اقتصاد ایران از نگاه بودجه۱۳۶۰- بخش هفتم
بودجه متورم نوشتن که هنر نیست
هنگامی که بحث لایحه بودجه ۱۳۶۰ در مجلس شورای اسلامی و به ریاست هاشمی رفسنجانی مطرح بود، علی اکبر معینفر نیز به ذکر مواردی همچون تورم، رکود اقتصادی، هزینههای جنگ عراق علیه ایران، تحریمهای اقتصادی، نارضایتی کارگران در کارخانهها، پرداخت نشدن مالیاتها از سوی سرمایهداران پرداخته است.
عکس یادگاری هاشمی رفسنجانی، رییس مجلس شورای اسلامی به همراه کلیه نمایندگان دوره اول مجلس
هنگامی که بحث لایحه بودجه ۱۳۶۰ در مجلس شورای اسلامی و به ریاست هاشمی رفسنجانی مطرح بود، علی اکبر معینفر نیز به ذکر مواردی همچون تورم، رکود اقتصادی، هزینههای جنگ عراق علیه ایران، تحریمهای اقتصادی، نارضایتی کارگران در کارخانهها، پرداخت نشدن مالیاتها از سوی سرمایهداران پرداخته است. وی همچنین سعی دارد در نطق خود با ارائه راهحلهایی در این زمینه از بودجه تورمی جلوگیری کند و به فعالسازی تولید و صنعت در کشور بپردازد که در شماره امروز تقدیم خوانندگان محترم میشود.
قسمت دومش درآمد مالیاتی است. درآمدهای مالیاتی ما نکث پیدا میکند و آن اصلا نمیتواند سیر صعودی داشته باشد. یک قسمتش ناشی از قوانین مالیاتی ما هست.
پول از کسانی که باید مالیات بدهند، نمیگیریم. حتی یک عدهای ظاهرا تعدیل مالیات شرعیشان را به این شکل دارند از زیرش فرار میکنند؛ بنابراین باید فکری کرد. یک چنین مسالهای گفته شد که آنهایی که میگویند نفت زیاد صادر نکنید سپس میگویند مالیات بگیرید. جوابش این است بلی، نفت زیاد البته اگر مفید بود، ما حرفی نداشتیم تا آنجایی که لازم و مفید است، انجام بدهیم، حالا بحث اصلی آن را در بودجه کل میگذاریم، ولی بعد رقمی را آقای مهندس سحابی اینجا بیان کردند. با یک رقم سرانگشتی با یک عددی که از واردات گیر تجار ما آمده است با ارقامی که الان میبینیم چطور مخارج زندگی و هزینهها دارد بالا میآید. رقمی را که اینجا ذکر کرد، سرسامآور بود، سودی که نصیب بخش خصوصی شده است از این سود چه پرداختهاند و ما کجایش هستیم که بگیریم؟ باید گرفته شود، بحث هم در آن نیست. اگر مجلس، مجلس انقلابی است که هست، اگر دولت، دولت انقلابی است که انشاءا... هست، اگر میخواهیم واقعا عملی انجام دهیم به نفع محرومان ممالک باشد، چارهای جز این نیست که بیاییم از کسانی که بیشتر سود بردهاند، بیشتر بگیریم. مخارج مملکت را بیایند و بدهند.
