چالش قیمت‌گذاری

اقتصاددان عزیز

جایی خواندم که سوپرمارکت‌ها تدریجا قیمت‌های خرد، مثل ۹۹ پنی را به یک پوند تبدیل می‌کنند چون این کار باعث می‌شود که هم کالا‌ها ارزان‌تر به نظر برسند و هم کسب و کارشان صادقانه‌تر جلوه کند. می‌خواستم ببینم آیا روانشناسی قیمت‌گذاری در‌این تصمیم نقشی داشته یا فقط حاصل تلاشی سودجویانه بوده است؟ به هرحال، اگر به ازای هر کالا یک پنی بیشتر بگیرند در پایان سال ده‌ها میلیون پوند به سودشان اضافه خواهد شد.

اس. سی.

اس سی عزیز

این تصمیم قیمت‌گذاری خاص سه مجموعه متفاوت از هزینه و فایده به دنبال دارد که همگی در مقاله‌ای که تو به آن اشاره کرده‌ای نادیده گرفته شده‌اند.

اولی، به ذات فیزیکی عمل تغییر مربوط می‌شود. ‌این کار وقت کارکنان و مدیریت فروشگاه را خواهد گرفت. هرچند چون باعث ثبت معاملات می‌شود، ممکن است کش رفتن پول را برای کارکنان سخت‌تر کند.

دلیل دوم روانشناختی است. قیمت‌های رُند (مثل یک پوند) ارزان‌تر به‌نظر می‌رسند یا مثلا ۹۹ پنی؟ کارشناسان در دفاع از هریک از ‌این دو حرف‌ها زده‌اند.

دلیل سوم خیلی ساده حساسیت قیمتی است. در تئوری اقتصاد کلاسیک وقتی قیمت‌ها بالا می‌روند درآمد هر واحد فروش افزایش می‌یابد، اما میزان فروش پایین می‌آید. ‌این امر یک بده بستان ساده و سر راست است که خود شرکت‌ها باید نقطه مناسبش را پیدا کنند. تئوری خود تو تقریبا سردرگم است. به نظر فکر کرده‌ای که سوپرمارکت‌ها پیش از‌این یک پنی به مردم تخفیف می‌داده‌اند، چون آدم‌های مهربانی بوده‌اند. ‌این بار یک‌دفعه فروشنده‌ها دیگر مهربان نیستند پس قیمت‌ها را بالا برده‌اند.

من تئوری تو را رد می‌کردم اگر... خودم یکی بهترش را در دست و بال داشتم. بحث ما نشان می‌دهد که خرده فروش‌ها چند دلیل برای استفاده از قیمت‌های ۹۹ پنی دارند و چند دلیل هم برای استفاده از قیمت‌های رند. معلوم نیست اکنون ‌این میان چه چیزی تغییر کرده است. اگر نظر مرا بخواهی می‌گویم چند بازاریاب زرنگ قیمت‌های رند را امتحان کرده‌اند و یک مرتبه دیده‌اند که جواب می‌دهد.