یادداشت - برای روز بیوالدین سینمای ایران
بیربطترین نامگذاری ۳۶۵ روز سال
روز ملی سینما بیربطترین نامگذاری ۳۶۵ روز سال است و من هنوز هم نفهمیدهام چرا ۲۱ شهریور به نام روز سینما نامگذاری شده است؟! چراکه در روز سینما هیچ اتفاقی نمیافتد و روز سینما در ایران بیمسماترین اسم است و فقط هراز گاهی چند نشریه درد و دلهای اهالی سینما را که بیشتر از هم انتقاد میکنند، منتشر میکنند.
علی معلم
روز ملی سینما بیربطترین نامگذاری ۳۶۵ روز سال است و من هنوز هم نفهمیدهام چرا ۲۱ شهریور به نام روز سینما نامگذاری شده است؟! چراکه در روز سینما هیچ اتفاقی نمیافتد و روز سینما در ایران بیمسماترین اسم است و فقط هراز گاهی چند نشریه درد و دلهای اهالی سینما را که بیشتر از هم انتقاد میکنند، منتشر میکنند. بنابراین نکته اول همین روز است که من هنوز هم نفهمیدهام چرا این روز به نام روز سینما نامگذاری شده است و درخواست میکنم یک برنامهای را به مناسبت روز سینما داشته باشیم که شامل تکریم سینماگران شود یا عمل فوقالعادهای برای مخاطبین در این روز صورت گیرد.
این روز، روز بیوالدینی برای سینما است و سینما هم متاسفانه پدر خوبی برای خودش نیست؛ چرا که نهادهای صنفیاش نمیتوانند از پس کارهای خود برآیند و اولین تقاضا این است که روز ملی سینما را تبدیل به واقعهای کنیم که حداقل در آن چهار گل میخک بین افراد رد و بدل شود.
نکته دوم این است که شاید خیلی از افراد بیان آن را توصیه نکنند؛ اما امیدوارم مساله رانتخواری در هر جایی و در هر گروهی از بین برود.
به هر حال، هر کسی در مسندی که قرار میگیرد دوستان و دشمنانی دارد؛ اما عدالت یک واژه ساده نیست و نباید آن را به راحتی به کار بگیریم و من فکر میکنم واقعا در بهکارگیری این مورد گاه افراط میشود.
چه خوب میشود بعد از گذشت یک دهه از دوره وزارت وزیر ارشاد فعلی، این مساله گفته نشود که هیچ کاری در این دوره صورت نگرفته است.
در حوزه فرهنگ، فضیلت تنها اصل مهم است و راه درستی که میتواند سینمای ایران را بالنده کند، فراتر از واژههایی نظیر سینمای من، جشنواره ما و غیره، توجه به مفهوم تاریخ و فرهنگ ایران است.
در کتابهای تاریخ دورههای مختلفی نظیر دوره غزنویان وجود داشت که در قفسههای آن نام کتابها و آثار فرهنگی متعددی برجای بود و هیچ دوره تاریخی را نمیتوانید پیدا کنید که در این دوران یاد شده باشد چند نفر زندان رفتند یا وضع کشاورزی مردم چه طور بود و همه دوران از منظر فرهنگشان باقی ماندند. به همین دلیل است که میبینیم در دوره صفویه بناها و آثار به جای مانده زیادی داریم.
من فکر میکنم باید به این بیندیشیم که برای سینمای ایران یک درمانگاه، سالن سینما و ... بسازیم و آیا آثاری ساخته میشود که فرهیختگان به آنها رای دهند؟ به این نکته توجه شود که در پایان این دوره، شاهد قفسههایی باشیم که پر از آثار خوب باشد.
ارسال نظر