در گفتوگوی مفصل سعیدیکیا با «دنیای اقتصاد» مطرح شد
چشمانداز بازار مسکن از نگاه وزیر
دنیایاقتصاد- محمد سعیدیکیا، وزیر مسکن و شهرسازی طی سهنشست مفصل با اعضای تحریریه روزنامه دنیایاقتصاد در دفتر روزنامه، جزئیات کاملی از برنامههای دولت برای افزایش تولید مسکن در کشور را تشریح کرد.وی با اعلام استراتژی جدید دولت مبنیبر کنار گذاشتن تصدیگری مستقیم در امر ساختوساز تصریح کرد که هدف اصلی دولت هدایت بخشخصوصی و نیز سرمایهگذاران خارجی به افزایش سرمایهگذاری در تولید مسکن است. سعیدیکیا طی سه نشست در «دنیای اقتصاد»، به سوالات خبرنگاران ما پاسخ داد
وی از استقبال قابلقبول سرمایهگذاران خارجی در ساختوساز خبر میدهد و رضایت بیشتر وی از میزان استقبال خارجیها در جلسه سوم مصاحبه که به فاصله سههفته از جلسه اول برگزار شد، نشانگر آن است که تیم وی در وزارت مسکن در جذب سرمایهگذاران خارجی موفق عمل کردهاند.
در بخش دیگری از گفتوگو، سعیدیکیا با اشاره به اینکه دولت برای هر پنج عامل تشکیلدهنده مسکن یعنی زمین، مشخصات فنی، سرمایه، مصالح و نیروی کار برنامههای کاملی تدارک دیده است، از شناسایی ۱۰هزار هکتار زمین در داخل محدودههای شهری و ۱۰هزار هکتار دیگر در شهرهای جدید خبر میدهد که به گفته وی، ظرفیت ساختوسازی بالغبر ۵/۱میلیون واحد مسکونی را فراهم میکند.
وزیر مسکن و شهرسازی اصرار دارد که در خصوص پیشبینی قیمت در بازار مسکن تحلیلی ارائه نکند اما در پاسخ به سوال خبرنگاران دنیای اقتصاد مبنیبر اینکه نقش رکود سایر بازارهای کشور و آزاد شدن نقدینگی از این بازارها به سوی بازار مسکن را تا چه حدی در تلاطمات این بازار موثر میداند؟ نشان میدهد که به خوبی متغیرهای تعیینکننده قیمت مسکن را میشناسد.
سعیدیکیا در پاسخ به این سوال که آیا بررسی این عامل با هدف مهار آن برای ایجاد ثبات در بازار مسکن در دستور کار دولت است یا نه؟ از جلساتی در دولت یاد میکند که به همین منظور برگزار شده و راهکارهایی چون انتشار اوراق مشارکت از سوی شرکتهای بزرگ بورسی، آزادسازی قیمت سیمان و تسهیل سرمایهگذاری در سایر بخشها به ویژه صنعت و کشاورزی در این جلسات بررسی شده است.وی عدم جذب نقدینگی از سوی سایر بازارها را عاملی میداند که میتواند ثبات در بازار مسکن را به خطر اندازد.
وزیر مسکن قیمت ساخت هر متر مربع واحد مسکونی در ساختمانهای ۲ یا ۳ طبقه کشور را به طور متوسط بین ۲۰۰ تا ۲۳۰هزار تومان (بدون هزینههای شهرداری) و در برجها بین ۴۰۰ تا ۴۵۰هزار تومان اعلام میکند که با احتساب سایر هزینهها ممکن است به ۶۰۰ تا ۷۰۰هزار تومان هم بالغ شود.
مهندس محمد سعیدیکیا وزیر مسکن و شهرسازی در دیدار از «دنیای اقتصاد»:
هدف ما خانهدار شدن دهکهای مختلف جامعه است
بخش نخست
وزیر مسکن و شهرسازی بعد از هفتهها پیگیری سرانجام مدتی پیش میهمان دنیای اقتصاد شد تا به پرسشهای مختلف پیرامون وضعیت مسکن پاسخ بگوید.مهندسی سعیدیکیا در ابتدای ورود به اتاق گفتوگو اعلام کرد: «آمدهام تا به هر پرسشی که درباره بازار مسکن وجود دارد پاسخ بگویم. اگر امروز وقت نشد باز هم میهمان شما خواهم شد».همین قول وزیر مسکن باعث شد گفتوگوی ما با او سه جلسه طول بکشد.
