گفتوگو با معاون امور استانهای سازمان تامین اجتماعی
تامین اجتماعی پوست میاندازد
رضا طهماسبی- عزیز بیگی به گفته کارکنان سازمان تامین اجتماعی نفر دوم این سازمان است. او در حال حاضر مشاور اجرایی مدیر عامل و معاون امور استانهای سازمان تامین اجتماعی است. او در این گفتوگو از تحولات آتی بزرگترین بیمهگزار کشور سخن گفته است.او میگوید: همه اتفاقاتی که در طول یک سال گذشته در مجموعه سازمان رخ داد، مهم و قابل توجه بود.چه در حوزه فشارهای خارج از سازمان و چه در حوزه شکلگیری مناسبات جدید در تسهیل امور بیمهشدگان و مستمریبگیران. فکر میکنم اولین سوال این باشد که وضعیت موجود در تامین اجتماعی را تشریح کنید چون مدتی است که مطبوعات از این سازمان بیخبر هستند.
با وجود همه اتفاقاتی که در طول چند ماه گذشته در مجموعه سازمان تامین اجتماعی و وزارت رفاه رخ داده است، وضعیت سازمان این روزها، با ثبات است. به طور حتم در جریان آن چه بر سازمان تامین اجتماعی در طول یک سال گذشت، هستید و میدانید که مدیریت سازمان و مجموعه مدیران سازمان یک دوره بحرانی را پشت سرگذاشتند.
همه اتفاقاتی که در طول یک سال گذشته در مجموعه سازمان رخ داد، مهم و قابل توجه بود.چه در حوزه فشارهای خارج از سازمان و چه در حوزه شکلگیری مناسبات جدید در تسهیل امور بیمهشدگان و مستمریبگیران.
درمورد گذشته احتمالا بحث به جایی خواهد رسید که در مورد آن توضیح بیشتری خواهم داد. اما درمورد برنامههایی که قرار است پیگیری کنیم، باید بگویم، در وهله نخست به دلیل اتفاقات مثبتی که در طول چند هفته گذشته رخ داده است، مثل رای بالایی که وزیر جدید رفاه و تامین اجتماعی از مجلس گرفت و در عین حال منتفی شدن ادغام سازمان تامین اجتماعی در دیگر وزارتخانهها، موجب شده است که خدماترسانی به بیمهشدگان و مخاطبان سازمان به راحتی انجام بگیرد و اصلاحاتی که در سازمان تامین اجتماعی با رویکرد روانسازی و تسهیل کار مردم دنبال میشد شتاب بیشتری بگیرد.
درحال حاضر شاهد به سرانجام رسیدن پروژه صد واحد شعبات خدمات ویژه بانک رفاه هستیم که یکی از آرزوهای دیرینه سازمان تامین اجتماعی بوده است. یعنی تکریم مخاطبان و مراجعان ما به عنوان مستمریبگیر به شعبات بانک رفاه که با یک وضعیت ناراحتکنندهای دنبال میشد امروز با شرایط بهتری پیش میرود و حالت مناسبتر و شایستهتری به خود میگیرد.
ازنظر اقتصادی چطور؟
از جهت اقتصادی اگر بخواهیم سازمان تامین اجتماعی را در یک جمله تشریح کنم باید بگویم که سازمان تامین اجتماعی شرایط گذشته را ندارد به جهت اینکه سازمان به تبع سایر مراکز اقتصادی تحتتاثیر نوسانات بازار و مدیریت کلان کشور است. بازار سهام و سرمایه سازمان تامین اجتماعی که بالغ بر ۱۷درصد سهام بورس را در اختیار دارد طبیعتا بار نوسانات بیشتر به این سازمان سوق داده میشود هم به جهت منافع امنیتی و هم از جهت منافع اقتصادی اما با همه این نوسانات و ناامنیها در بخش اقتصادی و همه آنهایی که دستی در بخش سرمایهگذاری دارند تامین اجتماعی توانست شرایط مطلوبی برای خود طراحی کند و پیشبینی میکنیم که امسال بالغ بر ۷۵ یا ۸۰درصد بودجه پیشبینی شده بخش اقتصادی ما محقق شود. در حالی که انتظار ما از اقتصاد و سرمایهگذاری بالاتر از این بوده است اما نوسانهای موجود در اقتصاد کشور را اگر لحاظ کنیم، تحقق ۷۵-۸۰درصد بودجه پیشبینی شده از این بخش قابل تقدیر است.
