جذب دانشجویان خارجی چه منافعی برای کشورها دارد؟
درباره آموزش عالی بینالمللی
منبع: اکونومیست
آموزش، صنعتی است با سرعت رشد بالا که انگلستان در آن سرآمد است. در این بین، چه چیزی میتواند مشکلآفرین باشد؟
منبع: اکونومیست
آموزش، صنعتی است با سرعت رشد بالا که انگلستان در آن سرآمد است. در این بین، چه چیزی میتواند مشکلآفرین باشد؟
تقاضا برای تحصیل در دورههای آموزش عالی در سراسر دنیا رو به افزایش است. در کشورهای ثروتمندی مانند انگلستان، تعداد دانشجویان دانشگاهها هر سال زیادتر میشود و کماکان امکان تحصیل برای تمام افرادی که متقاضی آن هستند، وجود ندارد. امروزه خانوادههای ثروتمند در اقتصادهایی مثل چین و هند که به سرعت در حال رشد هستند، میتوانند فرزندان خود را برای تحصیل روانه دانشگاه کنند، اما نهادهای آموزشی دارای کلاس جهانی در این کشورها بسیار انگشتشمارند. دانشجویان این کشورها، چه به این دلیل که نمیتوانند آن چه میخواهند را در کشور خود پیدا کنند و چه به این خاطر که آن چه در کشورهای خارجی مییابند را ترجیح میدهند، بیش از پیش روانه این کشورهای ثروتمند شوند.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (اوایسیدی) که هستهای مشورتی برای کشورهای ثروتمند دنیا است، خاطرنشان میسازد که در سال 1980 بیش از یکمیلیون دانشجو در دانشگاههای خارج از کشور زادگاه خود ثبتنام کرده بودند. این رقم، دو دهه بعد تقریبا دو برابر و کمتر از یک دهه بعد، سهبرابر شده بود.
انگلستان در زمینه تحصیلات عالی در دنیا پیشرو است و از این نظر تنها آمریکا را در موقعیتی بهتر از خود میبیند. دانشگاه آکسفورد، در سال ۱۱۹۰ یعنی مدتها پیش از آن که به شکل کنونی خود درآید، اولین دانشجوی خارجی با سوابق موجود (به نام امو از فریزلند) را برای تحصیل در خود پذیرفت. آوازه تاریخی این دانشگاه، در کنار حضور قدرتمندانه آن در فهرست بهترین دانشگاههای دنیا به انگلستان کمک کرده است تا دانشجویان را نه تنها به بهترین دانشگاههای خود، بلکه همچنین به دیگر نهادها جذب کند. در فهرستی که دانشگاه جیائو تونگ شانگهای تهیه کرده است، هشت رتبه از ده رتبه برتر به دانشگاههای آمریکا اختصاص دارند و انگلستان نیز دو رتبه دیگر را به خود اختصاص داده است (رجوع کنید به جدول یک که ۱۰ دانشگاه برتر دنیا در سال ۲۰۰۹ ودرصد حضور دانشجویان خارجی را در آنها نشان میدهد).
مساله دیگری که در این میان به نفع انگلستان (و آمریکا) عمل میکند، قدرت زبان انگلیسی است که به عنوان زبان میانجی در تجارت، علم و بخش عمدهای از فرهنگ ظهور یافته است. انگلستان، به لحاظ قیمتی از قدرت رقابتی گستردهای در برابر آمریکا یا استرالیا برخوردار است. همچنین دانشگاههای این کشور، هم به طور جداگانه و هم در کل، برای مدت بیش از یک دهه، عملکرد بسیار فعالتر و موفقیتآمیزتری را در مقایسه با اکثر کشورها در جذب دانشجویان خارجی به خود داشتهاند.
از میان نزدیک به ۳میلیون دانشجویی که در سال ۲۰۰۷ در دانشگاههای خارجی تحصیل میکردند (متاسفانه سال ۲۰۰۷، آخرین سالی است که دادههای اوایسیدی که امکان مقایسه میان آنها در سطح بینالمللی وجود داشته باشد، فراهم آمدهاند) ۲۰درصد به آمریکا و ۱۲درصد به انگلستان رفتهاند (رجوع کنید به نمودار یک). این کسبوکاری بزرگ برای انگلستان است. تحصیلات عالی، با درآمدی ۴/۲۵میلیارد پوندی (۴/۳۹میلیارددلاری) صنعتی مهم است کهاندازهای تقریبا برابر با صنعت چاپ و نشر دارد، اندکی بزرگتر از تبلیغات است و از داروسازی یا هوافضا بسیار بزرگتر است.
