چرا مجلس یارانه 40هزار میلیارد تومانی را نپذیرفت؟

عکس‌ها: دنیای اقتصاد، حمید جانی‌پور

سایت الف نوشت: در جلسه غیر‌رسمی ۱۸ اسفند مجلس که با حضور رییس‌جمهور در موضوع درآمد هدفمند کردن یارانه‌ها در بودجه ۱۳۸۹ برگزار شد، احمد توکلی، غلامرضا مصباحی‌مقدم و الیاس نادران در مخالفت با نظر رییس‌جمهور صحبت کردند. تکرار تجربه تلخ گذشته، نه

همچنین آقایان عابدی نماینده فردوس و طبس، زارعی نماینده تهران و نوروزی نماینده شهریار به عنوان موافق نظر دولت سخن گفتند. سایت الف می‌افزاید: به دلیل اهمیت این نطق‌ها، الف نطق‌های سرنوشت ساز سه نماینده را منتشر می‌کند و در صورت رضایت نمایندگان موافق، متن این نطق‌ها نیز منتشر خواهد شد.

به گزارش الف، متن نطق حجت‌الاسلام دکتر غلامرضا مصباحی‌مقدم، نماینده تهران به شرح زیر است:تشکر می‌‌کنم از آقای رییس‌جمهور که با صحبت‌هایشان فرصتی را برای برخی توضیحات ما هم فراهم نمودند.بنده هم معتقدم اگر بشود با ایجاد یک بار شوک، قانون هدفمند کردن یارانه‌ها را پیاده کرد، بهتر از سه بار و پنج بار است، اما پیش‌بینی می‌کنم که این یک بار شوک اثری در جامعه بر جای می‌گذارد که نه از تاک نشانی می‌ماند و نه از تاک‌نشان.

اگر خاطر مبارک دوستان مجلس هفتم که در مجلس هشتم حضور دارند باشد، ماده ۳ برنامه چهارم را به همین دلیل اصلاح کردیم، چرا، چون آن ماده خواسته‌اش این بود که یکباره قیمت‌ها به فوب خلیج‌فارس نزدیک شود، ولی پیش‌بینی ما این بود که تحمل از ناحیه مردم وجود ندارد. این تغییر قیمت‌ها تجربه کشورهای دیگر هم هست، تجربه در حد ۳۰درصد، ۴۰ درصد، ۱۰۰ درصد است نه تجربه در حد ۴۰۰ درصد، ۵۰۰ درصد، ۲۰۰۰ درصد و ۵۰۰۰ درصد. اگر بخواهیم بعضی از قیمت‌ها را اصلاح کنیم، یکباره باید ۵۰۰۰ درصد اصلاح کنیم، یعنی ۵۰۰ برابر و بیش از ۵۰۰ برابر. مثلا قیمت گاز تزریقی به پالایشگاه‌ها، به پتروشیمی‌ها، به فولاد، الان هر مترمکعب ۴ تومان است که این را باید برساند به ۳۷۰ تومان، به نظرتان چقدر باید تغییر کند که این اتفاق بیافتد؟ هزار یا ۱۰هزار درصد تغییر قیمت. خوب واقعا اینطور است که ما باید یکباره چنین کاری را بکنیم؟

چرا کمیسیون ویژه بررسی تحول اقتصادی روی نقطه ۲۰ هزار میلیارد تومان تکیه کرد، کتره‌ای بود این عدد انتخاب شد یا کارشناسی شده؟ ما مجموعه اطراف مساله را بررسی کردیم و به این نقطه رسیدیم نه یک تصمیم غیر‌منطقی و اتفاقی.

