تجسمـــــی
رضا برجی و حسرت عکسهای نگرفته
فرهنگ و هنر- هنوز وقتی با رضا برجی حرف میزنی گلویش خس خس میکند. یادگارهای جنگ را هنوز با خود دارد و هرازگاهی خانه نشینش میکند. از جنگها میگوید، از روزهایی که به سختی کار عکاسی و فیلمبرداری را در ۱۴ جنگ انجام داده است و برایش انگار فرقی نمیکرده است که اینها ایرانی هستند یا نه. مظلومیت انسانها و مسلمانهایی که یک طرف همه این جنگها بودهاند، دلش را به درد آورده است. در ذهن باورش سخت است، اینکه او چگونه خود را راضی کرده است و جان خود را اینگونه به خطر انداخته است، با لبخند در جواب میگوید: «بزرگترین غم این روزهایم این است که غزه نرفتهام! دلم میسوزد که نتوانستم و نشد که درد مردم آنجا را از زاویه دوربین خودم نشان دهم و من درد آنها را روایت کنم.» برجی از اینکه چگونه در «روایت فتح»، گزارشگر را حذف کرده بودند تا رزمندگان مستقیم با دوربین یعنی مستقیم با مخاطب حرف بزنند، میگوید و اینکه فیلمبردار دائم دوربین را روی دستش حمل میکرده است و سوالها را هم خودش میپرسیده است. رضا برجی گرچه عکاسی است که رکورددار جهانی حضور در جنگهاست، اما هنوز حسرت عکس نگرفتن از برخی صحنههایی که در آنها حضور داشته است را بردل دارد. برجی در بخش دیگری از حرفهایش یادآور میشود: «سال ۱۳۸۲، وقتی اسفندیار رحیممشایی در شهرداری بود، تمام نگاتیوهایم را مشروط به ایجاد «بنیاد رضا برجی» از من خریداری کردند، ولی هنوز هیچ اقدامی برای ایجاد این بنیاد، نکردهاند.»
ارسال نظر