بر اساس نتایج تحقیق اورسولا کلی و همکارانش در دانشگاه استراتکلاید، نزدیک به 9/2میلیارد پوند از این مبلغ - یعنی بیش از 10درصد درآمد دانشگاههای انگلستان - مستقیما از منابع بینالمللی تامین میشود. دانشجویان خارجی 3/2میلیارد پوند دیگر را نیز برای تهیه مسکن و غذا، گذران اوقات فراغت و... خرج میکنند.
اما دلیل استقبال از دانشجویان خارجی در انگلستان، بسیار فراتر از تاثیر آنها بر تراز تجاری این کشور است. آنها اولا از اهمیت بسیار زیادی برای تامین مالی دانشگاههای تحت فشار مالی برخوردار هستند. در دانشگاههای انگلیسی زبان، دانشجویان اهل انگلستان و دیگر اعضای اتحادیه اروپا (به جز اسکاتلند و ولز) در دوره لیسانس تا ۳۲۹۰ پوند در سال شهریه میپردازند - البته این رقم حداکثری، هماکنون تحت بررسی مجدد است. آموزش این دانشجویان، هزینهای بسیار بیشتر از این رقم را به همراه دارد و از این رو دولت با اعطای کمک هزینه به دانشگاهها در پر کردن این شکاف به آنها کمک میکند.
اما این کمک، به ویژه در رابطه با درسهای آزمایشگاهی کفایت نمیکند. دانشگاهها بخشی از هزینه مالی تحصیل دانشجویان انگلیسی زبان در مقطع لیسانس را با مطالبه شهریهای منطبق با شرایط بازار از دانشجویانی که از کشوری خارج از اتحادیه اروپا به بریتانیا آمدهاند، تامین میکنند. اگر دانشجویان خارجی، مقصدی دیگر را برای خود انتخاب کنند یا کیفیت خدمات آموزشی در دسترس دانشجویان بریتانیایی کاهش خواهد یافت یا این افراد مجبور به پرداخت هزینهای بالاتر برای تحصیل خواهند بود.
اکنون که دولتها سیاستهای ریاضتپیشانهای را اعمال میکنند، دانشگاههای علاقهمند به رشد به شدت بر دانشجویان خارجی متکی هستند. دولت بریتانیا، عرضه ظرفیت تحصیل در دوره لیسانس به دانشجویان اهل این کشور یا دیگر اعضای اتحادیه اروپا را به دقت کنترل میکند، چرا که باید به دانشجویان نیازمند به کمک مالی برای ثبتنام در دانشگاه، پول قرض دهد و نیز مبالغی را برای پذیرش این دانشجویان به دانشگاهها پرداخت کند. نهادهای آموزشی این کشور باید برای افزایش تعداد دانشجویان اهل انگلستان یا دیگر اعضای اتحادیه اروپا، از دولت تقاضای مجوز کنند. اگر با درخواست دانشگاهی مخالفت شود، تنها راهی که برای آن جهت رشد باقی میماند، جذب دانشجویان از کشورهای خارج از این اتحادیه است. این دقیقا همان اتفاقی است که هماکنون رخ میدهد. در سال ۲۰۰۸ تعداد کل دانشجویانی که در دورههای تحصیلات عالی ثبتنام کردند، تنها ۱/۷درصد بیش از سال ۲۰۰۴ بود، اما تعداد دانشجویان اهل کشورهای خارج از این اتحادیه ۷/۲۳درصد افزایش یافت.