نکته دیگر این است که یکی از اهداف اصلاح هدفمندکردن یارانه‌ها، آقای دکتر احمدی‌نژاد هم فرمودند، اصلاح ساختارهای تولید است. آیا انجام این کار در سال اول ممکن است؟ بنده پاسخم این است که قطعا نه. چرا؟ چون نیاز به زمان دارد. این کار نیاز به دو سال، سه سال، پنج سال و به قول خود ایشان وقتی که گفتند تعهد ده ساله باید ایجاد کنیم، بعضی‌هایش نیاز به ده سال کار دارد، آیا می‌توان انتظار داشت طی یک سال این اصلاح ساختارها اتفاق بیافتد؟ اگر اتفاق نیفتند چه اتفاقی می‌افتد؟ افزایش قیمت حامل‌های انرژی برای تولیدکنندگان ما این اثر را خواهد داشت که قیمت آنها را به‌قدری افزایش خواهد داد که قدرت رقابت را با کالاهای وارداتی از بین می‌برد این افزایش باید در حدی باشد که آنها را از رقابت خارج نکنیم و به گونه‌ای نباشد که احیانا خیل بیکاران را روی دست ما بگذارد.

خواهند گفت با [پرداخت‌های] جبرانی‌ به تولیدکنندگان، ما مساله را حل می‌کنیم. اگر فرض ۴۰هزار میلیارد تومان باشد، این جبرانی‌ها که می‌شود ۱۲هزار میلیارد تومان می‌تواند مشکل آنها را حل کند؟ اصلاح ساختارها زمان لازم دارد. ابتدا خسارت نقدی باید بدهید ولی این نمی‌تواند ساختار آنها را اصلاح کند و قدرت قدرتی نیست که بتواند تمام هزینه‌ای را که روی دست آنها گذاشته جبران کند.

نکته‌ای دیگر؛ شکی نیست که برای اصلاح ساختارهای تولید، آن طور که آقای رییس‌جمهور اشاره کردند، نیاز به وارد کردن فشار است، اما این فشار باید در حد قابل‌تحمل بنگاه‌ها وارد شود نه افزون‌تر. نکته‌ای دیگر؛ درست است که در هدفمند‌سازی یارانه‌ها پول جدید تزریق نمی‌شود و پول درون سیستم جابه‌جا می‌شود، اما از خانواده‌های ثروتمندتر جامعه گرفته می‌شود و به طور عمده میان نیازمندان بازتوزیع می‌شود. آقای دکتر حسینی اقتصاد خوانده است، آیا تقاضای خانواده‌های ثروتمند جامعه که نزولی است با تقاضای خانواده‌های نیازمند جامعه که صعودی است اثرش از نظر دریافت درآمد یکی است؟ خیر. چون خانواده‌های نیازمند جامعه تقاضای اشباع نشده دارند، تمام این پول را در عرصه مصرف می‌گذارند. یعنی تقاضای جدید در بازار. درست است که پول جدید تزریق نشده، ولی تقاضای جدید تحریک شده و به بازار آمده، طبعا نمی‌گویم این اثر، تورم [حاصل از افزایش] نقدینگی را دارد، اما اثر تورمی دارد و نمی‌توان آن را منکر شد.

