بوی عیدی ...

شیرین پرتوی

۱ - بچه که بودیم می‌گفتند عید مال بچه‌هاست، هنوز هم می‌گویند، پس به جاست اگر حول و حوش عید نگارخانه‌ای در تهران خود را به نقاشی‌های بچه‌ها آذین ببندد. برای همین است برای چهارمین سال پیاپی تا بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی... می‌پیچد، نگارخانه شیرین پر می‌شود از بچه و نقاشی‌های کودکانه، رنگ‌ها و رویاها، آرزوهای محالی که از دریچه نگاه یک کودک روی دیوارهای «شیرین» مثل یک واقعیت ملموس جان می‌گیرد ... جای همه شما این روزها اینجا خالی است. اینجا این روزها در نمایشگاه نقاشی ۳۶ کودک نقاش به حمایت از کودکان مبتلا به سرطان، سفره هفت‌سین وسط نگارخانه جلوه دیگری دارد.

۲ - این اتفاق بزرگ از سال ۸۵ افتاد با کمک و همراهی «تارا بهبهانی» عزیز دختر هنرمند و نازنین استاد بزرگ نقاشی ام، طه بهبهانی. اتفاق هرسال بزرگ تر شد تا امسال که قرار شد به رسم هر سال وقتی نقاشی‌ها بچه‌ها را به قیمت همت عالی فروختیم، پولش را تمام و کمال هدیه کنیم به بچه‌های مبتلا به سرطان خیریه بهنام دهش پور. حال ۳۶ بچه امسال هم طعم شیرین کمک به همنوع را لمس کرده‌اند.

۳ - «شیرین» امسال سال پربار و شلوغی را پشت سر گذاشت ۲۴ نمایشگاه در ۱۲ ماه یعنی هر ماه دو نمایشگاه. سال را با «ایران درودی» بزرگ بانوی پیشگام نقاشی سور رئال ایران آغاز کردیم. در ادامه این راه نام‌های بزرگ ما را تنها نگذاشتند، «علی فرامرزی» با آن نقاشی‌های خیال انگیز که هنوز هم مردم سراغش را می‌گیرند، یاسمین سینایی با مجسمه‌های دلفریب «حوا» یش و البته فرشته‌هایش که همیشه گوشه گوشه «شیرین» ایستاده و نشسته‌اند، اما بی‌گمان امسال شیرین، مال جوان‌های لایق و نخبه بود که درخشیدند و هر روز بیشتر از آنها خواهید شنید.

اما پایان سال را به سان چهار سال دیگر با بچه‌ها به پایان می‌بریم، به این امید که در سال پیش رو بچه‌ها دست بزرگ تر‌ها را بگیرند و آنها را عصرها به نگارخانه‌ها بیاورند. شاید یکی از ثمرات حاشیه‌ای نمایشگاه‌هایی از این دست، نهادینه‌سازی فرهنگ دیدار خانواده‌ها از نگارخانه‌ها باشد.

*مدیر نگارخانه شیرین