سعید پوردلیر

«اگر برزیل توانسته است نخستین کشوری باشد که به استقلال انرژی دست پیدا کرده، آمریکا نیز می‌تواند.» این سخنان را دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد آمریکا در میان کف‌زدن‌های پی در پی حاضران بیان کرد. این که آمریکا می‌تواند وابستگی خود را به انرژی وارداتی کاهش دهد یا به پرسشی است که مجال بحث زیادی دارد اما براستی اگر قرار باشد برای اقتصاد تریلیون دلاری آمریکا که به تنهایی ۵۳درصد از کل سرمایه جهان را در خود جای داده است، یک نقطه ضعف بر شمریم همانا مساله انرژی است.

آمریکا عمیقا از نظر انرژی در تنگناست. این موضوع حتی به رقابت‌های سیاسی را نیز در جامعه آمریکا وارد شده و یکی از پرسش‌هایی است که هر کاندیدای انتخابات باید حرفی در این زمینه داشته باشد.

صنعت و اقتصاد آمریکا با عطش سیری ناپذیری انرژی مصرف می‌کند.

بخشی از این انرژی از منطقه ناامن و بی ثبات خاورمیانه تامین می‌شود که در آن هر دهه یک جنگ رخ داده و ماجرای فلسطین و اسراییل نیز نیم قرن است که آرام و قرارش را گرفته.

جناح‌های تندرو در کنار تکنوکرات‌های آمریکا همگی اتفاق نظر دارند که این وابستگی آمریکا به انرژی وارداتی بایستی کاهش یابد زیرا این وابستگی بر جهت‌گیری‌های سیاسی و استراتژیک نیز تاثیر گذاشته و در برخی رقابت‌ها، آمریکا ناچار به گردن نهادن به تصمیم رقبای اقتصادی و استراتژیک خود شده است.

لذا در رویکرد جدید خود دولت آمریکا یک برنامه راهبردی برای کاهش وابستگی خود به انرژی وارداتی از ۳۰درصد فعلی به ۱۰درصد طرح‌ریزی کرده است.

زمان اجرای این پروژه ۱۰سال پیش‌بینی شده که بخشی از آن به مساله تحقیق و توسعه (R&D) و یافتن منامبع جایگزین سوخت اختصاص دارد.

همچنین آمریکا در نظر دارد به کنترل گازهای آلاینده بپردازد و به فشارهای ناشی از بی توجهی آن کشور به پدیده گرم شدن زمین خاتمه دهد.

در اولین مرحله سوخت‌های جایگزین مانند هیدروژن و اتانول (الکل) به میزان سی‌وپنج میلیارد بشکه در سال تولید و روانه مصرف در سیستم حمل و نقل خواهند شد. این میزان پنج برابر مقداری سوخت جایگزین است که کنگره آمریکا برای سال ۲۰۰۵ تصویب کرده است. بدین ترتیب میزان مصرف بنزین در ایالات متحده ۱۵درصد کاهش خواهد یافت.

گام بعدی تقویت استانداردهای انرژی است. خودروهای بزرگ و بیابانی (SUV) و وانت‌ها باید تحت استانداردهایی قرار گیرند که مصرف آنها ۵درصد کاهش یابد.

سومین مرحله برنامه دولت بوش نیز افزایش ذخایر استراتژیک سوخت ایالات متحده آمریکا به ۵/۱میلیارد بشکه می‌باشد.

این طرح در صورت بروز هر گونه مشکلی در زمینه تامین نفت، موجب افزایش امنیت انرژی ایالات متحده آمریکا خواهد شد.

این روییکرد مبتنی بر تغییر اساسی در فناوری و صد البته بسیار جاه‌طلبانه است.

برخی کارشناسان به ویژه از کشورهای تولیدکننده نفت آنرا قابل تردید خوانده‌اند.

اما چند سالی است که در ایالات متحده تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه آغاز شده و نتایج آن امید بخش بوده است.

تبدیل کاه غلات و ضایعات کشاورزی به اتانول در کنار خودروهای هیبریدی که مصرف سوخت آنها حدود دو لیتر در صد کیلومتر است همگی دستاورد این پژوهش‌ها بوده است. خودروهای بزرگ و جاداری را تصور کنید که مصرف سوخت آنها کمتر از یک موتور سیکلت اسپرتی است.

در میان شرکت ژاپنی تبار تویوتا اقدام به راه‌اندازی ۵ خط تولید خودروهای کم مصرف هیبریدی در خاک آمریکا نمود. گرچه هنوز مردم آمریکا استقبال گرمی از آنها نکرده‌اند اما سرانجام قیمت بنزین که هم اینک به لیتری ۷۰۰ تومان (هر گالن ۷/۳دلار) رسیده است که آنها را به این خودروها علاقه‌مند خواهد کرد.

نه تنها آمریکا بلکه بسیاری از کشورهای غرب که واردکننده انرژی هستند در حال بازنگری الگوی مصرف خود در زمینه انرژی‌اند. برزیل نخستین کشوری بود که رسما اعلام کرد پولی برای خرید بنزین گران ندارد و از همان آغاز از مزارع گسترده نیشکر خود برای تولید الکل و استفاده به جای بنزین بهره برد.

تغییر الگوی مصرف کشورهای صنعتی کشورهای تولیدکننده انرژی و به ویژه فروشندگان نفت را نگران کاهش سهم از بازار انرژی نموده و با وجود قیمت‌های بالای نفت، این کشورها نیز متعاقبا برنامه‌هایی برای تعدیل مصرف داخلی خود و تغییر در فناوری مصرف به کار بسته‌اند.

در ایران نیز طرح جیره‌بندی سوخت و جایگزینی خودروهای فرسوده که همگی پرمصرف هستند در همین راستا انجام شده. زیرا اگر روند رشد فعلی صرف ادامه یابد، نه تنها آلودگی شهرها به حد مرگباری خواهد رسید بلکه تمام تولید نفت نیز به مصرف داخلی خواهد رسید و با حذف درآمد نفت اقتصاد کشور دچار لطمه جدی خواهد شد.

برای پرهیز از این شوک، تنها راه تجدیدنظر کامل در الگوی مصرف است.

البته تا زمانی که انرژی در ایران تقریبا رایگان باشد هیچ مصرف‌کننده‌ای حاضر نیست الگوی مصرف خود را تغییر دهد.

در بسیاری از اماکن عمومی مشاهده باز بودن پنجره و روشن بودن بخاری تا آخرین درجه امری عادی است.

روشن ماندن خودروها برای دقیقه‌های پیاپی در پشت چراغ قرمز نیز موضوعی پیش پا افتاده است.

تنها راه استفاده از اهرم قیمت در کنار ‌آموزش و فرهنگ‌سازی و توام با تغییر تکنولوژی است. مشابه این موضوع میز برای کارخانه‌های خودروسازی برقرار است تا زمانی که هرچه می‌سازند با خیال راحت و بدون نگرانی از تغییر رفتار مشتری می‌فروشند هیچ تولیدکننده‌ای در تولید خود تغییری نمی‌دهد.

مصرف کننده خودرو نیز گزینه دیگری ندارد و لذا سهمی در کاهش مصرف سوخت ندارد و در آخر یادمان باشد که هدف کاستن از مصرف انرژی نیست، بلکه هدف افزایش تولید با همین مقدار مصرف انرژی است و به زبان اهل فن: افزایش بهره‌وری.