دنیای اقتصاد- محمدرضا فرزین سخنگوی طرح تحول اقتصادی دولت در تازه‌ترین اظهارات خود از درآمد ۱۴ هزار میلیارد تومانی دولت در سه ماهه اول اجرای قانون یارانه‌ها خبر داده و در عین حال تاکید کرده است؛ اگر برای سال ۹۰ درآمدهای پیش‌بینی شده دولت محقق نشود امکان رساندن قیمت برخی حامل‌های انرژی نظیر گازوئیل به قیمت فوب خلیج فارس یعنی هر لیتر از ۳۵۰ تومان فعلی به ۷۰۰ تومان وجود دارد. فرزین که در یک گفت‌وگوی مفصل به تشریح نتایج اجرای قانون یارانه‌ها پرداخته است، در عین حال خبر داده که دولت فعلا در بودجه ۹۰ قیمت حامل‌های انرژی را بر مبنای قیمت‌های امسال بسته، ولی تاکید کرده که امکان تغییرات قیمتی منتفی نیست. فرزین درباره دلیل تغییر احتمالی قیمت انرژی گفته است: الان ما گازوئیل را به مردم ۱۵۰ و ۳۵۰ تومان می‌فروشیم، فرض ‌کنیم مصرف گازوئیل در کشور نصف شود، دیگر گازوئیل را به قیمت فوب می‌فروشیم؛ فوب خلیج فارس ۷۰۰ تومان است. سخنگوی طرح تحول اقتصادی دولت تشریح کرد

سرانجام یارانه‌ها در سال ۹۰

محمدرضا فرزین سخنگوی طرح هدفمندی یارانه‌ها در گفت‌وگویی تفصیلی با خبرگزاری فارس به انتقادهای مطرح درباره عدم رعایت قانون در انتخاب شیب اصلاح قیمت‌ها، اختلافات آماری در میزان صرفه‌جویی در مصرف انواع سوخت و رد اظهارات باهنر در غیرقانونی بودن برداشت دولت از منابع صرفه‌جویی‌ها پرداخته و با اشاره به کاهش مصرف انرژی به خصوص در بخش بنزین گفته است: برای بنزین ما پیش‌بینی می‌کردیم ۵ درصد صرفه‌جویی اتفاق بیفتد، اما الان مصرف بنزین در کشور به زیر ۴۵ میلیون لیتر در روز رسیده است. فرزین درباره اینکه اگر صرفه‌جویی اتفاق بیفتد و درآمد دولت از هدفمندی یارانه‌ها کاهش یابد اظهار داشته که در این صورت دولت می‌تواند مثلا گازوئیل را که اکنون ۳۰۰ تومان است به قیمت ۷۰۰ تومان بفروشد.

وی تدوین بودجه سال ۹۰ را بر اساس قیمت‌های فعلی حامل‌های انرژی عنوان کرده است. به گفته وی دولت در ۳ ماه پایانی سال جاری ۱۴ هزار میلیارد تومان در آمد حاصل از اجرای قانون یارانه‌ها کسب می‌کند.

سرانجام قانون یارانه‌ها به مرحله اجرا رسید و طی یکی دو ماه اجرای طرح نمایندگان مجلس اگر چه از شیوه آغاز طرح راضی هستند، اما معتقدند دولت آنچه را که آنها تصویب کرده‌اند، اجرا نکرده و اصلاح قیمت‌ها را براساس پیش‌بینی ۲۰ درصدی مجلس انجام نداده است، حتی می‌گویند اصلاح قیمت‌ها فراتر از ۴۰ هزار میلیارد تومانی است که دولت ابتدا مدنظر داشته است، آیا واقعا دولت قانونی که مجلس تصویب کرد را اجرا کرده است؟

نکته‌ای که ممکن است الان آنها مطرح کنند، بحث شیب اصلاح قیمت‌ها است. در مصاحبه‌ای دیگر کاملا کارشناسی دلایل انتخاب شیب موثر برای اصلاح قیمت‌ها را بیان کردم و دلایل اجتماعی، اقتصادی و فنی مساله را گفتم. ما معتقدیم این شیب مطابق با قانون است. این را در جلسات اخیری که در کمیسیون ویژه داشتیم مطرح کردم.

باید نگاه کنیم قانون هدفمندی یارانه‌ها به ما چه می‌گوید. قانون به ما می‌گوید می‌توانیم طی ۵ سال قیمت‌ها را به حداقل ۹۰ درصد فوب خلیج‌فارس برسانیم. به واژه «حداقل» دقت کنید، همچنین می‌گوید باید اصلاح کامل قیمت‌ها ۵ ساله انجام شود و از واژه «تدریجی» هم در قانون استفاده می‌کند.

