منبع: اکونومیست
مترجم: محسن رنجبر
هراس از رکودی جدید در آمریکا افزایش یافته است خوش‌بینی در منطقه یورو نیز همین‌طور به ندرت پیش می‌آید که ایالات متحده آمریکا با حسرت به اقتصاد اروپا نگاه کند.

با این حال، چند هفته اخیر جزو این دوره‌های نادر بوده است. نگرانی‌ها درباره بهبود نامطمئن اقتصاد آمریکا افزایش یافته و هراس از آینده اقتصاد منطقه یورو کمتر شده است. ‌دلار و ارز ضعیف در میان واحد‌های پولی کشور‌های ثروتمند است. اما آمریکایی‌ها باید اندکی دلگرم باشند، چرا که هنوز برای ناامیدی از اقتصاد این کشور بسیار زود است. اروپایی‌ها هم باید اندکی احتیاط کنند، چه هنوز برای اطمینان از اینکه اقتصاد آنها محکم بر پای خود ایستاده، زود است.
برخی از پیش‌بینی‌کنندگان بر این اعتقادند که رشد نا‌امید‌کننده جی‌دی‌پی آمریکا در سه‌ماه دوم سال جاری که اگر بر حسب سال محاسبه شود، 4/2‌درصد خواهد بود، می‌تواند آغازی بر حرکت به سوی یک رکود دیگر باشد.
یک نگرانی بزرگ، مشاغل یا در واقع نبود آنها است. کسب‌و‌کار‌های آمریکایی در ماه ژوئن، تنها ۷۱۰۰۰ شغل جدید به وجود آوردند که نسبت به رشد جمعیت افرادی که در سن کار قرار دارند، بسیار اندک و برای کاهش قابل‌توجه تعداد افرادی که در انتظار کار هستند، بسیار کمتر است. حتی اگر چه شرکت‌های آمریکایی غرق در نقدینگی‌اند، نرخ بیکاری در رقم ۵/۹‌درصد ثابت مانده است.
شرکت‌ها کماکان بی‌آنکه به هیچ نتیجه‌ای دست پیدا کنند، از استخدام نیروی کار جدید سر باز می‌زنند و ترجیح می‌دهند که همچنان تولید بیشتری را با استفاده از افراد کمتر انجام دهند.
گرفتاری‌های آمریکا را با امید‌واری دوباره اروپا مقایسه کنید. ارقامی که در هفته گذشته منتشر شد، نشان داد که اقتصاد منطقه یورو، عمدتا در اثر تقویت اقتصاد آلمان در سه‌ماه دوم با سرعتی بیشتر از اقتصاد آمریکا رشد کرده است. افزایش فروش به بازار‌های نو‌ظهوری که با سرعت زیادی در حال رشد هستند - به ویژه برزیل، چین و هند - قدرتمند‌ترین فصل را طی چند دهه اخیر برای صنایع آلمان به وجود آورد.
مردم تازه ثروتمند شده این کشور‌ها به سرعت به دنبال خرید آئودی و مرسدس و کالا‌های تجملی وارد شده از کشور‌های اروپایی هستند. بنگاه‌های آلمانی که در زمان سقوط تقاضای جهانی برای کالا‌های بادوام، ظرفیت تولید خود را کاهش داده بودند، بسیار زودتر از آنچه انتظار می‌رفت، به ظرفیت پیشین خود بازگشتند. نرخ بیکاری 6/7‌درصدی آلمان، اندکی کمتر از زمان آغاز بحران اخیر مالی است.
با این حال، تنها چند ماه پیش بود که سرنوشت اقتصادی این کشور‌ها دگرگون شد. در آن زمان به نظر می‌‌رسید که آمریکا با قدرت به حرکت خود ادامه می‌دهد و اروپا در رخوت به سر می‌برد. بخت با‌دلار یار بود و سرمایه‌گذاران از بحران بدهی منطقه یورو فرار کردند.
این مهم‌ترین نکته برای سیاست‌گذاران را عیان می‌کند و آن این است که سرنوشت اقتصادی آمریکا و اروپا بیش از همیشه در هم تنیده است. سیاستمداران در بروکسل و فرانکفورت باید به خاطر افزایش رقابت، برای رشد اقتصاد آمریکا دعا کنند - همان طور که همتایانشان در واشنگتن باید از اینکه می‌شنوند که نو‌کیسه‌های چینی، خودرو‌های آلمانی و نوشیدنی‌های فرانسوی را سفارش می‌دهند، خوشحال باشند.
