رویداد - محمدرضا باهنر:
اصلاح طلبان بدون رهبرانشان به فعالیت ادامه دهند
دبیر کل جامعه اسلامیمهندسین معتقد است: اصلاح طلبان باید به فعالیت خود منهای رهبرانشان ادامه دهند، چرا که آنها یک شخصیت حقوقی مستقل قوی دارند و اصلا نباید سرنوشت آنها به سرنوشت چند نفر گره بخورد. محمدرضا باهنر که با خبرگزاری مهر گفتوگو میکرد، درباره راهکار فعال کردن احزاب در کشور گفت: شکل نگرفتن احزاب در کشور دلایل مختلفی دارد. حافظه تاریخی ملت نشان داده است که اصولا از احزاب یا شناختی ندارند یا چون احزاب در گذشته آلوده بودهاند، این موجب شده تا بی اعتمادی در میان مردم نسبت به احزاب وجود داشته باشد. پس از انقلاب نیز احزاب عموما دولت ساخته بودند، در حالی که باید دولت ساز میبودند. از حزب کارگزاران گرفته، مشارکت و این اواخر نیز جبهه رایحه خوش. اینها احزابی بودند که پس از اینکه دولت سر کار آمد از نزدیکی افراد سیاسی پیرامون دولت تشکیل شدند.
به گفته دبیر کل جامعه اسلامیمهندسین، احزاب باید با حکومت یک رابطه برد - برد داشته باشند، به این معنی که اگر یک حزبی توانست شرایط تاسیس را فراهم کند، صاحب ایده باشد، در بین مردم نفوذ کند و تعامل حقوقی مناسب با حاکمیت داشته باشد، تا زمانی که در چارچوب قانون حرکت کند بتواند از سوی حکومت، کمک، مساعدت و پشتیبانی بگیرد.
نایب رییس مجلس سپس تصریح کرد:حلقه گم شده این جریان فقدان قدرت احزاب در انتخابات نهادهای حکومتی است. نگاهی به گذشته انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامینشان میدهد که افرادی که انتخاب شدند هر کدام به نوعی اعلام برائت از حزبی بودن کردند و گفتند که ما خودمان در انتخابات پذیرفته شده ایم. این مورد هم شامل حال سید محمد خاتمی میشود و هم محمود احمدی نژاد.
او سپس ادامه داد: بهترین راهکار برای فعال کردن احزاب در کشور تصویب قوانین مشخص برای این حوزه است. قانونگذار باید مشخصا بداند که چه توقعی از احزاب دارد و قانون حقوق احزاب را نیز به رسمیت بشمارد. امروز اگر کسی به احزاب تعهدی ندارد، به این دلیل است که تعهد متقابلی در این حوزه وجود ندارد. فعالیت احزاب نیز باید مانند هر نوع تکنولوژی وارداتی به کشور بومیشود و در چارچوب نظام ولایت فقیه تعریف شود.
امکان حذف هیچ کدام از دو جناح وجود ندارد
نایب رییس مجلس همچنین ادامه داد: در کشور ما عموما دو جناح در انتخابات رقیب اصلی هم بودهاند، یک زمان نام این جناحها چپ و راست، یک زمانی محافظه کار و تندرو و زمانی نیز اصولگرا و اصلاح طلب. اسامیعوض شدهاند اما ماهیت این احزاب عوض نشده است و من معتقدم هیچ کدام به تنهایی توان اداره مطلوب کشور را ندارند. بنابراین نیاز است هر دو جناح در کشور بمانند و امکان حذف هیچ کدام وجود ندارد، کما اینکه در ۳۰ سال گذشته دیدیم هر یک از این احزاب تا محاق نیز رفتند اما دوباره جان گرفتند و به صحنه بازگشتند.
دبیر کل جامعه اسلامیمهندسین سپس اظهار کرد: وقتی سران یک جناح اشتباهات اساسی، تخلفات عمومیو قانونی یا کارهای ضد امنیتی میکنند، طبیعی است که نظام به جرم آنها رسیدگی کند و دیگر افراد جناح نباید سرنوشت خود را به سرنوشت اینها گره بزنند، بلکه باید بروند کار خود را بکنند. با رفتن دو یا سه نفر نمیتوان یک حزب را حذف کرد و کل حیات جناح نیز زیر سوال نمیرود. عقلای هر جناح باید تلاش کنند که کار به دست تندروهای جناح نیفتد، چرا که تندروها مسیر متعادل حرکت جناح را منحرف میکنند، درگیری و برخورد ایجاد میکنند، کار ضد قانونی، خلاف امنیت و خلاف حاکمیت میکنند و کلا مسیر جناح را به انحراف میکشند. به اعتقاد وی اگر کسی فکر کند یک جناح در کشور حذف میشود یا جناح دیگری تقسیم سلولی شود و دو جناح جدید تشکیل دهد، این بسیار تفکری سادهانگارانه است. باهنر آنگاه با اشاره به وقایع پس از انتخابات یادآورشد: در مورد وقایعی که پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اتفاق افتاد نیز میتوان گفت اصلاح طلبان باید به فعالیت خود، منهای رهبران یا کسانی که مشهور شدند به سران فتنه ادامه دهند، چرا که اصلاح طلبان یک شخصیت حقوقی مستقل قوی دارند و اصلا نباید سرنوشت آنها به سرنوشت چند نفر گره بخورد. به نظر باهنر، بزرگترین اشتباه اصلاحطلبان این بود که کار را از مسیر قانونی و حقوقی خود بیرون بردند و هزینههای زیادی را به نظام تحمیل کردند و امروز نیز مرتب بیانیه صادر میکنند. شاید روزی برسد که بیانیه ۱۳۴۸ آنها نیز صادر شود. اگر آنان دوست دارند با بیانیه حال کنند، بروند حال کنند. تکلیف آنان از نظر نظام حکومتی روشن است، چرا که جبران هزینههایی که به نظام تحمیل کردند خیلی سخت و شاید هم غیرممکن باشد. اما به آن معنا نیست که جناح اصلاح طلبان دیگر فعالیت نکند. دبیر کل جامعه اسلامیمهندسین اما درباره رفتار اصولگرایان در حوادث پس از انتخابات هم گفت: در وقایع پس از انتخابات در مجموع کار تندروانه و رادیکالی شد و اساس این حرکتها اشتباه بود. فضای پس از انتخابات دیگر فضایی متعادل و عقلایی نبود و استدلال و منطق جای خود را به زورآزمایی و تحمیل هزینه به نظام داد. افراد اگر چه میتوانند از طریق رسانه، تشکیلات و حزب و در تجمعات اعتراض خود را مطرح کنند، اما یادمان نرود که اعتراض به صورت تجمع مقدماتی دارد که رعایت آن ضروری است و اگر کسی بخواهد تقاضای تجمع کند، براساس قانون اولین وظیفه او این است که هر اتفاقی در آن تجمع افتاد مسوولیت آن را بپذیرد. شاید یک نفر در آن تجمع شیشه بشکند شاید هم یک نفر اسلحه در بیاورد، تنها فردی که تقاضای تجمع کرده و مجوز گرفته مسوول این وقایع است. به گفته او آدمها متفاوت هستند. برخی سعه صدر دارند و اعتراض پذیرند و برخی نه، اما، نظام باید همواره سعه صدر داشته باشد و اعتراضات را در چارچوب قانون بپذیرد.
ارسال نظر