راهی برای کنترل نقدینگی بیابید

عکس: Khamenei.ir

آنچه در پی می‌آید، متن کامل بیانات مقام معظم رهبری در دیدار روز پنج‌شنبه اعضای هیات دولت با ایشان (به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب) است. ***

بسم‌‌الله‌‌الرحمن‌‌الرحیم‌‌

خب، وقت زیادى نمانده؛ من باید مختصر کنم مطالبى را که می‌خواستم عرض کنم. متشکریم از توضیحاتى که دوستان دادید. امیدواریم ان‌‌شاءالله آنچه را که در نظر دارید و همت بر آن گماشتید و در برنامه دارید، با پیگیرى‌‌ها، در خارج تحقق ببخشید؛ ان‌‌شاءالله همین جور هم خواهد شد.

این مناسبت، همراه و آمیخته است با یاد شهیدان عزیزمان، شهید رجایى و شهید باهنر و همچنین شهید عراقى؛ که اینها چهره‌‌هاى درخشانى هستند. زنده نگهداشتن نام این شهدا، در واقع زنده نگهداشتن گفتمان انقلاب و ارزش شهادت است. همچنین این مناسبت فرصتى است براى ما که از خدماتى که در قوه‌ مجریه انجام می‌گیرد، تشکر کنیم؛ چه آنچه که مدیران ارشد دستگاه‌‌ها انجام می‌دهند و چه آنچه که بدنه‌ دستگاه‌‌ها تا ذیل تلاش می‌کنند. خوشبختانه امروز یک تلاش جمعى وجود دارد. این فرصت هفته‌ دولت، فرصت تشکر از اینها را هم به ما می‌دهد. براى خود شما هم در واقع یک فرصتى است؛ نه فقط فرصت ارائه‌ گزارش و کارهایى که انجام گرفته، تا ذهن مردم با حقایق آشنا شود - که این البته لازم است - بلکه علاوه‌ بر این، فرصت ارزیابى درونى خود مسوولان قوه‌ مجریه است؛ قوت‌ها و ضعف‌ها را واقعا بررسى کنند، ارزیابى کنند و بشناسند آنچه را که مایه‌ پیشرفت آنها شده، آنها را تقویت کنند و همچنین آنچه را که مایه‌ عقب‌‌ماندگى‌‌ها و ضعف‌هایى شده که در جامعه و در زندگى مردم هم مشهود است، برطرف کنند. یعنى این فرصت هفته‌ دولت را براى خودتان هم یک فرصتى بدانید؛ بخصوص که امسال، سال آخر این دولت است.

من کاملا یادم هست که در جلسه‌‌اى که در اولین مناسبت هفته‌ دولت با همین دوستانى که اغلبشان حضور دارند، داشتیم، عرض کردیم که فرصت‌ها مثل برق و باد می‌گذرد. حالا هم ملاحظه می‌کنید که از این فرصت طولانى و خوب، عمده‌‌اش گذشت؛ یک سالش باقى است. البته یک سال هم فرصت بزرگى است. نباید تصور کرد که ما در این یک سالى که باقى مانده، چه کار می‌توانیم بکنیم؛ نه، در همین یک سال کارهاى بسیار زیاد و بسیار مهمى می‌توانید انجام دهید. این سال آخر دولت شما، سال مهمى هم هست؛ هم از جهت شرایط بین‌‌المللى و شرایطى که وجود دارد، سال بسیار مهمى است - یعنى شما در حال مواجهه با زورآزمایى قدرت‌هاى مستکبر هستید که دارند همه‌ توانشان را خرج می‌کنند، شاید بتوانند شما را به عقب‌‌نشینى و قبول شکست وادار کنند؛ شما هم باید از همه‌ توانتان استفاده کنید تا بتوانید این توهم باطل ذهن دشمن را به هم بزنید - هم از جهت آخرین بودن. در واقع شما در سال آخر می‌خواهید این کتاب طولانى و پرحجم خدمات دولت را شیرازه‌‌بندى کنید و آماده کنید و تحویل بدهید. یعنى باید واقعا امسال کار اگر نگوییم جدى‌‌تر از همیشه باشد، بلاشک باید در این سال آخر هیچ‌گونه کوتاهى و سستى‌‌اى در کار نباشد. خوشبختانه کشور در حال پیشرفت است - با قطع نظر از آمارهایى که خود ما می‌دهیم - رصدکنندگان جهانى هم همین را می‌گویند؛ آنها هم تصدیق می‌کنند که کشور از جهات مختلف در حال پیشرفت است. البته بعضى‌‌ها توهماتى می‌کنند، که توهمات درستى نیست؛ ناشى از ارزیابى درستى نیست.

