رشد اقتصادی و پایداری زیست محیطی فیلیپین

مایکل تودارو

مترجم: دکتر غلامعلی فرجادی

این مطالعه وضعیت منابع طبیعی و زیست محیطی فیلیپین را در سال‌های اولیه قرن بیست و یکم بررسی می‌کند. پس از سال ۱۹۹۲کنفرانس سران زمین فیلیپین برنامه کار خود را که چارچوب توسعه پایدار نامیده می‌شود و به عنوان «برنامه فیلیپین قرن ۲۱» از آن یاد می‌شود اجرا کرد. این تلاش در زمان رییس‌جمهوری فیدل راموس آغاز شد و در خلال دوران ریاست جمهوری گلوریا ماکاپال آرویا ادامه یافت. هدف برنامه فیلیپین قرن بیست و یک جامعه مدنی، مدیریت زیست محیطی و توسعه پایدار است. مورد فیلیپین شواهدی را نشان می‌دهد که یک ارتباط قوی بین فقر، باروری، سوءتغذیه، خسارت‌های زیست‌محیطی و مبارزات مدنی وجود دارد. پارتا داسگوپتا تاکید می‌کند که اقتصاد سنتی و اقتصاد منابع نمی‌تواند به طور کامل نیازهای جهان در حال توسعه را توضیح دهد. داسگوپتا تاکید می‌کند که شکاف بین کشورهای غنی و فقیر آن قدر گسترده است که تلاش برای تحلیل شرایط کشورهای کمتر توسعه یافته با استفاده از فروض کشورهای پیشرفته نامرتبط و اغلب نامناسب است.

فیلیپین با محدودیت‌های چندگانه توسعه برای مدت ۳۰ سال تا سال ۲۰۰۴ از میانگین رشد اقتصادی ۱/۳ درصد در سال برخوردار بوده است. این رشد کم اقتصادی با سطح پایین پس‌انداز، رشد زیاد جمعیت، بیکاری بالا، عملکرد ضعیف بخش کشاورزی و دولت‌های ضعیف همراه بوده است. پل هاچ کرافت از فیلیپین به عنوان «باتلاق دائمی توسعه» یاد می‌کند. چرا که در مقایسه با بسیاری از همسایگان آسیایی خود در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی از رشد اقتصادی کم و حتی منفی برخوردار بوده است. افزون بر این، تداوم تخلیه منابع طبیعی و تخریب زیست محیطی هر دو جدی و هشدار دهنده بوده است.

فراتر از برنامه ده ماده‌ای:

هدف‌های بلند مدت توسعه اقتصادی

ماکاپاگال آرویا هنگامی که به عنوان رییس‌جمهور به قدرت رسید یک برنامه ۱۰ ماده‌ای را ارائه کرد. این ۱۰ماده عبارت بودند از تمهیدات‌لازم برای ایجاد شغل، فراهم کردن فرصت‌های بورس تحصیلی و تسهیلات آموزشی، متعادل کردن بودجه، تمرکز زدایی، تامین همگانی آب و برق، تراکم زدایی مانیل، توسعه خدمات بین‌المللی و مراکز لجستیکی، ماشینی کردن فرآیند انتخابات، صلح در منطقه آشوب‌زده مین دانائو و مصالحه سیاسی.

برنامه رییس‌جمهور با اجرای برنامه فیلیپین ۲۱ نیز همراه بود. همبستگی قوی بین تبعات توسعه و محیط زیست مدت‌ها است که شناسایی شده است. صنعتی شدن، شهرنشینی، رشد اقتصادی و توسعه منجر به ایجاد مشکلاتی مانند آلودگی هوا و آب، تخلیه و کاهش موجودات گیاهی و حیوانی، انتشار گازهای گلخانه‌ای و عدم تعادل در تنوع‌های زیستی می‌شود. به این ترتیب، مدیریت محیط زیست و حفاظت آن، به ویژه از طریق سیاست‌های عمومی توسعه اقتصادی پایدار را تحقق می‌بخشد. از این رو برنامه فیلیپین ۲۱ می‌تواند به عنوان یک چارچوب کار عمل کند. محیط زیست فیلیپین در شرایط وخیمی قرار دارد و از این رو حفظ محیط زیست و باز تولید آن باید فوری و جدی مورد توجه قرار گیرد.