صبر و حوصله وزیر مسکن و شهرسازی در این گفتوگو سه جلسهای که در مجموع بیش از ۶ ساعت به طول انجامید نشان از سعه صدر وی در چارهاندیشی و تصمیمگیری درباره مشکلات بخش مسکن دارد. او در ابتدا علت دیرپاسخ گفتن به دعوت ما را چنین پاسخ میدهد: «اینکه در سال ۸۵ کمتر صحبت میکردم به خاطر این بود که نمیتوانستم موضوع مشخص و روشنی به مردم بگویم.»
مهندس محمد سعیدیکیا بر ضرورت نقل دقیق گفتههایش تاکید دارد و در این زمینه، به حساسیتش در وزارتخانه نسبت به گزارشهای مختلف که از جانب او نوشته میشود اشاره میکند: «ما در جلسه شورای معاونین، زمانی که صورتجلسهای نوشته میشود با اینکه فرد نویسنده همه افراد را میشناسد ولی من باید پس از جلسه، نوشتهها را اصلاح کنم و بعد بین همه توزیع شود تا بر طبق آن عمل کنیم. مشکلاتی نظیر خوب متوجه نشدن، خوب بیان نکردن و خوب نگارش نکردن در این گزارشها پیش میآید و در بسیاری موارد مطلبی را گفتهام و بعد که گزارش آن را خواندهام و متوجه شدهام که همه صحبتهای من نیست. همیشه هم نمیتوان مطالب را تکذیب نمود و از طرفی قابل تکذیب نیز نیست زیرا حرفهای مرا نوشتهاند فقط موضوع را به خوبی متوجه نشدهاند.»گفتوگوی ما با وزیر مسکن مقدمه ندارد چون وزیر بلافاصله بعد از خوشآمدگویی اعلام کرد: «بنده حرفی ندارم الا پاسخگویی به سوالات شما.»
متن این گفتوگو در زیر از نظر خوانندگان میگذرد:
از زمانی که وارد دولت نهم شدید، حواشی کار شما به چه صورت بوده است؟ حتما روزهای سختی داشتهاید؟
من هیچ گاه در کار کردن احساس سختی نکردهام. زیرا با بودن و یا نبودن من و با خواستن یا نخواستن من، به هر حال این وضع وجود دارد. از همان ابتدا در زمره کارهای اصلی آقای رییسجمهور، حل مشکلات مربوط به مسکن بود که همه مسائل آن به دقت توسط مردم و رسانهها دنبال میشود. یک نفر هم باید این وضعیت را تحمل و سیاستها را اجرا کند که خدا خواسته آن فرد من باشم. بر طبق گفته امام(ره) ما مامور به انجام وظیفه و تکلیف هستیم. ما تکلیف خود را انجام میدهیم. همواره در همه اجتماعات افراد مخالف و موافق وجود دارند. اگر کسی قبول کرد که در چنین موضعی کار کند، این مشکلات جزیی از کار است و به اصطلاح به آن سنجاق است.
اینطور به نظر میآید که وزارت مسکن نقش کمی در ایجاد مشکلات بخش مسکن دارد. به عنوان مثال سیاستهای اقتصادی دولت و به طور مثال رشد بالای حجم نقدینگی، بسیار در بحث مسکن موثر است.
