گزارش
مشکلات نفت ایران
بر اساس اظهارات تعدادی از اقتصاددانهای غربی، بخش انرژی ایران زیر فشار قیمت یارانهای بنزین و پیشرفت ناچیز میادین نفتی فرسودهاش به آرامی در حال فروریختن است. ایران با وجود دارا بودن دومین ذخایر بزرگ نفت جهان بعد از عربستان به سهمیهبندی بنزین متوسل میشود. با افول قیمتهای جهانی انرژی، تعدادی از تحلیلگران پیشبینی میکنند که به اقتصاد ایران میتواند ضربهای جدی وارد شود که وارد آمدن چنین ضربهای تاثیرات سیاسی مهمی خواهد داشت. یک متخصص اقتصاد حتی اینطور پیشبینی میکند که میزان صادرات انرژی ایران با کاهش تدریجی تا سال ۲۰۱۵ بدون سرمایهگذاری خارجی به صفر میرسد. ایران میگوید که گامهایی را برای جذب سرمایهگذاری مانند انعقاد قراردادهای چشمگیر انرژی با کشورهای مثل چین و پاکستان برداشته ولی ثابت شده که تمایلی برای قطع رایانه بنزین و تحت کنترل درآوردن اشتهای داخلی برای مصرف انرژی ندارد.
اهمیت انرژی در اقتصاد ایران
فروش نفت و گاز طبیعی بخش اعظمی از درآمدهای دولت ایران و حدود ۸۰درصد صادرات آنرا تشکیل میدهد. ۱۰درصد از ذخایر به اثبات رسیده نفت جهان در ایران قرار دارند اما در حالی که تولید نفت ایران (روزانه در حدود ۴میلیون بشکه) در سالهای اخیر کاهش یافته میزان عرضه همزمان با میزان تقاضا رشد نکرده است. ایرانیان با قیمتهای مصنوعی انرژی در میان بزرگترین مصرفکنندگان نفت و بنزین در جهان هستند. جمعیت ۶۸میلیون نفری که از زمان ۱۹۷۹ دو برابر شده سالانه رشدی در حدود ۵۰۰هزار نفر دارد که این امر به این معنا است که تولید قابل پیشبینی آینده بعید به نظر میرسد که بتواند همگام با تقاضای داخلی انرژی پیش رود. به این ترتیب با وجود منابع عظیمی که ایران در اختیار دارد باید در حدود یک سوم نفت خام مورد نیاز خود را وارد کند. آژانس بینالمللی انرژی ارزیابی کرده که ایران برای تحقق اهداف تولید خود تا سال ۲۰۳۰ به ۱۶۵میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد.
*مشکلات بخش انرژی ایران چقدر جدی هستند؟
مقامات نفتی ایران به این موضوع اشاره کردهاند که انتظار دارند درآمدهای نفتی ایران در این سال به ۵۰میلیارد دلار برسد و ذخایر ارزی خارجی گسترده ایران که در حدود ۶۰میلیارد دلار است نشانههایی از اقتصادی سلامت هستند. غلامرضا نوری، معاون وزیر نفت ایران چنین پیشبینی کرده که ایران بهاندازه هفتاد سال نفت کافی دارد اما اقتصاددانها درخصوص سلامت اقتصادی ایران مشکوک هستند. در همین خصوص «روجر استرن» از دانشگاه جانهاپکینگز میگوید که سال گذشته ایران برای اولین بار به جای تثبیت منابع و جبران کمبودهای خود به برداشت از ذخایر ارزی خود روی آورد. او چنین پیشبینی میکند که صادرات نفتی ایران میتوانند تا سال ۲۰۱۵ بدون سرمایهگذاری معنیداری یا کاهش مصرف داخلی به صفر برسند در غیر اینصورت ایرانیها مجبور خواهند شد که از اوایل ماه مارس اقدام به سهمیهبندی بنزین یا مصرف نفت شوند که هر دوی این سناریوها بعید به نظر میرسد. او در گزارشی که برای آکادمی ملی علوم نوشته گفته که به طور مجازی همه افزایش درآمدها به پروژههای داخلی و صنایع زیان آور اختصاص یافته است. حتی کاظم وزیریهامانه وزیر نفت ایران سپتامبر گذشته اعلام کرد که تولید
نفت ایران در صورتی که سرمایهگذاری بزرگی در آن به عمل نیاید میتواند سالانه ۱۳درصد کاهش داشته باشد. نتیجه عدم سرمایهگذاری در ایران پائین آمدن میزان صادرات نفت ایران است. تهران به علت خسارات عظیمی که در جنگ ایران و عراق به صنایع نفتی آن وارد آمده و همچنین خودداری دولتها از سرمایهگذاری در منابع نفتی فرسوده آن نتوانسته میزان سهمیه تولید نفت خود که اوپک برای آن مقرر کرده را عملی کند.
