صنعتی تشریح کردند. یکی از نقاط مشترک در سخنان اقتصاددانان این بود که فضای سیاسی لازم برای خصوصیشدن در بالاترین نهادهای قدرت در ایران فراهم شده است و این یک نقطه عطف است. پیش از ابلاغیههای مربوط به اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، مخالفان خصوصیشدن اقتصاد ایران به بهانههای گوناگون راه را برای اجرای تمام عیار این پدیده بسته بودند.
به اعتقاد سخنران، فقدان سرمایه مالی قابل توجه برای خرید سهام شرکتهای بزرگ صنعتی نزد بخشخصوصی ایران یکی از دلایل وضعیت نامساعد در سمت تقاضا است. متقاضیان بالفعل برای خرید سهام شرکتهای صنعتی از سوی دیگر هنوز تردید دارند آیا دولت حاضر است قیمتگذاری دستوری و اداری، تعیین نرخ تعرفهها با سمت و سویی سیاسی و غیراقتصادی را رها کند یا نه؟ آیا دولت حاضر است دخالتهای خویش در سهمیهبندی صادراتی، تعیین سهمیهبندی برای فروش در داخل، تثبیت نرخ ارز با هدف ارزان نگهداشتن واردات و غیره را کنار بگذارد یا نه؟ به اعتقاد سخنرانان، عرضه سهام با بودن چالشهای یاد شده دردی را دوا نمیکند و سمت تقاضا همچنان اشتهای کمی برای خرید سهام نشان خواهد داد. آیا روزگار برای خرید سهام شرکتهای صنعتی از سوی ایرانیان خارج از کشور یا شرکتهای خارجی هموار شده است که تقاضا تحریک شود؟
به گفته مسعود نیلی، در مساله خصوصیسازی پیامهای متضادی از سوی دولت به جامعه فرستاده میشود که فضا را مبهم کرده است.
دولت از یک طرف به شدت از اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی دفاع میکند و از طرف دیگر در تعیین نرخ سود بانکها، حتی بانکهای خصوصی دخالت کامل دارد.
همچنین به گفته علینقی مشایخی، چالش خصوصیسازی صنعت در ایران عموما چالشهای ذهنی است. به این معنی که دولتها به بخشخصوصی اعتماد ندارند و اعتقادشان این نیست که بدون حضور دولت نیز میتوان صنایع را مدیریت کرد.
صفحات بورس ( ۹ و ۲۲) را هم بخوانید
ارسال نظر