نگاه - مخارج دولتی بالا، آمریکا را به نابودی میکشد
مخارج نظامی آمریکا کمرشکن است
مترجم: علی کیوان پناه
منبع: http://www.lewrockwell.com
یکی از مهمترین درسهای تاریخ این است که نباید دست سیاستگذاران باز گذاشته شود تا برای تحت پوشش قرار دادن هزینه جنگها، ماجراجوییهای خارجی یا مخارج نظامی پول قرض بگیرند.
اریک مارگولیس
مترجم: علی کیوان پناه
منبع: http://www.lewrockwell.com
یکی از مهمترین درسهای تاریخ این است که نباید دست سیاستگذاران باز گذاشته شود تا برای تحت پوشش قرار دادن هزینه جنگها، ماجراجوییهای خارجی یا مخارج نظامی پول قرض بگیرند. بیشتر امپراتوریها به خاطر خرج بیقیدانه پول نابود شدند. اتحاد جماهیر شوروی که با خرید تعداد زیادی تانک اقتصاد خود را به نابودی کشید آخرین مثال است. حال، به نظر میرسد که ایالات متحده نیز به همان سمت میرود. این در حالی است که پرزیدنت اوباما بودجه ۸/۳تریلیوندلاریای را که به کنگره فرستاده، به عنوان گامی مثبت جهت حفظ سلامت اقتصادی ایالات متحده معرفی میکند؛ اما ما میدانیم که این بودجه حکم داروی مسکنی را دارد که به یک بیمار معتاد به مواد مخدر بدهی داده میشود.
کسری بودجه واشنگتن (تفاوت بین مخارج و درآمد مالیاتی) امسال به رقم بیسابقه ۶/۱تریلیوندلار میرسد. این مبلغ عظیم، ناگزیر استقراض خواهد شد و بخش عمده این استقراض از چین و ژاپن خواهد بود. همین الان هم ایالات متحده به این دو کشور ۵/۱تریلیوندلار بدهکار است. من متاسفم که آمریکا سرنوشت خود را در دست دو کشوری قرار داده که نمیتوان گفت خیرش را میخواهند.
واشنگتن باید مبلغ ۲۵۰میلیارددلار را صرف بازپرداخت بدهیهای خود کند. بازپرداخت بدهیها احتمالا در دهه آینده به بیش از یک سوم کل بودجه فدرال خواهد رسید؛ اما واشنگتن که همچنان باید جنگهای قبلی خود را تامین مالی کند، رویای جنگ جدیدی را در سر میپروراند.
بودجه نظامی سالانهای که اوباما به کنگره داده، حدود یکتریلیوندلار است. برای این که درک بهتری از یکتریلیوندلار به دست آورید این نکته را در نظر بگیرید که اگر کسی بخواهد این رقم را خرج کند باید برای ۲۷۳۸ سال روزانه یک میلیوندلار خرج کند. این بودجه مخارج ۸۸۰میلیارددلاری پنتاگون را هم دربرمیگیرد. برنامههای محرمانه را هم در نظر بگیرید که حدود ۷۰میلیارددلار خرج بر میدارد. کمکهای نظامی به کشورهای خارجی نظیر مصر، اسرائیل و پاکستان (که شامل رشوه هم میشود) و همچنین قراردادهای نظامی ۲۲۵۰۰۰دلاری را نیز در نظر بگیرید. ۷۵میلیارددلار (یعنی حدود ۵/۲ برابر کل بودجه دفاعی فرانسه) نیز برای ۱۶ سرویس اطلاعاتی که ۲۰۰۰۰۰ نفر را در استخدام خود دارند، هزینه میشود.
جنگ افغانستان و عراق (که تا به حال یکتریلیوندلار خرج برداشتهاند) در سال جاری ۲۰۰ تا ۲۵۰میلیارددلار دیگر از پول شهروندان آمریکا را خواهد بلعید. اعزام ۳۰۰۰۰ نیروی جدید به افغانستان نیز ۳۳میلیارددلار دیگر خرج بر میدارد. شایان ذکر است که این رقم از بودجه دفاعی آلمان بیشتر است.
این ارقام شامل استهلاک تجهیزات نظامی کشور، هزینههای تجدید قوای نیروهای آمریکایی برای دخالت در جهان سوم یا هزینه جایگزینی تجهیزات جدید نمیشود. دفاتر حسابداری پنتاگون همانقدر انعطاف پذیر است که دفاتر شرکت انرون.
تعجبی ندارد که پس از پیشنهاد بودجه توسط اوبامای برنده جایزه صلح نوبل ارزش سهام صنایع نظامی افزایش یافت. مخارج نظامی و اطلاعاتی بدون وقفه افزایش پیدا میکنند؛ در حالی که نرخ بیکاری رسمی ۱۰درصد اعلام شده و شرکتها در حال ورشکسته شدن هستند. این نکته را در نظر داشته باشید که برخی تخمین میزنند که نرخ بیکاری حقیقی حدود ۲۰درصد است.