خب، دشمنان ما اقدام‌هاى جدیدى هم دارند می‌کنند، که این اقدام‌ها تدابیر و راهکارهاى جدیدى می‌طلبد؛ این را همیشه باید توجه داشت. حالا بعضى از دوستان اشاره کردند که دشمنان یک تصمیمى را می‌گیرند، ما در مواجهه‌ با آن تصمیم مشغول فعالیت می‌شویم و اقدامى را انجام می‌دهیم؛ خیلى خب، این کار بسیار خوب است؛ منتها بهترش این است که قبل از اینکه آن تصمیم را طرف مقابل بگیرد، شما حدس بزنید آنچه را که او انجام خواهد داد. فرض بفرمایید که مشکل جابه‌‌جایى منابع مالى و ناشى از فروش نفت را شما از قبل هم حدس می‌زدید و می‌گفتید؛ یا مشکلى را که در خرید و فروش نفت و انتقال نفت و بیمه و از این چیزها به وجود آوردند، قبلا همه را حدس می‌زدیم. راه‌ها را از پیش آماده کنید. الان هم همین جور است. یعنى تصور نشود که دشمن از ادامه‌ دشمنى‌‌هاى خودش دست برداشته؛ نه، آنها دنبال راهکارند. چون کارهایى که انجام دادند، به نتیجه نرسیده، حتما دنبال راهکارهاى دیگرى خواهند بود - که البته آنها هم به نتیجه نخواهد رسید - شما آن راهکارها را حدس بزنید و از پیش، خودتان را آماده کنید.

یک حرفى اینجا گفته شد، قبلا هم با من مطرح شده که تمرکز در تصمیم‌‌گیرى‌‌هاى اقتصادى قوه‌ مجریه لازم است. البته من این را کاملا قبول دارم؛ یعنى بلاشک در تصمیم‌‌گیرى‌‌هاى کلان، در مسائل اساسى - که فعلا اساسى‌‌تر از همه، مسائل اقتصادى است؛ و به‌خصوص آنچه که مربوط به معیشت مردم است و فشارهایى که دشمن می‌خواهد بر مردم وارد کند - باید تمرکز در تصمیم‌‌گیرى باشد؛ منتها توجه کنید که این تمرکز در تصمیم‌‌گیرى، معنایش تمرکز تصمیم‌‌گیرى در دولت است؛ یعنى همه‌ افرادى که در بخش‌هاى مختلف دولت با آقاى رییس‌‌جمهور همکارى می‌کنند، باید مسوولیت مشترک احساس کنند - یعنى هماهنگى کنند - در دولت، همه با هم تصمیم بگیرند. در این زمینه، مساله‌ مسوولیت مشترک را واقعا باید در دولت جدى گرفت. هر کارى که یک وزارتخانه‌‌اى انجام می‌دهد، همه‌ وزرا و مسوولانى که دور میز هیات دولت مى‌‌نشینند، باید احساس کنند که در این تصمیم‌‌گیرى یا در این اقدام، سهیم و شریکند. اگر این شد، آن وقت کارها با هماهنگى پیش می‌رود؛ نه اختلاف در عملکرد، نه اختلاف در فهم مسائل، نه اختلاف در آمارها، پیش نمى‌‌آید.

همه‌ توان هم باید به میدان و به صحنه بیاید. کشور ظرفیت‌هاى خوبى دارد، توان‌هاى خوبى دارد؛ هم در درون دولت ظرفیت‌هاى بالایى هست، هم در بیرون دولت. من مى‌‌بینم گاهى اوقات بعضى از مسوولان بخش‌ها، از افرادى که خارج از تشکیلات دولتند، کمک فکرى می‌گیرند؛ این کار خوبى است؛ این را توسعه بدهید، از این ظرفیت استفاده کنید. افرادى هستند که دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در کنار دولت باشند و با دولت همکارى کنند؛ از نیروهاى اینها استفاده شود؛ اینها جزو ظرفیت‌هاى کشورند. در درون دولت هم خوشبختانه ظرفیت‌ها زیاد است.

خب، نقاط قوتى وجود دارد؛ ضعف‌هایى هم وجود دارد. در جمع‌‌بندى نقاط قوت و نقاط ضعف، وقتى ما نگاه می‌کنیم، ترجیح را به نقاط قوت می‌دهیم؛ لیکن این معنایش این نیست که ما ضعف‌ها را نباید برطرف کنیم. خب، در طول این چند سال در کشور کارهاى وسیع عمرانى انجام گرفته؛ به‌خصوص در مناطق دوردست، در بخش‌هاى مختلف؛ اینها واقعا کارهاى مهمى است؛ این یک رویکرد بسیار مهمى در حرکت دولت است. از این قضیه بگیرید، تا پیشرفت‌هاى چشمگیرى که در زمینه‌ علم و فناورى به وجود آمده. این پیشرفت‌هایى که در این چند سال در زمینه‌ علم و فناورى صورت گرفته، خیلى قابل توجه است.