با این همه به نظر می‌آید که هم اروپا و هم آمریکا از توهماتی رنج می‌برند - اروپایی‌ها درباره قدرت خود و آمریکایی‌ها درباره ضعف خود. جشن در اروپا برای بهبود اقتصاد، حداقل به دو دلیل بسیار زود است. اولا منطقه یورو به استثنای آلمان، همچنان در شرایط ضعیفی به سر می‌برد. اسپانیا که رشد اقتصادی چندانی ندارد و نرخ بیکاری درآن به ۲۰‌درصد رسیده، مشتاق است که مشکلاتی مانند آنچه در آمریکا وجود دارد، داشته باشد. ثانیا آلمان به صادرات وابسته است، نه مخارج داخلی و بازار داخلی آن یکی از نقاط معدودی است که فروش خودرو‌های مرسدس در سال جاری در آن کاهش یافته است. بنابراین سرنوشت اقتصادی این کشور همچنان ارتباط نزدیکی با دیگر کشور‌های دنیا - از جمله یکی از بزرگ‌ترین بازار‌های آن؛ یعنی آمریکا دارد.
خطر بروز رکودی دوباره در آمریکا تا چه‌اندازه واقعی است؟ یکی از دلایل کاهش سرعت بهبود اقتصاد این کشور آن است که فروشگاه‌ها و انبار‌ها پر‌تر شده‌اند، به گونه‌ای که افزایش اولیه تقاضا از محل انباشت دوباره کالا در انبار‌ها از میان رفته است. مشکلات بخش مسکن هنوز بر اقتصاد آمریکا سایه‌انداخته است. خانواده‌ها باید برای خلاصی از شر بدهی‌های خود پس‌انداز کنند. بنگاه‌ها که از مخارج اندک مصرف‌کنندگان نگرانند، در تصمیمات خود برای سرمایه‌گذاری محتاطانه عمل می‌کنند. اعتبار بانکی زیادی وجود ندارد. این همه مانعی است در برابر بهبود قدرتمندانه اقتصاد این کشور؛ اما رکود دوباره مستلزم آن است که بنگاه‌ها باز هم از میزان سهام، مخارج سرمایه‌ای و مشاغل خود بکاهند. سپر نقدینگی که شرکت‌های آمریکایی برای مقابله با روز‌های سخت به وجود آورده‌اند، بروز شوک تازه‌ای از این نوع را نامحتمل می‌کند.
با این همه حتی اگر رکودی دوباره رخ ندهد، آمریکا برای بهبود عملکرد خود با مشکلات زیادی مواجه است. اگر بنگاه‌های این کشور نشانه‌ای آشکار‌تر از تصمیم نهایی اوباما درباره بودجه این کشور (و مالیات‌های جدیدی که احتمالا در آن وجود دارد) داشتند، علاقه بیشتری به خرج پول خود پیدا می‌کردند، اما نگاه‌ها در کوتاه‌مدت به فدرال‌رزرو دوخته شده است. این بانک در ۱۰ آگوست پذیرفت که سرعت بهبود اقتصاد کم شده است و اعلام کرد که درآمد‌های حاصل از سررسید اوراق بهادار رهنی در مالکیت خود را در اوراق قرضه دولتی باز سرمایه‌گذاری خواهد کرد. این تغییر کوچکی در بازگشت به «تسهیل مقداری» بود، اما از آنچه خرس‌ها می‌خواستند [اشاره به کسانی که در بازار اوراق بهادار اقدام به پیش‌فروش سهام خود می‌کنند، م.]، کمتر بود.
نگرانی‌ها راجع به کاهش قیمت‌ها همچنان موجه است و بانک مرکزی آمریکا باید با بروز هر نشانه‌ای از آن، تمهیدات جسورانه‌تری را اتخاذ کند. با این حال، فدرال‌رزرو فعلا پیام درستی را به بازار ارسال کرده است، نگرانی، اما نه هراس. گذشته از هر چیز، معلوم نیست که محرک پولی بزرگ‌تر از این، مشاغل تازه زیادی را به وجود می‌آورد. سطح نسبتا بالای فرصت‌های شغلی در آمریکا با بیکاری بسیار کمتری سازگار به نظر می‌رسد. برخی بنگاه‌‌ها گلایه کرده‌اند که کارگران در دسترس از مهارت‌های مورد نیاز آنها برخوردار نیستند. از این رو متاسفانه بیکاری ریشه‌های عمیقی دارد و این بار تعداد افراد بیشتری برای مدتی طولانی‌تر بیکار خواهند ماند. اقتصاد آمریکا کار سختی در پیش دارد؛ اما با شواهد کنونی انتظار نداشته باشید که بهبود اقتصاد این کشور به تدریج متوقف شود.