گذر از موانع برای رسیدن به یک سرمایهگذاری موفق
اکثر سرمایهگذاران بر اساس احساسات یا شایعات تصمیمگیری میکنند یا تصادفی فرصت انجام یک معامله خوب را شکار کرده و اغلب با از دست دادن سرمایه، ماجرا پایان میپذیرد.
ترجمه: شیوا هوشدری
اکثر سرمایهگذاران بر اساس احساسات یا شایعات تصمیمگیری میکنند یا تصادفی فرصت انجام یک معامله خوب را شکار کرده و اغلب با از دست دادن سرمایه، ماجرا پایان میپذیرد. اما با وجود شکست دوباره به رفتار خود ادامه داده و همان ضربالمثل معروف «همان آش و ...». برای گذر از موانع و رسیدن به یک سرمایهگذاری موفق، تغییر رفتار سرمایهگذار ضروری است. هر سرمایهگذاری، هر چند موفق، باید مدام با موانع جدیدی دست و پنجه نرم کند.
موانع
موانع در حقیقت آن چیزهایی هستند که فکر میکنیم یا احتمال میدهیم ما را از رسیدن به موفقیت باز میدارند. همه سرمایهگذاران بهتر است قبل از آنکه به اهدافشان دست یابند، لیستی از مشکلاتی را که باید از عهدهاش برآیند تهیه کنند. اغلب مردم با تکرار همان اشتباهات (سرمایهگذاری) گذشته دست به گریباناند. شاید دلیلش این است که خود مشکل را شناسایی نمیکنند و نمیدانند چه چیزی آنها را از موفقیت باز میدارد. این مشکلات و موانع چه چیزهایی هستند؟ فراموش نکنید هر سرمایهگذاری مشکل خاص خود و در حد خود را دارد. اما تعدادی از این مشکلات که متداول نیز هستند، از این قرار میباشد:
احساسات
احساسات یکی از رایجترین و معمولترین تجارب بشری است. ترس و طمع اغلب مانع از این است که سرمایهگذاران در فرصتهای سرمایهگذاری پیشرو، منطقی فکر کنند، در نتیجه تصمیمات سرمایهگذاری ضعیف و معمولا همراه با از دست دادن سرمایه حاصل میشود.
برای مثال گرچه سرمایهگذاران علاقهمند هستند در بالاترین قیمت بفروشند و در پایینترین قیمت خرید کنند، اما از فروش سهام خوب بیزارند و تمایلی به خرید سهام کمطرفدار ندارند. علاوهبر این، بیشتر سرمایهگذاران به سرمایهگذاریهای مناسب مدت زیادی وابسته میشوند. حتی زمانی که آنها تغییر موضع میدهند نیز به نگه داشتن ادامه میدهند، به امید اینکه دوباره به موقعیت بالا برگردند. سرمایهگذاران با خود میگویند: «اگر فقط به سطح قیمتی که خریده بودند برگردد، این سهام را خواهند فروخت.»روی دیگر سکه نیز کسانی هستند که مدت زیادی به سرمایهگذاریهای زیانده خود ادامه میدهند، آنها امیدوارند اگر صبر کنند وضع سهامشان بهبود مییابد و میتوانند حداقل به قیمت خریداریشده سهام خود را به فروش برسانند.
در این فرآیند سرمایه آنها در یک سرمایهگذاری زیان ده حبس شده و بنابراین سودی در پی ندارد. این عمل موجب کاهش مانده حساب و افزایش استرس میشود. بیشتر سرمایهگذاران اظهار میکنند نگهداری طولانی مدت سهام، (بیش از حد) سرمایهگذاری اشتباهی است و بیشترین زیان را به موفقیتشان وارد میکند.
عدم آگاهی
گاهی سرمایهگذاران به اشتباه تصور میکنند تنها کاری که باید انجام دهند خرید و فروش سهام مناسب است و همیشه هم میتوانند سود کنند. بیشتر سرمایهگذاران از نحوه عملکرد بازار، کشش قیمت سهام و نحوه سرمایهگذاری موفقیت آمیز اطلاع کمی دارند، گاهی اوقات نیز ریسکهای غیر ضروری را متحمل میشوند.
بیشتر سرمایهگذاران بخشی را که به تازگی، بازارگرمی خوبی پیدا کرده دنبال میکنند، بدون اینکه آگاهی کافی از دلیل آن داشته باشند و یا ریسکهای آنرا بدانند.