یعنی فکر میکنید که برنامههای سازمان و ترازنامههای منابع و مصارف که برای خود ترسیم کردید، به میزان ۸۰درصد تحقق پیدا کند، با توجه به اینکه در دو سه سال اخیر شستا زیان دیده است؟
شستا با همان صلابت و امنیت خاطر گذشته به کار خود ادامه میدهد. ما در سازمان تامین اجتماعی عرق سازمانی داریم و این برکت مدیریت سازمان تامین اجتماعی است. به خاطر همین اگر مدیریت شستا یا هر مدیریت دیگری حاکم بر مجموعه اقتصادی یا اجرایی سازمان تامین اجتماعی شود بدنه مدیریتی و سطوح میانی مدیران کار خود را کرده و هیچ دغدغهای از این جهت به خود راه نمیدهند که اگر مدیری جابهجا شود در نتیجه عملکردشان تاثیر بگذارد و همین علت و علل دیگر باعث شد که ما اذعان بکنیم که به ۸۰درصد از برنامهها میرسیم. ما در بخش بیمه درآمدی که پیشبینی کرده بودیم برای مدت مشابه سال گذشته در اکثر استانها کسری اصول مطالبات داشتیم.
در سال گذشته؟
بله، سال گذشته در مدت مشابه آن و در خیلی از استانها بالغ بر ۸-۷درصد کاهش منابع وجود داشت اما امسال با تلاش مدیران اجرایی در استانها و روشنگری که مردم نسبت به عملکرد سازمان تامین اجتماعی پیدا کردهاند و روانسازی که جزو شعارها و عملکرد اصلی مدیران سازمان بوده باعث شده مردم با رغبت و طیب خاطر مطالبات سازمان را پاسخ دهند و بعضی از استانها، بالغ بر ۹۳درصد افزایش داشتیم نسبت به مدت مشابه گذشته در وصول مطالبات.
چه اتفاقی رخ داد؟
عرض کردم در ستاد مرکز و مراکز استانها برای وصول مطالبات کمیتهای تشکیل دادیم تا مردم را به سمت دستگاه قضایی و احیانا شکایتهای بیمورد سوق ندهیم. کارفرمایان و بیمهشدههایی که به نوعی بدهکار سازمان تامین اجتماعی شده بودند با تعامل مثبت و نگرشی که در جهت حل و فصل مشکلات مردم در سازمان به وجودآمده، باعث شده بود که افراد به راحتی و بدون دغدغه و نگرانی مسائل و مشکلات کارگاههای خود را در میان بگذارند و سازمان هم با یک نگاه بسیار منطقی توانست بخشی از این مشکلات را برای کارفرمایان و بدهکاران حل بکند و هم باعث شد که مطالبات سازمان به موقع و به صورت منطقی محقق شود و هم رضایت بدهکاران به سازمان تامین اجتماعی را به همراه آورد.
آمارها نشان می دهد با تکیه بر چنین سیاستهایی، درآمد پیشبینی شده در نیمی از شعب سازمان در کل کشور،محقق شده و در عین حال رشد درآمدهای این سازمان در این شعب، به طور متوسط ۵درصد رشد داشته است.
رقم اینها را هم میتوانید بگویید؟
رقم را هم میتوانیم بگوییم ولی من در حال حاضر جدول را در اختیار ندارم. ما با نگاه شفافسازی به مردم علاقهمندیم اعلام کنیم که چه وضعیتی داریم با همه این احوال باید عرض کنم که تامین اجتماعی باید دارای شرایط بهتری باشد یعنی جایگاه درخشندهتری در عرصه اجتماعی و اقتصادی به خود اختصاص دهد چرا که تعهدات بلندمدت بسیار چشمگیری را دارد. اگر به این تعهدات بلندمدت توجه مقطعی و نگاه موردی داشته باشد طبیعتا برای مدیران آینده این سازمان مخاطرات جدی را باید پیشبینی کنیم. ما هم از این جهت که خود را مدیران آینده و آنها را هم از خودمان میدانیم دلمان نمیخواهد سازمان این وضعیت را دنبال کند.
برای رفع این نگرانی چه برنامههایی دارید؟
در شرایط حاضر به دنبال شناسایی بخشهای درآمدی جدید هستیم. به دنبال تغییر روشهای سرمایهگذاری هستیم که ریسکپذیری را کاهش داده و قدرت نقد شوندگی را بالا ببرد و بتوانیم پیشبینی بانک جهانی را که سال ۸۸ ۱۳را نقطه سر به سر تامین اجتماعی پیشبینی کرده بود، به تاخیر اندازیم.