۱ - بیش از هفت هزار جزیره

مجمع‌الجزایر فیلیپین قریب به ۳۰ هزارکیلومتر مربع را در آسیای جنوب شرقی بین دریای فیلیپین و دریای جنوب چین پوشش می‌دهد. ۳ گروه از جزایر اصلی عبارتند از لوزون‌، ویسایاس و میندانائو‌. این سرزمین عمدتا از کوه‌ها با زمین‌های پست‌تر ساحلی باریک تا عریض تشکیل می‌شود. کشور در کمربند توفان قرار دارد و سالانه ۲۰ تا ۳۰ توفان روی می‌دهد. سایر مخاطرات طبیعی شامل رانش زمین، آتشفشان‌های فعال و زمین‌لرزه است.

در ژوئن ۲۰۰۷ میلادی کل جمعیت فیلیپین با نرخ رشد ۷۷/۱ درصد در سال به بیش از ۹۱ میلیون نفر رسید. فیلیپین دوازدهمین کشور پرجمعیت جهان است. جمعیت فیلیپین جوان است: ۳۵ درصد جمعیت بین ۰ تا ۱۴ سال سن دارند، ۶۱ درصد بین ۱۵ تا ۶۴ سال و فقط ۴ درصد ۶۵ ساله و بالاترند.

در سال ۱۸۹۸ و پس از جنگ اسپانیا و آمریکا فیلیپین توسط اسپانیا به ایالات‌متحده واگذار شد. این کشور در سال ۱۹۴۶ و پس از اشغال توسط ژاپن در خلال جنگ جهانی دوم استقلال خود را به دست آورد. در سال ۱۹۸۶ یک انقلاب مردمی فردیناند مارکوس دیکتاتور فیلیپین را که برای مدت ۲۱ سال در قدرت بود ساقط کرد و کورازون آکینو به عنوان رییس‌جمهور جانشین وی شد و به دنبال آن سه دوره انتخابات ‌رییس‌جمهوری ‌در سال‌های ۲۰۰۴-۱۹۹۲ انجام شده است. مجمع‌الجزایر فیلیپین به وسیله سازمان حفاظت بین‌المللی به عنوان یکی از ۱۷ کشور جهان که دارای «تنوع میلیونی» موجودات است اعلام شد. این کشور در میان ۸۰ کشور جهان که بیشترین تولید کننده ماهی هستند، دوازدهمین رتبه را دارد. فرانسیسکو و دی لس‌آنجلس گزارش داده‌اند که ۷۴ درصد موجودات از خانواده شاه پسند و ۹۸ درصد موجودات مرجانی در جهان در جوامع دریایی و منابع ساحلی، در اطراف مجمع‌الجزایر فیلیپین قرار دارند که ‌زمینه را برای رشد و باروری زندگی موجودات دریایی فراهم می‌آورند. دریای مرجانی فیلیپین از نظر تنوع موجودات مرجانی و ماهی پس از استرالیا قرار دارد.

کاکس هید و جایاسوریا فاش کرده‌اند که ۶۷ درصد موجودات در گروه‌های عمده گیاهی و جانوری که در نقاط دیگر جهان یافت نمی‌شوند در فیلیپین قرار دارند. ۶ درصد پرندگان جهان، ۵ درصد موجودات گیاهی جهان، و ۴ درصد پستانداران در این منطقه یافت می‌شوند. علاوه بر این، فیلیپین دومین کشور جهان از نظر شمار موجودات گیاهان دریایی است. به این ترتیب، این کشور تا حد معینی از محیط زیست غنی و متنوع برخوردار است. لیکن در هر حال وضعیت‌ زیست‌محیطی ‌فیلیپین ناامیدکننده‌ است. تخریب ‌محیط‌زیست و بهره‌‌برداری بیش از حد از منابع طبیعی منجر به یک وضعیت هشداردهنده شده است.