در زمینه‌ ارتقای جایگاه کشور در عرصه‌ سیاست خارجى و مسائل بین‌‌المللى هم همین جور است. امروز در عرصه‌ سیاست خارجى، ثقل و وزنه‌ کشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تاثیر گذاریم؛ اینها مهم است. در حوادثى هم که پیش آمده، ما تاثیرگذار بوده‌‌ایم - که آن، داستان جداگانه‌‌اى دارد - به نظر ما آن هم خیلى مهم است.

یک بخش دیگر از این نقاط قوتى که به نظر من روى آن باید تکیه کرد، مساله‌ برجسته شدن ارزش‌هاى انقلاب است. در این سال‌هایى که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزش‌هاى‌‌انقلاب و چیزهایى که امام به آن توصیه می‌کردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه کاملا برجسته شده: مساله‌ ساده‌‌زیستى مسوولان، استکبارستیزى، افتخار به انقلابیگرى. یک دوره‌‌اى بر ما گذشت که اسم انقلاب و انقلابیگرى و اینها به انزوا افتاده بود؛ سعى می‌کردند به عنوان یک ارزش منفى یا ضدارزش، از این چیزها یاد کنند؛ مقاله می‌نوشتند، حرف می‌زدند، گفته می‌شد. امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بالعکس است؛ گرایش عمومى مردم و مسوولان کشور به حرکت انقلابى، جهت‌گیرى انقلابى، ارزش‌هاى انقلابى و مبانى انقلاب است. این را توجه داشته باشید که یکى از عوامل گرایش مردم به دولت، همین‌ها است؛ یعنى مردم به این ارزش‌ها اهمیت می‌دهند. مساله‌ دعوت به عدالت، مساله‌ ساده‌‌زیستى، دور بودن مسوولان از تجمل؛ اینها خیلى چیزهاى مهمى است.

تلاش دولت در جهت ارتباط با مردم، تلاش فوق‌‌العاده‌ کارى که خوشبختانه در دولت مشاهده می‌شود؛ اینها چیزهاى خوبى است. البته توجه کنید که این تلاش فراوانى که دارید انجام می‌دهید، با کیفیت خوب و با عمل کردن به آنچه که می‌گویید، همراه باشد؛ روى این تکیه کنید. البته طبیعى است که شما می‌خواهید آنچه را که می‌گویید، بتوانید عمل کنید - در این شکى نیست - اما روى این اهتمام داشته باشید که هر آنچه به عنوان یک وعده از شما صادر می‌شود، مردم در موعد معین ببینند که آن وعده تحقق پیدا کرد. اگر از صد تا کارى که شما می‌گویید، نودتایش را انجام بدهید، ده تایش انجام نگیرد، همین در ذهن مردم یک اختلالى ایجاد خواهد کرد. آنچه را که آدم احتمال می‌دهد انجام نشود، به صورت احتمال بگوید، به صورت قطع و یقین نگوید. به نظر من این چیز بسیار مهمى است.

خب، هر بیننده‌‌اى احساس می‌کند و مى‌‌بیند که تلاش دشمنان در مقابله‌ با جمهورى اسلامى در این سال‌هاى اخیر، بخصوص در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دو سه سال اخیر، بیشتر شده. به نظر من دو سه عامل تاثیر دارد که ما اگر بدانیم انگیزه‌‌هاى دشمن از کجا ناشى می‌شود، تکلیف خود را در برنامه‌‌ریزى‌‌هامان بهتر میفهمیم. به نظر من یکى از علل این دشمنى‌‌ها، همین پیشرفت‌هاى شما است؛ یعنى می‌خواهند این پیشرفت‌ها کند شود. جمهورى اسلامى با داعیه‌ اسلام‌‌خواهى، با داعیه‌ مردم‌‌سالارى اسلامى، با داعیه‌ رد و نفى مستدل لیبرال دموکراسى، براى تشکیلات استکبارى دنیا یک خطرى است. هرچه شما بیشتر پیشرفت کنید، این خطر براى آنها بیشتر خواهد شد. می‌خواهند جلوى این را بگیرند.

