مهدی نصرتی

روز والنتاین که به عید عاشقان نیز معروف است، در سال‌های اخیر گسترش قابل توجهی در میان جوانان پیدا کرده است و فروش محصولات و هدایای مرتبط با این روز شاهدی بر این مدعا است. هرچند دسترسی به اینترنت و شبکه‌های ماهواره‌ای، عامل اصلی شناخته شدن این روز در میان جوانان است ، اما دلیلی اصلی رواج آن، خلا فرهنگی و عدم وجود مراسم ملی و مذهبی مشابه برای جایگزینی آن است و انتظار می‌رود که هر سال نیز گسترش یابد.

صرف‌نظر از تاریخچه این روز که مربوط به مسیحیت است، نفس وجود آن امری ناپسند به نظر نمی‌آید و مطابق با فطرت بشری برای ابراز عشق و محبت است. در این میان تمایل به غرب و تبلیغات جهانی را نباید عامل اصلی استقبال از این روز در کشور، قلمداد کرد. مثال بارز در این مورد، کریسمس است که با وجود گستردگی در سطح دنیا، در کشورمان به جز از سوی هموطنان مسیحی، اقبال چندانی به آن صورت نمی‌گیرد زیرا در فرهنگ خود عید نوروز را داریم که بسیار غنی‌تر و دلپذیرتر است. از موارد مهم دیگر می‌توان به روز مادر و روز پدر اشاره کرد که به خوبی در فرهنگ عمومی جای خود را باز کرده‌اند.

نادیده گرفتن و سعی در انکار موضوع و یا مبارزه مستقیم و رودررو مشکلی را حل نمی‌کند و تنها ممکن است این تفکر را ریشه‌دار کند که امور خوب، امور ممنوع هستند! درباره اقبال بخشی از جوانان از این روز، هر یک از مسوولان فرهنگی، انتظامی و رسانه‌ها ارزیابی خاص خود را دارند ولی طبق معمول دقیق‌ترین و اثرگذارترین ارزیابی‌ها را افرادی دارند که دارای منافع اقتصادی باشند. کسبه و فروشندگان به خوبی می‌دانند که چه طبقه‌ای، در چه سنی و در کدام منطقه از کدام شهر از این روز استقبال می‌کنند و چه سلایق و چه علایقی دارند و متناسب با آن به عرضه محصولات می‌پردازند و در این میان سرزنشی نباید متوجه آنها باشند.

آنچه که از مسوولان انتظار می‌رود این است که با پذیرش اصل موضوع و تایید ابراز علاقه و عشق میان جوانان دو تدبیر اتخاذ شود: اول تعیین یکی از مناسبت‌های ملی یا مذهبی به عنوان جایگزین که البته انتخاب روز مناسب با ید با تدبر و مشورت صورت گیرد تا باعث لوث شدن موضوع نشود.

دوم رواج دادن و تبلیغ هدایا و محصولات فرهنگی و داخلی مانند کارت پستال‌هایی از اشعار سعدی و حافظ و از این قبیل. در اینجا نیز ایجاد ممنوعیت و محدودیت در فروش هدایای خارجی، مثمر ثمر نخواهد بود و تنها باعث جذابیت بیشتر می‌شود.همانند هر موضوع فرهنگی و اقتصادی دیگر می‌توان فعال عمل کرد و برای آنچه مطابق با نیاز و فطرت انسان است، کالاهای جایگزین ارائه نمود و یا منفعل بود و به شعار و ایجاد ممنوعیت سرگرم بود. اما باید دانست بازار اقتصاد و فرهنگ جهانی برای پاسخگویی به این نیاز بیکار نخواهد نشست. برای حسن ختام این جمله گهربار را یادآور می‌شویم که «نوجوانان و جوانانتان را دریابید قبل از آنکه دیگران بر شما سبقت گیرند».