۲ - منابع طبیعی و محیط زیست در فیلیپین

جنگل‌ها و نظام زیستی در فیلیپین یکی از غنی‌ترین و متنوع‌ترین در جهان است که برخی از نادرترین گیاهان و جانوران را در جهان شامل می‌شود. کاکس هید و جایاسوریا اظهار می‌دارند که در حدود ۳۰ درصد کل جمعیت کشور، به ویژه فقرا برای بقا وابسته به جنگل‌‌ها و منابع کوهستانی هستند. در هر حال، فقط۳ درصد جنگل‌های اولیه باقی‌مانده است. اگر چه‌ ارقام‌ در مطالعات ‌متفاوت است و بستگی به‌ تعاریف، طبقه‌بندی‌ها و وجود و دقت داده‌ها دارد، لیکن با هر مقیاسی در نظر گیریم نرخ کاهش منابع حیرت‌انگیز است. بر اساس ارقام سال ۱۹۹۸، دانیلو اسرائیل گزارش کرده است که کل مساحت جنگل‌ها ۷/۵ میلیون هکتار است که ۱۹ درصد کل سرزمین ملی ۳۰ میلیون هکتاری را در بر می‌گیرد (و ۳۹ درصد زمین‌ها که به عنوان جنگل طبقه‌بندی می‌شوند ۱۵ میلیون هکتار برآورد می‌شود). به این ترتیب اسرائیل نتیجه می‌گیرد که جنگل‌های موجود فقط نیمی از جنگل‌های ۲۰ سال قبل را تشکیل می‌دهد. به‌رغم نبود داده‌های دقیق، دیویدکومر تاکید می‌کند که بر پایه گزارش‌های انجمن فنی جنگل ژاپن پوشش جنگلی فیلیپین در سال ۲۰۰۴ فقط ۷/۲۴ درصد بوده است.

بر اساس گزارش بانک جهانی در سال‌های ۲۰۰۰- ۱۹۰۰، نرخ جنگل زدایی سالانه ۴/۱ درصد بوده است که این مقدار تقریبا‌ معادل ۸۹ هزار هکتار است. جنگل زدایی می‌تواند منجر به کاهش تنوع‌زیستی، تخریب زمین، فرسایش خاک و آثار منفی در دوره‌های ریزش باران شود. منابع دولتی فیلیپین ادعا می‌کنند که میانگین جنگل زدایی ۲ درصد در سال است. تحقیقات کومر نشان می‌دهد که بین سا‌ل‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ پوشش جنگل‌ها از ۷۰ درصد به ۵۰ درصد و تا سال ۱۹۸۰ به ۲۵ درصد کاهش یافته است. جنگل‌زدایی ناشی از عوامل متعدد است. فشار جمعیت و حرکت به سمت زمین‌های مرتفع به معنای پاکسازی زمین برای هدف‌های کشاورزی از دلایل اصلی است. پیش‌بینی می‌شود که در صورت ادامه روند موجود جمعیت در زمین‌‌های مرتفع از ۱۸ میلیون نفر در سال ۱۹۹۰ به ۸/۳۷ میلیون نفر در سال ۲۰۱۵ خواهد رسید. به جز الگوهای جمعیتی و مهاجرتی، بهره‌برداری تجاری از منابع جنگلی، از جمله قطع قانونی و غیرقانونی درختان نیز در تخریب چوب‌های پرارزش جنگلی مؤثر است. مدیریت ضعیف کنترل جنگل و اجرای ضعیف مقررات نیز در این میان قابل ذکر است. و سرانجام طرح‌های قیمت ‌گذاری که بتواند ارزش واقعی کمیابی منابع جنگلی را منعکس کنند ناکافی است.