هر چند بانک جهانی، این امر را برای سال۸۸ پیشبینی کرده بود اما خوشبختانه، امسال بدون نقد کردن منابع اقتصادی در نقطه سربهسر هستیم و این نقطهای است که ما نمیتوانیم خیلی به آن اتکا کنیم و قطعا مدیران سازمان را وا میدارد به دنبال وصول مطالبات خود به شکل جدی و سرمایهگذاری در بخشهای زودبازده و نقدشوندگی بالا پیش ببرد که امیدواریم سال ۸۵ که سال آغاز این برنامهریزی بود، با همین پیشبینی به پایان برسد. به جز برنامههایی که برای افزایش درآمد داریم، در بخش کاهش مصارف با توجه به وضعیت نگرانکننده منابع بهدنبال عدم توسعه و گسترش اهداف مستقیم هستیم. با توجه به اینکه درمان در کشور هزینه مضاعفی را بر پیکره سازمان تامیناجتماعی دارد و سازمان از سرانه درمانی که به عنوان نقطه قوت درمان از دولت دریافت میکند، شامل آن نشده و چیزی را دریافت نمیکند. ما به عنوان یک سازمان بیمهگر بزرگ به دنبال خرید درمان هستیم.اگر این امر محقق شود ساختار تشکیلاتی بیمارستانها و مدیریتهای درمان در استانها و مراکز درمانی به شکل هیاتمدیره اداره شود که مدیران را با هزینههای سازمان مورد خدمت آشنا کنیم. این امر سبب میشود که اولا تصمیمگیری در تامیناجتماعی در همه نقاط کشور نیازمند دستور ریز و موردی ستاد مرکز نباشد و از طرفی برحسب درآمدی که دارند نسبت به نگهداری و تامین منابع نیروی انسانی و احیانا دخل و خرجی که در بیمارستان یا درمانگاه دارند برای خود پیشبینی کنند و از مدیریت دولتی که امروز حاکم بر مراکز مختلف درمانی و بیمه سازمان تامین اجتماعی است کاهش دهیم .در این راستا اختیارات مدیران را در مراکز استانها و شهرستانها افزایش داده، بیش از گذشته اختیارات را مطالعه میکنیم تا به واحدهای اجرایی اعطا کنیم و نیاز مجموعههای صف را به ستاد بسیار بسیار بیش از گذشته کاهش داده باشیم و اعتقاد داریم که اگر این امر محقق شود ستاد همان نقش نظارتی و سیاستگذاری خود را میگیرد و با استفاده از مجموعه هوشمندی که در تامین اجتماعی وجود دارد بتواند برنامهریزی مناسبی ایفا کند.
خیلی ممنون بابت مقدمهای که فرمودید و اخبار تازهای که امیدوارکننده است. بحث کاهش مصارف و وضعیت منابع مطرح است. میتوانید در مورد وضعیت منابع و چگونگی تامین آن، نسبت سرمایهگذاریها، ورودی که از مشتریان دریافت میشود توضیحی بدهید.
بهصورت مشخص در دو فصل، منابع داریم یک فصل وصول حق بیمهها است که بهطور رایج از بیمهشدهها دریافت میکنیم. در بسیاری از مراکزی که افراد کارگر و بیمه شده وجود دارد مبالغ قابل توجهی را دریافت میکنیم و بخش دیگر هم مطالباتی است که از سنوات گذشته انباشته شده و کارگاههای بزرگ به عنوان بدهی به سازمان تامیناجتماعی با ایجاد شرایط سهم اقدام به پرداخت میکنند. بخش عمدهای که به صورت همیشگی است مراکز اقتصادی و سرمایهگذاری که در بودجه برایشان رقم قائل میشود. ما پیشبینی میکنیم که رقم پیشبینی شده در بودجه امسال از بخش اقتصادی که بالغ بر ۷۰۰میلیارد تومان بوده شاید به ۵۰۰میلیارد تومان برسد و آن بخش باقیمانده به عنوان افزایش سرمایه و احیانا موارد پیشبینی نشده محقق نشود.
یعنی در اختیار سازمان قرار نگرفته است؟
بله، این سه فصل درواقع منابع درآمدی ما را تشکیل میدهند اما ما در ارتباط با تعهدات خود که در بودجه ۶هزار میلیاردی ما در سال ۸۵ است، ۳هزار میلیارد هزینه پیشبینی کرده ایم. از سال گذشته هم با رقم قابل توجهی کسری بودجه، بودجه را بستیم. امسال پیشبینی میکنیم که این کسری بودجه بر هزینههای ما فشار آورد و درآمدها را هم تحت شعاع خود قرار دهد. اما با تدبیری که مدیریت عالی سازمان اندیشیده به نظر میآید که وصول مطالباتمان به شکل جدی دنبال شود و این کسری بودجه به سازمان فشار زیادی وارد نکند.