همچنین تبصره‌ای دارد که می‌گوید درآمد حاصل از اجرای قانون در سال اول اجرای طرح باید ۲۰ هزار میلیارد تومان باشد، یکی از اختلافاتی که به وجود آمد در خصوص همین ۲۰ هزار میلیارد تومان بود. ما معتقد بودیم که این ۲۰ هزار میلیارد تومان برای کل یک سال نیست و قانون در هر مرحله‌ای اجرا شود باید بتواند ۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کند، این موضوع حتی در نامه‌ای که خود آقای لاریجانی روز ۲۹ فروردین سال ۸۹ به رییس‌جمهور نوشته آمده است. این نامه آقای لاریجانی است، در نامه ایشان نوشته شده..... «مبلغ ۲۰ هزار میلیارد تومان مذکور مانند سایر ردیف‌های قانون بودجه در طول سال قابل تامین است و منظور متقن الزاما محاسبه درآمد و هزینه به طور متوسط ماهانه در کل سال نیست و مجموع کل درآمد ۲۰ هزار میلیارد تومان صرفا برای ماه‌های باقیمانده سال با توجه به زمانی که دولت برای شروع آزاد‌سازی قیمت‌ها و هزینه منابع حاصله تعیین می‌کند جهت مصرف موضوع مواد ۷، ۸ و ۱۱ قانون». این نامه صراحتا برداشت ما از قانون را تایید می‌کند.

فکر می‌کنم علت طرح مساله به این شکل در نامه آقای لاریجانی این باشد که قرار شد دولت قانون هدفمندی‌ را در نیمه اول سال اجرا نکند، بنابراین منظورشان شاید این بوده است که اگر در نیمه دوم سال هم شما این درآمد را ایجاد کردید، اشکالی ندارد اما الان مساله این است که شما این درآمد را در سه ماه ایجاد کردید.

ما قانون را در بخش اصلاح قیمت‌ها طی سه ماه اجرا کردیم و در این سه ماه هم عدد ۲۰ هزار میلیارد تومان محقق نمی‌شود.

یعنی درآمد کمتری محقق می‌شود؟

برآورد ما برای تحقق کل درآمدهایمان در سال جاری ۱۴ هزار میلیارد تومان است، بنابراین میزان تحقق درآمدها در سال جاری کمتر از ۲۰ هزار میلیارد تومان است. شما یک وقت بحث کارشناسی دارید، یک وقت مساله مطابقت با قانون را مطرح می‌کنید، قانون گفته در سال اول اجرا میزان تحقق درآمد می‌تواند ۲۰ هزار میلیارد تومان باشد، برداشت ما از قانون این بود که این ۲۰ هزار میلیارد تومان متعلق به هر دوره‌ای از اجرای قانون است که ما می‌توانیم انجام دهیم. یکی از موارد اختلافمان در زمان تصویب قانون هم همین بود و نامه آقای لاریجانی نشان می‌دهد برداشت ما از اجرای قانون را قبول دارند. ما برداشتمان را آن زمان گفتیم و نگفتیم که ۲۰ هزار میلیارد تومان را در طول یکسال محقق خواهیم کرد. ما آن زمان گفتیم و بارها هم اعلام کردیم گام اول اجرای طرح «گام موثر» خواهد بود.

آن زمان می‌‌گفتید هم کارشناسان داخلی و هم خارج کشور معتقدند اگر شیب قیمت‌ها در مرحله اول اجرا کمی تند باشد از تحمیل شوک تورمی در آغاز هر سال از دوره پنج ساله بعد جلوگیری خواهد کرد و قانون در سال‌ها و مراحل بعدی با شیبی ملایم‌تر و بار روانی و تورمی کمتری به اجرا درمی‌آید.

قبلا گفته‌ام چرا می‌خواستیم گام اولمان گام موثر باشد. ما دو سال با مردم صحبت کردیم. دولت این همه هزینه کرد، این همه بدنه دولت وقت گذاشت و تمام بدنه دولت را در کشور درگیر این طرح کردیم، پس با این همه آمادگی باید گام اول را گام موثری بر می‌داشتیم. دلایل کارشناسی را هم گفتم. الان نمی‌خواهم وارد دلایل کارشناسی شوم، سوال شما این است که آیا اجرای طرح مطابق با قانون بوده است یا نه. می‌گویم مطابق قانون بوده است، چون ما عین این را گفته بودیم و آقای لاریجانی هم در اینجا عنوان کردند برداشت ما را قبول دارند.

شما در لایحه اولیه که به مجلس ارائه کردید در نظر داشتید در مرحله نخست به میزان ۶۰ درصد اصلاح قیمت‌های یارانه‌ای را انجام دهید و در سال‌های بعد شیب ملایم‌تر شود، شما می‌گویید برای اجرای طرح در سه ماه ۱۴ هزار میلیارد تومان درآمد حاصل شد. اگر این عدد ضرب در ۴ شود، طی یک سال حدود۶۰ هزار میلیارد تومان خواهد شد و این یعنی همان ۶۰ درصد از یارانه‌های ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی که دولت اعلام کرد سالانه می‌پردازد.