جستوجوی دانشجویان خارجی در انگلستان، علاوه بر جنبه پولی، دلایل دیگری نیز دارد. این دانشجویان، غالبا باهوش و سختکوش هستند. سر ریچارد سایکس، رییس پیشین امپریالکالج لندن است که در علوم پایه، تکنولوژی و پزشکی تخصص دارد و یکسوم از دانشجویان دوره لیسانس و تقریبا نیمی از دانشجویان مقاطع بالاتر را از خارج از انگلستان به خود جذب میکند. سایکس میگوید که «استانداردهای تحصیلی در انگلستان افت کردهاند، اما در کشورهای خاور دور همچنان حفظ شدهاند. دانشجویان در سنگاپور، متقاضی تحصیل در همان سطح الفی که من در آن تحصیل کردم، هستند.» او مخصوصا به حضور تعداد زیادی از دانشجویان سختکوش چینی اشاره میکند که باعث میشوند همکلاسیهایشان بر تلاش و کوشش خود بیفزایند. به گفته ساکس، «چینیها بسیار سخت کار میکنند و استانداردها را بالا میبرند و دانشجویان دیگر این را میبینند و مجبورند با آنها رقابت کنند.»
دلیل دیگر آن است که حضور تعداد بیشتری از دانشجویان خارجی در دانشگاههای انگلستان، فضایی بینالمللیتر در آنها به وجود میآورد و بدین طریق، بر دامنه تجربه دانشجویان بریتانیایی میافزاید. این چیزی است که به ذهن میرسد، اما در عمل، گروههای بزرگ متشکل از دانشجویان خارجی از کشوری واحد، به این سو تمایل مییابند که به جای برقراری رابطه با دانشجویان دیگر کشورها، با هم ارتباط داشته و از یکدیگر حمایت کنند. این مشکل، در مدرسه اقتصادی لندن (الاسای) که نیمی از دانشجویان دوره لیسانس و ۸۰درصد از دانشجویان مقاطع بالاتر در آن خارجی هستند، به کرات مشاهده میشود. پیتر زاکوویکی، دانشجوی لهستانی که به تازگی تحصیل خود را در این مدرسه به پایان برده است، میگوید که «الاسای از حضور دانشجویانی از کشورهای مختلف سود میبرد، اما در این مدرسه چند فرهنگی وجود ندارد، بلکه آن چه دیده میشود، چند تکفرهنگی است.» دلیل آخر این است که در جنگی که در دنیا برای جذب استعدادها وجود دارد، جذب بهترینها و باهوشترینها برای اقتصاد بریتانیا مفید است. این افراد، کسانیاند که میتوانند به حضور خود در دانشگاه ادامه داده و تحقیقاتی بکر و
تازه را انجام دهند یا از دانشگاه خارج شده و بنگاههایی اشتغالزا را به وجود آورند. حتی در غیر این صورت، آموزش این افراد به منزله پیشبینی «قدرت نرم» در زمانی است که انگلستان برای پرداخت هزینه بابت نوع سخت آن با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند.
بادهای تغییر
تنها انگلستان نیست که این گونه فکر میکند. به علاوه با افزایش حجم بازار بینالمللی آموزش عالی، این کشور با خطر کاهش سهم خود از بازار مواجه میشود. سهم انگلستان از این بازار طی چند سال اخیر نسبتا ثابت مانده و پوند ضعیف، تا حدودی آن را حفظ کرده است، اما همان طور که نمودار نشان میدهد، روند سهم انگلستان از این بازار طی ده سال منتهی به ۲۰۰۷ با شیب اندکی نزولی بوده است. در سال ۲۰۰۸، تعداد دانشجویان خارجی دانشگاههای بریتانیا ۳۶۸۹۷۰ نفر بود که بیش از دو سوم آنها از خارج از اتحادیه اروپا به این کشور آمده بودند. ۴۷۰۰۰ نفر از کل این دانشجویان، چینی و ۳۴۰۰۰ نفر هندی بودند، هر چند از آن زمان تا به حال، سهم انگلستان از کل تعداد دانشجویان خارجی افزایش نیافته، اما تعداد دانشجویان خارجی حاضر در این کشور زیادتر شده است. به علاوه، این پدیده تنها به دانشگاههای بسیار سرآمد محدود نمیشود. ۳۰درصد از دانشجویان دانشگاه لوتون سابق که امروزه دانشگاه بدفوردشایر نامیده میشود، خارجی هستند.
