کودکان هندی همچنان اسیر سوء تغذیه

مترجم: مجید روئین پرویزی

منبع: گاردین

ناکارآمدی، سقوط مالی جهان و افزایش قیمت مواد غذایی همه دست در دست یکدیگر داده‌اند تا روند مبارزه با فقر و گرسنگی در هند را معکوس کنند. بیرون از دهلی، حوالی رود یامونا، کمپ‌های توریست‌ها را در کنار و دشت‌های پهناور هند را پیش روی خود می‌بینید. از آنجا ساختمان‌های شیک و تازه سازی که برای مسابقات کشورهای مشترک المنافع ساخته شده است پیداست و به راست که بپیچید می‌توانید ساختمان جدید مترو را ببینید و پس از آن اگر اسیر ترافیک کلافه‌کننده نشوید و به چپ بگردید منظره زاغه‌نشین‌های پرجنب‌و‌جوش در برابرتان ظاهر می‌شود.

در یک خانه کوچک دو اتاقه، وسط خیابان‌های پرازدحام کالیان پوری که یکی از بزرگ‌ترین زاغه‌نشین‌های هند است، می‌توانید شاهد زندگی خانواده‌ای باشید که مادربزرگ ۵۲ ساله در ساعات طول روز از دو فرزند خانه نگهداری می‌کند. پدر و مادر بچه‌ها که باربر و کارگران ساختمان هستند، هیچ وقت تا پاسی از شب نگذشته به خانه بازنمی‌گردند.

آنجو رائو، مادربزرگ، می‌گوید: «آنقدرها هم بد نیست. همه بهش عادت کرده‌ایم.» و بعد از پنجره چشم به توده کابل‌های برقی می‌دوزد که غیرقانونی از سر دکل‌های توی خیابان الکتریسیته خانه‌ها را تامین می‌کنند.

در هر گوشه‌ای از این منطقه، حوالی بعدازظهر که می‌شود، زنی با یک دیگ بزرگ مسی ایستاده و ملاقه ملاقه برای بچه‌های کوچک کاسه به دست مایعی غلیظ و تیره رنگ می‌ریزد. به هرکس باید دقیقا ۳۲۰ گرم برسد، اما هیچ کس حساب درست توزیع غذا در دستش نیست. هرکدام از این مراکز پخش غذا که بهشان آنگانوادی (به معنی سرپناه روستایی) می‌گویند، مسوول رسیدگی به تغذیه ۱۰۰ تا ۲۰۰ بچه و مادران آنها است.

این طرح در شمار بزرگ‌ترین برنامه‌های تغذیه‌ای برای کودکان خردسال است که طبق آمارهای دولتی حدود ۵۸ میلیون کودک را تحت پوشش خود دارد. این یکی از برنامه‌های متعددی است که دولت‌های هند یکی پس از دیگری برای حل مشکل سوء تغذیه کودکان این کشور اجرا کرده‌اند، اما با وجود پول‌های میلیاردی که هرساله صرف این برنامه‌ها و ضمانت‌های شغلی و وعده‌های غذایی مدارس می‌شود،

سوء تغذیه در هند همچنان مشکلی شایع است و به نظر نمی‌رسد که این کشور بتواند اولین هدف توسعه هزاره - ریشه کن کردن فقر مطلق و گرسنگی - را تا سال ۲۰۱۵ برآورده کند. این باوجودی است که رشد اقتصادی هند از سال ۱۹۹۲ تاکنون تولید ناخالص داخلی سرانه را چهاربرابر کرده است.

دونو روی از مرکز‌هازاردس که یک پایگاه فکری مستقل مستقر در دهلی است، می‌گوید: «رشد باعث شده که فقرا فقیرتر شوند.» اندازه‌گیری فقر در هند، مثل خیلی از کشورهای توسعه نیافته، کار دشواری است. طبق آمارهای دولتی فقر در سال‌های اخیر مرتبا رو به نزول بوده است، اما یکی از تحقیقات اخیر دانشگاه آکسفورد نشان می‌داد که فقر هنوز عمده‌ترین مشکل هند است. محققان این دانشگاه با به کارگیری روش‌های خلاق و در نظر گرفتن مجموعه‌ای از عوامل که جزو ضروریات پخت‌و‌پز است، به این نتیجه رسیدند که شمار فقرا در هشت ایالت هند - ۴۱۰ میلیون نفر -

از تمام ۲۶ ملت فقیر آفریقایی برروی هم نیز بیشتر است. برای مثال شدت فقر در ایالت مادیا پرادش، حتی قابل مقایسه با فقر جمهوری دموکراتیک کنگو نیز نیست.

یکی از دلایل مهم جان سختی سوء تغذیه در هند این است که برنامه‌هایی که برای مبارزه با آن طراحی می‌شوند در اجرا بسیار ناکارآمد هستند. یکی از بزرگ‌ترین این ناکارآمدی‌ها توزیع غذای یارانه‌ای میان نیازمندان است. حجم این یارانه‌ها خیره‌کننده است، اما با توجه به موج اخیر تورم مواد غذایی حالا قیمت یک کیلو گندم در هند به ۱۵ روپیه و قیمت یک کیلو برنج به ۲۵ روپیه رسیده است.

این بدان معناست که انگیزه برای فساد و تقلب در توزیع این غذاها بسیار بالا است. فساد هم از سوی توزیع‌کنندگان غذا و هم مقامات رسمی، در کنار ناتوانی مدیریتی و شناسایی فقرا همه سد راه رسیدن مواد لازم به فقرا شده است. همین تابستان، جنگ و جدال زیادی در پارلمان هند راه افتاده بود که به دلیل سوء مدیریت و نگهداری نامناسب باران‌های موسمی ۸ میلیارد پوند مواد غذایی را از بین برده است. روی می‌گوید: «این یعنی در حدود نیمی از کل غذایی که در عمل توزیع می‌شود.»