عامل دوم این دشمنى‌‌ها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است. وقتى شعارهاى انقلاب کمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعا بیشتر خوششان مى‌‌آید و چهره‌ همراه‌‌ترى می‌گیرند؛ هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگ‌‌تر کنید، آنها چهره‌‌شان عبوس‌‌تر و خصمانه‌‌تر می‌شود؛ این چیز طبیعى است. عامل دیگر، همین حوادث منطقه است؛ این بیدارى اسلامى و آنچه که در منطقه‌ ما رخ داد، که حادثه‌ فوق‌‌العاده مهمى است. به نظر من هنوز ابعاد عظیم این حادثه‌‌اى که در شمال آفریقا و منطقه‌ اسلامى ما اتفاق افتاده، براى خیلى‌‌ها درست شناخته‌‌شده نیست؛ خیلى چیز عظیمى اتفاق افتاده. پشت این مساله، دست قدرت الهى است.

خب، اگر چنانچه در این شرایط، یک ایران بى‌‌دردسر بى‌‌دغدغه اینجا وجود داشته باشد، با همین شعارهایى که دارد، با همین کارهایى که دارد می‌کند، با همین پیشرفتى که محسوس است، از آن کشورها بیایند ببینند کارخانه‌‌ها را، دانشگاه‌‌ها را، مراکز تحقیقاتى را، وضع زندگى مردم را، بازارهاى پر از اجناس را، دولت بى‌‌دردسر را، بدیهى و طبیعى است که آنها می‌گویند الگوى خوب همین است. می‌خواهند این نشود. می‌خواهند این الگوشدن جمهورى اسلامى نباشد. یعنى براى جمهورى اسلامى دردسرهایى به وجود بیاورند، تا آن کشورهایى که تحولى در آنها رخ داده و وارد مرحله‌ جدیدى شده‌‌اند، براى ادامه‌ راه، این را الگو قرار ندهند.

حالا البته بعضى‌‌ها در روزنامه، در سایت، در تریبون‌هاى گوناگون مطالبى منتشر می‌کنند؛ اینکه چرا ما در دنیا دشمن‌‌تراشى کردیم که اینقدر با ما دشمنى کنند! به نظر من این‌ها حرفبافى است. آنچه که گفته می‌شود، متکى به یک تحلیل درست نیست. نه، دشمنى‌‌ها خیلى طبیعى است. وقتى که امام بزرگوار بود، دشمنى‌‌ها زیاد بود؛ براى خاطر مواضع قاطع امام. هرچه مواضع ما ضعیف‌‌تر شود و عقب‌‌نشینى کنیم، آنها طبعا چهره‌‌شان به‌ظاهر متبسم‌‌تر می‌شود. البته جلو مى‌‌آیند. یعنى چهره را متبسم می‌کنند، براى اینکه بتوانند جلو بیایند، مناطق را تصرف کنند و ما را از پیشرفت هدف‌هامان باز بدارند. هرچه ما در حرکت خودمان جدى‌‌تر و مصمم‌‌تر باشیم، آنها ناراحت می‌شوند و چهره‌‌شان عبوس می‌شود. البته تا حالا در این سى و سه سال آنها نتوانستند ما را متوقف کنند، بعد از این هم ان‌‌شاءالله نخواهند توانست. بنابراین خوشبختانه وضعیت کشور اینجورى است، البته گرفتارى‌‌هایى هست، ضعف‌هایى هست، مشکلاتى هست، که باید به آنها هم توجه کنیم؛ لیکن مجموعا وقتى انسان نگاه می‌کند، حرکت کشور، حرکت رو به پیشرفتى است.

به نظر من عمده‌ مشکلات، آن چیزى است که مربوط به معیشت قشرهاى متوسط و ضعیف جامعه است. این ناشى از چیست؟ من اینجا نمی‌خواهم تحلیل کنم. قطعا یک ضعف‌هایى وجود دارد؛ آن ضعف‌ها را انسان با خود مدیران در میان می‌گذارد. هیچ لزومى ندارد که کسانى که دستى به میکروفن و به منبر و به اینها دارند، بنا کنند ضعف‌ها را شمارش کردن؛ چون بیان ضعف‌ها در فضاى عمومى، مشکلى را حل نمی‌کند. اگر ضعفى وجود دارد، باید به خود آن کسى که داراى ضعف است، این را گفت؛ اما آثار و نتایج آن ضعف‌ها خب چرا، مشهود است؛ آنها را انسان می‌تواند مطرح کند.