کشاورزی و سامانه زیستی زمین‌های ساحلی

نرخ رشد کلی بهره‌وری کشاورزی در فیلیپین پایین بوده است. بر اساس مطالعات کاکس هیدوجایاسوریا، بازدهی حبوبات و غلات ریشه‌دار و نرخ استفاده از کود شیمیایی در فیلیپین از دیگر کشورهای آسیایی کمتر بوده است. مقامات توسعه اقتصادی ملی در سال ۱۹۹۸ اعلام کردند که از کل ۳۰ میلیون هکتار زمین در سطح ملی ۳/۱۰ میلیون هکتار زمین کشاورزی بوده است(۳۳ درصد زمین ساحلی و ۴۵ درصد زمین‌های مرتفع). بخش کشاورزی بزرگ‌ترین بخش اقتصادی در فیلیپین است که بیش از نیمی از جمعیت، به ویژه جمعیت فقیر را که ازنظر غذا و درآمد به آن وابسته هستند در برمی‌گیرد. تخریب زمین‌های کشاورزی امنیت غذایی کشور را در معرض تهدید قرار می‌دهد.

رشد جمعیت و حرکت به سوی صنعتی شدن و سایر فعالیت‌های اقتصادی تماما‌ از طریق تبدیل زمین‌های جنگلی به کشاورزی و سایر انواع کاربرد زمین فشار بر زمین را افزایش می‌دهد. این حرکت‌ها اسباب پخشایش بیشتر آب را به همراه آورده و طی زمان مسائل جدی زیست محیطی مانند فرسایش خاک را ایجاد می‌کند. فرسودگی خاک رسوب می‌کند و مشکلات آلودگی آب را به همراه می‌آورد. سموم، کود شیمیایی و سایر مواد شیمیایی آلوده‌کننده‌های اصلی هستند. برآوردهای جدید توسط اداره مدیریت جنگل‌ها نشان می‌دهد که ۷۴ تا ۸۱ میلیون تن خاک هر ساله از بین می‌رود و ۶۳ تا ۷۷ درصد زمین‌های کشور تحت تاثیر فرسایش خاک قرار می‌گیرد. به طور کلی، ۴۵ درصد زمین‌های ملی به عنوان زمین‌های فرسوده طبقه‌بندی شده است. رسوب‌سازی تاثیر منفی بر آبیاری، سطح مصرف آب خانوارها و تولید برق می‌گذارد و به طور جدی بهره‌وری کشاورزی را کاهش می‌دهد.

کاکس هیدو جایاسوریا نشان داده‌اند که روند رو به رشدی در جهت استفاده از کودهای غیر ارگانیک و سموم، به ویژه در کشت وجود دارد. در بسیاری موارد استفاده از چنین سموم و کودهایی نامناسب و نامحدود است و بیماری‌هایی پوستی، تنفسی، چشمی و سایر بیماری‌ها را در میان زارعان و خانواده آنان ایجاد می‌کند. آلودگی آب که ناشی از سموم و کودهای غیرارگانیک است خطرات بزرگی برای کل نظام سامانه زیستی به همراه می‌آورد.

از دیدگاه بلند مدت، تجربه کشت تک محصولی (برنج و گندم) فیلیپین عامل دیگری در کاهش بازدهی کشاورزی است.

سامانه زیستی ساحلی و دریایی

مجمع‌الجزایر فیلیپین در حدود ۳۳۹۰۰ کیلومتر خط ساحلی دارد، با فلات قاره که در حدود ۵۰۰/۲۴۴ کیلومتر مربع است. آب‌های دریایی منطقه ۲/۲ میلیون کیلومتر مربع را می‌پوشاند. این خط ساحلی گسترده دارای منابع دریایی و ساحلی است که منبع عمده رشد اقتصادی است و بیش از یک میلیون فیلیپینی برای زندگی، غذا و درآمد به آن وابسته هستند. ماهی پس از برنج غذای اصلی در فیلیپین است و بخش ماهیگیری همچنین یکی از منابع عمده درآمدهای صادراتی فیلیپین است. جدا از ارزش اقتصادی، جامعه دریایی همچنین «وظایف زیستی اساسی» را ایفا می‌کند. مانند موج‌شکن‌، کنترل فرسایش خاک، بازیافت مفید خاک و ته‌نشین کردن شن‌های ساحلی. جامعه دریایی همچنین منابعی مانند خانواده شاه‌پسند، مرجان دریایی، بستر گیاهان دریایی، گردشگری و تفریح را فراهم می‌کند و تنوع آن بخشی از بوم‌شناسی جهانی است.