سازمان ملل در گزارش اخیر میانه دوره‌ای خود بحران مواد غذایی سال ۲۰۰۷ در کنار بروز بحران‌های مالی را از عوامل مهم وخیم‌تر شدن وضعیت فقرای هند و دیگر کشورهای هم رده دانست.

در این گزارش آمده است: «پیش از هجوم بحران مواد غذایی و مالی، برخی از مناطق با سرعت خوبی برای حذف فقر و گرسنگی جمعیت شان تا سال ۲۰۱۵ حرکت می‌کردند. جنوب شرقی آسیا که به هدف ۲۰۰۷-۲۰۰۵ نزدیک بود حتی به سوی فراتر از آن نیز می‌رفت و در آمریکای لاتین و حوزه کاراییب و آسیای شرقی نیز وضعیت مشابهی برقرار بود. بخش مهمی از پیشرفت آسیای شرقی به خاطر کاهش فقر در چین بوده است. ضمن آنکه شیوع گرسنگی در کشورهای زیر صحرای آفریقا نیز کاهش یافت، هرچند که سرعت این کاهش به اندازه‌ای نبوده است که کفاف رشد جمعیت را داده و این منطقه را به اهداف سازمان ملل نزدیک کند.»

جهان هنوز راه زیادی برای دستیابی به اهداف توسعه هزاره پیش رو دارد؛ درصد کودکانی که وزنشان زیر حد نرمال است از سال ۹۰ تا ۲۰۰۸، از ۳۱ درصد به ۲۶ درصد کاهش یافت، اما پیشرفت‌هایی که به دست می‌آید الزاما برای آنها که بیشترین نیازمندی را دارند، نیست.

گزارش اخیر سازمان ملل می‌گوید: «در هند، کودکان فقیرترین خانواده‌ها هیچ بهبودی مشهودی در وضعیت شان نداشته‌اند، در حالی که کم وزنی کودکان خانوارهای یک پنجم بالای دهک درآمدی بین سال‌های ۹۰ تا ۲۰۰۸ بیش از یک سوم کاهش داشته است.»

در کالیان پوری، حدود نیمی از مراکز توزیع تعطیل شده و مسوولانی که برای وزن کردن کودکان و ثبت پیشرفت طرح فعال بودند معلق‌الخدمت شده‌اند. بعد از آن خیلی‌ها به نورمیلا مراجعه کردند، کارمند یک NGO محلی که در قالب یکی دیگر از طرح‌های حذف فقر آنجا خدمت می‌کند و به وضعیت فقرا می‌رسد. او می‌گوید: «از خانواده‌هایی که کارت جیره غذایی دارند، فقط معدودی این جیره‌ها را می‌گیرند. فروشگاه‌های تعیین شده یا هیچ وقت باز نیستند، یا اینکه به مقدار مقرر شده به افراد غذا نمی‌دهند. غذایی که دولت وعده می‌دهد حتی برای ماه‌ها هم به دست بعضی خانواده‌ها نمی‌رسد.»

کسانی که جیره‌ها به دست شان می‌رسد هم دائما شکایت می‌کنند که گندم باکیفیتی که دولت می‌خرد در مراکز توزیع با گندم‌های نامرغوب جایگزین شده و بعد به دست نیازمندان می‌رسد. خیلی‌ها می‌گویند غذاها که در مراکز سرپایی ارائه می‌شد، حتی قابل خوردن نیست.

علاوه بر این باید توجه کرد، از آنجا که بخش عمده این غذاهای یارانه‌ای گندم و برنج ساده هستند، هیچ ارزش تغذیه‌ای قابل ذکری برای خردسالان و نوجوانان در حال رشد ندارند. کارشناسان می‌گویند مشکل اصلی هند این است که نوجوان‌هایش هیچ غذای مقوی‌ای نمی‌خورند. بچه‌های پنج ساله و بالاتر از آن - حداقل روی کاغذ - هر روز یک میان وعده در مدرسه می‌گیرند. در کالیان پوری، نوزادان و بچه‌های تازه راه افتاده وضع شان به مراتب بدتر است. بچه‌هایی که تغذیه‌شان در این سن بر رشد ذهنی و فیزیکی‌شان در آینده بی‌نهایت اثرگذار است.

طبق آمار بانک جهانی ۴۳ درصد از کودکان هندی کمبود وزن دارند که در نوع خودش رکوردی جهانی به حساب می‌آید و این روند طی بیست سال گذشته یکسره استمرار داشته است. در چین همین رقم تنها ۷ درصد است و در جنوب صحرای آفریقا ۲۸ درصد. تغذیه ناکافی برای مادران شیرده و باردار نیز آثار سوء فراوانی بر زندگی فرزندانشان دارد.

در مدرسه‌های خیریه‌ای که برای بچه‌های خیابانی دایر شده آثار این سوء تغذیه به وضوح قابل رویت است. معلمی به اسم آمیتا جوشی می‌گوید بچه‌ها از زمانی که صبح زود والدین‌شان بیرون می‌روند چیزی نمی‌خورند تا اواخر شب. او می‌گوید: «اصلا روی درس تمرکزی ندارند، آموخته‌ها یادشان نمی‌ماند و مشکلات عمده رفتاری دارند.»