آنچه که به نظر من مهم است، این است که براى قشرهاى ضعیف، مشکلات اقتصادى‌‌اى وجود دارد؛ این را باید برطرف کنید. حالا بخشى از این مشکلات، ناشى از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهاى گوناگون مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت می‌شود؛ لیکن مساله‌ گرانى و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهده‌ بخش‌هاى مختلف اقتصادى است؛ یعنى هم بخش‌هاى ستادى اقتصادى، هم بخش‌هاى عملیاتى اقتصادى - مثل وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزى، بخش‌هاى دیگر - که باید به طور جد ان‌‌شاءالله این را دنبال کنند.

آن کسانى که از لحاظ اقتصادى صاحبنظرند، چه در درون دولت، چه در بیرون دولت، به بنده می‌گویند که این مساله مربوط به افزایش نقدینگى است؛ یعنى افزایش نقدینگى را مهم‌ترین عامل می‌دانند. این را ما فقط از کسانى که بیرون دولتند، نمی‌شنویم، بلکه کسانى هم که در درون دولتند، وقتى از آنها سوال می‌کنیم، همین را به ما می‌گویند و گزارش می‌دهند. باید راهى پیدا کنید که نقدینگى افزایش‌‌یافته کنترل شود. خب، این روشن است؛ اگر در مقابل نقدینگى تولید وجود داشته باشد، کالا وجود داشته باشد، کمبود وجود نداشته باشد، مشکلى را ایجاد نمی‌کند؛ اگر چنانچه نه، نقدینگى بیش از تولید کالا در داخل یا به شکل درست واردات بود، طبعا مشکل ایجاد می‌کند.

خب، عوامل نقدینگى هم زیاد است. همین یارانه‌‌هاى نقدى که داده می‌شود - که براى قشرهایى کار مفیدى هم بوده - خودش افزایش نقدینگى ایجاد می‌کند. همین کارهاى عمرانى‌‌اى که شما می‌کنید - که اینها دیربازده است - اینها بلاشک افزایش نقدینگى ایجاد می‌کند. همین مساله‌ مسکن مهر که صحبت شد، یا همین طرح‌هاى نیمه‌‌تمام را که افزایش می‌دهید، این کارى که در دولت دارند می‌کنند - که کار خوبى هم هست و لازم هم هست - خود اینها ایجاد افزایش نقدینگى می‌کند. براى این مساله باید راهکار پیدا کنید. شما افراد صاحب علمى هستید، صاحب تجربه هستید، دستتان در کار است؛ براى اینها راه پیدا کنید. این نقدینگى افزایش‌‌یافته را هدایت کنید به سمت مراکزى که کمک کند به گشایش کار مردم؛ مثل تولید.

بخش خصوصى را باید کمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرایطى دارد، ارکانى دارد؛ یکى از بخش‌هایش همین تکیه‌ به مردم است؛ همین سیاست‌هاى اصل ۴۴ با تاکید و اهتمام و دقت و وسواس هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ این جزو کارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسوولین کشور می‌شنوم که بخش خصوصى به خاطر کم‌‌توانى‌‌اش جلو نمى‌‌آید. خب، باید فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طریق بانک‌هاست، از طریق قوانین لازم و مقررات لازم است؛ از هر طریقى که لازم است، کارى کنید که بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنایش این است که ما یک اقتصادى داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسیب‌‌پذیرى‌‌اش کاهش پیدا کند. یعنى وضع اقتصادى کشور و نظام اقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان که همیشگى و به شکل‌هاى مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. یکى از شرایطش، استفاده از همه‌ ظرفیت‌هاى دولتى و مردمى است؛ هم از فکرها و اندیشه‌‌ها و راهکارهایى که صاحبنظران می‌دهند، استفاده کنید، هم از سرمایه‌‌ها استفاده شود.

به مردم هم باید واقعا میدان داده شود. البته در بیانات دوستان به برخى از این حوادثى که ناشى از پیگیرى مفسدین اقتصادى و مفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعا نمی‌شود ما کار اقتصادى درست و قوى بکنیم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نکنیم؛ این واقعا نشدنى است. همان چند سال پیش هم که من راجع به این قضیه بحث کردم و مطالبى را به مسوولین کشور گفتم، به همین نکته توجه داشتم، که تصور نشود ما می‌توانیم سرمایه‌‌گذارى مردمى و کار سالم مردمى داشته باشیم، بدون مبارزه‌ با مفاسد اقتصادى و تصور نشود که مبارزه‌ با مفاسد اقتصادى موجب می‌شود که ما مشارکت مردم و سرمایه‌‌گذارى مردم را کم داشته باشیم؛ نه، چون اکثر کسانى که می‌خواهند وارد میدان اقتصادى بشوند، اهل کار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا یکى دو نفر هم آدم‌هاى ناسالم پیدا می‌شوند. باید با چشم‌هاى تیزبین، ریزبین و دوربین مراقبت کنید که کسانى نیایند به عنوان ایجاد اشتغال و ایجاد کار و کارآفرینى تسهیلات بانکى بگیرند، اما کارآفرینى واقعى انجام نگیرد. این را باید مراقبت کنید؛ هم شما مراقبت کنید، هم قوه‌ قضائیه مراقبت کند. به نظر من همکارى قوه‌‌مجریه و قوه‌ قضائیه در اینجا یک کار بسیار لازمى است.