۴ تا ۱۴ هزار میلیارد تومان می‌شود ۵۶ هزار میلیارد تومان. صحیح است. یک نکته را دقت کنید، معمولا در ابهامی که ایجاد می‌کنند اصلاح قیمت بنزین را شاخص می‌گیرند، در اصلاح قیمت بنزین عنوان می‌کنند که ما تقریبا بخشی از راه را رفته‌ایم ولی توجه کنید؛ قانونی در جایی که درآمد ۲۰ هزار میلیارد تومان را مطرح می‌کند نمی‌گوید که ما باید درباره تک تک حامل‌ها با شیب یکسان قیمت‌ها را اصلاح کنیم. این اجرایی نیست. قیمت بنزین تا قیمت فوب آن، قیمت گازوئیل تا قیمت فوب، قیمت نفت سفید تا فوب، فاصله‌های متفاوتی است. اینکه اصلاح قیمت‌ها را چگونه تنظیم کنیم نیازمند کار کارشناسی دقیقی است. قانون در اینجا وارد نشده، بلکه تنها هدف را تعیین کرده است. چگونه رسیدن به هدف بر عهده مجری است.

قانون شیب را تعیین کرده است.

کجا شیب را تعیین کرده است؟

جایی که سالانه اصلاح۲۰ درصد قیمت‌ها را مطرح می‌کند.

در کجای قانون ۲۰ درصد مطرح شده است. این استنباط آقایان است. ما هیچ کجا قانون سالی ۲۰ درصد اصلاح قیمت‌های یارانه‌ای را نپذیرفتیم.

با این اوصاف شما در سال اول درآمدی را که مجلس پیش‌بینی کرده بود محقق نکردید.

آنها می‌گفتند ۲۰ هزار میلیارد تومان، اما ما اصلاح قیمت‌ها را به میزان ۱۴ هزار میلیارد تومان اجرا کردیم.

با این حساب در سال دوم به میزان ۵۶ هزار میلیارد تومان از اصلاح قیمت‌ها درآمد کسب خواهد شد.

سال دوم -مرحله دوم- اجرای طرح را قانون مشخص نکرده است. ما یک وقت بحث قانون را می‌کنیم و یک وقت استنباط افراد را. قانون گفته سال اول ۲۰ هزار میلیارد تومان و ۱۴ هزار میلیارد تومان محقق کردیم. مگر قانون برای اجرای طرح در سال دوم بحثی مطرح کرده؟ خیر نکرده است.

به این ترتیب می‌شود گفت، درآمد هدفمندی یارانه‌‌ها را در بودجه سال ۹۰ رقم ۵۶ هزار میلیارد تومان پیش‌بینی کردید.

برای سال آینده در بودجه پیش‌بینی‌هایی کرده‌ایم. ما قیمت‌های کنونی حامل‌های انرژی را در سال آینده اعمال خواهیم کرد و ادامه خواهیم داد.

یعنی قیمت‌ها در سال آینده افزایش پیدا نمی‌کند؟

عرض کردم؛ ما گفته بودیم هدفمندی یارانه‌ها را در سه فاز اجرا می‌کنیم. اینکه فاز دوم اجرای طرح سال آینده باشد یا نه، هنوز در کارگروه جمع‌بندی نداریم، البته باید آماده‌سازی‌های لازم را انجام دهیم، اما هنوز هیچ جمع‌بندی در خصوص اینکه آیا در سال آینده فاز دوم طرح را اجرایی کنیم نداریم.

به همین دلیل فعلا براساس قیمت‌های موجود بودجه سال ۹۰ را می‌بندیم.

یعنی بودجه با قیمت‌های فعلی بسته شده است؟

بله، با ‌معاونت برنامه‌ریزی جلسه داشتیم و قیمت‌ها را بر این اساس تنظیم کردیم.

یعنی همین درآمد سه ماهه ۱۴ هزار میلیارد تومانی ضرب در ۴ می‌شود؟

نه، اعداد کمی متفاوت می‌شود چون مصرف حامل‌های انرژی در ما‌ه‌های مختلف متفاوت خواهد بود.

ببینید، اینها همه برآورد است. همین جا خدمتتان عرض کنم میزان صرفه‌جویی‌هایی که تا الان اتفاق افتاده بسیار فراتر از آن چیزی بوده که ما پیش‌بینی می‌کردیم. اگر بخواهید عدد و رقم دقیق را به شما ارائه می‌کنم. زمانی که ما طرح را بستیم صرفه‌جویی بنزین را حول و حوش ۵ درصد پیش‌بینی می‌کردیم بر همین اساس هم درآمدمان را بسته بودیم. یعنی درآمدمان مبتنی بر این بود که مردم چقدر مصرف کنند، قیمت چند باشد و «درآمد» حاصل ضرب این دو عدد بود. برای بنزین ما پیش‌بینی می‌کردیم ۵ درصد صرفه‌جویی اتفاق بیفتد، اما الان مصرف بنزین در کشور به زیر ۴۵ میلیون لیتر در روز رسیده است.

از ۶۳ میلیون لیتر؟

بله.