جایگاه اقتصادی ایران چگونه است؟
با وجود قیمت جهانی بالای نفت، اقتصاد ایران همچنان ضعیف مانده است. اقتصاد ایران از تورم بالا و میزان بیکاری بالای دو رقمی رنج میبرد. بانک جهانی چنین محاسبه کرده که با توجه به افزایش میزان نیروی کار و افزایش میزان جمعیت ایران، اقتصاد ایران نیاز به تولید سالانه هفتصدهزار شغل جدید برای جذب داوطلبان جدید به نیروی کار دارد. قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که دسامبر سال گذشته میلادی به ایران تحمیل شد صادرات اقلامی به ایران که میتواند در تولید آنچه که تسلیحات هستهای نامیده میشود کاربرد داشته باشد را قدغن میکند. واشنگتن تلاش میکند تا مانع از همکاری بانکهای خارجی که با موسسات اقتصادی ایران همکاری میکنند شود. اما «اکبر تربت» از دانشگاه دولتی کالیفرنیا میگوید که ایران در مقایسه با همسایگان خود در خاورمیانه اقتصاد بهتری دارد و با رشد اقتصادی سالانه ۵ الی ۶درصد و افزایش میزان صادرات در مقایسه با میزان واردات از اوضاع خوبی برخوردار است. او میگوید که میزان رسمی بیکاری رسما ۱۰درصد اعلام شده ولی احتمالا نزدیک به ۳۰درصد است که با سایر کشورهای منطقه برابر است.
قیمتهای پائین جهانی نفت چه تاثیراتی بر اقتصاد ایران دارند؟
چنین چیزی کاملا مشخص نیست. مایکل بیلیک، مدیر گروه ریسک سیاسی در گروه انرژی PIRA در این خصوص به روزنامه وال استریت ژورنال گفت که نفت ۵۰دلاری ایران را در معرض خطر بزرگی قرار نمیدهد. کارشناسان هشدار میدهند که سقوط قیمت نفت میتواند تاثیرات بسیار بدی بر روی اقتصاد ایران داشته باشد و احتمالا منجر به میزان برداشت بیشتر از ذخایر ارزی خود یا جستوجوی وام از کشورهای مثل چین و روسیه گردد. احمدینژاد به شدت بر روی قیمت بالای انرژی جهانی تکیه کرده تا بتواند به برنامههای بزرگ اجتماعی خود عمل کند. بودجه اخیر او که میزان مخارج دولت را به میزان ۲۰درصد افزایش میدهد شامل بیش از ۳۰۰ برنامه اجتماعی است. بر اساس آمارهای ارائه شده توسط شرکت پیشگوئی بازار، تهران سالانه بین ۲۰میلیارد دلار الی ۳۰میلیارد یا ۱۵درصد تولید ناخالص داخلی را خرج سوخت گرمایشی و یارانههای انرژی میکند. تابستان گذشته اساتید دانشگاهی ایران نامه سرگشادهای به احمدینژاد فرستادند و از سیاستهای ناکارآمد وی در خصوص یارانهها انتقاد کردند.
دولت ایران چه اقداماتی برای رفع نگرانیهای خود در خصوص انرژی انجام داده است؟
تهران برای مقابله با بحران انرژی چندین گام برداشته است که در میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی:
محمود احمدینژاد اخیرا چنین موضعی را در پاسخ به تصمیم عربستانسعودی برای کاهش قیمت نفت به حدود ۵۰دلار در هر بشکه اعلام کرد. از نظر ظاهری اعراب چنین تصمیمی را برای تقویت اقتصاد جهانی اتخاذ کردند که بشدت به نفت وابسته است ولی ایرانیها به این موضوع مشکوک هستند که هدف از اینکار ضربه زدن به اقتصاد آنها بوده است. احمدینژاد در سخنرانی اخیر خود در این خصوص گفت: ما چنین فرض میکنیم که دشمنان ما میخواهند با کاهش قیمت نفت به ما ضربه بزنند. با وجود قیمت فعلی ۵۰دلاری نفت، قیمت نفت در بودجه دولت در سال ۱۳۸۶ در حدود ۳۰دلار در نظر گرفته شده تا در صورت بروز حوادث غیر مترقبه که ممکن است سبب کاهش قیمت نفت شود مشکلی در بودجه دولت پیش نیاید. احمدینژاد در این سخنرانی همچنین خواستار توسعه خودروهای بهینهسوز و گسترش سیستم حملونقل عمومی به منظور جلوگیری از وابستگی ایران به درآمدهای نفتی شد.
کاهش مصرف داخلی:
با آغاز سال جدید شمسی که از ماه مارس آغاز میشود ممکن است که ایرانیها مجبور به سهمیهبندی مصرف بنزین شوند. گزارشها نشان میدهد که چنین برنامهای در حال حاضر در دست اقدام است. تلاشهایی که در تابستان گذشته برای سهمیهبندی بنزین صورت گرفت از ترس واکنش شدید عمومی و مخالفت محافظهکاران در مجلس به بعد موکول شد. هنوز مشخص نیست سهیمهبندی بنزین چقدر شدید خواهد بود. هدف از سهمیهبندی و تهیه کارتهای هوشمند پایدار نگاه داشتن قیمتهای داخلی همزمان با کاهش مصرف بنزین است که با افزایش جمعیت و اختصاص یارانه به آن افزایش یافته است.
ارسال نظر