کسری چقدر است؟
۵۰۰میلیارد تومان.
فقط از طریق دریافت مطالباتت میخواهید تامین کنید؟
فعلا چارهای جز این نداریم
پس تکلیف سرمایهگذاریهایتان چیست؟ امسال چه قدر درآمد شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی اتکا خواهید کرد؟
عرض کردم امسال رقمی را در بودجه مشخص کردیم ولی به دلایل مختلف محقق نمیشود با نوسانات بازار سرمایه و تغییر و تحول مدیرانی که در بخش اقتصادی صورت گرفت و دلایل دیگری که شاید مصلحت نباشد عرض کنم اما همه این موارد دست به دست هم داد تا این رقم را محقق نکند. البته در سنوات گذشته هم این رقم محقق نشده است.
گفتید شناسایی درآمدهای جدید هم در دست بررسی است؟
آن را در بخش سرمایهگذاری داریم. ما در بخشهای اقتصادیمان با هماهنگی بخش مرکزی که به عنوان مراکز اصل ۴۴ شناسایی شده و همچنین آنچه که دولت امسال به عنوان بدهی ما به مرکز واگذاری بخشهای اقتصادی دستور داده ۱۵هزار میلیارد ریال بنا شده که از محل مطالبات ما به ما و مراکز اقتصادی و تولیدی واگذار شود.
یعنی در راستای اصل ۴۴، بابت تسویه بدهی به تامین اجتماعی یک سری شرکت واگذار شود؟
البته این فارغ از اصل ۴۴ است. چون در سالهای گذشته هم این صورت گرفته است و امسال هم این امر صورت میگیرد.
مشخص میکنید که چه واحدهایی را شما در نظر گرفتهاید؟
فعلا به ما چیزی اعلام نشده است.
ظاهرا بانکی هم هست که شما قصد دارید سهام آن را بخرید؟
نه، فقط بانک رفاه است که براساس اصل ۴۴ آن را دنبال میکنیم. چون ۵درصد مالکیت آن در دست دولت است و میخواهیم بنابر رویهای که در گذشته وجود داشته، به احکام دستگاه قضایی که سازمان نسبت به آن ۵درصد صورت گرفته. امسال دولت این را مجددا در اختیار سازمان تامین اجتماعی بگذارد تا ۱۰۰درصد مالکیت بانک رفاه با تامیناجتماعی شود اما آن بخش ۱۵هزار میلیاردریال فصل جدایی است که دولت بخشی را در وزارت امور اقتصاد و دارایی دارد، آنها مسوولیت شناسایی مراکز اقتصادی را دارند و با بخشها و مراکز اقتصادی دیگر هماهنگ هستند. در حال حاضر مشغول مطالعه هستند منتهی عمده مطالعات ما در بخش صنعت نفت است تا مطالباتمان را از آنها دریافت کنیم، چون فکر میکنیم که تنها صنعتی است که از ریسک کمتری برخوردار است و مطالبات ما را به موقع و درست جواب میدهد.
رقم بدهیهای دولت به شما چقدر است؟ همان ۱۵هزار میلیارد ریال است؟
نه، فقط امسال ۱۵هزار میلیارد ریال گذاشته شد. اما در مجموع، ۵هزار میلیارد تومان از دولت طلب داریم.
رقم بسیار زیادی است. الان انباشت بدهی دولت به شما مشخص است؟
بله، ۵هزار میلیارد تومان طلب از دولت داریم.
۱۵۰۰میلیارد تومان قرار است امسال محقق شود؟
بله، قرار است که امسال محقق شود.
گفتید برای سرمایهگذاریهای جدید، اصرار شما بیشتر روی صنعت نفت است. میخواهید بیشتر توضیح دهید.
بله، نگاه ما بیشتر به صنعت نفت است.
آیا استراتژی مشخصی را در نظر گرفتید.
به بعضی از پالایشگاههای موجود در کشور پیشنهاداتی را دادیم.