اما آماری که شرکت پخش فرآورده‌های نفتی اعلام کرده، چیز دیگری است؟

سوال خوبی است، اجازه بدهید من همین جا به آن پاسخ دهم، چون دیدم برخی خبرگزاری‌ها هم به این مساله پرداخته‌اند. وزارت نفت درباره میزان مصرف به طور روزانه به من گزارش می‌دهد. آماری که ارائه می‌کنم میزان مصرف بنزین معمولی و سوپر از تاریخ ۲۸ آذرماه تا ۱۱ بهمن است. میزان مصرف بنزین در این دوره روزانه ۲/۵۳ میلیون لیتر بوده است این مربوط به ماه اول تا الان است، یعنی زمانی که در آن بنزین ۱۰۰ تومانی را در کارت‌ها شارژ ‌کرده بودیم. اما متوسط مصرف روزانه از ابتدای بهمن‌ماه تاکنون و در حالی که سهمیه‌های ۱۰۰ تومانی بنزین هم کاهش یافته متفاوت است و به ۳/۴۵میلیون لیتر کاهش یافته است. در روز یازدهم بهمن ماه مصرف به ۷/۴۲ میلیون لیتر رسیده یعنی مصرف به زیر ۴۵ میلیون لیتر کاهش یافته است. شما می‌دانید که تولید پالایشگاه‌های داخلی کشور هم اکنون ۴۵ میلیون لیتر در روز است. الان به وضعیتی رسیده‌ایم که تولید داخلی‌مان به اندازه نیاز است و ما این را پیش‌بینی نمی‌کردیم.

به همین دلیل وزیر نفت اعلام کرده‌اند پتروشیمی‌هایی که تغییر کاربری یافته بودند به وضعیت تولید قبل خود باز ‌گردانده می‌شوند؟

بله، ما اساسا روزانه ۴۵ میلیون لیتر تولید بنزین داشتیم و کاهش مصرف به این میزان را پیش‌بینی نمی‌کردیم.

پیشتر در جایی گفته بودید، درآمد حاصل از محل صرفه‌جویی هم به منابع هدفمندی یارانه‌ها اضافه می‌شود.

من الان وارد این بحث نمی‌شوم، شما پرسیدید آیا این درآمدها برای سال آینده ضرب در چهار می‌شود؟ من عرض کردم درآمد ۱۴ هزار میلیارد تومان یک پیش‌بینی افتتاح اجرای قانون بوده است. براساس یک مقدار مصرف، پیش‌بینی کرده بودیم. شما الان مصرف گازوئیل را ببینید. مصرف گازوئیل در شروع طرح روزانه ۵۳ میلیون لیتر در بخش حمل‌ونقل بوده است. متوسط مصرف روزانه از ۲۸ آذرماه تا امروز حدود ۴۴ میلیون لیتر بوده، تازه این مربوط به وقتی است که سهمیه گازوئیل ۵/۱۶ تومانی می‌دادیم، در عین حال از ابتدای بهمن ماه تا امروز (۱۳ بهمن) مصرف روزانه به ۳/۳۹ رسیده است.

ولی آنچه که شرکت پخش فرآورده‌های نفتی اعلام کرده، مصرف گازوئیل ۵ درصد بالاتر از سال قبل است.

برخی خبرگزاری‌ها اینگونه برخورد کرده بودند که آمار و اعداد متفاوت است. آماری که الان من ارائه می‌کنم، آمار وزارت نفت است و ارقامی که می‌گوییم ارقامی است که شرکت پخش براساس میزان فروش خود در پمپ‌ بنزین‌ها ارائه می‌دهد، آن عددی که شرکت پخش اعلام کرده بود براساس فروشش به پیمانکاران بوده است. پیمانکاران سوخت را می‌خرند و به مردم می‌فروشند، پس دقت کنیم یکی میزان مصرف مردم است و دیگری میزان خرید پیمانکاران. این دو عدد فرق دارند. پیمانکار بنزین را از شرکت پخش خریده؛ اما همه را به مردم نفروخته است.

پس بقیه بنزین خریداری شده را چکار کرده است؟

آمار شما متعلق به چه روزهایی است؟

دی‌ماه. مصرف گازوئیل در دی ماه سال قبل روزانه ۹۳ میلیون لیتر بوده است.........

من داشتم مصرف گازوئیل را در بخش حمل‌ونقل می‌گفتم.

این رقم مصرف کل است.

ماجرای میزان مصرف گازوئیلی که افزایش یافته می‌دانید چیست؟ این میزان به مصرف نیروگاه‌ها رسیده است. نیروگاه‌های ما نفت کوره و گازوئیل استفاده می‌کنند، چون در زمستان گاز به نیروگاه‌ها داده نمی‌شود، مصرف نفت کوره و گازوئیل شان افزایش پیدا می‌کند، امسال سرمایی که اتفاق افتاد مقداری مصرف نفت کوره و گازوئیل آنها را به نسبت سال گذشته افزایش داد، بنابراین اعدادی که من اعلام کردم، اعداد شرکت پخش فرآورده‌ها است و این اعداد میزان مصرف مردم در جایگاه‌های سوخت است، طبیعی است که اعداد با هم متفاوت باشند، این اعداد هر روز برای ما گزارش می‌شوند و ما هر روز در جلساتمان بررسی می‌کنیم.

