ورای این تفسیرهای دکتر جانسونی و ادیبانه، به طور ضمنی این تصور وجود دارد که زن‌ها برای انجام برخی از کارهای جدی آفریده نشده‌اند. این ادعا از تصور دیگری ناشی می‌شود که زنان نمی‌توانند از خود و از دور و بر نزدیک به خود فراتر روند، چون زیادی احساساتی‌اند. این یک پیش داوری است که تا به امروز دردسرهای زیادی برای زنان سیاستمدار فراهم کرده است. فیلسوف آمریکایی مارتا نوس‌بام بر این باور است که هیچ‌یک از فیلسوفان جهان به این پیش‌داوری استناد نکرده‌اند، بجز فیلسوفان غربی. نوس‌بام‌، این شیوه تفکر را بیان بیمارگونه مکتب امپریسم (تجربه‌گرایی) می‌داند که در قرن هجدهم در جزیره انگلستان پا گرفت. همین‌جا گزینه‌گویی دکتر جانسون به عنوان طرفدار بانام تجربه‌گرایان توضیح داده می‌شود.

امروزه با اینکه تساوی جنسیتی با این و آن ماده به صورت قانونی درآمده است، سیاستمداران زن فمینیست‌ هنوز هم باید حساب کنند که به آن‌ها کم بها داده می‌شود. وقتی کارگران یا کارفرمایان از منافع خود دفاع می‌کنند‌، کاملا به رسمیت شناخته می‌شوند. ولی وقتی زنان، سیاستی موافق خواست‌های زنان در پیش می‌گیرند، آن وقت به عنوان شاهدی بر این اصل قلمداد می‌شود که جنسیت نمی‌تواند از محدوده خود فراتر رود. خانم سوسموت رییس سابق پارلمان آلمان هنوز هم سپاسگزار صدراعظم سابق آلمان‌، گرهارد شرودر است که با این عبارت، همه چیز را به روشنی بیان کرد: «زن‌ها و از این چیزهای بی‌اهمیت!»