اسامی آنها محرمانه است؟
چون در حال بررسی هستند نمیتوان اسم برد چون ممکن است اسم ببریم و بعد به تفاهم نرسیم. ما از پالایشگاهها خواستیم که از دولت و از این مجموعهای که این کار را کارشناسی میکند. اگر پالایشگاهها نشد عمدتا به سمت مراکز نفتی و پتروشیمی در حال رایزنی میرویم. به خاطر اینکه مراکز اقتصادی دیگری که به ما در سنوات گذشته دادهاند حدودا شرایط نامناسبی داشتند و مشکلات تامین اجتماعی را نه تنها حل نکردند، بلکه هزینههای مضاعفی را بر گردن تامین اجتماعی گذاشتند.
سال گذشته بحث افزایش دستمزدها، سازمان را در چالشهای بسیاری قرار داد که آثار و عواقب آن را در کشور دیدیم اول بگویید عواقب اجرای آن مصوبه چه بود؟ و به کجا رسید؟ آیا اتفاق خاصی در منابع و مصارف شما افتاد؟
اتفاقی که افتاد، اشتباه بود که در بخشهای غیربیمهای شکل گرفت. بعضیها، سازمانهای بیمهگر را با سازمانهای امدادی و حمایتی مخلوط میکنند. دولت به عنوان متولی امر حکومت طبیعتا در موارد مختلفی به دنبال کمک و پشتیبانی از مردم است. اما این سیاست فارغ از سیاست یک سازمان بیمهگر است. سازمان بیمهگر بر اساس میزان دریافتی از بیمهشده اگر بتواند بر اساس ماده ۹۶ که تورم را ملاک قرار داده در افزایش حقوق بیمهشدهها و همسالانه مبلغی را بر اساس حداقل دستمزد قانون کار به آن اضافه میکند مجبور است حقوق بازنشستهها و مستمریبگیرها را افزایش دهد. وقتی یک دفعه دولت یا مجلس رقمی را مشخص میکند که حقوق بیمهشدهها به آن مقطع برسد لذا آنکه در منابع تامین اجتماعی یا هر سازمان بیمهگری این رقم پیشبینی نشده رقم قابل توجهی است یعنی سازمان تامین اجتماعی ۷۰۰میلیارد تومان در سال ۸۵ نیاز داشت تا حقوق بازنشستهها را به ۲۰۰هزار تومان برساند. ما جدولی را آماده کردیم و در سه نوبت به دولت ارائه کردیم. به وزارت رفاه، اعلام کردیم که ما اگر بخواهیم روند پرداخت را بر اساس دریافتیهای حق بیمه لحاظ کنیم جمیع بازنشستهها و مستمریبگیرهای تامیناجتماعی را شاید در بر نگیرد اما عدالت را اجرا میکنیم. تا به امروز دولت نسبت به این امر جواب مشخصی را نداده اما ما اعتقاد داریم حتی اگر دولت این رقم را به بیمهشدههای ما کمک بکند ما جزو حقوق ثابت مستمریبگیر نیاوریم یعنی حقوق ثابت مستمریبگیرها اگر ۱۵۰هزارتومان است ۵۰هزارتومان هم دولت کمک کند در فیش جداگانهای داده و بگوییم این کمک دولت به شما است. چراکه اگر این کار را ادامه دهیم پیشبینی ما در سنوات آینده دچار مشکل میشود. بودجه و دریافتی ما دچار مشکل میشود. ما میزانی که از یک بیمهشده در سنوات مختلف دریافت کردیم با این مقداری که میخواهیم بر اساس سیاست دولت پرداخت کنیم نه وظیفه سازمان بیمهگر است و نه در توانایی سازمان تامین اجتماعی است. جدیدا وزیر محترم رفاه آقای مصری اعلام کردند که بخشی را میخواهند با کمک دولت این ۲۰۰هزار تومان را پرداخت کنند. ما به ایشان هم بحثهای کارشناسیمان را ارائه کردیم. درخواستمان را هم گفتیم، کمکهایی را هم که در سازمان تامین اجتماعی میتوان به این امر صورت دهد، اعلام کردیم، امیدواریم با همکاری سازمان مدیریت و برنامهریزی، وزارت رفاه و عنایت و مساعدت دولت روند کمک مستمریبگیرها، یک روند منطقی و مطابق با تعرفههای سازمان بیمهگر صورت بگیرد که یک دفعه شوک جدی بر منابع سازمان تامین اجتماعی و هر سازمان بیمهگر وارد نکند.
پیشنهاد مشخص شما چه بوده است؟
پیشنهاد مشخص ما سطحبندی افراد حقوقبگیر بود.