آمریکا بیماری است که روی دست جهان غرب مانده است. وخامت وضع اقتصاد این کشور را میتوان با وضعیت امپراطوری عثمانی مقایسه کرد. مخارج پنتاگون هم اکنون نیمی از مخارج نظامی جهان را تشکیل میدهد. اگر متحدان ثروتمند آمریکا در ناتو و همچنین ژاپن هم در نظر گرفته شوند این نسبت به ۷۵درصد میرسد. شایان ذکر است که چین و روسیه روی هم تنها ۱۰درصد ایالات متحده صرف امور دفاعی میکنند. در ۵۰ کشور جهان ۷۵۰ پایگاه نظامی آمریکا وجود دارد و ۲۵۵۰۰۰ آمریکایی در خارج از کشور به خدمت مشغولند که از این تعداد ۱۱۶۰۰۰ نفر در اروپا و حدود ۱۰۰۰۰۰ نفر در ژاپن و کره جنوبی مستقر شدهاند.
مخارج نظامی ۱۹درصد از مخارج فدرال و حداقل ۴۴درصد از درآمد مالیاتی را به خود اختصاص میدهد. آمریکا دائما در شرایط جنگی به سر میبرد طوری که بسیاری از آمریکاییها معتقدند که نقش اصلی رییسجمهور این است که وظیفه رهبر جنگ را داشته باشد. البته باید این را هم بگویم که این پرزیدنت جورج بوش جمهوریخواه بود که مخارج نظامی را دو برابر کرد؛ اما پرزیدنت اوباما نیز مانند بوش هزینه جنگهای ایالات متحده را از جیب مالیات دهندگان میپردازد. او نیز معتقد است که فعلا باید هر طور که شده این جنگها را تامین مالی کرد و بعدا به فکر هزینه آنها افتاد غافل از این که نسلهای آتی باید این هزینهها را بپردازند.
تامین مالی جنگهای آمریکا نه از طریق دستکاری در حسابها که از طریق اخذ مالیات صورت میگیرد. شکی نیست که اگر دست مالیاتدهندگان آمریکایی بود جنگ عراق و افغانستان بسیار زودتر به پایان میرسید.
با توجه به آن چه که گفته شد باید در آمریکا برای تامین مالی جنگها یک مالیات جداگانه و شفاف گرفته شود. اما به جز ران پاول جمهوری خواه هیچ سیاست مداری حاضر نیست که به این حقیقت ساده اعتراف کند.
مخارج نظامی و بدهیهایی که سرانجام باید بازپرداخت شوند اقتصاد آمریکا را که پایه اصلی جایگاه آمریکا به عنوان ابرقدرت جهانی است، تحلیل میبرد. ایالات متحده من را یاد امپراطوری بریتانیا در سال ۱۹۴۵ میاندازد؛ زمانی که برای تامین مخارج جنگ جهانی دوم تحت فشار بدهیهای عظیم خود قرار گرفت.
روز به روز بیشتر معلوم میشود که پرزیدنت اوباما هیچ تلاشی برای کاهش مخارج نظامی آمریکا نمیکند. شصت سال پیش، پرزیدنت دوایت آیزنهاور به آمریکاییها هشدار داد که از ترکیب اقتصاد صنعتی- نظامی دوری کنند. اما با گذشت شصت سال، کسانی که با جنگ افروزی روزگار میگذرانند با کمک وامدهندههای وال استریت ژورنال تلاش میکنند که آمریکا را درگیر جنگ کنند. تعداد روز افزونی از آمریکاییها به حق از این کسری بودجه شتابنده نگران و عصبانیاند؛ اما بسیاری از آنها متوجه این نکته نیستند که رهبران سیاسی از طریق جنگهای خارجی بیمورد و تلاش برای کنترل بخش بیشتری از جهان آمریکا را به نابودی میکشند. این رهبران از عبارت بیمفهوم تروریسم استفاده میکنند تا سیاست سلطهجویانه خود را که شبیه سیاستهای بریتانیای کبیر است، توجیه کنند. اگر اوباما واقعا میخواست اقتصاد درمانی آمریکا را بهبود بخشد باید کاری میکرد که مخارج نظامی کاهش یابد، جنگهای عراق و افغانستان تمام شود و پنج بانک بزرگی که ۴۰درصد تمام سپردههای کشور را تحت کنترل دارند تجزیه شوند. اما نه اوباما و نه کنگره نمیخواهند این اقدامات صورت گیرد. آنها ترجیح میدهند که کشور با بحرانهای اقتصادی مواجه شود، اما حاضر نیستند روند فعلی را تغییر دهند.
* از اریک مارگولیس تاکنون کتابهای «جنگ، بالای سر جهان» و «آزادسازی یا تسلط: حل تعارض بین غرب و جهان اسلام» منتشر شده است.
ارسال نظر