بحث مسکن اجزایی دارد. تا به حال پیش نیامده که من در مورد گذشته، انتقادی صحبت کنم و همواره از تلاشهای گذشته، قدردانی میکنم اما نقایصی نیز وجود دارد که آنها را بیان نکردهام. زیرا عادت خوبی نیست که مشکلات خود را روی دوش دیگران بیندازیم. اگر من قبول کردهام تا در بخش مسکن فعالیت داشته باشم باید از وضعیت آن و مشکلات آن مطلع باشم. اینگونه نیست که یکساله بخش مسکن گلستان شود و در هر دورهای در یکی - دو سال اول، هر اتفاقی که رخ دهد مربوط به گذشته است. وزارت مسکن در گذشته وارد موضوع ساختوساز شده بود و به نظر من یکی از اشکالات همین بوده است. ممکن است دوره و شرایط آن زمان ایجاب میکرد که چنین روشی در پیش گرفته شود و هر کاری سیر تحولی دارد تا به بلوغ برسد. در حال حاضر، ما در وزارتخانه مرتبا با مدیران خود جلسه برگزار میکنیم و هر ۳۰ تا ۴۰روز یک بار همه مدیران استانها در این جلسات شرکت میکنند و ما صحبتهای آنها را شنیده و سپس سیاستهای لازم را اتخاذ میکنیم. اینگونه نیست که سیاستها از پیش تعیین شده باشد.
به نظر من جامعهای موفق است که راهحلها را از درون مسائل پیدا کند. موضوع جهت دادن به این راهها نیز بسیار مهم است اما این جهت دادن باید با مشارکت همه همکاران باشد. این روند که همواره فقط من دستور دهم تا دیگران عمل کنند، هیچ گاه موفق نمیشود. یک مدیر زمانی میتواند کارآیی داشته باشد که با نشاط باشد و از فکر خود استفاده کند. مدیران زمانی موفقاند که به این باور معتقد باشند و ببینند که فکر آنها نیز در وزارتخانه نقش دارد.
در ۸سال گذشته به نظر شما چه موارد مهمی در وزارت مسکن و شهرسازی پیگیری و اجرا شده است؟
به نظر بهترین کاری که در دوره گذشته صورت گرفت تدوین قوانین ۲۰گانه مقررات ملی ساختمان و آییننامه ۲۸۰۰ است که با تلاش عدهای کارشناس، اکنون ایران جزء معدود کشورهایی است که در این زمینه دارای همه چیز است. داشتن همه چیز به معنای کمال آن نیست بلکه باید این داراییها هر روز کامل شوند اما واقعا زحمت بسیاری کشیده شده و کار بسیار خوبی است. این کار ناشی از زلزله رودبار بود که کل نظام را به فکر تدوین این مقررات انداخت. با این وجود در گذشته ما، مجموعه خود را درگیر کار اجرایی کردهایم. زمانی که ما طرف قرارداد پیمانکار میشویم باید مشکلات پیمانکار را حل میکردیم.
طرف قرارداد میشدید؟
باید طرف قرارداد میشدیم یعنی اداره کل ما با پیمانکار قرارداد بسته و شریک میشد که دو حالت شراکتی یا صد در صد دولتی داشت، با عقد قرارداد باید ساختوساز می شد. من فارغالتحصیل فوقلیسانس عمران در سال ۱۳۴۸ از پلیتکنیک هستم و قبل از انقلاب در شرکت پیمانکاری کار کردهام و پس از انقلاب در بنیاد مسکن و غیره کارفرما بودهام و در این زمینه اطلاعات و آگاهی کافی دارم. در واقع با این روش همه وقت مسوولان برای حل مشکلات پیمانکار صرف میشود و زمانی هم که خود ما طرف ساخت و ساز هستیم، مردم میگویند، گران و بد ساخته شده است. وظیفه اصلی وزارتخانه سیاستگذاری در زمینه مسکن است. در جلسه شورای مدیران، پس از ۳جلسه بحث که همه حرفهای خود را گفتند، این پرسش را مطرح کردم که حال چه کاری باید انجام داد؟ دو حالت وجود دارد یکی اینکه ما مانند گذشته بسازیم یا ما نساخته و فقط ترتیبی دهیم تا مردم بسازند. پس از رایگیری همه مدیران به دومین حالت رای موافق دادند. همه وظیفه وزارتخانه همین یک جمله است. لغت ترتیب دادن را از زمانی که در بخش اقتصادی بنیاد مستضعفان بودم یاد گرفتم. میگفتند در مجامع شرکتها، شرکت را «اداره» نمیکنند بلکه «ترتیب اداره» آن را میدهند به عنوان مثال مدیر خوبی برمیگزینند. مدیر خوب به این معنا است که ترتیب اداره را مشخص میکند. یعنی مثلا من وضعیت زمین و وام را معلوم کنم. اگر این موارد صورت بگیرد، از تولید سالانه ۷۰۰۰ تا۸۰۰۰ واحد استیجاری به سمت تولید ۲۰۰ تا۳۰۰هزار واحد مسکونی حمایت شده پیش میرویم. در واقع همین کاری که دولت میخواهد انجام دهد. در حال حاضر دولت ساختوساز نمیکند و جهت اطلاع شما طرح استیجار را نیز تعطیل کردهایم.