نکته دیگر؛ اینکه چقدر از منابع بین خانوارها باز توزیع شود، موضوعی تبعی است نه مقصود و خواسته اصلی و یک طرف سکه است، طرف دیگر سکه این است که هر قدر از مردم پول بیشتر بگیرید می‌توانید به آنها پول بیشتر بدهید. گرفتن پول بیشتر و دو برابر از مردم برابر است با تورم حداقل دو برابر، اگر نگوییم که فزاینده می‌شود. نکته دیگر؛ گامی را که می‌خواهیم برداریم بر خلاف تصور رییس‌جمهور گام کوچکی نیست. ما یک مرتبه می‌خواهیم گازوئیل ۱۶ تومان را ۱۰۰، ۱۵۰ تومان و بنزین را ۴۰۰ یا ۶۰۰ تومان کنیم. آیا این تغییر تغییری نیست که رفتار را اصلاح بکند، حتی من معتقد هستم گازوئیل ۱۰۰ تومان و بنزین ۴۰۰ تومان به خوبی رفتار مصرف‌کنندگان را تغییر می‌دهد. اینطور نیست که ما بگوییم گام کوچکی است، اما نکته مهم این است که ما می‌خواهیم یک پرش بکنیم. من مثال می‌زنم؛ کوه نوردی که به کوه رفته و از کوه برمی‌گردد، در سر راه خودش با پرتگاه‌هایی روبه‌رو می‌شود، یکی پرتگاه‌های سه متری را امتحان کرده و ما از او انتظار داریم پرتگاه ۴ متری را هم ریسک کند و بپرد. بسیار خب، اما ۶ متری و ۱۰ متری را هم می‌توانیم انتظار داشته باشیم بپرد؟ آیا تعادل او بهم نخواهد خورد، آیا سقوط نخواهد کرد؟ نکته دیگر اینکه، آقای رییس‌جمهور مساله نان را مطرح کردند. بنده معتقدم دولت محترم سال آینده قیمت نان را یکباره آزاد کند، موضوع با حامل‌های انرژی متفاوت است؛ چرا که یارانه خاص دارد، ۴ هزار میلیارد تومان سال جاری داشتیم و اگر بنا باشد سال آینده ۴ هزار و ششصد میلیارد تومان بدهیم، خب همین را بازتوزیع بکنید بین مردم، قدرت به‌دستشان دادید مشکل حل است. این غیر‌از مساله یارانه حامل‌های انرژی است. نکته‌ای دیگر؛ اکنون تورم رو به نزول است، دست مریزاد، علتش مهار نقدینگی است، من تشکر می‌کنم. بنا بر اعلام بانک مرکزی تورم ۱۱.۷ دهم درصد است، این تجربه را هم سال ۸۴ ما داشتیم. با تصمیمات بجایی که آن وقت گرفته بودیم، پایان ۸۴ نسبت به ۸۳ پنج درصد تورم را کاهش داده بودیم، پایان ۸۴ تورم ما ۱/۱۲ درصد بود، آغاز ۸۵، ۳/۱۰ درصد شده بود، اما آقای رییس‌جمهور با تزریق نقدینگی در سال ۸۵ و ۸۶ تورم را در سال ۸۷ به بالای ۲۵ درصد رساند.

آقای رییس‌جمهور می‌فرمایند به من اطمینان کنید، به کار کارشناسی من اطمینان کنید، سال ۸۴ برخلاف نظر ما مجلس هفتم به نظر دولت محترم اطمینان کرد و ریسک را پذیرفت و به بودجه تورمی رای داد. آقای رییس‌جمهور صراحتا در سخنرانی‌شان فرمودند که این بودجه تورمی ندارد، ولی چه نتیجه‌ای پدید آمد، باز هم اعتماد کنیم؟ ایشان می‌فرماید چقدر باید دولت نزد مجلس التماس کند؟ بنده عرض می‌کنم که چقدر باید مجلس به خدمت دولت التماس کند که برنامه را به موقع بدهید، بودجه را به موقع بدهید،... به هر حال عذرخواهی می‌کنم که لحن من لحن کمی قاطع و تند است ولی چه کنم؟ مصباحی صریح و شفاف است. هم در حمایت از احمدی‌نژاد، و هم در انتقاد از احمدی‌نژاد.

اینجا حوزه استدلال است نه اعتماد

به گزارش الف، متن نطق احمد توکلی نماینده تهران به شرح زیر است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

یکی از روسای دولت قبلی یک وقتی باعث شده بود که خیلی عصبانی شوم و جلوی یک عالمی نفرین کنم، آن عالم من را نصیحت کرد که این کار را نکن، دعا کن که کار مردم دستش است هرچه بیشتر خیر ببیند، خیر بیشتر می‌رساند. از آن موقع به بعد، وقتی به زیارت امام رضا(ع) مشرف می‌شوم برای آنها و مخصوصا بعدا برای آقای احمدی‌نژاد دعا می‌کنم. [درباره] این حرف‌ها و مواضعی هم که می‌گیرم، گرچه خودم را مصداق فردی که یک طرفه ایشان تعریف کردند که هر کاری که می‌کند خلاف دولت است نمی‌دانم و شاهدش هم مقالات من در الف هست که هر دو نوعش هم پیدا می‌شود؛ هم انتقادی و هم تاییدی، ولی هر کاری بکنم معارض دعا کردن و خیرخواهی کردن نمی‌کنم.

