مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش

علیرضا مجمع

در سال‌های اخیر شاهد رویکرد گسترده نسلی از کارگردان‌های تئاتر ایران به سوی پست‌مدرنیسم هستیم.

اینکه چنین رویکردی از کجا نشات می‌گیرد و ضرورت‌های آن در جامعه و تئاتر ما چیست، بحث جداگانه‌ و مفصلی را می‌طلبد، اما بخشی از جریان‌شناسی این رویکرد به شناخت عناصر پست مدرنیستی در این‌گونه نمایش‌ها باز می‌گردد و اینکه کارگردانی تا چه حد توانسته در تعاملی آگاهانه با آن قرار گیرد. اجرای «مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش» رضا حداد را نیز می‌توان در ادامه جریان پست مدرنیسم در تئاتر ایران بررسی کرد، چرا که در این نمایش نیز مولفه‌های پست‌مدرن به شکلی تمام عیار خود را به رخ می‌کشد. کولاژ و کنار هم قرار دادن عناصر نامتجانس و ناهمگون از مهمترین ویژگی‌های یک اثر پست مدرن است. اصل کولاژ در اثر پست مدرن تاثیرات بنیادینی بر تمامی پیکره اثر دارد، از یکسو باعث چند صدایی شدن اثر می‌شود و صداهای متفاوت و گاه ناهمگون به شکل یکسان در آن حضور دارند و از سوی دیگر باعث مرکز زدایی از اثر هنری می‌شود، چرا که هیچ صدا و مرکزیت غالبی در اثر وجود ندارد. کولاژ همچنین باعث به وجود آمدن تنوع در پیکره اثر می‌شود و از سوی دیگر به دلیل کنار هم قرار گرفتن عناصر ناهمگون نوعی پویایی و جنبش دیالکتیکی در اثر پدید می‌آورد.کولاژ را می‌توان موتور محرک نمایش «مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش» چه در نوشتار و چه در اجرا دانست، در این اجرا ما با قطعاتی جدا از هم اما در عین حال به هم پیوسته روبه‌رو می‌شویم، قطعاتی که به زندگی، افکار و ویژگی‌های روانی شخصیت‌های نمایش می‌پردازد و به شکلی آگاهانه از سوی کارگردان در سبک‌ها و شیوه‌های مختلف قرار گرفته‌اند.در این اجرا از اجرای فیزیکال گرفته تا نمایشنامه‌خوانی مبتنی بر کلام، از قطعاتی کاملا تلخ تا لحظات طنز، از موسیقی مدرن غربی تا آهنگ‌های خاطره‌انگیز ایرانی و موسیقی پاپ سطحی و عامه‌پسند، از تصویر نگاری مستند تا وهم و خیال و فانتزی و نقاشی و سینما و ادبیات و تئاتر همه و همه در کنار هم قرار گرفته‌اند و از نمایش «مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش» یک کولاژ تمام عیار ساخته‌اند. این کولاژ از چند منظر همسویی کامل با فضای نمایش دارد. از یکسو بسته به وضعیت روانی و اجتماعی شخصیت ما با فرم‌های اجرایی متنوعی روبه‌رو می‌شویم، هر قطعه سعی دارد نه به واسطه معنا و محتوا که به واسطه فرم، فضای ذهنی شخصیت را برای مخاطب خلق کند. دومین جنبه مثبت این کولاژ ملموس کردن فضای اثر برای مخاطب ایرانی است؛ چرا که نمایش «مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش» به نوعی بازگویی نوستالژیا، خاطرات و بحران‌های جوان ایرانی است. جوانی که اکنون پا به میانسالی می‌گذارد و از این منظر این جنبه کولاژ گونه نمایش، امکانات فراوانی در اختیار رضا حداد قرار می‌دهد تا دغدغه‌ها، دلهره‌ها و نوستالژی‌ این نسل را به خوبی بیان کند. رجوع او به ترانه‌های خاطره‌انگیز، مجموعه تلویزیونی مدرسه موش‌ها و بسیاری دیگر از تصاویر آشنا تنها در سایه کولاژ و امکانات آن است که امکان حضور می‌یابند.