در سال 1999 که تونی بلر، نخستوزیر وقت، طرحی را برای جذب تعداد بیشتری از دانشجویان خارجی به بریتانیا عرضه کرد، آمریکا و استرالیا، تنها رقبای واقعی به نظر میرسیدند. امروزه رقبای جدی نه تنها کانادا را در بر میگیرند، بلکه کشورهای
غیر انگلیسیزبانی مانند آلمان، فرانسه و شاید هلند را نیز شامل میشوند - هر چند آنگلوفونهای مغرور، این امر را انکار میکنند. علاوه بر اینها مصرفکنندگان پیشین مانند سنگاپور، مالزی و خود چین که به دنبال تبدیل به قطبهای آموزشی منطقهای هستند، به جایگاه تامینکننده آموزش دست یافتهاند.
اگر چه موسسات آموزشی برتر آمریکا از دیرباز بر ثبتنام دانشجویان تیزهوش از خارج از مرزهای این کشور متمرکز بودهاند، اما بیشتر کالجهای این کشور چنین هدفی را در سر نداشتهاند و از این رو جای تعجب ندارد که آمریکا سهم خود از این بازار را در سالهای منتهی به 2007 از دست داده است. اهمیت آمریکا در بازار تحصیلات بینالمللی، ارتباط بسیار زیادی با فرهنگ، جاذبه بازار نیروی کار و بورسهای بیحد و حصر آن داشته است، اما این عوامل دیگر کفایت نمیکنند. امروزه بسیاری از ایالتهای این کشور، نمایندگانی آموزشی را برای جذب دانشجویان خارجی در استخدام خود دارند، حتی دانشگاههای برتر نیز دامنه جستوجوی خود را گستردهتر میکنند.
استرالیا همچنان دانشجویان را به دانشگاههای جدید و درخشان خود جذب میکند و به این خاطر که پیشرفتهترین امکانات را در مکانی نزدیکتر از اروپا یا آمریکا برای بسیاری از دانشجویان آسیایی فراهم آورده است، به خود میبالد. قتل یک فارغالتحصیل هندی رشته حسابداری با نام نیتین گارگ در ژانویه گذشته و یک رشته حملات به جوانان هندی، از علاقه اخیر دانشجویان اهل این کشور به حضور در استرالیا کاسته و میزان ثبتنام آنها را نسبت به سال قبل، ۱۰درصد پایینتر آورده است. با این وجود، تعداد دانشجویان بینالمللی حاضر در دانشگاههای استرالیا در سال ۲۰۱۰، به ویژه در اثر افزایش ۲۰درصدی تقاضا از جانب چینیها به طور کلی ۱۰درصد افزایش یافته است. این امر، تعداد کل دانشجویان چینی شاغل به تحصیل در استرالیا را به ۶۳هزار نفر رسانده است.
کانادا، یکی دیگر از اعضای قدیمی گروه کشورهای مشترکالمنافع نیز به دنبال جذب دانشجویان خارجی به دانشگاههای خود بوده است؛ هر چند بیشتر افرادی که برای تحصیل به این کشور میآیند، کسانی هستند که در شرایطی دیگر، نه بریتانیا، بلکه آمریکا را به عنوان مقصد خود برمیگزیدند. تعداد دانشجویان خارجی این کشور که بسیاری از آنها اهل چین، آمریکا، فرانسه و هند هستند، ظرف یک دهه دو برابر شده است. کانادا همچنین کشوری مطلوب برای دانشجویانی است که به دنبال تحصیلی آمریکایی هستند، اما نگران آنند که آمریکاییها استقبال گرمی از آنها نکنند. یک دانشگاه آمریکایی که شعبهای در ونکوور کانادا به راهانداخته، گزارش داده که از محبوبیت خاصی در میان دانشجویان ایرانی برخوردار است.
ژاپن نیز امیدوار است که سهم خود از دانشجویان بینالمللی که هماکنون ۳ تا ۴درصد از کل دانشجویان خارجی حاضر در کشورهای ثروتمند است و بر جریان بزرگ ورود دانشجویان چینی به این کشور تکیه دارد را افزایش دهد. ژاپنیها از بسیاری از دانشگاههای اروپایی (مثل آکادمی علوم فرانسه) الگو میگیرند که امروزه در تلاش برای جذب دانشجویان خارجی از زبان انگلیسی یا دیگر زبانها برای تدریس استفاده میکنند.