سال ۸۴، اوایلی که آقای احمدی‌نژاد به مسوولیت رسیده بودند و بار سنگین به دوششان آمده بود، در جلسه‌ای برای بودجه سال ۸۵ خدمت ایشان بودیم با رییس وقت مجلس و بعضی از اعضای اقتصادی مجلس و وزرای ایشان. آنجا بنده و عده زیادی از اقتصادی‌ها، آقای مصباحی و آقای دهقان و آقای نادران و آقای سبحانی و آقای خوش‌چهره و... بودند، رفتم پای تابلو و با ارائه فرمول‌های ساده بیماری هلندی استدلال کردم که چرا این تصرف اضافه در ذخیره ارزی کردن مضر به حال کشور است. ایشان خیلی به من ابراز محبت فرمودند و تشکر کردند و فرمودند که این دولت می‌تواند انجام دهد. من عرض کردم که آقای دکتر، دولت محمود احمدی‌نژاد و پرویز داودی نیست، یک سیستم است و این سیستم عاجز است از اینکه بتواند چنین کار بزرگی را بدون عارضه انجام دهد. آقای دکتر داودی به بنده رو کرد و گفت: آقای توکلی حالا که رییس‌جمهور می‌فرمایند که تو اعتماد کن شما قبول کن، ما می‌توانیم، تو اعتماد کن، من به ایشان عرض کردم: اینجا حوزه استدلال است نه حوزه اعتماد. الان هم عرض می‌کنم آقای رییس‌جمهور می‌فرمایند که اعتماد کنید، ما وقتی فهمیدیم یک طرحی درست است آن‌وقت می‌توانیم به این دولت که دولت پرکار و درستکار و زحمت‌کشی است اعتماد کنیم، ممکن است یک نفر هم پیدا شود و بگوید اعتماد نمی‌کنم، ولی اگر طرح درست باشد من اعتماد می‌کنم. اما وقتی طرح استدلالش تمام نیست، اصلا سخن از اعتماد کردن غلط است، بحث تربیت عرفانی نیست که یک کسی شیخ و مراد باشد به کسی دیگر بگوید تو اعتماد کن، او هم اعتماد کند تربیت بشود. بحث حکومتداری است و استدلال می‌خواهد و التماس نمی‌خواهد.

آقای احمدی‌نژاد، شما فرمودید همه چیز برای ما روشن است، من خواهش می‌کنم برای ما هم روشن کنید. همکاران شما از دادن حداقل اطلاعات در این زمینه دریغ کردند. رییس کمیسیون تلفیق کتبا نوشت و ده نفر از همه جهات تذکر دادند که آقایان اطلاعات ندادند، ندادند که ندادند. الان هم آقای احمدی‌نژاد همه اعداد را فرضی می‌گفتند، می‌فرمودند که اگر ۴۰ هزار میلیارد تومان بشود، نان می‌شود مثلا ۱۲۰ تومان یا ۱۲۵ تومان، ما اگر ۳۰۰ تومان بدهیم، خیلی خوب می‌شود، خوب معلوم است اگر نان بشود ۲۵۰ تومان شما هم ۳۰۰ تومان بدهی ۵۰ تومان هم زیادی می‌آورد. چرا اعداد فرضی. برای جنابعالی روشن است برای ما هم روشن بفرمایید، احتیاج به التماس ندارد استدلال بفرمایید، ما نوکر شما هستیم.

در محتوا جناب آقای مصباحی مواردی را تذکر دادند و من هم تذکر می‌دهم که حرف‌هایی را در این مورد گفته باشم. شما فرمودید که ما رکود را چاره می‌کنیم، از بسته‌های سیاستی آماده شده سخن می‌گویید، یکی را به ما بدهید، ما هم یکی از این بسته‌ها را بدانیم. آقای وزیر اقتصاد تشریف داشتند من چند بار از ایشان خواستم، از آقای فرزین چقدر خواستم، آقایانی که کمیسیون تلفیق بودند شهادت بدهند که چقدر ما خواستیم. من تذکر دادم، آقای عبداللهی که دیگر تضرع کرد، هیچ کدام از این بسته‌ها به ما داده نشد.