آمار را بخواهم خدمتتان عرض کنم، مثلا برداشت نیروگاهی نفت و گاز کل کشور از ابتدا تا ۲۶ دی ماه بدین شکل است، میانگین برداشت نیروگاهی از ابتدای سال ۸۸ بالغ بر ۷/۱۳ میلیون لیتر بوده است و در سال ۸۹ به ۲۶ میلیون لیتر رسیده؛ یعنی ۸۹ درصد مصرف نیروگاهی رشد کرده است، در عین حال مصرف غیر نیروگاهی ۱۳ درصد کاهش داشته است.

میانگین مصرف از ابتدای سال نسبت به سال قبل فرق می‌کند، ولی اگر می‌خواهیم آثار هدفمندی یارانه‌ها را بگوییم باید آمار همین دوره را ببینیم، اگر مصرف کل رشد کرده ناشی از رشد مصرف نیروگاه‌ها است.

متوسط مصرف بهینه گازوئیل در کشور چقدر است؟ می‌خواهیم ببینیم صرفه‌جویی‌ای که مردم دارند چقدر در مصرف کل کشور اثر داشته، به نظر می‌رسد، آثار این صرفه‌جویی مشهود نیست؟

مصرف مردم یعنی غیرنیروگاهی کاهش داشته است، در عین حال اگر مصرف نیروگاهی افزایش داشته مربوط به همین دو ماه فصل سرما است. من آمار مصرف گاز را به شما می‌گویم.عنوان می‌شود مصرف گاز افزایش پیدا کرده است. دلیلش این است که مصرف خانگی در مدت کوتاهی رشد داشته است، شما دقت کنید به طور متوسط مصرف گاز در کشور پس از هدفمندی ۶ درصد کاهش پیدا کرده است، ولی اینکه چه اتفاقی افتاده است موضوع از این قرار است که تراز مصرف گاز در کشور منفی است، یعنی همین که مصرف در بخش خانگی کاهش پیدا می‌کند آن را وارد بخش تولید کرده و در آن جا استفاده می‌کنیم. ما در تولید برای مصرف گاز با تقاضای مازاد روبه‌رو هستیم، دلیل اینکه به نیروگاه‌ها گازوئیل و نفت کوره به عنوان سوخت تحویل می‌دهیم این است که نمی‌توانیم گاز مورد نیازش را تامین کنیم. هر چه صرفه‌جویی در بخش خانگی اتفاق بیفتد، می‌توانیم گاز مورد نیاز نیروگاه‌ها را تامین کنیم. ما الان تقاضای مازاد در بخش مصرف گاز داریم. چیزی که هست ترکیب مصرف سوخت دارد تغییر می‌کند؛ یعنی با اجرای قانون مصرف در بخش خانگی کم می‌شود و به بخش تولید انتقال می‌یابد.

آماری دارید که در بخش خانگی ما چه اتفاقی افتاده و چقدر مصرف گاز کم شده است؟

ببینید، در مورد مصرف گاز براساس عددی که از آقای اوجی گرفته‌ام، از ابتدای اجرای طرح هدفمندی، مصرف گاز ۶ درصد کاهش پیدا کرده اما مصرف نیروگاه‌ها در صنایع ۱۲ درصد رشد داشته است. عرض کردم ما در بخش گاز با تقاضای مازاد روبه‌رو هستیم پس اینگونه نیست که مصرف گاز کشور کاهش پیدا کند، بلکه هر چه در بخش خانگی صرفه‌جویی کنیم آن را به بخش تولید می‌بریم، تا زمانی که پروژه فازهای گازی در دست اجرای کشور به بهره‌برداری برسد، در آن زمان ممکن است تولید از تقاضا پیشی بگیرد. رقم صرفه‌جویی خانگی در حال حاضر معادل ۲۲ میلیون متر مکعب در روز است که عدد بالایی است.

یک نکته دیگر را هم توجه کنید ما نفت کوره را هم به نسبت گران کردیم، اما تراز مصرف انرژی را در کشور «گاز» قرار دادیم. نفت کوره و گازوئیل حامل‌های قابل صادرات و قابل قاچاق هستند، بنابراین قیمت‌های آنان را به گونه‌ای انتخاب کردیم که تمام مصرف‌کنندگان این حامل‌ها برای مصرف گاز انگیزه پیدا کنند. قیمت‌گذاری ما به گونه‌ای است که همه رغبت پیدا کنند به سمت مصرف گاز بروند. الان در مورد واحدهای تولید آجر در کشور چه مشکلی پیش آمده است؟ آنها می‌گویند با نفت کوره ۲۰۰ تومانی هزینه تولیدشان خیلی افزایش می‌یابد، ما می‌گوییم از گاز استفاده کنید، چون قیمت هر متر مکعب گاز ۷۰ تومان است.

پس همگی انگیزه دارند به سمت مصرف گاز بروند، این نکته را توجه کنید «تغییر ترکیب مصرف انرژی کشور در حال رخ دادن است».

