محمد ثروتی - کابل

ماجرای اخراج یکباره و مهاجران افغان از ایران در این روزها بازتاب بسیار گسترده‌ای در سطح رسانه‌ها و محافل سیاسی افغانستان داشته است تا جایی که با برخورد تند نمایندگان لویه جرگه یا همان پارلمان افغانستان مواجه و موجب شد تا برای اولین بار در تاریخ سیاسی دولت جدید این کشور بعد از زمان طالبان دو وزیر امور مهاجران و خارجه این کشور همزمان استیضاح و عزل شوند. نظرات تندی نیز در خصوص کاهش همکاری‌های اقتصادی یا حتی قطع روابط تجاری دو کشور و تعطیلی کنسولگری‌های ایران و زیر سئوال بردن میزان دوستی واقعی ایران در صحن پارلمان افغانستان مطرح شود.

هفته گذشته نیز تظاهرات اعتراض آمیزی در مقابل سفارت ایران در کابل برگزار گردید که با شعارهای تندی از سوی مردم خشمگین همراه بود.

همچنین رسانه‌های مکتوب افغانستان در دفاع از حقوق مهاجران خود مقالات انتقادی بسیار تندی علیه این اقدام ایران منتشر کردند و بعضا نیز بدشان نیامد تا از این فرصت استفاده کرده و موضوعات دیگری را نیز مطرح کنند.

از سویی دیگر، ۷ تلویزیون خصوصی و یک تلویزیون دولتی و ده‌ها رادیوی خصوصی افغانستان هم بسته به نگاه سیاسی و مشی خود نسبت به انعکاس اخبار مهاجران و حواشی آن برای مردم افغانستان اقدام کردند که همه اینها در ایجاد یک ذهنیت منفی در بین مردم افغان نسبت به ایران موثر بوده است تا جایی که در سطح جامعه نیز به وضوح می‌توان نارضایتی مردم را نسبت به این ماجرا مشاهده نمود و تغییر رفتار آنان با ایرانیان را لمس کرد.

اولین تاثیر سریع و قابل ملاحظه این اقدام قطعا در کاهش روابط بین‌المللی تجاری در سطح بخش خصوصی دو طرف با یکدیگر یا بخش خصوصی ایرانی با دولت افغانستان نمود پیدا می‌کند.

وقتی روابط دوستانه تحت‌تاثیر اقدامی قاطع و یکجانبه قرار گیرد یا وقتی محدودیت در صدور ویزا ایجاد شود تاجر افغانی در ورود به ایران دچار مشکل شود و بازرگان ایرانی نیز در برخورد با شریک تجاری افغان خود که حس انسان‌دوستانه‌اش خدشه‌دار شده است دچار تعلل و سستی می‌شود. این موضوعی است که در این روزها به خوبی در کابل پایتخت افغانستان احساس می‌شود. ضمن اینکه به یاد داشته باشید که تردد بازرگانان افغان به دوبی، پاکستان و چین از گذشته به سهولت بیشتری نسبت به ایران میسر بوده است و هر وقت که ایران در دادن ویزا به افغان‌ها سهمیه‌اش را کم می‌کند در مقابل کشورهای منطقه سهمیه ویزای خود را افزایش می‌دهند.

از طرف دیگر دولت مردان افغان وقتی می‌بینند نمایندگان مجلسشان خشمگین و معترض هستند و علنا در صحن پارلمان سخن از کاهش روابط تجاری سر می‌دهند، قطعا دست و دلشان در افزایش همکاری‌های تجاری با شرکت‌های خصوصی ایرانی و یا حتی بخش دولتی ایران لرزیده و سست خواهد شد.

هم‌اکنون تجار افغانی زیادی هستند که با زاهدان، مشهد و تهران و سایر شهرهای ایران روابط تجاری زیادی دارند و قطعا در فضای رقابتی بین‌المللی تجار پاکستانی و اماراتی از کاهش حجم همکاری‌های اقتصادی ایران و افغانستان خوشنودی وصف‌‌ناپذیری خواهند داشت و این فرصتی است که ما از بازرگانان خود سلب کرده و در اختیار دیگران قرار داده‌ایم.

فراموش نکنیم که هم‌اکنون ترانزیت کالا از بندر عباس و بندر چابهار به افغانستان حجم بالایی را تشکیل می‌دهد و پاکستان در صدد است با ساخت منطقه آزاد گواتر در نزدیکی چابهار که با همکاری چینی‌ها در حال راه‌اندازی آن است بتواند سهم بیشتری را به خود اختصاص دهد و طبیعتا تنش در روابط تجاری بین ایران و افغانستان می‌تواند موفقیتی برای رقبای تجاری ما باشد.

این نکته را نیز از خاطر نبریم که فعالیت‌های اقتصادی ایران با افغانستان نسبت به سایر کشورهای منطقه در حال حاضر آن چنان که باید و شاید شکل نگرفته است و از حجم بالایی برخوردار نیست و برای افزایش آن احتیاج به حمایت‌های گسترده‌تر و هوشمندانه‌تر دولت دارد. حمایت‌هایی مانند مکانیزم‌‌های امنیت سرمایه‌گذاری، ایجاد بسترها و زیرساخت‌های ارتباطی مانند راه سریع و کوتاه به کابل، نهادهای حمایتی از تجار ایرانی در افغانستان، تسهیلات اعتباری و مالی برای بازرگانان ایرانی، سیستم‌های انتقال پول بین دو طرف که هم‌اکنون بسیار ضعیف است و مواردی از این قبیل که باید تقویت گردد و خلاء آن بر طرف شود.

ما در این سال‌ها به‌رغم جنگ و مشکلات داخلی میزبان تعداد زیادی از افغان‌ها بوده‌ایم که امروز و بعد از آزادسازی کشورشان و آغاز دوران سازندگی باید از این میهمان‌نوازی حداکثر استفاده را ببریم و بتوانیم دوستانمان در آن کشور جنگ زده را بیش از پیش یاری کنیم.

ضمن اینکه همکاری اقتصادی با کشوری هم مرز و هم زبان می‌تواند سکوی پرش و مشقی برای تعاملات تجاری با سایر کشورهای دنیا شود.اما آن چه مسلم است اخراج یک باره مهاجران افغان از ایران تاثیر منفی زیادی بر روابط تجاری بین این دو کشور همسایه خواهد گذاشت که توجه به آن نباید از دید تصمیم‌گیران کشور مغفول می‌ماند که البته ماند و آن که متضرر می‌شود بخش خصوصی ایرانی فعال در بازار بین‌المللی است.

یک بار دیگر دولت مردان ما با تصمیماتشان به جای حمایت از بخش خصوصی ایرانی، راه سخت آنان را ناهموارتر و صعب‌العبور‌تر کردند.