به چه شکلی؟
به شیوهای که ما در گذشته از یک بیمهشده حداقل حقوق را دریافت کردیم. به این دلیل که مبنا دو سال آخر است از تعدادی حداکثر حق بیمه را دریافت کردیم. اگر به همه اینها به طور یکسان رقمی را افزایش دهیم عدالت برقرار نمیشود، مساوات صورت میگیرد و مساوات هم که موردنظر ما و دولت نیست. کسی که ۶۰۰هزار تومان حقوق میگیرد اگر رقم مشخصی به آن اضافه کنیم، ۵۰هزار تومان، میشود ۶۵۰هزار تومان و کسی که ۱۵۰هزار تومان دریافت میکند میشود ۲۰۰هزار تومان. یعنی همچنان این فاصله موجود است و ادامه خواهد داشت، اما ما این فاصله را به عنوان مساعدت موردی و مقطعی قلمداد میکنیم و به هر کس هم که میدهیم در همان مقطعی بدهیم که مساعدت و کمک دولت را در بر دارد. اما دولت از این قضیه رویکردی را داشت که در واقع از ماهیت مصوبهاش میتوان این گونه برداشت کرد که قصد دارد، رقم زیر ۲۰۰هزار تومان را کسی به عنوان حقوق دریافت نکند یعنی همه افرادی که زیر ۲۰۰هزار تومان حقوق دریافت میکنند برسد به کف ۲۰۰هزار تومان. اما پیشنهاد ما این بود که اگر این امر صورت بگیرد افرادی که در تامین اجتماعی زیر ۲۰۰هزار تومان حقوق میگیرند افراد مشخصی هستند و ما میتوانیم با کمک دولت این افراد را سطحبندی بکنیم و پرداخت کنیم. جمعیت شاید بالای ۵۰درصد مستمریبگیرهای تامین اجتماعی بود و میتوانستیم اما وقتی بگویند که مستمریبگیرها بالای ۲۰۰هزار تومان حقوق بگیرند همه افرادی که مستمری دریافت میکنند فکر میکنند که این افزایش به آنها هم تعلق میگیرد و در یک مطالبات نانوشته و ناخوانده به وجود میآید. اگر این سطحبندی به صورت جدولی در جامعه به وجود میآمد و روشنگری میشد افرادی که در تامین اجتماعی زیر ۲۰۰هزار تومان حقوق میگرفتند میتوانستند همین امسال از بعضی مزایا بهرهمند شوند، در سطح و توان تامین اجتماعی.
فکر میکنید دولت چه برخوردی با پیشنهاد شما بکند؟
نظر دولت مساعد است ولی قبلا مشکلاتی وجود داشت که اعتقاد داشتند از منابع تامین اجتماعی این رقم پرداخت شود، فارغ از اینکه امسال چقدر بر بودجه ما فشار وارد میشود ما از سالهای آینده نگران بودیم که همین رقم یک رقم ثابت شود و ما این رقم را برای بازنشستگان برای سنوات بعد هم باید تعیین کنیم و رقم قابلتوجهی میشد که در دریافتیهای سالیان گذشته بیمه شده، این لحاظ نشده بوده و یک چیز اضافه بر سازمانی بود که بر عهده سایر افرادی که امروز قصد بیمه کردن دارند و بیمه پرداخت میکردند وارد میکرد و این انصاف نبود.
راجع به برنامههایی که میخواستید با آنها تمرکززدایی شود و افزایش اختیار مدیران استانها صحبتی کنید چون الان به نظر میرسد که هر کاری را در گذشته انجام میدادند با مرکز هماهنگ میکردند، حتی صدور دفترچه و مسائل جزیی و ریز دیگر به نظر میرسد سازمان در حال پوستاندازی است. راجع به این اصلاحات و برنامهها توضیحی دهید.
قبل از این، چون شما به رقم علاقه دارید، رقمی را از شهرداریهای کشور که طلب داریم خدمتتان عرض کنم. چون فکر میکنم شهرداریها دلشان نمیخواهد. البته مشکلاتی داشتند و توافقهایی هم با هم داشتیم که تا اسفند سال ۷۷ با ما تسویهکنند. بخشی از طلب را داده و بخشی ماند که بعد از آن سال هم انباشته شد و امروز بالغبر ۱۵۴۱میلیارد ما از شهرداریها طلب داریم.
