موسیقی ذاتش عرفان است

نگاه سوم - محمدرضا شجریان، استاد پرآوازه و سرشناس موسیقی ایران به همراه گروه چهار نفری خود، متشکل از محمد فیروزی، سعید فرج‌پور، مجید درخشان و همایون شجریان، در تور اروپایی خود، ۹ کنسرت را در شهرهای مختلف اروپا برگزار کردند. شجریان در حاشیه کنسرتی که در شهر کلن آلمان برگزار کرد، گفت‌و‌گویی با صدای آلمان انجام داده است که قسمت‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید. او در این گفت‌و‌گو موسیقی ایران را زیان اعتراض مردم دانسته و گفته است که با توجه به شهرتش، مشکلاتش در ایران بیش از دیگر هنرمندان است. استاد برجسته موسیقی ایرانی، گفت: موسیقی ذاتش عرفان است، ذات موسیقی عرفان است، هیچگاه نفهمیدم «موسیقی عرفانی» یعنی چه؟ وی توضیح داد: همین قدر که دف آوردند و سرشان را تکان دادند، شد موسیقی عرفانی! عرفان یعنی شناخت، موسیقی شناخت می‌دهد و یک موزیسین باید بر این مبنا کارش را دنبال بکند، یعنی پیامی داشته باشد. موسیقی باید پیام داشته باشد، حالا یا پیام شادی و یا پیام غم و یا پیام حماسی، میهنی، عاشقانه و یا شکایت است و من تحت‌تاثیر این پیام‌ها با زبانی فارسی هستم.

وی یادآور شد: هر زبانی، موسیقی خودش را دارد و آن موسیقی است که معانی زبان را بیان می‌کند و آن موسیقی را اگر از زبان بیرون بیاوریم، زبان تفاله‌ای بی‌معنا می‌شود. شجریان تاکید کرد: شعر وقتی در کتاب هست، زبان نیست، وقتی بیان می‌گردد، به زبان تبدیل می‌شود، ما هم در کار موسیقی نهایت کوشش‌مان این است که اگر زبان در موسیقی‌مان می‌آید، این زبان باید درست بیان بشود.

وی افزود: ما درس گرفتیم و درس می‌دهیم و عمل می‌کنیم، شنونده وقتی از دهان ما شعر یا پیامی را می‌شنود، این پیام را درست به او بدهیم و موسیقی‌اش را درست ارائه کنیم، این یک بخش از کار ماست. استاد موسیقی ایرانی گفت: یک بخش ذات موسیقی است که باید موسیقی به بدون زبان هم پیام‌آور باشد و اگر موسیقی بدون زبان پیام نداشته باشد، این موسیقی بسیار کارش خراب است و آن هنرمندی که این کار را ارائه می‌کند، خیلی در کارش ضعیف است.

شجریان تصریح کرد: هنرمندان توانا خیلی راحت می‌توانند بدون کلام، بدون نیاز به کلام با موسیقی حرف دلشان را به جامعه و به دنیا بزنند. همچنان که در یک فیلم یک آهنگساز وقتی موسیقی را روی یک فیلم می‌گذارد، به این فیلم جان و ارزش می‌دهد و آن موسیقی را اگر از آن بگیریم، این فیلم تاثیرش خیلی پایین می‌آید اما آن موسیقی است که در درون فیلم ارزش صحنه را چندین برابر بالا می‌برد و موسیقی است که وقتی کلام با آن می‌آید، به کلام جان و روان می‌دهد و کلام را گویا می‌کند و تاثیر روی شنونده‌اش می‌گذارد.

وی در ادامه درباره مشکلاتی در برگزاری کنسرت گفت: شاید بشود گفت که تنگناها برای من شاید خیلی بیشتر از دیگران باشد. به علت شاخص بودن و به علت اینکه من تحت هیچ شرایطی اجازه نمی‌دهم که هیچ سازمانی از من بخواهد سوء‌استفاده بکند و یا من را زبان خودش بداند. من زبان مردمم هستم، من با مردمم زندگی می‌کنم. مردمی که در طول تاریخ درد کشیده و زندگی کرده‌اند. در آن مملکت بودند و هویت خودشان را حفظ کرده‌اند. من با آن مردم زندگی کرده‌ام و با آن مردم هم زندگی خواهم کرد.در خارج از ایران این مشکلات را ما نداریم. در خارج از ایران مشکلات دیگری هست که آن ارتباط برقرار کردن با مردم و ایرانیانی است که در خارج از ایران هستند و در این باره هم سازمان‌های برگزارکننده بایستی مردم را در جریان بگذارند که کنسرت‌هایی هست و وقتی ما می‌آییم آنها بدانند که کنسرتی برگزار می‌شود که نگویند آقا ما نمی‌دانستیم و چرا ما خبردار نشدیم و با اطلاع‌رسانی بیایند در کنسرت‌ها شرکت بکنند.