مهران دبیرسپهری

در روایتی نقل شده که به یکی از ائمه معصوم علیه‌السلام اطلاع می‌دهند که فردی خیر و نیکوکار در شهر پیدا شده است که به مستمندان و نیازمندان بسیار کمک می‌کند. پس از پیگیری امام، معلوم می‌شود که آن فرد نیکوکار درواقع از کسبه شهر دزدی کرده و اموال دزدی را بین فقرا می‌بخشد. وقتی امام از او علت عملش را جویا می‌شود آن فرد به ظاهر نیکوکار بر اساس آیات قرآن استدلال می‌کند که من بر اثر دزدی یک برابر مجازات می‌شوم ولی برای کار خیری که انجام می‌دهم چند برابر پاداش می‌گیرم بنابر این در مجموع سود کرده‌ام. امام در جواب می‌فرمایند (نقل به مضمون) همان قرآنی که تو به آن استناد می‌کنی می‌فرماید: خداوند تنها از متقین قبول می‌کند. علت بیان این حدیث آن بود که شباهت عجیبی بین حدیث فوق و وضعیت کشورهایی که با تورم دست به گریبان هستند وجود دارد. در واقع دولت‌ها تورم را با توجیه کمک به مردم و محرومان پدید می‌آورند. اگر دولتی پول داشته باشد و خرج کند مشکلی نیست اما وقتی از طریق تحمیل تورم به منابع مالی دست می‌یابد به این معنی است که بدون اجازه، از جیب مردم برداشت می‌کند. البته گاهی توجیه می‌شود که ظلم بالسویه عین عدل است.که البته این ظلم، بالسویه نیست زیرا همه می‌دانند در اثر تورم، اقشار محروم تا متوسط جامعه متضرر شده و بعضا به خاک سیاه می‌نشینند و ثروتمندان نه تنها برایشان فرقی نمی‌کند بلکه در اثر تورم ثروتمندتر هم می‌شوند. بنابر این ظلم مذکور تنها شامل محرومین می‌شود همانطور که در اثر افزایش قیمت مسکن بسیاری از کسانی که پس از سال‌ها صرفه‌جویی و پس‌انداز در آستانه خرید یک آپارتمان ۴۰ تا ۵۰متری بودند و نتوانستند، باید مجددا سال‌ها صبر کرده و به پس انداز خود ادامه دهند و در صورتی که پس‌اندازشان مجددا در اثر تورم کم ارزش نشود بتوانند شاید صاحب مسکنی کوچک شوند. همه دولت‌ها دوست دارند کشورشان ساخته شده و روستاهایشان آباد شود اما راه آن این است که پس از افزایش درآمد سرانه و متناسب با آن به عمران کشور مبادرت نمود و به هر حال «چو دخلت نیست خرج آهسته‌تر کن». البته شاید با توجیه وجود درآمد نفت اقداماتی نظیر ساخت جاده‌های روستایی و یا هزینه‌های جاری و عمرانی دیگر توجیه شود. اما از درآمد نفت تا آنجا می‌توان به صورت ریال استفاده کرد که ارزهای مربوطه در بازار عرضه شده باشد و در صورتی که بیش از ظرفیت بازار به آن ارز تزریق شود موجب کاهش نرخ ارز می‌شود و این کاهش می‌تواند موجب تعطیلی بسیاری از کارخانه‌ها و بیکاری هزاران نفر شود. به همین دلیل بانک مرکزی ارزهای بیش از ظرفیت را که از دولت دریافت می‌کند به بازار عرضه نمی‌کند ولی معادل قیمت بازاری آن به دولت ریال می‌دهد. و این به معنی چاپ اسکناس بدون پشتوانه و تورم است که با استقراض از بانک مرکزی فرقی ندارد. به عبارت دیگر داشتن طلا یا ارز به معنی داشتن ریال نیست همانطور که فریدمن پشتوانه پول کشورها را تولید ناخالص داخلی آنها می‌داند نه طلا و ارز را. به هر حال چنانچه کشوری تصمیم بگیرد نرخ تورم را تا حدود صفر کاهش دهد قطعا یکی از نتایج خوب آن رشد اقتصادی سالم و مداوم است که بخشی از آن در نتیجه افزایش بهره‌وری خواهد بود.