زاویه
اقتصاد اطلاعات شکاف فقیر و غنی را کم میکند
مترجم: رسول پرویزی
منبع: تایم
آیا اقتصاد اطلاعات محور میتواند به کاهش شکاف فقیر و غنی کمک کند؟ در ژورنال ساینس اخیرا مقالهای چاپ شده که درست به چنین نتیجهای اشاره میکند.
باربارا کیویات
مترجم: رسول پرویزی
منبع: تایم
آیا اقتصاد اطلاعات محور میتواند به کاهش شکاف فقیر و غنی کمک کند؟ در ژورنال ساینس اخیرا مقالهای چاپ شده که درست به چنین نتیجهای اشاره میکند. این تحقیق دادههای مربوط به ۲۱ دوره جمعیتی - از تاجران پیشاصنعتی آنگلیای شرقی گرفته تا آهنگران و اقتصاد امروز پاراگوئه- را بررسی کرده تا ببیند چطور گاهی ثروت میان برخی خانوادههای خاص اسیر میشود؟
نتیجه اول: هرچه منبع ثروت از کالاهای مادی مثل محصول مزارع و کارخانهها به سمت شبکههای اجتماعی و قابلیت نوآوری حرکت کند، فقرا شانس بیشتری برای پیشرفت و رسیدن به جایگاههای بالا دارند و در عین حال احتمال ورشکست شدن کسانی که ثروت موروثی داشتهاند نیز افزایش مییابد.
بیشتر مطالعات نابرابری اقتصادی جوامع توسعه یافته و مدرن را مطالعه میکنند، اما این تحقیق اخیر به دنبال آن بوده است که با بررسی چندین جامعه کمتر توسعهیافته پی به مکانیزمهای زیرین تحولات اقتصادی اینچنینی ببرد. دادههای آنها چهار قاره و شش قرن را شامل میشود و کار بیش از دهها عالم اجتماعی را مدنظر قرار دادهاند. ثروت به طرق مختلفی اندازهگیری میشود، از کیفیت مسکن گرفته تا بازدهی شکار، تا ارتباطهای اجتماعی.
یکی از یافتههای اصلی این است که جوامعی که بر اساس شکار گذران زندگی میکردهاند معمولا از جوامع کشاورزی یا گلهداران برابرتر بودهاند، به علت آنکه شیوه انتقال ثروت از والدین به فرزندان در آنها متفاوت است. در جوامع شکارچیان، بچهای که در خانوادهای از ۱۰ درصد بالایی سطح درآمد متولد میشود، احتمال آنکه خودش نیز ثروتمند بشود ۳ برابر بیشتر از بچهای است که در ۱۰ درصد پایینی درآمد جامعه متولد شده است، اما در جوامع کشاورزی این رقم ۱۱ برابر و در میان گلهداران ۲۰ برابر است.
دلیلش این نیست که شکارچیان ثروتشان را به فرزندان خود انتقال نمیدهند، انتقال میدهند. والدینی که میدانند چطور بهترین تلهها را بگذارند یا کمیابترین حیوانات را شکار کنند، ثروت دانش محور خود را به فرزندانشان انتقال میدهند. تفاوت اینجا است که انحصاری ساختن چنین مزیتی دشوارتر است، تا مثلا قطعه زمینی که تنها به شما ارث رسیده است.
ساموئل بولز اقتصاددان موسسه «سنت فه» که با مونیک مالدر، انسان شناس دانشگاه شیکاگو و تام هرتز اقتصاددان دانشگاه بینالمللی تورین، تحقیق مشترکی انجام داده در این زمینه میگوید: «وقتی چنین ثروتی را انتقال میدهید، آن را آشکار ساختهاید؛ بنابراین نمیتوانید دیگران را از آن دور نگه بدارید. اقتصادی که بر پایه عقل و ارتباطات شکل گرفته باشد پتانسیل بیشتری برای برابری دارد تا اقتصادی که بر پایه گندم و فولاد باشد.»
حالا اجازه بدهید به سراغ جوامع مدرن و پساصنعتی برویم، مثل جامعه آمریکا. اقتصادی که بر پایه عقل و ارتباطات شکل گرفته است؟ به نظر همین طور است. از زمانی که اولین بار اقتصاددانان بر اهمیت سرمایه انسانی تاکید کردند نیم قرنی میگذرد - مفهومی که میگفت آنچه در سر افراد میگذرد و چگونگی ارتباطشان با دیگران، درست به اندازه داراییهای فیزیکی یک شرکت اهمیت دارد، هرچه بیشتر جامعه به سمت اطلاعاتی شدن میرود، این تصور که برای پیشرفت الزاما نیاز نیست که کارخانه دار باشد بیشتر رنگ واقعیت به خود میگیرد و اهمیت تفکر روشنتر میشود.
به عبارتی، شاید دیگر لازم نباشد در صنعت تولید لباس باشید، بهتر است در صنعت طراحی کردن آنها فعالیت کنید. بولز میگوید: «اقتصاد ما از جوامع شکارچیان که در تحقیق به آن پرداخته شده به هزار شکل متفاوت است، اما از یک جهت خیلی هم به آن شبیه است. چه بخواهید گروه شکار تشکیل دهید چه تیمی از مهندسان نرمافزار، آنچه اهمیت فوقالعاده دارد خلاقیت و توانایی شما در ایجاد ارتباط با دیگران است.»
آیا این به این معنی است که نابرابری درآمدی در آمریکا دارد از بین میرود؟ احتمالا خیر. در واقع طی چند دهه گذشته بیشتر هم شده است - هرچند که قضاوت بر اساس یک نسل، برای عالمان اجتماعی که دورههایی به وسعت یک هزار سال را زیر نظر میگیرند، شاید اصلا رقمی نباشد.
مساله اصلی این است که شکل نظام یافتن جامعه هم در این میان مهم است. حرکت به سمت اقتصاد اطلاعات شاید گام دیگری باشد به سوی فراهم شدن فرصتهای برابر بیشتر، اما قطعا نمیتوان آن را تضمین کرد.
مثلا اگر جامعه تصمیم بگیرد که حوزههای جدید دانش دارای دسترسی محدود و کپی رایت ویژه باشند - این تصمیم میتواند دانش را منحصر به آفریننده آن کند و آن وقت خیلی آسانتر خواهد بود که این آفریننده ثروتش را به شکل انحصاری به فرزندان خود انتقال دهد. نظامهای اقتصادی مهم هستند، اما هنوز هم این ماییم که نقش نهایی و تعیینکننده را داریم.
ارسال نظر