آقای احمدی‌نژاد، برای چه وقتی به یک چیزی می‌رسید که پیش خودتان تمام است به خودتان حق می‌دهید بر سر آن سفت بایستید، این حق را برای ما هم قائل بشوید. اگر پیش ما هم استدلالش تمام شد بر سرش سفت می‌ایستیم.

اصلاح ساختار تولید، همان طور که آقای مصباحی فردموند یک امر بلند مدت است. من در یک جلسه کمیته ویژه از آقای حسینی پرسیدم بلند مدت است؟ گفت: بله، عرض کردم چقدر طول می‌کشد؟ گفت: سه سال. گفتم خداوکیلی در ایران اگر یک بنگاهی یا یک کارخانه‌ای بخواهد تغییر خط تولید بدهد، سه سال طول می‌کشد؟ بعد دیدم در فرمایش آقای احمدی‌نژاد این بود که تا ده سال هم باید برنامه‌ریزی کنیم، خوشحال شدم، برای اینکه واقع بینانه‌تر است. همان طور که آقای مصباحی گفتند اگر شوک وارد کردیم هم طول می‌کشد. من با شوک درمانی در اقتصاد مخالفم. ممکن است بگویید تو محافظه کار هستی، ولی من دلیل دارم برای محافظه کار بودن، برای اینکه می‌گویم اهمیت این کار آنقدر زیاد است که این را می‌طلبد. همان‌طور که ایشان فرمودند که احتمال کم هم باید مورد توجه قرار بگیرد. مدل‌های ما قابل‌اتکا نیست، بله قابل بی‌اعتنایی هم نیست.

شما می‌فرمایید که ۲۰ هزار میلیارد و ۴۰ هزار میلیارد، جمله شماست، خیلی تورمش فرقی نمی‌کند، چقدر است؟ محاسبات شما چه گفته: ۲۰ چند تا می‌شود؟ ۴۰ چند تا می‌شود؟ بفرمایید. ۶۷درصد می‌شود، این خلاف منافع ملی است.

فرمودید که من ثابت می‌کنم که خیلی کمتر است، خوب ثابت بفرمایید، ما که چیزی نمی‌گوییم ما می‌گوییم مدل‌های اقتصادی کمی در این زمینه عاجز از پیش‌بینی قوی هستند مخصوصا که تغییرات همان طور که آقای مصباحی فرمودند چندین برابر است. آخرین گزارشی که من از صندوق بین‌المللی پول خواندم، ۱۶ تا کشور را ذکر کرده بود که در این کار موفق بودند، تغییر قیمت در این کشورها بین ۳ درصد تا ۸۰ درصد بود، ما ۲۰۰۰ درصد می‌خواهیم تغییر بدهیم، من می‌گویم این کار خطرناک است. آقایان خطرناک است.

آقای احمدی‌نژاد فرد شجاعی است، از شجاع هم گذشته، ولی ما فکر می‌کنیم که در اقتصاد با شجاعت و جسارت نمی‌شود تصمیم گرفت، باید با احتیاط تصمیم گرفت. تضمین ایشان هم هیچ به کار ما نمی‌آید. استدلال ایشان به روی چشم من، من با دقت گوش می‌دهم استدلالش درست باشد تسلیم می‌شوم. در کمیسیون تلفیق هم دوستان دولت شهادت بدهند که هر جا من اعتقاد داشتم، از دولت دفاع کردم یا نکردم. بنده عرضم این است احتیاط شرط عقل است، امر خطیر است، اگر اتفاق اجتماعی بیفتد، آقای احمدی‌نژاد که اینک با تمام وجود قول می‌دهد، قولش نافع واقع نمی‌شود و اگر ما روبه‌رو بشویم، این بار با مردم بالای شمیران روبه‌رو نمی‌شویم، با مردم پایین خیابان جمهوری روبه‌رو می‌شویم.