در محور برنامههایتان این کار را قرار دادهاید؟
بله، ما دیگر نمیسازیم بلکه کاری میکنیم که خوب ساخته شود.
چه استراتژی برای این کار طرح کردهاید؟
مسکن از ترکیب ۵عامل زمین، نقشه و مشخصات فنی، سرمایه، مصالح و نیروی کار ایجاد میشود که اگر این ۵مورد را به خوبی با هم ترکیب کنیم مسکن خوب ایجاد میشود. در شهر بم همین اتفاق صورت گرفت، ما آن را نساختیم بلکه ترتیبی صورت گرفت تا شهر ساخته شود. ما در کنار مردم بودیم و هر جا که مردم نمیتوانستند کار کنند ما کمکشان کرده و دوباره به کنار رفتهایم. همه به ما میگفتند مردمی که زن و بچه خود را از دست داده و آب برای آشامیدن ندارند چگونه میتوانند بم را دوباره بسازند؟ اما مهمترین اتفاقی که در بم رخ داد این بود که مردم شهر را ساختند و معلوم شد که میشود شهر را ساخت. در واقع انسانی که به آن حد از صدمه رسیده بود، معلوم شد که میتواند بسازد.
دولت زمین در اختیار دارد و اعلام کرده است که هر جا میتوانید برای مردم زمین به ارزانترین قیمت ارائه کنید. همان طور که میدانید زمین نقش مهمی در قیمت مسکن دارد که البته در مواردی نقش کاذبی هم در بالا رفتن قیمتها دارد، واقعی نیست. بنابراین در مواردی که دولت زمین دارد و یا میتواند آن را تولید کند (که در این زمینه چگونگی آن را نیز میگویم) برای ساخت واگذار میکند. حتما خواهید پرسید که در مواردی که زمین ندارد چه کاری انجام میدهیم؟ دولت در این زمینه اعلام کرد که مالکیت زمین را حذف میکنیم. تکلیف ما در قانون اساسی این است که به مردم سرپناه دهیم و نوع آن که استیجاری، ملکی یا غیره باشد مشخص نشده است. بنابراین اعلام کردیم زمین اجارهای است و مالکیت آن متعلق به دولت باقی میماند ولی در اختیار مصرفکننده قرار میگیرد تا روی آن خانه ساخته و اگر مایل به فروش آن باشند اعیان آن را میفروشد. همانطور که میدانید در انگلستان ۱۰۰درصد اینگونه است.
در این زمینه سعی کردهایم زمین را به صورت انفرادی واگذار نکنیم و در اختیار گروههای مصرفکننده قرار دهیم. در ۱۰تا۱۵سال پس از انقلاب به مردم زمین دادهایم. اما این زمین در بسیاری موارد به مسکن تبدیل نشد. سیاست وزارتخانه و دولت در حال حاضر این نیست که به مردم زمین بدهد بلکه «صاحبخانه شدن» مهم است. سیاست دولت این است که مردم را صاحب خانه کند، نه صاحب زمین.
برای پیگیری بحث زمین رایگان در استانهای مختلف چه برنامهریزیای کردهاید؟
از ماه مبارک رمضان سال گذشته کشور را به ۶منطقه ۵استانی تقسیم کردهایم که این تقسیمبندی داخلی خودمان است تا کارها را توسط مدیران پیش بریم. هر ۵استان در یکمنطقه است.