یک رکن دیگر اقتصاد مقاومتى، حمایت از تولید ملى است؛ صنعت و کشاورزى. خب، آمارهایى که آقایان می‌دهند، آمارهاى خوبى است؛ لیکن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسوولان به ما می‌گویند که بعضى کارخانه‌‌ها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطیلى صنایع وجود دارد - گزارش‌هاى گوناگونى به ما می‌رسد، خود شما هم گزارش می‌دهید؛ یعنى من گزارش‌هاى دیگر هم دارم، اما اتکا من به گزارش‌هاى دیگران نیست؛ گزارش‌هاى خود شما هم هست که به دست ما می‌رسد - خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعا ایجاد اشکال می‌کند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه - یعنى آن نیمه‌ خالى لیوان - نمی‌بود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در کشور ارائه می‌کردید و کمک‌هاى بیشترى به مردم می‌شد. بالاخره حمایت از تولید ملى، آن بخش درونزاى اقتصاد ماست و به این باید تکیه کرد.

واحدهاى کوچک و متوسط را فعال کنید. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهى‌‌شان هم خوب است، کارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمده‌ واحدهاى بزرگ ما وضعشان این‌جور است - لذا همان‌طور که گفتید، محصول سیمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمده‌ اینجورى‌‌مان خوب است - لیکن باید به فکر واحدهاى متوسط و کوچک باشید؛ اینها خیلى مهم است، اینها در زندگى مردم تاثیرات مستقیم دارد. مساله‌ منابع ارزى هم مساله‌ مهمى است؛ که خب، حالا آقایان توجه دارید. روى این مساله دقت کنید، خیلى باید کار کنید. واقعا باید منابع ارزى را درست مدیریت کرد. حالا اشاره شد به ارز پایه؛ در این زمینه هم حرف‌هاى گوناگونى از دولت صادر شد. یعنى در روزنامه‌‌ها از قول یک مسوول، یک جور گفته شد؛ فردا یا دو روز بعد، یک جور دیگر گفته شد. نگذارید این اتفاق بیفتد. واقعا یک تصمیم قاطع گرفته شود، روى آن تصمیم پافشارى شود و مساله را دنبال کنید. به هر حال منابع ارزى باید مدیریت دقیق بشود.

یک مساله هم در اقتصاد مقاومتى، مدیریت مصرف است. مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیه‌ اسراف و زیاده‌‌روى، قضیه‌ مهمى در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگ‌‌سازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگ‌‌سازى‌‌اش بیشتر به عهده‌ رسانه‌‌هاست. واقعا در این زمینه، هم صدا و سیما در درجه‌ اول و بیش از همه مسوولیت دارد، هم دستگاه‌‌هاى دیگر مسوولیت دارند. باید فرهنگ‌‌سازى کنید. ما یک ملت مسلمان علاقه‌‌مند به مفاهیم اسلامى هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متاسفانه در زندگى‌‌مان اهل اسرافیم! بخش عملیاتى‌‌اش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود. در گزارش‌هاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار کردند که دولت درصدد صرفه‌‌جویى است و می‌خواهد صرفه‌‌جویى کند؛ بسیار خب، این لازم است؛ این را جدى بگیرید. دولت خودش یک مصرف‌‌کننده‌ بسیار بزرگى است. شما از بنزین بگیرید تا وسائل گوناگون، یک مصرف‌‌کننده‌ بزرگ، دولت است. حقیقتا در کار مصرف، صرفه‌‌جویى کنید. صرفه‌‌جویى، چیز بسیار لازم و مهمى است.

به مصرف تولیدات داخلى هم اهمیت بدهید. در دستگاه شما، در وزارتخانه‌ شما، اگر کار جدیدى انجام می‌گیرد، اگر چیز جدیدى خریده می‌شود، اگر همین اقلام روزمره‌‌اى که مورد نیاز وزارتخانه است، تهیه می‌شود، سعى کنید همه‌‌اش از داخل باشد؛ اصرار بر این داشته باشید؛ خود این، یک قلم خیلى بزرگى می‌شود. اصلا ممنوع کنید و بگویید هیچ‌کس حق ندارد در این وزارتخانه جنس خارجى مصرف کند. به نظر من اینها می‌تواند کمک کند.