اما درآمد سوم: درآمد مربوط به شرکتها و کارخانههای تولیدی ما است. آن دفعه هم من عرض کردم متاسفانه ما به رکود شدیدی دچار شدهایم. این رکود مقداری ناشی از محاصره اقتصادی بود. ناشی از ناراحتیهایی که در ورود مواد اولیه ایجاد شده بود. لوازم یدکی و غیره. مقدار زیادش ناراحتیهای محیطهای کارگری بود که هنوز هم هست. هرچه زودتر باید روی این مساله فکر شود و اینها باید راه بیفتد یعنی تمام گرفتاریهایی که الان در بخش صنعتی ما هست، تمام گرفتاریها این نیست که لوازم یدکی ندارد و مواد اولیه ندارد. آخر صحبت در این است که بعضی اوقات، بعضی از جملات و حروف و واژهها آنچنان در اجتماع جا میافتد اگر کسی حرف بزند، فورا میگویند، مرتد است و دشمن انسانیت و دشمن انقلاب است و دشمن شوراها است. نه، این طور نیست. این نوع شوراها، من شورای کلی را کاری ندارم که آن شورایی را که اسلام خواسته است، ولی این نوع شوراهایی که الان در موسسات ما است، پدر این مملکت را درآورده است. این فاجعه است. شورا را گذاشتهاند و پشت سرش هم یک لفظ اسلامی گذاشتهاند. دیگر قسم حضرت عباس هم پشتش هست هر کسی که بیاید اعتراض بکند؛ مرتد است. این را باید یک فکری کرد. باج نباید داد به کسانی که به عنوان انجمن اسلامی با شورای اسلامی است. آن کسی که حقیقی است، روی سر همه ما جا دارد، ولی با این عنوان که اسم انجمن اسلامی رویش میگذارند، کسی که تا دیروز تودهای بوده است و سوابق سویی افراد دارند. باج به آنها بدهم مرتب اسلامی، اسلامی، کافی است که بعد از انقلاب کراواتش را باز کرده باشند و ریش گذاشته باشند. به بنده هم بعضی از دوستان اشکال میکنند، این است و بنده هم کاری که نمیکنم همین است. برای خاطر اینکه میخواهم ظاهر و باطنم یکی باشد؛ بنابراین درآمد شرکتهای دولتی، شرکتهای تولیدی باید بالا برود. ما متاسفانه حتی این دو سال را نتوانستیم در بودجه ۶۰ هم که نیست. بودجه شرکتها نیست.
این شرکتهای دولتی که مرتب دارند، میگیرند. مرتب دست بگیر دارند. بودجهشان هم دست ما نمیرسد ما که در مجلس هستیم. ببینم چه خبر است. فقط یکی رقمی در بودجه گذاشته میشود که به این چهار دوازدهم چه ارتباطی دارد. بلی چهار دوازدهم آن چیزی را که سال گذشته دادهایم در سال ۱۳۵۹ باز هم الان باید دو دستی به این شرکتهای دولتی تقدیم کنیم که اصلا بودجهاش را نداریم. ارتباطش با این، این است.
سوالی که از ما میشد که اینهایی که میگویند میزان نفت را بالا نبرید راهحل بدهند. راهحلش این است که درآمدهای داخلی اضافه شود و بعد هزینهها پایین بیاید. خیلی هزینهها میتواند پایین بیاید. باز هم میتواند پایین بیاید. کما اینکه بودجه مصوب ۱۳۵۹ را با عملکرد ۵۹ نگاه میکنیم. خب این خیلی تغییر کرده است و عملکرد پایین آمده است. بنابراین این هنر نیست که بنده اول سال بیایم بودجه خودم را متورم بنویسم و دست همه را باز بگذاریم. بگوییم که آقا جای دوری که نمیرود. حالا بنویسیم اگر خرج نکردیم طوری نمیشود میماند که البته از نظر تورم آن مشکلات دیگری دارد که آن رقم را اعلام میکنیم بعدش آخر سال بگویم به همت مردم ما آمدیم کم کردیم و صرفهجویی کردیم. اصلا آن منطق را باید ارقام منطقی کرد. آن ارقام را باید چلاند. کارهای تولیدی باید راه بیفتد، مالیات از سرمایهداران باید گرفته شود. هزینه باید تا آنجا که میشود کم شود. شما نگاه کنید من نماینده تهران هستم و ممکن است تهرانیها با این عرایضی که بنده میکنم برنجند. خوب نمیخواستند رای بدهند دفعه دیگر اصلا به ما رای ندهند، این غول بیابانی تهران چقدر دارد مثل اژدها از بودجه کشور به عنوان کمک میبلعد. رقم میخواهد، رقم عرض میکنم یک رقم برای شهر تهران ۵ میلیارد و ۳۲۰ میلیون برای کارهایش میدهد. یک رقم