طی جلساتی که با مدیران این ۶منطقه برگزار شد، اطلاعات مربوط به میزان زمین و مسکن جمعآوری شد که در کدام شهرها وجود دارند. البته اشاره کنم که این برنامه برای دهک اول درآمدی نیست زیرا همانطور که میدانید این دهک قادر به پرداخت اقساط نیست بنابراین کمیته امداد، بهزیستی و خیرین ۳مرکز حمایتی هستند که باید به دهک اول رسیدگی کنند زیرا او قادر به خرید خانه نیست. این برنامهها برای دهکهای ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶ تدوین شده است یعنی افرادی که درآمد آنها به گونهای نیست که مستقیما صاحب خانه شوند. برای مواردی که زمین در اختیار نداریم هم در همین آییننامه پیشبینی شده است. همانطور که میدانید سابقا در هر شهری ۷-۸ مدل تعریف داشتیم. مثلا محدوده قانونی و حفاظتی و غیره. در حال حاضر که در اسفند ۸۴ تصویب شد دو خط بیشتر در شهر نداریم. یک خط محدوده که هیچ پسوندی ندارد و دیگری حریم شهر است که حریم از محدوده بزرگتر است. در این زمینه دو حالت وجود دارد که یکی داخل این محدودهها زمین در اختیار داریم که واگذار میکنیم. حتی اگر زمین گران قیمت باشد که به درد چنین کاری نخورد، در همین قانون اجازه فروش آن را گرفته تا با فروش آن در مکان دیگری که محدوده مناسب برای انجام این کار است، فعالیت کنیم.
اگر هم زمینی نداریم، در روستای داخل حریم که قابل جذب جمعیت دارد، با بازبینی در طرح آن را توسعه داده و در آنجا خانه میسازیم. امسال در زابل نیز اطلاع دادند که چنین مکانهایی در فاصله ۲کیلومتری شهر است، اگر مجوز دهیم شروع به فعالیت میکنند و ما اجازه انجام آن را دادیم. نکته مهم این است نقطه جدید جمعیتی در حریم ایجاد نمیکنیم. اما نقطه موجود را با دارا بودن پتانسیل زمین و آب مناسب، آماده جذب جمعیت میکنیم.
در شهرها مشکل زیادی در مورد زمین وجود ندارد برای کلانشهرها که مشکلات متعددی است چگونه عمل میکنید؟
در همه جا مشکلات وجود دارد. فرض کنید هیچ روستایی در حریم نباشد، خارج از حریم اگر زمین مناسب برای اسکان جمعیت بود طبق قانون شهرکها، به ساختوساز میپردازیم. امروز نیز در شورای معاونان بحث کردیم که چه مقررات و آییننامههایی بنویسیم که بخشخصوصی تشویق به ایجاد شهرک شود. در مورد کلان شهرها نیز ما تقریبا در همه آنها شهر جدید داریم و آماده هستیم که هر کس به هر شکلی که خواهان کار کردن است، کار کند. اگر لازم باشد من اصول قرارداد با شرکت ساختمانی مالزی را به شما میدهم تا در روزنامه چاپ کنید که هر کس مایل است بااین شیوه در شهر جدید پرند و هشتگرد سرمایهگذاری کند. به عنوان مثال ما ۱۰۰هکتار زمین به فردی واگذار کردهایم تا بسازد، از طرفی آب و برق، گاز را نیز برای آن فراهم کرده و بقیه موارد در داخل شهرک طبق نقشههایی که او تهیه و ما تصویب میکنیم، همه تاسیسات زیر بنایی و تا آسفالتکشی و غیره بر عهده اوست و تاسیسات روبنایی مانند مسجد، کلینیک، مدرسه و غیره نیز توسط او باید ساخته شود که در قراردادها عین همه این موارد آمده است و بابت واگذاری زمینها و سایر خدمات ۱۵درصد ما شریک و ۸۵درصد او شریک است. آورده ما، زمین و مجوزها است و آورده او ساخت و ساز است بنابراین تاسیسات روبنایی و ۱۵درصد از آپارتمانها پس از احداث متعلق به ما است و ۸۵درصد آپارتمانها در هنگام فروش متعلق به اوست. تا زمانی که ۲۵درصد کارها انجام نگیرد اجازه پیشفروش داده نخواهد شد. هر ایرانی که خواهان مشارکت باشد استقبال میکنیم ولی هنوز فردی نیامده است.