برای مثال با آنکه میدانند نباید پرتفوی خود را با سرمایهگذاری کلان در یک سهم سنگین کنند، اما به این کار ادامه میدهند.
گاهی اوقات هم فقط سهام شرکتی را که در آن مشغول به کار هستند خریداری میکنند، زیرا صندوق بازنشستگی شرکت و استفاده از حق تقدمها به عنوان بخشی از بسته جبران خسارت، سرمایهگذاری را برایشان آسان میکند. این کار باعث میشود پرتفوی آنها یکنواخت و بدون تنوع باشد. بعضیها نیز از اوراق قرضه اطلاع کافی ندارند و از آن دوری میکنند. کمتر کسی میداند اوراق قرضه، در صورت اعلام ورشکستگی یک شرکت ارجحیت دارد.
بسیاری نمیدانند زمانی که نرخ بهره افزایش مییابد، قیمت اوراق قرضه پایین میآید یا بانک مرکزی چگونه نرخ بهره و منحنی بازده را تعیین میکند.
اغلب سرمایهگذاران نمیدانند چه موقع سهامی را که افزایش قیمت پیدا کرده بفروشند، در نهایت به نگهداشتن آن ادامه میدهند و از کسب سود و به دست آوردن سرمایه برای دیگر سرمایهگذاریها، باز میمانند.
نبود آگاهی نسبت به افزایش قیمت سهام، باعث میشود پرتفوی آنان به شدت نامتعادل شود. اما بازار تعدیلکننده بزرگی است و معمولا پرتفوی سرمایهگذاران را دوباره تعدیل میکند. تعدیل دوباره تضمین کننده فروش بعضی از سرمایهگذاریهایی است که بهترین عملکرد را داشته و خرید سهام با کیفیتتری است که از این چرخه عقب ماندهاند این تعبیر از تعدیل مجدد، سرمایهگذاران را سردرگم میکند.
نگرش بلند مدت و عملکرد کوتاه مدت!
سرمایهگذاران در حالی که ادعا میکنند با دید بلند مدت سرمایهگذاری میکنند، اما عملا تصمیماتشان را بر اساس ایدهها و حرکات کوتاه مدت اتخاذ میکنند. بیشتر آنان اعتقاد دارند که هدفگذاری بلندمدت برای کارهایی نظیر خرید مسکن، پسانداز برای دانشگاه فرزندان و دوران بازنشستگی بسیار ضروری است، اما متاسفانه همین نگرش را برای برنامههای مالی خود ندارند.
بدون داشتن چنین برنامهریزی برای طرحهای مالی، تصمیمات آنان دستخوش جریانهای جزر و مدی بازار میشود. تصمیمگیری بر مبنای نوسانات غیرقابل پیشبینی بازار، میتواند خطرناک باشد و فرصت خوبی برای انجام اشتباهات بزرگ و ممانعت از رسیدن به اهداف بلندمدت، فراهم میکند.
یک سرمایهگذار متوسط زمانیکه متوجه میشود بازار افزایش یافته تمام نقدینگی خود را روی سهام و اوراق قرضه میگذارد تا بتواند کمی از سود حرفهایها هم نصیب او شود. در زمان کاهش بازار هم دچار ترس و دستپاچگی شده و تقریبا در پایینترین قیمت میفروشد. این ماجرا همچنان ادامه دارد در نتیجه باعث میشود مقدار قابلتوجهی از سرمایه خود را از دست داده و نسبت به بازار سرمایه دلسرد و بیعلاقه شوند.
استراتژیهای رفع موانع
مهم نیست چه چیزهایی بر سر راه شما مانع و مشکل هستند، مهم این است که یک برنامه عملی برای رفع آنها داشته باشید. در اینجا هفت مرحله برای رفع موانع سرمایهگذاری موفق را بیان میکنیم:
عملکرد خود را ارزیابی کنید. با ارزیابی عملکرد خود دفترچه راهنمایی از کارهای مفید و مضر پدید میآورید. این کار کمک میکند، بدانید چه اشتباهاتی را تکرار میکنید. در حالی که عدهای جزئیات دقیقتری به دست میآورند شما میتوانید روند کلی بازار، روند یک بخش خاص از بازار، پایه و مبنای انجام معاملات را ثبت کنید. اینکار را برای هربار خرید و فروش انجام دهید. این نوع ثبت کردن برای ارزیابی فعالیتهای سرمایهگذاری به مرور زمان بسیار مفید است و میتوانید موانعی را که با آن مواجه میشوید، شناسایی کنید.