با وزارت کشور مذاکرهای نکردهاید؟
مذاکره داشتیم و جدیدا نامهای به وزارت کشور نوشتیم. اما آنها وضعیت شهرداریها را اسفبار تلقی کردند و گفتند نیازمند کمک دولت هستیم. اما این برای سازمان تامین اجتماعی دلیل خوبی نیست چون کارگرهای شهرداری از ما خدمات دریافت میکنند و بازنشسته شهرداری مستمری خود را از ما دریافت میکند و ما نمیتوانیم به هیچ بهانهای آن را قطع کنیم. دفترچه درمانی افراد را هم نمیتوانیم تمدید و تجدید نکنیم، چون از ما که بیمه شده دریافت کردند و بیمهشده ما است. اما انتظار داریم مسوولان وزارت کشور و شهرداری این وضعیت را به ترتیبی پیش ببرند که حداقل در سال مقداری مانند دولت در بودجه خود بگنجانند که مطالبات سازمان تامیناجتماعی را پرداخت بکنند.
تا چه اندازه با توجه به پاسخهای وزارت کشور به برگشت مطالبات خود امیدوارید؟ و اگر نخواهند و یا نشود شما چه کار میکنید؟
ما ابزار وصول مطالبات را داریم ولی براساس تعاملی که با ارگانها و نهادهای دولتی ایجاد کردیم، امروز برای وصول همین رقم مشکل جدی احساس نمیکنیم. طبیعتا با درک شرایط متقابل بعضی از مشکلات را حل میکنیم. آقایهاشمی، معاون عمرانی وزیر کشور این وعده را دادند که امسال به شهرداریهای سراسر کشور ابلاغ کنند که برخی از این بدهکاریهایشان را پرداخت کنند و از سال دیگر هم در بودجه خود بگنجانند که بخش اعظم این مبلغ پرداخت شود. شما میتوانید این رقم را که جمع آخر آن ملاک است ملاحظه بفرمایید که رقم قابلتوجهی است، اگر همین رقمها در عرصه سرمایهگذاری بیاید برای تامیناجتماعی وضعیت مناسبی را ایجاد میکند.
الان، با توجه به ارزش بورس، رقم بسیار زیادی است.
اگر ۱۷درصدمان را ملاک قرار دهیم بسیاربسیار شرایط خوبی خواهیم داشت.
راجع به پوستاندازی سازمان میگفتید، خصوصا از زمانی که آقای مددی آمدهاند، شما از چه وقتی در اینجا هستید؟
از اولین روز حضور آقای مددی.
قبل آن کجا بودید؟
با آقای مددی وزارت رفاه بودم.
برنامههای آقای مددی برای پوستاندازی سازمان و اصلاح ساختار چه بود؟ مدیریتی که در چند سال گذشته در «شستا» تامیناجتماعی شده به نظرم خیلی نامناسب بوده است و در زمینه سرمایهگذاری بسیار عملکرد بدی داشتند. حال با توجه به اینکه آقای مددی برنامههای زیادی داشتند فکر میکنید اصلاحاتی که ایشان انجام میدهند در چه مرحلهای است؟ وضعیت برنامههای آینده را تشریح کنید.
عمده نگاه ما که تمامی روانسازیهای حول و حوش را جای میدهد ارزش دادن به مردم است. یعنی فارغ از شعارهایی که در همه عرصهها و سطوح مدیریتی داده میشود، ما چون سازمانی هستیم که اگر مشتریمداری کنیم افزایش ورودیها را به دنبال خواهد داشت. در واقع درآمدهای جدیدی را به وجود میآورد و در واقع در عرصه تعمیم و گسترش بیمه کشور به عنوان یکی از وظایف نظام جامع رفاه کمک خواهد کرد. ما وظیفه داریم در ابتدا مردم را شریک خود بپنداریم به عنوان یک بنگاهاقتصادی. وقتی مردم را شریک خود بدانیم اعتقاد داریم خدماتی که به مردم ارائه میدهیم باید در کمترین زمان ممکن صورت بگیرد. ابتدای ورود به تامیناجتماعی بعضی چالشهایی که نیروها و مدیران موجود در تامیناجتماعی به آن اذعان داشته و اعتقاد داشتند همین مدت کماعتبار دفترچههای درمانی، نسخ پزشکی و هزینههایی که به نوعی در تعهدات کوتاهمدت پرداخت میشود مورد توجه قرار گرفت و آقای مهندس مددی بهعنوان مدیر ارشد سازمان و مجموعه مدیران با همدلی کمک کردند که این دو اتفاق در تامیناجتماعی که از سالهای گذشته بود، بیفتد و بخش اعظم مردم از این کار اظهار رضایت کردند.