دیگر میگوید اتوبوسرانی تو نیاز دارد. تو به اینکه ماشین بخری. همه اینها ممکن است درست باشد. تا ما حرف بزنیم میگویند مگر میشود برای اتوبوسرانی تهران ماشین نخرند. البته رد کردنش هم مشکل است. میخواهم که ارقام و حدود دستتان باشد. یک رقمش باز مبلغ ۶ میلیارد ریال به اتوبوسرانیاش میدهد. توی طرحهای عمرانی مملکت یعنی این به عنوان کار عمرانی مملکت است. یک رقم ۱۲ میلیارد دیگر باز به عنوان هزینههای خاص دستگاههای اجرایی است. خیلی جالب است این فرمولی که از قدیم اختراع کرده بود. میگفتند اگر بخواهیم به شهر تهران پول بدهیم. برادران عزیز شهرستانی این را بدانید. حقه اینجا را میگفتند اگر بخواهیم صریحا در بودجه بنویسیم شهر تهران این قدر سر و صدای شهرها درمیآید. چه کار کنیم؟ بعضیهایش را مینویسیم بعضیهایش را هم در یک رقم کلی میبریم تحت عنوان هزینههای خاص دستگاه اجرایی و این را در اختیار هیات دولت میگذاریم، ولی قبلا آماده است. قبلا تمام لیست آن را سازمان برنامه آماده کرده است.
دینارش هم معلوم است که باید به کجا برود. بعد با تصویب هیات دولت میدهیم، یعنی چه؟ یعنی اینکه این ظاهر نشود و سر و صدای شهرستانیها در نیاید. رقمی در حدود بین ۱۰ و ۱۲ اختلاف داشتند. ۱۲ هزینههای خاص که به عنوان کمک به شهر تهران باز میشود. یک رقم دیگر باز ۷ میلیارد ریال. این ۷ میلیارد برای کمبود مخارج جاری شرکت واحد اتوبوسرانی است؟ غیر از آن ۶ میلیارد ریال جمع حدود ۳۰ میلیارد درآمد شهر تهران چقدر است؟ درآمد شهر تهران که از عوارض میگیرد که ما داریم در آن زندگی میکنیم و باید بدهیم چه قدر است؟ ۵ میلیارد ریال یعنی ۶ برابر آن چیزی که آقا درآمد جذب میکند. خب درآمد جمع کردن برای شهر و شهردار تهران رحمت دارد. از ماشینها، اتومبیلها بخواهند، بگیرند.
زحمت دارد، نارضایی تولید میکند. افراد ممکن است بگویند چه شهردار بدی. بنابراین چه بهتر که مثل یک بچه ننه پیش بابایم میآیم میگویم که بابا به من پول تو جیبی بدهید. در حالی که در حدود یک میلیون وسیله نقلیهای است که میشود از آنها عوارض بگیرند و تنها میشود ۶ میلیارد ریال از ماشینها عوارض گرفت.
آن رقمی است که اصلا قانونی است تثبیت شده، این را باید بگیرید. چرا بگیرید؟ خوب دولت توی جیبش میریزد، ۳۰ میلیارد به آن میدهد. عوارض نوسازی از آن طرف، عوارض دیگر و تازه اگر شهر تهران کم دارد باز هم عوارض وضع کند باز هم بگیرند، کسی که در یک محل زندگی میکند. مرتب به او بدهید که از شهرستانها مهاجر جذب کنید. این ماهیت بودجهای بود که ما داشتیم. این خاص دولت فعلی ما نیست و در سال ۱۳۶۰ خواهیم داشت، این است یعنی بریزید به شهر تهران بریزید. حالا این رقمی که تازه من عرض کردم غیر از آن مترو است. مترو واویلا است آن را سوا باید بدهیم. پولش را از کجا بدهند، از پول نفت، به آن شکل، تازه من این رقمی که عرض کردم غیر از رقمی است که برای آن فاضلاب شهر تهران در نظر گرفته شده است؛ این بحث را دیشب در کمیسیون بودجه داشتیم. عرض میشود که جزو پروژههایی که بعد از انقلاب ما کنار گذاشتیم پروژههای پر خرج که اگر داشت شهر تهران خودش بکند اگر نداشت دولت نمیتواند بدهد، ولی به مردم محروم سایر مناطق کشور نمیشود تحمیل کرد. یکی از آنها فاضلاب بود. خب شهرداری پروانه داده است یا بیپروانه یک عدهای رفتهاند و یک جاهایی الان خانههایی ساختهاند که زمین آنجا دنج است. سنگی است و فاضلاب را جذب نمیکند. درست است که شهرداری آمده است از آنها تعهد گرفته است. آنها هم یک عدهشان رفتهاند به حساب مخازنی درست کردهاند به اصطلاح سبتیک تانک درست کردهاند با شکلی درست میکنند، ولی با این وجود این مثلا فرض کنید در تپههای قیطریه یا زرگنده ناراحتی ایجاد شده است.