تشخیص چیزهایی که میخواهید تغییر دهید. فعالیتهای گذشته خود را ارزیابی کرده و به دنبال الگویی برای موفقیت باشید. آیا بدون اینکه تکلیفتان را انجام دهید، به طور آنی اقدام به خرید سهام پرفروشی میکنید؟ آیا دلیل شما برای خرید سهام، بیشتر اوقات اشتباه از آب درمیآید؟ کلید حل این معما، شناسایی آن رفتار به خصوص است که مانع عملکرد شما است.تمرکز داشتن بر روی چیزی که میخواهید تغییر دهید. تغییر دادن رفتار، مستلزم ثبات قدم و تمرکز بر روی آن چیزی است که میخواهید تغییر دهید. مثل هر تلاشی برای تغییر رفتار، باید برای تغییر رفتار سرمایهگذاری و تقویت رفتاری که دوست دارید داشته باشید، تلاش کنید و بر روی فعالیتهای تقویتی تمرکز کنید. اگر نمیتوانید چنین تمرکزی روی فعالیتهای خود داشته باشید، بهتر است کمی به خود زمان دهید. از سرمایهگذاری کردن دوری کنید تا بتوانید نیروی کافی و تمرکز لازم را به دست آورید.نحوه برخورد با ضرر و زیانها. زیاندهی بخشی از سرمایهگذاری است. یادگیری نحوه برخورد مناسب با آن، یکی از اساسیترین رفتارهای سرمایهگذاری موفق است. برای شروع باید دید که شما برای «توقف زیان» چه معیار تعریف شدهای دارید و دلیل اصلی شما برای انجام معامله چیست؟ مواجهه با زیان و پذیرفتن آن یک مهارت تجاری است، که رفتار مهمی در تجارت و دادوستد به شمار میرود. با پذیرش اینکه زیان هم یک فرآیند غیرارادی در استراتژی انجام معاملات است، میتوانید از احساسات ناشی از زیاندهی رهایی یابید. این نگرش باعث میشود بدون ترس با فرصتهای بعدی برخورد کنید.در یک استراتژی سرمایهگذاری مهارت پیدا کنید. روشهای بسیاری برای ارزیابی بازار و انتخاب سهامی که فرصتهای سرمایهگذاری خوبی ارائه میکند، وجود دارد. اغلب افراد با انبوهی از اطلاعات موجود سردرگم میشوند. به جای تلاش برای درک هر جنبه یا روشی بهتر است یک استراتژی اثبات شده را یاد بگیرید. ممکن است بعضی از فرصتها را از دست بدهید، اما به روش سرمایهگذاری خودتان اطمینان پیدا میکنید. دانشی که به دست میآورید پایه و اساس سرمایهگذاری شما را تشکیل خواهد داد. بعدها زمانی که در روش خود متبحر شدید، میتوانید با اضافه کردن یک روش جدید که استراتژی شما را تکمیل میکند، حوزه دانش خود را گسترش دهید.
تفکر و تصمیمگیری بر مبنای احتمالات. بازار مدام در حال تغییر و نوسان است. سرمایهگذاران در شرایطی قرار میگیرند که باید مدام «ریسک، پاداش» فرصتها را ارزیابی کنند. شما نمیتوانید بازار را به حرکت درآورید. باید فرصتها را ارزیابی کنید و بهترین فرصت را که بازار را به حرکت درخواهد آورد، شناسایی کنید. ارزیابی آن فرصتی که محتملتر است، کمک خواهد کرد تصمیم با ارزشی اتخاذ کنید.سعی کنید واقع بین باشید. بیشتر سرمایهگذاران به جای اینکه بازار را همانطوری که هست، ببینند دوست دارند باور کنند که روند بازار هر آنچه که آنان فکر میکنند باید باشد. معمولا این باور اشتباه از آب در میآید. بازار همان کاری را میکند که بازار ایجاب میکند. سرمایهگذارانی بهتر نتیجه میگیرند که دید عینی داشته و واقعبین هستند. پس اگر واقعبین هستید: الف: به خاطر سریع عمل کردن، خود را تحت فشار قرار ندهید.ب: به هنگام تصمیمگیری نگران و مضطرب نباشید.
ج: نظر خود را به بازار تحمیل نکنید بلکه دقت کنید و ببینید بازار چه چیزی به شما میگوید.
ارسال نظر