سوال ما آقای دکتر همین جا است. قیمت‌هایی که برای نفت کوره و گازوئیل تعیین کرده‌ایم در مقایسه با قیمت‌های جهانی پایین‌تر است و قاچاق همچنان صرفه اقتصادی دارد، پس علت اینکه قاچاق کاهش پیدا کرده چیست؟

یک زمانی قیمت گازوئیل ۵/۱۶ تومان بوده است، حال گازوئیلی که قاچاقچی بخواهد تهیه کند ۳۰۰ تومانی است، انگیزه قاچاق شدیدا کاهش پیدا کرده است. زمانی آرد در کشور کیلویی ۷ تومان بوده است، ولی الان گندم ۲۵۰ و آردش ۳۰۰ تومان است، دیگر انگیزه‌ای برای قاچاق وجود ندارد. زمانی نفت کوره را ۵/۹ تومان می‌خریدند، حالا هر لیتر را ۲۰۰ تومان می‌خرند پس انگیزه‌های اقتصادی قاچاق کاهش پیدا کرده است.

در مورد برخی حامل‌ها همچنان احتمال قاچاق وجود دارد، چرا گفتیم نفت سفید را سهمیه‌بندی می‌کنیم، وقتی قیمت نفت سفید را ۱۰۰تومان در نظر می‌گیریم احتمال قاچاق زیاد است، زیرا قیمت آن با قیمت فوب بنزین یکسان است، بنابراین ما می‌گوییم انگیزه‌های قاچاق کاهش پیدا کرده است. الان اخباری که از کشورهای همسایه مانند عراق، افغانستان و پاکستان می‌رسد این است که هزینه انرژی برای آنها شدیدا افزایش پیدا کرده است، خبر پاکستان را خودتان در خبرگزاری فارس منتشر کردید، اینها نشان می‌دهد هدفمندی یارانه‌ها توانسته انگیزه‌های قاچاق را کاهش دهد. به قول شما آیا همچنان انگیزه قاچاق وجود دارد؟ پاسخ این است که همچنان در مورد گازوئیل وجود دارد، به خصوص اگر گازوئیل ۱۵۰ تومان باشد، همچنان در مورد نفت سفید وجود دارد، در مورد نفت کوره البته انگیزه کمتر است، اما در کل، انگیزه‌‌ها خیلی کاهش پیدا کرده است.

شاید اگر در مصرف حامل‌هایی مانند گاز و برق شاهد صرفه‌جویی شدیدی نیستیم، به این دلیل است که قبض‌های جدید به دست مردم نرسیده است.

نه. یک نکته دیگر را هم باید دقت کنیم. صرفه‌جویی چطور اتفاق می‌افتد؟ یک بخشش ناشی از تغییر رفتار مصرف‌کننده است، اما صرفه‌جویی در تولید تنها با تغییر رفتار اتقاق نمی‌افتد، بلکه با تغییر تکنولوژی اتفاق می‌افتد. هنوز تغییر تکنولوژی اتفاق نیفتاده است، تغییر تکنولوژی زمان می‌برد.

یکی از انتقاداتی که به اجرای طرح می‌شود، همین است، اینکه قبل از انجام اقدامات لازم برای بهینه‌سازی مصرف سوخت طرح هدفمندی به اجرا در آمد، الان تکنولوژی تولید و حتی لوازم برقی و مورد استفاده در منازل به شدت پرمصرف و مشکل‌آفرین هستند.

ما زمانی که طرح را اجرا می‌کردیم یک اعتقاد داشتیم و آن اینکه باید اصلاحات قیمتی با غیرقیمتی همزمان باشد، البته یک سری اصلاحات غیرقیمتی در کشور مثل بهنیه‌سازی انرژی سال‌ها بود که در کشور شروع شده بود، بخشی مربوط به تکنیک‌های تبلیغاتی برای کاهش مصرف بود و در بخش‌هایی دولت اعتباری را قرار داد، مثلا سازمان بهینه‌سازی ستاد مدیریت مصرف سوخت، سهمیه‌بندی بنزین و توسعه خطوط مترو را مورد توجه قرار داده بود بنابراین بخشی از اصلاحات غیر قیمتی انجام شده بود.

در عین حال ما معتقد بودیم تنها اصلاحات غیرقیمتی کافی نیست و اصلاحات قیمتی باید با غیرقیمتی همراه باشد، زیرا اصلاحات قیمتی است که انگیزه می‌دهد بخش خصوصی و مردم به سمت اصلاحات غیر قیمتی حرکت کنند، بنابراین زمانی که طرح اجرا شد برای اینکه اصلاحات غیر قیمتی سریعتر اتفاق بیفتد بسته‌هایی را طراحی کردیم، چرا آمدیم و گفتیم بسته حمل‌ونقل، بسته صنعت بسته کشاورزی منطق بسته‌های ما چه بود؟

منطق بسته‌های ما دو چیز بود. اول اینکه در بسته‌ها به دنبال این هستیم «تغییر تکنولوژی» سریع‌تر اتفاق بیفتد و برای اینکه این اتفاق بیفتد، سیاست‌های حمایتی از بنگاه‌ها را دیده‌ایم تا با منابع ارزان قیمت و حمایت‌هایی که اعمال می‌کنیم، تغییر تکنولوژی اتفاق بیفتد، مثلا در بخش حمل‌ونقل اعتبار ارزان قیمت تخصیص می‌دهیم که خودروها نوسازی شوند. در صنعت اعتباری انرژی و اعتبار برای تغییر تکنولوژی و بهینه سازی می‌دهم در کشاورزی هم به همین شکل به مرغداری و دامداری کمک ارزان قیمت می‌کنیم تا تکنولوژی خود را تغییر دهد.