آیا شما در مورد مشارکت اعلام کردهاید و کسی نیامده است؟
بله، در همین مصاحبهها نیز گفتهام. شهر جدید و شهرک سازی دو مقوله جدا است. در مورد شهرک سازی کاملا آمادگی واگذاری و ارائه خدمات را داریم. دیگران نیز به شهرکسازی مشتاقترند. زیرا با سرمایه کمتری وارد میشوند. شهر جدید برای حداقل ۱۰۰ تا ۲۰۰هزار نفر طراحی میشود. بنابراین سرمایهگذاری در آن جا سنگین است. باید از شهرکسازی شروع کرده تا به شهر جدید برسیم. ولی از نظر ما منعی ندارد و تنها باید ضوابطی جدید برای آنها تدوین کنیم که انشاا... این کار را نیز انجام میدهیم.
شرط واگذاری زمین به تعاونیهایی که تشکیل میشود چیست؟
گروههای هدف ما سرمایه زیادی ندارند و دهکهای ۲، ۳، ۴، ۵، ۶ هستند این افراد باید ۳شرط اصلی را دارا باشند یعنی: ساکن محل باشد - تا بورس بازی راه نیفتد زیرا همیشه تا آییننامهای تصویب میشود این افراد زرنگ هستند که همه را درو میکنند و ما باید مراقب این مسائل باشیم - دوم این که خانه نداشته باشد و سوم این که از امکانات دولتی تا به حال استفاده نکرده باشد (امکانات دولتی یارانهای مورد توجه است). کسانی که این ۳شرط را دارا هستند دور هم جمع شده و تعاونی تشکیل میدهند که میتواند از یک گروه یا محله باشد، مثلا تعاونی فرهنگیان. جالب است بدانید روزی فردی پیش من آمد و گفت تعاونی ما ۶هزار نفر عضو دارد. پرسیدم دستگاهی که شما در آن مشغول هستید ۶هزار نفر کارمند دارد؟ گفت خیر، از هر جایی آمدهاند. بنابراین این افراد باید به اصطلاح فرهنگیان sort شوند و این ۳شرط را دارا باشند تا تعاونیها را تشکیل دهند. یک مساله جالب دیگر که در هفته پیش برای من اتفاق افتاد این بود که فردی پیش من آمد و گفت ما ۱۱۵نفر از افراد محله هستیم و کمکمان کنید. من پرسیدم چسب شما چه بوده است که همه شما را به هم چسبانده است؟ گفت بیخانگی. حال قبل از این که ما این شرط را اعلام کنیم آنها این کار را انجام داده بودند و برای من جالب بود که برخلاف گفتههای برخی میتوان این کار را انجام داد. درست است که این کار سختیهایی دارد اما ما باید تمرین کنیم. هر چیزی کار میبرد به عنوان مثال بحث شهرکها که امروز در شورای معاونین به طور مفصل بررسی شد. پرسیده میشد مگر میشود شهرک را به فردی داد تا بسازد؟ گفتم نمیتوان او را رها کرد بلکه باید از اول کار تا انتهای آن در کنار او باشیم، حمایت و نظارت بر آن چه که ما میخواهیم ساخته شود و او تمایل به ساخت آن دارد، اعمال شود.در واقع طرح جامع وی باید در شورای شهرسازی تصویب شود و شهرک ۷هزار نفری فلان با فلان تعداد خانه و تاسیسات شهری ایجاد شود و ما باید درتمامی مراحل در کنار او باشیم که اگر چنانچه یکی از تاسیسات را احداث نکند، جوابگوی آن باشیم.