انگلستان باید در این رقابت، به نقاط ضعف خود توجه کند. هزینه زیاد میتواند یکی از این ضعفها باشد؛ هر چند انگلستان تنها کشوری نیست که با این مشکل دست و پنجه نرم میکند. به عنوان نمونه، دانشجویی از یک کشور خارج از اتحادیه اروپا که به دنبال تحصیل در رشته فیزیک در امپریال کالج لندن است، باید شهریهای معادل 20750 پوند در سال بپردازد و 14000 پوند دیگر را نیز بابت هزینههای زندگی خود در مدت تحصیل کنار بگذارد. هاروارد، سالانه 22000 پوند شهریه میگیرد و نزدیک به 12000 پوند دیگر را نیز باید برای هزینه غذا، مسکن و... به آن اضافه کرد. شهریه سالانهای که دانشگاه سیدنی برای تحصیل در مقطع لیسانس در رشته فیزیک درخواست میکند، 20000 پوند است و چیزی در حدود 12000 پوند نیز برای سکونت در خوابگاه همراه با مصرف غذاهایی که در آنها سرو میشود، نیاز است.
حساب هزینه
با این همه، بیشتر دانشجویان خارجی در انگلستان، خود، این هزینهها را میپردازند. تنها بخش اندکی از آنها از دولتهای خود یا از صندوقهای تامین کمکهزینه که توسط هموطنان آنها بنا نهاده شدهاند، کمک میگیرند. دانشگاههای ثروتمند آمریکا به هر فردی در دنیا که به قدر کافی برای ورود به آنها مستعد باشد، اما از پس هزینه آنها برنیاید، بورس میدهند. بیش از 20درصد دانشجویان هاروارد و از جمله تعداد زیادی از دانشجویان خارجی این دانشگاه، کمک مالی دریافت میکنند.
سختگیریهای اخیر بریتانیا در کنترل مرزهای خود نیز به این کشور کمک نکرده است. تغییری نامناسب در نظام ویزای دانشجویی برای شناسایی متقاضیان قلابی تحصیل، به آوازه دانشگاههای این کشور در بسیاری از بازارهای مهم آن از جمله هند آسیب رسانده است. دانشجویان هندی در پاییز گذشته به خاطر عدم دریافت ویزا با مشکلات زیادی روبهرو شدند و چند هفته مهم ابتدای ترم را از دست دادند یا به کلی از ادامه تحصیل منصرف شدند. این سیستم، هماکنون در حال بررسی دوباره است. گفته میشود که مشکلات نظام مهاجرتی امتیازمحور انگلستان که اهمیت بیشتری برای مهاجرین ثروتمند قائل است و به افراد دارای مدرک دکتری کمتر بها میدهد، دانشگاهها را در استخدام بهترین اساتید ناتوان میکند. چنین استدلال میشود که نهادهای آموزشی در سطح دنیا برای جذب بهترین دانشجویان به رقابت با یکدیگر میپردازند و باید از آزادی لازم برای رقابت در جذب اساتید نیز برخوردار باشند.
غرابتهایی بریتانیایی
با توجه به اینکه دانشجویان، امروزه به معنای حقیقی کلمه دنیایی از انتخابهای گوناگون را پیش روی خود دارند، تجربه دانشگاههای بریتانیایی تا چهاندازه پاسخگوی این رقابت بوده است؟ با وجود تیترهای روزنامهها مبنی بر آنکه دانشجویان هرزه و مست بریتانیایی، احساسات همتایان متین و تیزهوش خارجی خود را جریحهدار میکنند، به نظر میآید که دانشجویان بینالمللی از تحصیل در این کشور رضایت دارند. از سال ۱۹۹۸ که دانشگاههای بریتانیا شروع به اخذ شهریه از دانشجویان بومی دوره لیسانس کردهاند، مراقب رضایت مشتریان خود بودهاند. در نظرسنجی ملی دانشجویی از دانشجویان سال آخر خواسته شد که کیفیت آموزش، ارزیابی و بازخوردهای انجام شده و رضایت کلی خود از تحصیل را ردهبندی کنند. پائولا ساریج از دانشگاه بریستول، این پاسخها را تحلیل کرده و به این نتیجه رسیده است که دانشجویان بینالمللی عموما بهاندازه خود بریتانیاییها از این موارد راضیاند و در برخی موارد، رضایت آنها بیشتر از دانشجویان اهل این کشور است. افزون بر آن، رضایت هر دو گروه از این دانشجویان در حال افزایش است.