منطق دوم هم مربوط به «افزایش هزینه و قیمت تمام شده برای تولید کنندگان» است. ما در بسته‌ها به دنبال روشی بودیم که قیمت تمام شده را در بخش دیگر کاهش دهیم، یعنی هزینه‌های مالی بنگاه را کاهش دهیم تا بتوانیم بخشی از افزایش قیمت ناشی از افزایش قیمت تمام شده را جبران کنیم، البته اعتقاد داریم با بهینه‌سازی هم این اتفاق می‌افتد، ولی تلاش کرده‌ایم بخشی از هزینه‌ها را با بهینه‌سازی و سایر اعتبارات مالی کاهش دهیم تا افزایش قیمت بالایی در آن صنعت اتفاق نیفتد.

منطق بسته‌های ما این دو چیز است. یک «تغییر تکنولوژی سریع اتفاق بیفتد» و دو «افزایش قیمت انرژی آثار شدیدی بر افزایش قیمت تمام شده‌ نداشته باشد». کل بسته‌های ما بر این دو منطق متمرکز است.

برخی معتقدند لازم بود آن اتفاق منظورم تغییر تکنولوژی است، انجام می‌شد و بعد وارد اجرای طرح هدفمندی یارانه‌‌ها می‌شدیم.

سوال این است که آن اتفاق در چه صورت می‌افتاد؟

یعنی باید انگیزه ایجاد می‌شد؟

همین است. الان دو سال است که بحث اجرای طرح تحول مطرح است، سال‌ها بود که وزارت نیرو هزینه بالایی برای ساخت و پخش تیزرهای تلویزیونی صرفه‌جویی برق می‌پرداخت، آیا توانسته بود مصرف برق را کنترل کند. شما ببینید در سال‌های اخیر استفاده از اسپیلت‌ها- کولرهای گازی- رایج شد و به صورت قاچاق و قانونی وارد کشور می‌شدند و الان بسیاری از خانه‌ها اسپیلت دارند، چگونه شما می‌توانستید جلوی اینها را بگیرید وقتی مردم استفاده می‌کردند، ما معتقدیم این علامت قیمتی و پرچم قیمت علامت مهمی است. الان علامت قیمتی وجود دارد.

من به شما اطمینان می‌دهم دانشگاه‌های ما و افراد خلاق ایرانی از همین الان فکرشان کار می‌کند که چگونه مصرف انرژی را در کشور و در بنگاه‌ها کاهش دهیم؛ چون دیگر این اقتصادی شده است. بهینه‌سازی انرژی الان در کشور یک پروژه اقتصادی است. تا الان نبوده تا الان اگر بنگاهی می‌آمد و یخچال کم مصرف تولید می‌کرد؛ چون هزینه تولید‌ش بالاتر بود ورشکست می‌شد. چون اقتصادی نبود و بنده و جنابعالی به آن واکنش نشان نمی‌دادیم؛ ولی الان بهینه‌سازی انرژی از نظر منطق اقتصادی در کشور یک پروژه اقتصادی است. به همین دلیل اطمینان داشته باشید همه به سمت آن حرکت می‌کنند.

با بحث صرفه‌جویی که مطرح شد، برمی‌گردیم به بحث اولمان که فرمودید اگر صرفه‌جویی اتفاق بیفتد درآمد دولت کاهش پیدا خواهد کرد. مثلا الان ۱۴‌هزار میلیارد تومان برای سه ماه در نظر گرفته‌اید اگر این صرفه‌جویی سال‌ آینده بیشتر شود، درآمد هدفمندی یارانه‌ها کاهش پیدا خواهد کرد.

کاهش میزان درآمد از این منظر بدیهی است. مصرف کم می‌شود درآمد هم کاهش پیدا خواهد کرد، شما در مصاحبه‌ای که با آقای باهنر داشتید به این مساله اشاره کردید.

پس مصاحبه آقای باهنر با فارس را خوانده‌اید؟ در مصاحبه با ایشان مطرح کردیم که دولت قرار است علاوه بر درآمد حاصل از افزایش قیمت‌های انرژی، درآمد جدیدی برای خود در هدفمندی یارانه‌ها منظور کند و آن درآمد عبارت است از منابع آزاد شده حاصل از صرفه‌جویی در مصرف انواع سوخت. آقای باهنر پاسخ داد منابع حاصل از صرفه‌جویی نباید وارد حساب سازمان هدفمندی یارانه‌ها شود، یعنی مثلا اگر صرفه‌جویی منجر به صادرات مازاد بنزین و گازوئیل شد، درآمد آن باید وارد خزانه یا صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره شود و با اجازه مجلس امکان برداشت دولت را داشته باشد.

