گزارشی از برپایی نمایشگاه بهار ایرانی
تایید به جای فعالیتهای بنیادین و ریشهای
زهرا نعیمی - نخستین نمایشگاه بهار ایرانی چندی است با حضور هنرمندان و مسوولان تجسمی کشور در موزه هنرهای معاصر تهران آغاز به کار کرده است.در این نمایشگاه در مجموع ۴۱۳ هنرمند آثار خود را در این بخش ارسال کردهاند که از میان آنها، ۱۱۸ هنرمند با ۲۰۰ اثر با محوریت شعرهای مولوی و نیما پذیرفته شدهاند. در بخش تایپوگرافی نیز ۳۳ اثر از ۲۸ هنرمند بر روی دیوارهای موزه نصب شده است. دیوارهای موزه را آثاری از حسین خسروجردی، محمدعلی ترقیجاه، هانیبال الخاص، آنه محمد تاتاری، رضا درخشانی، یعقوب امدادیان، فرح اصولی، فریده لاشایی و دیگر هنرمندان پوشاندهاند. داوری بخش نقاشی را محمد علی ترقیجاه، مهدی حسینی، دکتر رجبی، زهرا رهنورد، غلامعلی طاهری و داوری بخش تایپوگرافی را فرشید مثقالی، مسعود نجابتی، رضا عابدینی، پارسا نژاد، فرزاد ادیبی و صداقت جباری برعهده داشتند.
پایین آمدن شان و منزلت موزه
این چندمین نمایشگاهی است که با ریاست حبیبا... صادقی خارج از برنامههای خود موزه و مرکز توسعه هنرهای تجسمی در محل این موزه برگزار میشود. جشنواره هنر مقاومت و یا جشنواره هنر جوان و دیگر نمایشگاهها که برخی از آنها شان و منزلت موزه هنرهای معاصر را در حد بسیار زیادی پایین آورده، هر چند بهار ایرانی را نمیتوان در زمره این نمایشگاهها دست کم از نظر کیفیت آثار، قرارداد اما به هر حال این نمایشگاهی است که از سوی پژوهشکده شعر و هنر دانشگاه الزهرا و نه موزه تدارک دیده شده و پس از پیشنهاد به موزه هنرهای معاصر در این محل برپا شده است و در این شرایط مسوولان موزه طوری وانمود میکنند که انگار طرح و برنامه از سوی خودشان بوده است و با افتخار از برپایی چنین نمایشگاهی صحبت میکنند، خیلی جالب است.
تازه این کار شاید ابتداییترین حرکتی باشد که از سوی نهادهایی چون موزه هنرهای معاصر که عمدهترین فعالیتهای تجسمی در پایتخت و البته کشور را هدایت میکند، انتظار میرود.
خوشحالی از برگزاری برنامههایی توسط سایر نهادها!
در واقع ایده بهار ایرانی همچون دیگر نمایشگاهها از سوی نهاد دیگری بوده، از سوی آنها برنامهریزی شده و تنها از آنجا که محل برپایی دیگری برای نمایش آثار نبوده است و از آنجا که موزه هنرهای معاصر خود هیچ برنامه دیگری جز پذیرش طرحهای دیگران ندارد، در نهایت نمایشگاه بهار ایرانی در موزه هنرهای معاصر برپا شد.تکرار این موضوع نشان میدهد موزه از هیچ برنامه مدون و مشخصی در طول سال برخوردار نیست و مسوولان آن شاید از این که دیگر نهادها دست کم برنامههایی دارند که در موزه برگزارش میکنند، خوشحال و خرسندند.نمایشگاه بهار ایرانی نیز آنچنان که از سوی مسوولان آن عنوان شد تمرکز خود را بر روی همایشها و نشستهایی پیرامون شعر و ارتباط آن با نقاشی قرار داده است. نشستهایی در سطح بالاو با حضور کارشناسان برجسته.آثار روی دیوار نیز نشان دهنده این است که بخش نمایشگاهی موزه به نظر بخش جنبی بهار ایرانی را تشکیل میدهد.مدت زمان بسیار کم برای فراخوان و مهلت ارسال آثار و نصب آثاری که بیشتر از گنجینه موزه و از سوی هنرمندان مدعو نمایشگاه است صحت این امر را بیشتر نشان میدهد.
دست رد به سینه کسی نمیزنیم!
مرور فعالیتهای یک سال اخیر موزه این طور مینماید، که انگار مدیریت آن نمیخواهد دست رد بر سینه کسی بزند و به جای فعالیتهای بنیادین و ریشهای تنها به تایید از سوی دیگران میاندیشد.البته در این خصوص تفکر افرادی که تاییدش میکنند نیز برایش چندان اهمیتی ندارد.در هر صورت باید از پژوهشکده شعر وهنر دانشگاه الزهرا تشکر کرد که باعث و بانی یک نمایشگاه موضوعی در موزه هنرهای معاصر بوده است.
راکعی مدیرعامل پژوهشکده شعر و هنر دانشگاه الزهرا هدف از برپایی این همایشها را پژوهش در حوزههای بینارشتهای در حوزههای علوم انسانی و هنر عنوان کرد و گفت: امیدواریم این ایده راهگشای تلاش بیوقفه شاعران و هنرمندان برای نیل به افقهایی تازهتر در این زمینه باشد و تبیین یک ساختار واحد برای شعر، باعث شود حوزههای مختلف هنر از تکنیکها و زبانهای مختلف برای تقویت و بالندگی زمینههای بینارشتهای در این موضوع و امکان پژوهش در حوزه شعر و گفتوگوی ادبیات و هنرها به وجود آورد.
ارسال نظر