تیم‌ هارفورد

منبع: فایننشال تایمز

باید خیلی خوش به حال مشتریان بانک مشترک‌المنافع استرالیا شده باشد که اخیرا دستگاه‌های خودپردازش به دلیل مشکل فنی در برنامه‌شان بی‌حساب و کتاب پول بیرون می‌دادند. با توجه به حجم پولی که جهان غرب در سال‌های اخیر در بانک‌هایشان ریخته است، واقعا تنوع خوشایندی است که ببینیم این بانک‌ها هم گاهی چیزی بیرون می‌دهند. داستان پول پاشی ماشین‌های خودپرداز هنوز هیچی نشده باعث محکومیت یک نوجوان استرالیایی شده است که متهم است که ۱۵۰۰ دلار از این دستگاه‌ها سرقت کرده و به دوستش نیز در سرقت مشابهی کمک کرده است. این واقعه همچنین مرا به یاد ماجرای ذخایر بانک‌ها در زمان اوج بحران مالی انداخت: اگر بانکی مجبور شود دستگاه‌های خودپردازش را تعطیل کند چه اتفاقی می‌افتد؟

پل سمی، مدیر اجرایی ارشد شورای پرداخت‌های بریتانیا و به این ترتیب یکی از کسانی که مسوولیت مستقیم درباره موضوع مورد بحث ما دارد می‌گوید: «به شخصه اصلا دلم نمی‌خواهد در جامعه‌ای زندگی کنم که مردمش نمی‌توانند به پول‌های خودشان دست بزنند.» اخیرا با سمی و ادوین لتر، مدیر شرکت ماشین‌های خودپرداز لینک، درباره مخاطرات کارشان گفت‌وگویی کردم.

تعجب ندارد که هر دوی آنها خیلی مراقب بودند که یک وقت کسی درباره هوشیاری و امنیت شبکه‌های خودپرداز شک نکند. ماشین‌های خودپرداز ممکن است به دلایل فنی از کار بیفتند و هراز گاهی هم این‌طور می‌شود، اما کل سیستم پیچیده‌تر از اینها است. مثلا اگر ماشین‌های لینک خراب شوند، مشتریان همچنان می‌توانند پولشان را از ماشین‌های مخصوص خود بانک‌ها برداشت کنند.

همچنین خواهند توانست از کارت‌های اعتباری‌شان استفاده کنند یا به سراغ دیگر شبکه‌های پرداخت بروند. سیستمی که برای واریز دستمزدها به حساب‌های بانکی استفاده می‌شود، Bacs، روی شبکه‌ای به کلی مجزا کار می‌کند. حتی اگر به احتمال ضعیف اختلال طولانی مدتی نیز پیش آید، آنقدر راه‌های جایگزین برای برداشت هست که نگران خطر سقوط جامعه نباشیم.

به طور خلاصه، مهم‌ترین نقطه ضعف شبکه‌های خودپردازی مثل لینک چیزی است که اغلب مردم تا پیش از ۲۰۰۷ هرگز فکرش را هم نکرده بودند: مشکل خود بانک‌ها هستند. اگر بانکی سقوط کند و توسط یکی از رقبا یا دولت نجات داده نشود آن‌وقت مشتریانش خطر واقعی را احساس خواهند کرد. شبکه‌های خودپرداز از ارائه خدمات به آن بانک سرباز خواهند زد.

جنبه وحشتناکش این است که کارت‌های شما را قبول نمی‌کنند نه به این دلیل که پول ندارید بلکه به این دلیل که بانکتان پول ندارد. حالا همه امیدوار هستند که ابزارهای قانونی و سازمانی لازم طراحی شود تا در بحران‌های احتمالی آتی، بتوان بدون نجات دادن بانک‌ها حداقل مشتریانشان را نجات داد.

هرچند نورثرن راک و لمان برادرز شناخته شده‌ترین نمادهای بحران اخیر هستند، اما آن زمان اولین عاملی که جهش عمده کرد نرخ بهره وام‌دهی بانک‌ها به یکدیگر بود. لتر اشاره می‌کند که البته حتی اگر بانک‌ها حاضر نشوند به یکدیگر وام بدهند - که به زعم خودش خیلی بعید است - حجم نقدینگی شبکه دستگاه‌های خودپرداز آنقدر ناچیز است که اصلا از این بابت خسارتی نخواهد دید (حداقل در کوتاه‌مدت).

در انگلستان ۱۰۰ میلیون کارت بانکی وجود دارد که اغلب محدودیت برداشت ۲۵۰ پوند در روز دارند؛ پس اگر همه وحشت زده بشوند و هر روز معادل سقف برداشت کنند جمعا ۲۵ میلیارد پوند خواهد شد. این رقم ۵۰ برابر حجم برداشت معمول روزانه است و شرکت‌ها برای رسیدگی به ۶۳ هزار دستگاه خودپردازشان واقعا به تکاپو خواهند افتاد، اما حتی این رقم هم آنقدرها که در ابتدا ممکن است به نظر برسد بزرگ نیست. شبکه وام‌های بین بانکی حجمی در حدود ۳۰۰ میلیاردپوند در روز دارد که ۶۰۰ برابر بزرگ‌تر از رقم معمول برداشت‌های نقدی روزانه است. لتر می‌گوید یعنی حتی اگر تمامی اسکناس‌های موجود در تمامی دستگاه‌های خودپرداز انگلستان را هم بردارید اصلا نزدیک به حجم بازار بین بانکی نیز نمی‌شود.

اتر می‌گوید طی بحران در هیچ برهه‌ای شواهدی در دست نبود که نشان دهد مردم دارند دست جمعی بیش از روزهای عادی پول برمی‌دارند. به عبارتی، گویا اقتصاددان‌ها خیلی بیشتر نگران بوده‌اند تا عموم مردم.