ولی من معتقدم بخش عمده‌ای از صرفه‌جویی که اتفاق می‌افتد جزو درآمد سازمان هدفمندی یارانه‌ها است.

بر اساس چه قانونی آقای دکتر؟ در قانون نیامده که درآمد صرفه‌جویی‌های حاصل از این طرح به حساب سازمان هدفمندی یارانه‌ها واریز شود.

کمی دقت کنید به اینکه قانون تصریح دارد. قانون در ماده‌ای می‌گوید «کلیه منابع» حاصل از اجرای طرح قانون می‌گوید کلیه منابع، تصریح نمی‌کند «منابع» باید به حساب سازمان هدفمندسازی یارانه‌ها واریز شود. بنابراین این با صرفه‌جویی‌های بالایی که اتفاق می‌افتد بخشی می‌تواند جزو منابع سازمان هدفمندی یارانه‌ها باشد. ما در این رابطه با آقایان صحبت خواهیم کرد، چون همین الان هم تعامل خوبی با کمیسیون ویژه مجلس داریم و مشکلی در این زمینه نداریم، ولی قانون می‌گوید کلیه منابع. به یک مساله دقت کنیم چون الان طرح دارد به خوبی اجرا می‌شود چرا که مردم به خوبی همراهی کرده‌اند.

یکبار مرور کنیم. یکی از دلایل این است که ما منابع مطمئنی را به مردم می‌دهیم. نباید این را فراموش کنیم مردم پایه‌های اصلی این طرح هستند، مردم باید بدانند و اطمینان و ایمان داشته باشند که معیشت‌شان برای دولت مهم است. مردم به این ایمان بیاورند. من فکر می‌کنم بخشی از موفقیت طرح در این نهفته است که مردم به دولت اعتماد کردند و پذیرفتند واقعا معیشت‌شان برای دولت مهم است، دولت اول پول نان را پرداخت و بعد یارانه نان را هدفمند کرد، بنابراین بخشی از پذیرش‌ها ناشی از این است که جبران زیان مردم دیده شده است. اگر مصرف بنزین در جایگاه ما به ۴۵ میلیون لیتر رسیده مرور کنید، در سال ۸۶ به مرز ۹۰ میلیون لیتر در روز رسیده بود، از آن زمان تا کنون سالی یک میلیون خودرو هم در کشور تولید شده است، حال اینکه مصرف رسیده به زیر ۴۵ میلیون لیتر این یعنی انقلاب. گازوئیل هم همینطور. حال اگر این بیاید و نصف شود، آیا ما باید پرداختی به مردم را نصف کنیم؟ آیا قانونگذار می‌گوید پرداخت یارانه نقدی به مردم نصف شود.

کاهش منابع را چگونه می‌خواهید جبران کنید! آقای باهنر معتقد بود کل در آمدهای کشور یا باید وارد صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی شود یا وارد خزانه و با اجازه مجلس دولت می‌تواند منابع را برداشت کند.

ما درباره همه چیز در ساز و کار قانون داریم صحبت می‌کنیم.

آقای باهنر این را مطرح کرده بود که ما توافق کردیم دولت حساب هدفمندی را از درآمدهای دیگر خود جدا کند و اینکه منابعی را غیر از درآمد آزادسازی قیمت‌ها در نظر بگیرد، خلاف قانون است.

من خارج از قانون حرف نمی‌زنم قانون گفته کلیه درآمدها.

کلیه درآمدهای چه؟

حاصل از اجرای قانون.

اجرا یعنی چه؟ آزاد سازی؟

این که شما می‌گویید یک تفسیر قانون است. برداشت‌ من این است که کلیه درآمدهای حاصل از اجرای قانون. برداشت من این است که درآمدهای صرفه‌جویی بخشی از درآمدهای حاصل از اجرای قانون است. می‌گویم آیا اگر درآمدها نصف شد باید پرداختی مردم را نصف کنیم؟ این برداشتی از قانون است.

در این مورد شما نیاز به توافق با مجلس ندارید؟

فرزین چرا ما بودجه را به مجلس می‌بریم، ما سال آینده هر کاری بخواهیم انجام دهیم باید در بودجه تصویب شود. ما در قالب قانون عمل می‌کنیم.

اگر مصرف مردم نصف شود، آیا این نمی‌تواند برای دولت درآمد ایجاد کند؟

چه در آمدی.

مثلا در جایی هزینه‌های دولت را کاهش دهد.

یک نکته را دقت کنیم، الان ما گازوئیل را به مردم ۱۵۰ و ۳۰۰ تومان می‌فروشیم. فرض ‌کنیم مصرف گازوئیل در کشور نصف شود دیگر گازوئیل را به قیمت فوب می‌فروشیم، فوب خلیج‌فارس ۷۰۰ تومان است. آثار مثبت طرح را برای اقتصاد ملی عرضه می‌کنم. در هر صورت می‌خواهم بگویم صرفه‌جویی‌ها برای کشور همگی خیر و برکت است. چرا؟ چون منابع کشور را ذخیره و حفظ می‌کند و ما هر کاری که باید انجام دهیم باید در قالب قانون و قانون بودجه ببینیم.