در همین راستا، ما احساس کردیم مراکز اجرایی که به عنوان شعب تعریف میشوند از تراکم و ازدحام جمعیت بالایی برخوردارند، شعب سیاری را تعریف کردیم. شعب زیاد تامیناجتماعی که به شعب سیار دونفره معروف هستند ممکن است بالغ بر این دو نفر به صورت دائم محل را برای ارائه خدمات خود انتخاب کنند و غالبا هم به شکل سیار در بین مراکز کارگاهی و تجمع کارگری در گردشند که خدمات به بیمهشدهها را که عمده آن تمدید و تجدید دفترچه، اخذ لیست و وصول مطالبات و بررسی مشکلات بیمهشدهها است، در محل کارشان ارائه دهند.
این خدمات قبلا وجود نداشت؟
نه، و فکر میکنم این ماموریت بسیار خوب و شایستهای بوده که همکاران ما در معاونت استانها مسبب و متولی این کارها بودند و ادارات کل و اجرایی ما در سراسر کشور نسبت به این استقبال خوبی نشان دادند و امروزه بالغبر ۵۷شعبه سیار در سراسر کشور مجوز صادر کردیم که بالغبر ۱۲شعبه آن افتتاح شده است و بقیه تا پایان سال ۸۵ راهاندازی و افتتاح خواهد شد. بخشی از وظایفی که در بعضی شعب به صورت متمرکز عمل میشد به کارگزاریهای رسمی تامیناجتماعی واگذار کردیم، اینها هم عناصری بود که هم نگاهمان به نیروهای باتجربه و علاقهمند بازنشسته تامیناجتماعی بود که در بیرون مراکز اشتغالی را برای خود داشته باشد و امکان ارائه خدمات که مستمر باشد، مجوز کارگزاریهایی را دادیم که اینها با انتخاب محلی در هر شعبهای بتوانند به کارگاهها و فعالیت شعبه کمک کنند. هر دو وظیفه در راستای روانسازی کار مردم بود و در راستای این که ما باید سراغ مردم برویم، ما باید خدمات را در منازل مردم تحویل دهیم یا در محل کارشان. در ادامه برنامههای متعددی داریم که از جمله آنها را در ابتدای عرایض خود گفتم، شعب ویژه بانک رفاه است و مهمتر از آن اعتقاد داریم که مشتریان ما که صاحبان سهام ما هستند و صاحبان سرمایه ما هستند از روند روبهرشد یا رو به تنزل وضعیتاقتصادی باید باخبر شوند، رویکرد ما شفافسازی و اطلاعرسانی سالانه به مخاطبان و بیمهشدههای ما از روند وضعیت درآمدی و هزینهای ما است و امیدواریم که امسال به عنوان یک قدم مثبت و شاخص در مدت مشابه گذشته صورت بگیرد و در پایان سال این گزارش را به مردم ارائه دهیم و مردم در جریان جزئی و ریزروند هزینهها و درآمدهای ما باشند.
راجع به موضوع تمرکززدایی و افزایش اختیار مدیران استانها توضیح دهید؟
ما در گذشته برای هر کارمندی که مدیر استخدام میکرد باید تلفن زده یا نامه به ستاد مرکز نوشته و برای این کار اجازه میگرفت و فراتر از این اگر یک فرد از شعبهای به شعبه دیگر جابهجا میشد، باید از ستاد مرکز اجازه داده میشد. بعضی از انتصابات روسای شعب در سراسر کشور که برخی توسط خودمان ایجاد محدودیت شده بود، حتما باید با هماهنگی و اجازه ستاد مرکزی صورت بگیرد. ما از اوایل سال ۸۵ انتخاب روسای شعب تیپ ۴ و ۵ و روسای درمانگاههای عمومی را به مدیران کل واگذار کردیم. امسال هم بنا داریم که چون دستورالعمل آن آماده شده، شورایعالی هم مصوبه کرده است، مراکز بیمارستانی و درمانگاهی را به صورت هیاتمدیره اداره کنیم که در راستای واگذاری اختیارات به مراکز درمانی است و هم تنظیم و تبیین هزینههای درآمدی است و هم اینکه افراد و مراکز درمانی اقصا نقاط کشور را از وابستگی به ستاد مرکز برهانیم و بتوانند با اختیارات کامل و براساس موقعیت منطقهای خود تصمیم بگیرند. در این راستا، ساختار را هم مورد مطالعه قرار دادیم و کمیتههایی را تشکیل دادیم که این کمیتهها وظیفه دارند بخشنامههای موجود را مطالعه کنند و از بخشنامههایی که موجب تداخل وظایف که در سنوات مختلف به وجود آمده و روی هم انباشته شده شناسایی و برطرف کنند و در این راستا اختیاراتی را که مربوط به واحدهای اجرایی است، در ستاد مرکزی متمرکز شود.
ارسال نظر