ویل آرکر از آی-گرجوت که به بررسی روی دانشجویان بینالمللی حاضر در دانشگاههای آمریکا، استرالیا و بریتانیا میپردازد، با این نکته موافق است. آرکر میگوید که بر پایه دادههای حاصل از تحقیق او دانشجویان خارجی در این کشورها بیش از همه از آنچه در بریتانیا به دست میآورند، خشنودند و رضایت آنها ظرف پنج سال گذشته افزایش یافته است، هر چند دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در آمریکا با احتمال بیشتری حس میکنند که بخشی از جامعه این کشور هستند.
با این همه، مشکلی در این میان وجود دارد که البته تا به حال، چندان دردسرساز نبوده است. دانشگاههای انگلستان به خاطر آمادهسازی زمینه برای آموزش مستقل به خود میبالند. بسیاری از این دانشگاهها دورههای راهنمایی و حتی کنفرانسهای محدودی ارائه میکنند و معمولا حضور در این کنفرانسها اجباری نیست. تعداد امتحاناتی که این دانشگاهها برگزار میکنند، زیاد نیست و فاصلهای طولانی میان آنها وجود دارد.
دانشجویان خارجی غالبا در محیط آکادمیکی که تا این اندازه آشفتگی دارد، با مشکلات زیادی مواجه میشوند. به قول شیرهار آذار، دانشجویی پاکستانی که اخیرا از مدرسه اقتصادی لندن فارغالتحصیل شده است، شیوه بریتانیایی آموزش عالی «به شما کمک میکند تا خیلی سریع بزرگ شوید.»
یک ویژگی عجیب دیگر در انگلستان آن است که هر چند این کشور در پی جذب دانشجویان خارجی است، اما تعداد نسبتا اندکی از دانشجویان خود را برای تحصیل روانه خارج میکند. این امر تا حدودی بدان خاطر است که بریتانیا دانشگاههای خوبی در خود دارد که دانشجویان اهل این کشور در آنها از یارانه آموزشی بهرهمند میشوند. در عین حال، از زمانی که دانشجویان این کشور مجبور به پرداخت هزینهای ولو حداقلی بابت تحصیل خود شدهاند، به بررسی فرصتهایی که در کشورهای دیگر برای آنها وجود دارد، روی آوردهاند.
بیشتر دانشجویان بریتانیایی مشغول به تحصیل در خارج از این کشور، روانه آمریکا میشوند. در سال 2008، نزدیک به 8700 دانشجوی اهل انگلستان - که رقم بالایی محسوب میشود - در دانشگاههای آمریکا به تحصیل اشتغال داشتند. موسساتی که از دیرباز دانشجویان حاضر در مدارس پولی انگلستان را هدف خود قرار دادهاند، دریافتهاند که مدارس دولتی نیز زمینی حاصلخیز برای فعالیت آنها به شمار میروند.
با این حال اغلب دانشجویان بریتانیایی کماکان به حضور در کشور خود ادامه میدهند. اما دانشگاههای آن، این گونه نیستند. بسیاری از آنها مانند همتایان خارجی خود به راهاندازی شعباتی در کشورهای دیگر روی آوردهاند. به عنوان مثال، دانشگاه ناتینگهام اولین دانشگاه بریتانیایی بود که یک دهه پیش شعبهای کامل را در مالزی تاسیس کرد که در حال حاضر ۳۵۰۰ دانشجو دارد. همین موسسه در سال ۲۰۰۴ اولین دانشگاه خارجی را با نام دانشگاه ناتینگهامنینگبو در چین به راهانداخت که هماکنون ۴۳۰۰ دانشجو را از ۳۰ ملیت مختلف در خود دارد البته بیشتر آنها دانشجویان محلی هستند.
آسیا، بله، اما کدام بخش؟
مساله این است که رشد آتی بازار بینالمللی آموزش عالی از چه منبعی حاصل خواهد شد و چه شکلی به خود خواهد گرفت. در گزارشی از واحد اطلاعات اکونومیست به این نکته اشاره شده است که تعداد دانشجویان چینی که برای تحصیل به خارج از این کشور میروند، بیش از این افزایش پیدا نخواهد کرد، چرا که تعداد جوانان این کشور در اثر سیاست تکفرزندی آن از سال ۲۰۰۷ به بعد رو به کاهش گذاشته است و همچنین پیشرفتهای صورت گرفته در خود دانشگاههای این کشور بدان معناست که دانشجویان بیشتری در خانه خواهند ماند. در حقیقت، این نهادها در حال حاضر رقابت با دانشگاههای آمریکا و انگلستان را به ویژه برای جذب دانشجویان مقاطع تکمیلی آغاز کردهاند.