ما دیشب با این برخورد میکردیم. حالا به مجلس میآید ولی علت اینکه من عرض میکنم این است که بگویم تهران چقدر درآمد جذب میکند. امسال ۵۰ میلیون تومان گذاشتهایم برای خاطر اینکه اینها را لوله بکشیم و اقلا از کوچه و پسکوچهها رد کنیم. فاضلاب رد شود. این را برای چه گذاشتهاید؟ خوب آنجا مردم ناراحت هستند راست میگویند، ولی اگر ناراحت هستند باید خودشان بدهند. باید برنامهای درست کنیم خودشان مشارکت کنند. شما الان درست مثل آن بناهای قدیم بود که فقط کافی بود سر تیشه و مالهاش را به خانهای بند کند. دیگر ول کن معامله نبود و نمیتوانستی جلوی آن را بگیری.
امسال آمدید ۵۰ میلیون را گذاشتهاید واویلا است. امسال ۵۰۰ میلیون گذاشتهاید. سال دیگر مجبورید بیشتر بگذارید و مرتب بالا برود. مردم شهرستانها باید بیایند خرج فاضلاب کسی که در زرگنده یا قیطریه زندگی میکند، بدهند. این منطقی است؟ جوابش این است که نه. پس چه باید کرد؟ ساده است. آن که فریاد زده میشود که کار مردم را بیایید به دست خود مردم بدهید یکی از معنی آن این است. کار مردم را به دست مردم دادن معنیاش این است که خودش بفهمد. مشکلش چیست؟ و چگونه آن مشکل را حل کند و حداکثرش این است که دولت یک کمکی بدهد. بیایند مثلا خانهای دو هزار تومان، سه هزار تومان بدهند برای اینکه فاضلاب خودش را به آن شکل رد کند. اگر لازم است. بعد هم دولت بگوید که به ازای هر دو هزار تومانی که شما میگذارید من ۵۰۰۰ تومان میگذارم، آن هم دولت نه شهرداری محل. به هر حال این نوع هزینهها الان هست. در بودجهای که الان چهار دوازدهم آن را ما داریم تصویب میکنیم این نوع هزینهها را ما داریم میپردازیم. ما الان یک دو دانگی در کار اداره مملکت برایمان پیش آمده است و من علت این را که میتوانم بحث کنم و با صراحت عرض کنم بیشتر به فرمایشات امروز امام مستحضر هستم که این آزادی را برای ما ایشان تضمین کردند که بتوانیم بگوییم. اگر نه شاید وقت دیگری میخواستم بگویم عدهای از دوستان ناراحت میشدند که چرا چنین سخنی را میگویی؟
یکی از نمایندگان - قبلا هم آزادی بود.
معینفر - بله بود، ولی حالا بیشتر است. حالا خیلیخیلی بیشتر است...
رییس - البته از طرف خود آقایان شلوغ نمیشد، امیدواریم از این طرف بیشتر باشد.
معینفر - نه، قبول بفرمایید حالا بیشتر است شما که حرف مرا میفهمید. خوبش این است که ایشان صحبت خوب را میفهمند.
رییس - میفهمم که برداشت ناصحیح است.
ارسال نظر