در هر حال بهره‌وری منابع دریایی و ساحلی به طور تدریجی طی زمان کاهش یافته است. تخلیه ذخایر ماهی یک نمونه خاص است. زوال منابع ناشی از ماهیگیری بیش از حد، آلودگی، استفاده نامناسب، نابودی مرجان‌ها و گیاهان دریایی و نظایر آن است.

جنگل‌های مربوط به خانواده شاه‌پسند۵۰۰ هزار هکتار را در سال ۱۹۱۸در بر می‌گرفت، لیکن ۵۷ درصد آن تا دهه ۱۹۷۰ نابود شده است. از این رو تا سال ۱۹۹۸ فقط ۱۱۲،۴۰۰ هکتار از آن باقی مانده است. هر چه مناطق پرورش خانواده شاه‌پسند به صید ماهی و توسعه مربوط به گردشگری تبدیل می‌شود جنگل‌های شاه‌پسند کاهش می‌یابد. بستر گیاهان دریایی نیز از آثار فناوری‌های مخرب ماهیگیری در امان نمانده است، (تبدیل زمین‌های ساحلی، فعالیت‌های معادن در ساحل و رانش زمین در اثر جنگل‌زدایی).

نابودی مرجان‌های دریایی اغلب منجر به ماهیگیری بی‌رویه، روش‌های مخرب ماهی‌گیری، آلودگی، رسوب‌سازی ناشی از جنگل زدایی و توسعه خط ساحلی شده است. مطالعه‌ای که در سال ۱۹۹۱ توسط بخش محیط زیست و منابع طبیعی انجام شده است نشان می‌دهد که از ۷۴۲ سایت مرجان دریایی فقط ۳۹ سایت یا ۵۳ درصد در شرایط خوب بوده‌اند. در حالی که ۲۲۶ سایت یا ۵/۳۰ درصد در شرایط بد بوده‌اند. در خلیج مانیل، کل باکتری‌های موجود در رود بزرگ بیش از استاندارد است.

سامانه زیستی آب تازه

منابع آب داخلی فیلیپین از رودخانه‌ها و دریاچه‌ها تشکیل می‌شود. تعداد ۳۸۴ رودخانه اصلی و ۵۹ دریاچه در سراسر کشور وجود دارد که منطقه‌ای به وسعت ۶۰۰/۵۶۹ هکتار را شامل می‌شود. خلیج لاگونا‌، بزرگ‌ترین دریاچه در جنوب شرق آسیاست که ۹۰۰ هزار هکتار مساحت دارد. چهار رودخانه مهم، کوتاباتو‌، کاگایان‌، لوزان مرکزی و آگوسان به عنوان مخازن آب برای آبیاری، تولید برق، آب آشامیدنی و ماهیگیری مورد استفاده قرار می‌گیرد. بسیاری از منابع آب تازه رودخانه‌ها با آلودگی رو به رو بوده و عرضه آب سالم را به طور جدی در خطر قرار داده است.

گزارش شده است که از ۴۲۱ رودخانه موجود ۵۰ رودخانه از نظر بیولوژیکی مرده است.

صنعتی شدن سریع، جمعیت در حال رشد، کشت فزاینده زمین‌ها و سایر صنایع و تولیدات کارخانه‌ای تماما‌ به دلیل رعایت نکردن استانداردهای آلودگی منجر به تولید زباله‌های‌ خانگی زیان‌آور، نظام ضعیف فاضلاب، ضایعات صنعتی و تولید فاضلاب‌های صنعتی ‌شده است.

