چین و هند پیشتازان سده جدید
منبع: OECD
مترجم: شکوفه صبیحی
رشد سریع اقتصادهای نوظهور به جا‌به‌جایی جغرافیای قدرت اقتصادی منجر شده است. پیش‌بینی‌هایی که از تحلیل‌های آنگوس مدیسون، اقتصاددان فقید، حاصل شده نشان می‌دهد که وزن کل اقتصادهای درحال توسعه و نوظهور نسبت به وزن کشورهای جهان پیشرفته در حال افزایش است.

براساس چشم‌اندازهای توسعه جهانی، همزمان با این تغییر ساختار در اقتصاد جهانی، بحران مالی و اقتصادی در حال سرعت گرفتن است. پیش‌بینی‌های بلندمدت‌تر نشان می‌دهند که تا سال ۲۰۳۰سهم کشورهای در حال توسعه و نوظهور امروز، از تولید ناخالص داخلی جهان تقریبا ۶۰ درصد خواهد شد.
در حالی‌که دهه 1990 برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه با شکست همراه بود، اما در دهه اول قرن بیست‌ویکم نرخ رشد این کشورها به طور محسوسی افزایش یافت و در عین حال تعداد کشورهایی که با اقتصاد کشورهای ثروتمند عضو OECD همگرا می‌شدند از 12 به 65 افزایش یافت. باید به این نکته هم اشاره کرد که عملکرد قوی چین و هند اثر قابل توجهی بر دیگر کشورهای در حال توسعه جهان داشته است.
در واکنش به این روند، کشورهای عضو OECD نیز تلاش کرده‌اند تا روابطشان را با اقتصادهای نوظهور تقویت کنند. کشورهای توسعه یافته ارتباط‌شان را با برزیل، چین، هند، اندونزی و آفریقای جنوبی محکم‌تر کردند و اخیرا نیز شیلی را به عنوان سی و یکمین عضو OECD پذیرفته‌اند. این کشورها علاقه زیادی به پیوستن استونی، اسرائیل و اسلوونی به OECD نشان داده‌اند. در این بین روسیه نیز برای عضویت در OECD در حال مذاکره است.

تاثیر عظیم صعود کشورهای نوظهور بر توسعه
همراه با همگرا شدن کشورها، از سال 1990، تعداد افرادی که با کمتر از روزی یک دلار زندگی می‌کنند بیش از 25درصد کاهش یافته است که این نسبت تقریبا معادل 500 میلیون نفر در جهان است. نکته شایان ذکر این است که تاکنون، بخش عمده کاهش تعداد این افراد در یک کشور؛ یعنی چین اتفاق افتاده است.
البته اقتصاد بسیاری از دیگر کشورها نیز ترقی کرده است، اما آهنگ حرکت رشدشان برای مقابله با اثر رشد جمعیت ناکافی بوده است. کاهش فقر هنوز یک چالش اصلی برای کشورهای در حال توسعه است. با وجود تمام این پیشرفت‌ها، متاسفانه در بسیاری از اقتصادهایی که به سرعت رشد می‌کنند فقر رو به افزایش است.
دولت‌های کشورهای نوظهور که نرخ‌های رشد سریعی داشته‌اند، اکنون می‌توانند از عهده افزایش مخارج عمومی ‌برای تامین اجتماعی برآیند. امید است که صرف مخارج در این زمینه نابرابری را کاهش دهد. آنجل گوریا، دبیر کل OECD می‌گوید: «سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های اجتماعی در این کشورها ممکن است میل به پس‌انداز را کم کند و به ایجاد یک اقتصاد متعادل تر جهانی کمک کند.»

لزوم افزایش روابط تجاری کشورهای فقیر
هند و چین به خاطر رشد سریع و اندازه بزرگشان، بر روی متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان که برای کشورهای فقیر اهمیت دارد، تاثیر می‌گذارند (متغیرهایی چون نرخ‌های بهره، قیمت مواد اولیه و سطوح دستمزد کارگران غیرماهر). آنها همچنین بر الگوهای تجارت جهانی و سرمایه‌گذاری نیز اثرات مهمی‌ دارند.
بنابراین کشورهای فقیر و در حال توسعه دیگر به استراتژی‌های توسعه ملی‌ای نیاز خواهند داشت تا بتوانند به روندهای جهانی واکنش نشان دهند و تضمین کنند که در اقتصادی که چین و هند در آن سهم بزرگ‌تری دارند، پیشرفت خواهند کرد. این گزارش نشان می‌دهد که پیوندهای اقتصادی بیشتر بین کشورهای درحال توسعه قابل دستیابی است. «پیوندهای جنوب-جنوب» در تجارت، کمک و سرمایه‌گذاری را می‌توان به عنوان منابع مهمی‌ برای افزایش دانش و تامین مالی برای توسعه به شمار آورد. (نمودار 2 را ملاحظه کنید) برای مثال کاهش تعرفه تجارت بین کشورهای در حال توسعه می‌تواند به شدت برای این کشورها مفید واقع شود.
به طور کلی، این گونه انتقال ثروت خبر خوبی برای توسعه و حتی اقتصاد جهانی است. همان‌طور که آنجل گوریا می‌گوید: «رشد کشورهای درحال توسعه فرصتی برای بهبود اقتصاد جهانی به شمار می‌رود. نقش قابل‌توجهی که بعضی از اقتصادهای نوظهور در بهبود اقتصاد جهان داشته‌اند، این ادعا را تایید می‌کند.»

نمودار۱: منافع بالقوه آزادسازی تجارت جنوب-جنوب

نمودار 2: سهم اقتصاد جهانی با در نظر گرفتن برابری قدرت خرید