یک مساله‌ دیگر در سرفصل اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانش‌‌بنیان است. بعضى از کسانى که در باب شرکت‌هاى دانش‌‌بنیان فعال بودند، ماه رمضان اینجا آمدند و صحبت‌هایى کردند. خب، خوشبختانه انسان مى‌‌بیند کارهاى خوبى انجام داده‌‌اند. این بخش شرکت‌هاى دانش‌‌بنیان و فعالیت‌هاى اقتصادى دانش‌‌بنیان خیلى جاده‌ باز و امیدبخشى است. البته آنها گلایه‌‌هایى هم داشتند. به نظر من دوستان مسوول در دولت که کارشان به این بخش ارتباط پیدا می‌کند - چه وزارت صنعت و معدن و تجارت، چه وزارت علوم - به این مساله‌ شرکت‌هاى دانش‌‌بنیان بپردازند و گلایه‌‌هاشان را بشنوند و آنها را برطرف کنند. زمینه‌ بسیار خوبى است ما استعدادهاى برجسته‌‌اى داریم که می‌توانند در این مورد کمک کنند.

مساله‌ وحدت و انسجام ملى هم به نظر من چیز خیلى مهمى است؛ که ما حالا اینقدر این قضیه را تکرار کردیم که کأنه الفاظ دارد خاصیت‌هاى خودش را در افاده‌ معنا از دست می‌دهد! ما باید همه یک حرف بزنیم. مسوولان باید جهت‌گیرى‌‌ها را دقیق و منطبق بر یکدیگر قرار بدهند؛ این به عهده‌ همه است. تقصیرها را هم گردن یکدیگر نیندازیم. اینکه بگوییم آقا ما می‌خواهیم فلان کار را بکنیم، نمی‌گذارند؛ یا فلان کار را کردیم، جلویش را گرفتند؛ یا فلان تصمیم را گرفتیم، اقدام نکردند، انجام ندادند - که قواى مختلف و بخش‌هاى مختلف به همدیگر بگویند - این را کسى قبول نمی‌کند. بالاخره حوزه‌‌هاى مسوولیت، مشخص است؛ یکى باید قانون بگذارد، یکى باید اجرا کند، یکى سیاست‌ها را تنظیم کند، یکى عملیاتى کند. همه باید با هم هماهنگ عمل کنند. ما نباید تعامل قوا با یکدیگر را دست‌‌کم بگیریم. البته مخاطب این حرف، فقط قوه‌ مجریه نیست؛ قوه‌ قضائیه و قوه‌ مقننه هم مخاطب این قضیه‌‌اند؛ دستگاه‌‌هاى گوناگون اجرایى هم که داخل دولت نیستند - مثل نیروهاى مسلح و دیگران - داخل در همین خطابند. همه باید به این معنا توجه کنند. البته رسانه‌‌ها و منبردارها و تریبون‌‌دارها نقش دارند. رسانه‌‌ها خیلى نقش دارند در اینکه وحدت ایجاد کنند یا اختلاف ایجاد کنند. امروز با گسترش مراکز و پایگاه‌‌هاى اطلاع‌‌رسانى و خبرى و اینترنتى، حرف از هر زبانى، از هر حنجره‌‌اى در بیاید، به گوش همه می‌رسد. خیلى‌‌ها هم رعایت نمی‌کنند. آن کسانى که مسوولند، چه در دولت، چه در بیرون دولت، باید خیلى اهتمام بورزند به اینکه این آزادى‌‌اى که نظام اسلامى به بیان حقایق داده، در جهت درستى به کار بیفتد؛ در جهت ایجاد نشاط کار، امید، همدلى و همبستگى.

خب، در زمینه‌ فرهنگ فرصت نشد آقایان گزارشى بدهند. من یک جمله عرض بکنم: به کارهاى سطحى نباید اکتفا کرد. به کارهاى عمیق‌‌تر، کارهاى بنیانى‌‌تر، کارهایى که از یکى‌‌شان ده‌ها کار صادر می‌شود و نشأت می‌گیرد، توجه کنید. من یک وقتى نسخه‌‌اى از آن کارهاى عمیق لازم را به آقاى رییس‌‌جمهور دادم؛ همان‌ها باید دنبال شود و باید دنبال می‌شد. در باب فرهنگ باید به‌شدت مراقبت شود که ما به «فرهنگ مهاجم» کمک نکنیم. فرهنگ مهاجم خطرناک است. اگر ما فرهنگ عمومى کشور و فرهنگى که نخبگان و مردم و قشرهاى گوناگون را به سمت یک هدفى هدایت می‌کند، نتوانیم از آسیب دشمن محفوظ بداریم، کار خیلى مشکل خواهد شد؛ هرچه هم شما تصمیم بگیرید، اینها مى‌‌آیند خرابش می‌کنند و جور دیگرى منعکس خواهد شد.