احتمالا هند نیز آتیه روشنتری دارد. این کشور با وجود تلاشهایی که اخیرا برای بهبود کمیت و کیفیت دانشگاههای خود کرده است، همچنان فاصله زیادی با چین دارد. تقاضا برای تحصیل در دانشگاههای برتر هند بسیار بیشتر از عرضه در آنها است. علاوه بر اینها، این کشور بخشی از ظرفیت آموزشی خود در تمام دانشگاههای عمومی و خصوصی را برای پیشرفت اعضای طبقات فرودست به گروههای مختلف اجتماعی اختصاص میدهد. از آن جا که دانشجویان ثروتمند هندی از تحصیل در یکی از دانشگاههای ممتاز این کشور محروم میشوند، دانشگاه خوبی در خارج را بهتر از دانشگاهی عادی در داخل قلمداد خواهند کرد.
دولت هند قانونی را ارائه کرده است که امکان تاسیس شعبه توسط دانشگاههای خارجی را در این کشور نیز فراهم میآورد - گرچه این قانون پس از چهار سال هنوز به تصویب نرسیده است. اما انگلستان نه تنها علاقهمند است که به عنوان موسس دانشگاه در هند یا مقصدی برای دانشجویان این کشور در نظر آورده شود، بلکه تمایل دارد که در بهبود کیفیت دانشگاههای هند نیز مشارکت داشته باشد. در ۲۹ جولای گذشته، روسای دانشگاههای این کشور در سفر تجاری خود به هند که دیوید کامرون، نخستوزیر انگلستان در راس آن قرار داشت، متعهد شدند که در گفتوگوهایی که در ادامه سال جاری با هدف تعمیق فعالیتهای انگلستان در هند برگزار خواهد شد، شرکت کنند. پارلمان هند در هفته گذشته، ارائه مجوز به شرکای خارجی برای کمک به بازسازی یک مرکز آموزشی بودایی باستانی به نام نالاندا در نزدیکی پاتنا را مورد بررسی قرار داد. دانشگاه میدلساکس، یکی از موسسات بریتانیایی است که به دقت، به بررسی اوضاع در هند میپردازد. این دانشگاه شعبهای در دبی دارد که دانشجویانی اهل کشورهای مختلف را که در این شهر سکونت دارند، به خود جذب میکند. (بسیاری از افراد محلی در خاورمیانه نیز خواهان تحصیل
به شیوهای غربی هستند، اما ترجیح میدهند که این کار را در یک کشور اسلامی انجام دهند؛ فرصتی که دانشگاههای آمریکایی با سرعتی زیاد از آن بهرهبرداری کردهاند.) میدلساکس در سال جاری، شعبه دیگری نیز در مائوریتیوس به راهانداخت. اگر این کار در هند قانونی شود، شعبهای نیز در این کشور بر پا خواهد کرد.
با در نظر گرفتن همه جوانب، بازار بینالمللی آموزش عالی در حال تغییر است. دانشگاههای بریتانیایی تا به حال عملکرد خوبی را در برابر رقبای ثروتمندتر خود در این بازار به نمایش گذاشتهاند. اما برای آنکه این کشور همچنان بتواند تیزهوشترین دانشجویانی که پول کافی دارند را برای حفظ کلاس جهانی خود جذب کند، باید به بررسی دقیق این نکته بپردازد که باید در چه بازارهایی رقابت کند، چه محصولاتی را ارائه نماید و چگونه فارغالتحصیلان خارجی را به شکلی سازگار به جامعه خود وارد سازد. به قول دیوید گرینوی، رییس دانشگاه ناتینگهام، «آموزش عالی در حال جهانیتر شدن است. انگلستان باید کیفیت خود را حفظ کند و اجازه ندهد که رقبای جدید آن را از صحنه به در کنند. بریتانیاییها باید هوشیارتر شوند.»
جدول یک
نمودار یک
ارسال نظر