چه رابطهای بین باکتری و افسردگی وجود دارد؟
بد، خوب است
توضیحی غیرمنتظره برای افزایش آمار افسردگی پیدا شده است.
مترجم: آذر حمیدیان
توضیحی غیرمنتظره برای افزایش آمار افسردگی پیدا شده است. باکتری موجب بیماری میشود. این ایده که باکتریها میتوانند موجب پیشگیری از بیماری شوند نامعقول به نظر میرسد، اما این همان نظریهای است که کریس لوری از دانشگاه بریستون به همراه همکارانش در نشریه نوروساینس ارائه کرده است. آنها بر این باورند که نوع خاصی از باکتری میتواند موجب تخفیف افسردگی بالینی شود.
مشاهدهای که دکتر لوری براساس آن به این نتیجه رسید، مشاهدات انجام شده توسط مری اوبرین، سرطانشناس بیمارستان رویال مارسدن شهر لندن بود. دکتر اوبرین یک درمان آزمایشی را برای سرطان ریه مورد بررسی قرار داد که در آن از نوعی باکتری استفاده میشد. این نوع باکتری کمضررتر از میکروبهایی بود که در ناحیه مورد بررسی وجود داشت و مهمتر آنکه موجب کشتن میکروبها هم میشد.
بنابراین وقتی دکتر اوبرین تلقیح باکتریها را انجام داد نه تنها عوارض کمتری از سرطان را مشاهده کرد بلکه شاهد بهبود حالات روحی بیمارش شد. دکتر لوری برای بررسی اینکه به راستی چه اتفاقی روی میدهد به موشها روی آورد.
فرضیه او این بود که واکنش ایمنی به اینگونه باکتری که مایکو باکتریوم نام دارد مغز را تحریک میکند که سروئونین تولید کند. این مولکول یک نروترنسمیتر (ماده شیمیایی پیغامرسان بین سلولهای عصبی) است که یکی از نشانههای افسردگی کمبود همین ماده است. دکتر لوری و تیمش به موشهایشان همین نوع باکتری را تزریق کردند و آنها را مورد بررسی قرار دادند تا بفهمند چه روی میدهد. اول آنکه آنها به دنبال افزایش سطح یاختهها بودند. مولکولهای این یاختهها که توسط سیستم ایمنی بدن تولید میشوند باعث بروز واکنش توسط مغز میشود. همانطور که انتظار میرفت سطح یاختهها در موشها افزایش یافت. سپس آنها به طور مستقیم مغز حیواناتشان را مورد کاوش قرار دادند تا اثر آن یاختهها را بر روی مغز ببینند. به طور دقیق این یاختهها به روی اعصاب حسی که از ارگانهای مختلف بدن از جمله قلب و ریه به سوی مغز میرفتند تاثیر میگذاشتند. این عملکرد موجب تحریک ساختاری خاص از مغز میشد که توجه دکتر لوری به آن معطوف بود. او گروهی از سلولها را در این بخش مغز یافت که به طور مستقیم به بخش ایجاد احساسات و هیجانات مغز متصل هستند. این سلولها سروتونین را بر اثر تحریک اعصاب حسی به بخش هیجانات و احساسات مغز میفرستند. در نتیجه این فرآیند موشهایی به دست آمد که هیچ استرسی نداشتند. دکتر لوری توانست میزان استرس آنها را با انداختن موشها در یک استخر کوچک شنا اندازهگیری کند.
تحقیق قبلی نشان داده بود که موشهای بدون استرس از شنا کردن لذت میبرند در حالی که موشهای دارای استرس هیچ لذتی از شنا نمیبرند. موشهای دکتر لوری با لذت زیادی در آب به شنا پرداختند. نتایج این تحقیق به دو دلیل حائز اهمیت است.
اول آنکه این تحقیق امکان درمان افسردگی بالینی را با واکسیناسیون تایید میکند. با توجه به درمان سرطان و اکنون افسردگی این نوع باکتری که مایکوباکتریوم نام دارد به منزله راهی برای درمان تورم روده و بیماری روماتویید آرتریتز نیز محسوب میشود.
دوم آنکه این تحقیق پاسخی جدید برای این سوال که چرا افسردگی این روزها به وفور مشاهده میشود ارائه میدهد.
دو مشکل دیگری که به تازگی بسیار مشاهده میشود آسم و آلرژی است که در آنها سیستم ایمنی برای حمایت در برابر عوامل خارجی حمله میکند. یک توضیح برای افزایش این نوع بیماری فرضیه افزایش شویندهها است. در واقع موضوع این است که این روزها کودکان بسیار کم در معرض میکروبهای بیضرر قرار میگیرند و همین موضوع سیستم دفاعی بدن را ضعیف میکند. در مورد افسردگی هم توضیح مشابهی وجود دارد. اگر یک محیط بیش از حد پاکیزه و بهداشتی موجب شود تعاملی بین سیستم ایمنی و مغز به وجود نیاید، ممکن است برخی افراد نسبت به کمبود سروتونین در بدنشان واکنشهای بدی نشان دهند. البته کسی ادعا نمیکند که این تنها توضیح برای ایجاد افسردگی است اما ممکن است بخشی از دلایل این مشکل باشد.
منبع: اکونومیست
ارسال نظر