ما باید از اول تا آخر نظارت داشته باشیم. حتی از این مورد نیز سختتر است که پولی به کسی داده و از او بخواهیم جایی بسازد. در واقع ما جایی را برای ساخت و ساز واگذار کردهایم ولی همواره باید مراقب اعمال قوانین در آن باشیم. در مورد سرمایه آن نیز لازم نیست فرد همه آن را داشته باشد بلکه ۲۰درصد آن را اگر داشته باشد بقیه را از طریق وام میتواند اقدام کند. در این میان وظیفه ما این است که او را حمایت کرده و ترتیبی دهیم تا وام بگیرد، و مراقب خوب ساختن و رعایت مقررات نیز باشیم. تشکیل چنین تعاونیهایی آسان نیست. حال اگر تعاونی ایجاد شود زمین نه برای ساختوساز بلکه برای آمادهسازی در اختیار وی قرار میگیرد. البته ممکن است خودمان آن را آمادهسازی کنیم. قسمتی از زمین که متعلق به ماست، در اختیار تعاونی قرار میگیرد و پول را به شکل وام به حساب تعاونی منظور میکنیم. فرد به مرحله ساختن میرسد. در این مرحله به رعایت مقررات فنی باید توجه داشت و فردی باید آن را بسازد که صلاحیت ساختوساز آن را داشته باشد تا ما به او پروانه ساخت دهیم. با تعاونی قرارداد میبندد و ما به عنوان شاهد در آنجا حضور داریم. ساختوساز شروع میشود و ناظر آن طبق قوانین باید نظارت کند تا خوب ساخته شود.
در این رابطه ممکن است شما نقد کنید که در سازمان نظام مهندسی امضا فروشی حاکم است. این موضوع باید اصلاح شود. در حال حاضر نیز کارهایی صورت دادهایم تا اصلاح شود. این کارها با ارسال بخشنامه و غیره عملی و اصلاح نمیشود. یک سال است که شورای توسعه نظام مهندسی در وزارتخانه راهاندازی شده است. از یک بند ماده ۴۰ قانون نظام مهندسی استفاده کردیم و این شورا را راهاندازی کردیم. در قانون تعداد اعضای شورا هفت نفر است ولی ما تجربه کردیم که با ۷ نفر فایدهای ندارد. میدانید که هر کاری که ما به بیرون میدهیم، دیگران نقد می کنند و هر کاری که دیگران بخواهند انجام دهند ما اجازه نمیدهیم. ما تعداد اعضای این شورا را به ۳۰ نفر رساندیم و از همه کسانی که به نوعی با شخصیت حقوقی و حقیقی در این کارها نقش دارند دعوت به همکاری نمودیم و آییننامه اداری شورا را نیز در همین شورا به تصویب رساندیم و قرار بر این شد که هر چه این شورا تصویب کرد نقش آن ۷ نفر را داشته باشد تا بعدها مورد اشکال واقع نشود. البته این شورا، شورایی مشورتی است، من در اولین جلسه آن گفتم و ثبت شد که وظیفه ما در امر صدور بخشنامه، تصویب سیاستگذاریهایی مانند نوشتن آییننامه ۳۳ مهندسی، به این شورا تفویض میشود و هر چه این شورا تصویب کرد ما ابلاغ میکنیم که در حال حاضر نیز اینگونه است. دلیل این کار این است که اول آنها علاقهمند به شرکت در این جلسات باشند، جلسات مشورتی با وجود داشتن جاذبههای بسیار، جذاب نیست، اما اگر در جلسه رایگیری واقعی باشد و برای تصویب و ابلاغ رایگیری شود، تمایل بیشتری برای شرکت در اینگونه جلسات و اظهارنظرات وجود دارد. دلیل دوم وجود تدبیر در این کار است زیرا این افراد هستند که در بیرون به نقد این موضوعات میپردازند. بنابراین همه متفقالقول شدیم تا به هر چه این شورا تصویب کرد عمل شود. به عنوان مثال شیوه نامه ماده ۳۳ که از وزارت مسکن خارج شد، نقدهای فراوانی به دنبال داشت.
ادامه دارد
ارسال نظر