خلیج لاگونا یک نمونه موردی است. این دریاچه تنها دریاچه در کشور است که تحت نظارت دولت است. این دریاچه با ۹۰ هزار هکتار مساحت تا شهر مانیل و سایر شهرهای کوچک ادامه می‌یابد و رودخانه‌ها و نهرها در این دریاچه جریان می‌یابد. در حدود ۱۴۰۰ تا ۱۶۰۰ کارخانه در منطقه مسیر دریاچه قراردارد. کارخانه‌های فرآوری مواد غذایی، نوشابه‌سازی، مزارع پرورش خوک، کشتارگاه‌ها و صنایع پوشاک تماما‌ به آلودگی دریاچه کمک می‌کنند. سیاست‌ها و مقررات آلودگی پیش از این به طور گسترده‌ای نادیده گرفته می‌شد، لیکن در سال ۱۹۹۷، دولت یک نظام جریمه‌ای را وضع کرد که آلوده‌کنندگان باید آن را بپردازند.

سامانه زیستی شهری

شهرها و مراکز جمعیتی اکوسیستم شهری را تشکیل می‌دهند. صنعتی شدن سریع، افزایش جمعیت، ارتقای سطح زندگی و بی‌توجهی جدی به محیط زیست تماما‌ به مشکلات زیست محیطی شهری می‌افزاید. استفاده نامناسب از ضایعات جامد و آلودگی هوا و آب مسائلی هستند که به تخریب محیط زیست می‌انجامند. در فیلیپین، منابع اصلی آلودگی ضایعات جامد خانوارها و فعالیت‌های تجاری هستند. زباله‌های تجاری و ضایعات مسکونی آلوده‌کننده آب‌های سطحی و زیرزمینی است. علاوه بر این، در اکثر مناطق شهری، ضایعات جامد نظام آبراه‌ها را مسدود می‌کند و منجر به سیل می‌شود. به ویژه در فصل بارندگی. آب راکد همچنین زمینه رشد حشرات را فراهم آورده و مشکلات بهداشتی و ایمنی را تشدید می‌کند. فضولات انسانی معمولا‌ در زباله‌های شهری یافت می‌شود و خطرات تب و وبا با تماس انسان با غذای آلوده یا آب همراه با حشرات یا جوندگان ضایعات شهری افزایش می‌یابد. تماس با آب آلوده از طریق حمام کردن، خوردن، آشامیدن و سایر موارد می‌تواند سلامتی افراد را در خطر قرار دهد. شهر مانیل نیز با مساله آلودگی هوا رو به رو است. در سال ۱۹۹۲ میزان کل ذرات معلق در هوا بیش از ۵ برابر مقداری بود که توسط سازمان بهداشت جهانی توصیه می‌شد. افزایش رشد جمعیت منجر به افزایش در تعداد وسائط نقلیه و تراکم بیشتر ترافیک شده است که عامل مهمی در ایجاد آلودگی هوا است.

منابع معدنی

فیلیپین دارای ذخایر وسیع معدنی است و بخش معدن یک بخش اقتصادی مهم است که نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر را در اشتغال خود دارد. بهره‌برداری از منابع معدنی مشکلات زیست محیطی بی‌شماری را سبب شده است. از جمله فرسایش خاک، تخریب محیط زیست، ضایعات معدنی، خسارت به سامانه زیستی زراعی و تغییر در سرزمین. تمام این موارد به آلودگی، رسوب‌گیری و تولید لجن در آب‌ها می‌انجامد.

۳ - برنامه فیلیپین در قرن بیست و یکم و بهداشت زیست محیطی کشور

بانک توسعه آسیایی از دولت‌ها در آسیا می‌خواهد که سیاست‌های زیست محیطی خود را مورد ارزیابی دوباره قرار دهند تا قادر باشند از هزینه‌های اقتصادی جدی جلوگیری کنند. طبق اظهارات یکی از متخصصان عالی رتبه بانک جهانی تخریب گسترده و سریع محیط زیست در بسیاری از نقاط آسیا عمدتا ناشی از نبود اراده سیاسی و جمعیت مازاد بوده است.

برای فیلیپینی‌ها، بانک توسعه آسیایی گزینه‌ای را طراحی کرد که سیاست‌های توسعه و زیست محیطی در سطوح ملی و منطقه‌ای ادغام شوند و توسعه باید از طریق طراحی توسعه پایدار را هدایت کند. به بیان دیگر، مقررات و حکمرانی کلید حل مسائل زیست‌محیطی فیلیپین است.