مساله‌ فضاى مجازى هم اهمیت دارد، که حالا دیگر وقت نیست مطالبى بگوییم. مساله‌ دیپلماسى انقلاب هم به‌شدت مهم است، که این هم مجال نیست درباره‌‌اش مطلب مفصلى عرض کنیم. به نظر من در زمینه‌ دیپلماسى، فعالیت‌هاى خوبى دارد انجام می‌گیرد. دیپلماسى ما باید با روحیه‌ انقلاب همراه باشد - یعنى اسلام انقلابى - این است که به ما بُرش می‌دهد. امروز ملت‌هاى منطقه از جمهورى اسلامى خوششان مى‌‌آید، به خاطر موضع مستقل اسلامى شجاعانه‌‌اش؛ این باید محفوظ باشد. در جاهاى مختلف دنیا، مردم از مسوولان جمهورى اسلامى که این شجاعت را، این استقلال را، این نترسى را بیشتر بروز می‌دهند، بیشتر خوششان مى‌‌آید. خب، این نشانه‌ این است که راه این است. دیپلماسى ما باید در این جهت باشد؛ که خب، خوشبختانه دوستان زحمت‌هاى زیادى می‌کشند.

از این حوادث منطقه هم باید حداکثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب. این حوادث منطقه - همان‌طور که اشاره کردم - حوادث بسیار مهمى است و ضربه‌ سنگینى بوده به جهت‌گیرى استکبار در این منطقه. بلاشک شما بدانید؛ آمریکا و صهیونیسم - نه فقط دولت صهیونیستى، بلکه تشکیلات قوى و فعال و پرنفوذ صهیونیسم در دنیا - حالاحالاها نخواهند توانست خودشان را از آسیب‌هاى این حرکت عظیمى که اتفاق افتاد، نجات بدهند. اینها در مقابل این حوادث، به معناى واقعى کلمه غافلگیر شدند. البته دارند تلاش می‌کنند فائق بیایند و موج‌‌سوارى کنند. در یک گوشه‌‌هایى هم ممکن است بتوانند، اما در کلان نخواهند توانست و نمی‌توانند. این فرصت بسیار مهمى است براى جمهورى اسلامى که از این فضا و از این فرصت استفاده کند.

امیدواریم ان‌‌شاءالله خداى متعال به شماها کمک کند. بدانید هر قدمى که برمی‌دارید، هر ذره‌ کارى که انجام می‌دهید، هر دلسوزى‌‌اى که می‌کنید، هر تلاشى که می‌کنید، پیش خداى متعال محفوظ است؛ حالا من شخصى یا من نوعى بدانم یا ندانم، تشکر بکنم یا نکنم. آنچه که شما از حسنه و خیر و با نیت خوب انجام می‌دهید، پیش پروردگار عالم محفوظ است. قرآن می‌فرماید: «ان الله شاکر علیم»؛(۱) خداى متعال، هم شکرگزار است، هم آگاه است. حالا ممکن است امثال بنده ندانیم شما مثلا چقدر در آن وقت اضافى بیش از وظیفه‌ کارى‌‌‌‌تان، در دفتر یا در مرکز کارى نشستید، صرف وقت کردید، اعصاب گذاشتید و مایه گذاشتید؛ طبعا وقتى ندانستیم، تشکر هم نمی‌کنیم؛ اما لحظه‌‌‌‌لحظه‌‌ها از دید کرام‌‌الکاتبین و ضبط‌کنندگان حوادث - که «انا کنا نستنسخ»؛ (۲) خداى متعال همه‌ کارهاى ما را استنساخ می‌کند، یعنى دانه‌‌دانه‌‌اش و ذره‌‌ذره‌‌اش نسخه‌‌بردارى می‌شود - مخفى و پنهان نخواهد بود.

خداى متعال به شماها اجر بدهد. ان‌‌شاءالله بروید کارها را با جدیت دنبال کنید. دولت نهم و دولت دهم شناخته شده به پرکارى، پشتکار و خسته نشدن؛ سعى کنید این حالت را، این سُمعه‌ خوب را تا آخرین لحظات حفظ کنید؛ خدا هم ان‌‌شاءالله کمک‌تان خواهد کرد.

والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته‌‌