در آغاز سال نوی میلادی بان کی مون (Ban Ki Moon) به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد جانشین کوفی عنان شد. فعالیت‌های این سیاستمدار اهل کره جنوبی تاکنون چندان به چشم نیامده است. صد روز گذشته است و بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، هنوز هم در صحنه سیاست بین‌الملل تازه‌پا به شمار می‌آید. ریهود اولمرت، نخست وزیر اسراییل به هنگام سفر بان کی مون به خاورمیانه در استقبال از او، وی را «دبیرکل مون» خطاب کرد و نخست وزیر لبنان او را «آقای عنان» خواند. به نظر می‌رسد که بان کی مون هنوز تاثیری ماندنی برجای نگذاشته است، گر چه او به قولی که داده بود، عمل کرده است. بان کی مون گفته بود: «در سه ماه آینده از این هم ساعی‌تر خواهم بود.»

بان کی مون در همان روز نخست که کارش را در دفترش در ایست ریور East River آغاز کرد متوجه شد که آنچه از این پس می‌گوید دیگر از اهمیتی ویژه برخوردار خواهد بود. زمانی که او پس از اعدام صدام حسین، رییس‌جمهور پیشین عراق، گفت که هر کشوری باید خود تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد مجازات اعدام را اجرا کند یا نه، موجی از اعتراض‌ها علیه وی بالا گرفت، چون سازمان ملل متحد مجازات اعدام را قاطعانه رد می‌کند. بان کی مون مجبور شد که گفته خود را پس بگیرد. همچنین سیاست او در انتخاب پرسنل برای اشغال پست‌های بالا با انتقاد روبه‌رو شد.

ادوارد لاک، کارشناس سازمان ملل متحد از دانشگاه کلمبیا، در این باره می‌گوید: «بسیاری کوفی عنان را در پایان دوره کار ده ساله‌اش با بان کی مون در نخستین ده هفته کارش مقایسه می‌کنند. اما به یاد بیاوریم که عنان هم در آغاز کارش هنوز ثابت قدم نبود. به هر حال هر کس باید اول به کارش عادت کند. بنابراین این چیزی غیرعادی نیست.»

بان کی مون به موضوع‌های مهمی پرداخته است که برای همه جهان از اهمیتی بالا برخوردارند.

نخستین سفر او برای شرکت در نشست سران کشورهای عضو اتحادیه آفریقا بود. وی در برلین با نمایندگان شرکت‌کننده در نشست صلح برای خاورمیانه شرکت کرد. در این نشست بحث بر سر آن بود که چگونه می‌توان به راه حلی برای برقراری صلح میان فلسطینیان و اسراییلیان نزدیک‌تر شد. هنگام سفر بان کی مون به خاورمیانه موشکی در بغداد در چند متری او فرود آمد.

بدین ترتیب بان کی مون با گوشت و پوست حس کرد که چه وضعیتی در عراق حاکم است. بان کی مون در حال آشنا شدن با بحرانهای این جهان است و در بسیاری از عرصه‌ها تحقیق می‌کند تا ببیند چه چیز ممکن است و چه چیز ممکن نیست.

او به کسانی که طرف گفت‌وگویش هستند نشان می‌دهد که تازه در حال تعیین اولویت‌های خود است و اگر در جایی نشانه‌هایی ببیند دال بر اینکه در اینجا می‌توان کاری را آغاز کرد و به نتیجه‌ای هم رسید، تلاش خواهد کرد تا جنبشی برای حل بحران پدید آید.

برای نمونه کشمکش در منطقه بحران‌زده دارفور در سودان از روز نخست در فهرست اولویت‌های او قرار داشته است. و بان کی مون به آنچه که به عنوان وظیفه خود می‌نگرد، عمل می‌کند: نقش میانجی را میان طرف‌های کشمکش بر عهده می‌گیرد و با آنها صحبت می‌کند. اما خود او، به عنوان سیاستمداری که خواستار ملایمت و هماهنگی است، گفته است که نباید از او انتظار داشت که از خشم بر روی میز بکوبد.

باید منتظر ماند و دید که او چه موقع به صراحت سخن خواهد گفت. چون به هر حال کلام صریح تنها وسیله‌ای است که بان کی مون به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد و مرجع اخلاقی‌ای جهانی در اختیار دارد.