سیاستهای بانک مرکزی آمریکا علت افزایش قیمت طلا و نفت
مترجم: فیاض خاک
اثرات منفی طرحهای محرک در حال ظاهر شدن است
همانطور که در خبرها خواندیم مشخص شده که رشد سه ماهه سوم به ۵/۳درصد رسیده است و بنابراین آنچه که بازارهای سهام و اعتبارات از هفتهها پیش نوید داده بودند، تایید شد. اکنون میدانیم که رکود بالاخره در تابستان پایان یافت. در هفتههای اخیر سرمایهگذاران به بازار سهام رونق دادند.
منبع: وال استریت ژورنال
مترجم: فیاض خاک
اثرات منفی طرحهای محرک در حال ظاهر شدن است
همانطور که در خبرها خواندیم مشخص شده که رشد سه ماهه سوم به ۵/۳درصد رسیده است و بنابراین آنچه که بازارهای سهام و اعتبارات از هفتهها پیش نوید داده بودند، تایید شد. اکنون میدانیم که رکود بالاخره در تابستان پایان یافت. در هفتههای اخیر سرمایهگذاران به بازار سهام رونق دادند. حال میتوان نفس راحتی کشید و امیدوار بود که بدترین تجربیات پشت سر گذاشته شده و ریسک تورم منفی از بین رفته است؛ اما سوالی که ایجاد شده این است که آیا بهبود پس از یک رکود عمیق و غیر عادی میتواند به یک رونق مداوم تبدیل شود یا خیر؟
ما از قبل به وقوع بهبود خوشبین بودیم و اکنون نیز گزارش تولید ناخالص داخلی نشان میدهد که چرخه تجاری به قسمت صعودی خود رسیده است. این رکود، یک رکود معمولی نبود؛ زیرا به خاطر شدت گرفتن یک هراس مالی که به هراس از سرمایهگذاری منجر شد به وجود آمد. در واقع میتوان گفت که قلب اقتصاد برای هفتههای متمادی از تپیدن ایستاد و به همین دلیل رکود بسیار شدید و عمیق شد.
اما رکود هر چه قدر هم که عمیق باشد باید به طور طبیعی به یک بهبود منجر شود. ما اکنون این بهبود را مشاهده میکنیم و میبینیم که انبارهایی که خالی شده بود اکنون دوباره در حال پر شدن است. بالاخره و بعد از ۱۴ سه ماهه پیدرپی رکودی، سرمایهگذاری ثابت حقیقی در خانههای مسکونی افزایش یافت و همین امر به افزایش تولید ناخالص داخلی سه ماهه سوم کمک کرد. حتی سرمایهگذاری در کسبوکارها نیز در نهایت رشد کرد هر چند که این رشد کندتر از آنچیزی بود که برای ایجاد و تعمیق رونق لازم است. اما خوشبختانه قدرتهای بهبود دهنده طبیعی در اقتصاد- توانایی اقتصاد برای از بین بردن مازادها و بهبود دادن ترازنامهها- مانند قبل در کار است.
احتمالا رشد مخارج مصرفکننده از همه موارد عجیب تر بوده است با این وجود به نظر میرسد که برخی از این افزایشها موقتی بوده و احتمالا در آینده متوقف میشود. شایان ذکر است که تقریبا دو سوم افزایش تولید ناخالص داخلی را میتوان به حساب مصرفکنندگان گذاشت (خوب است بدانید که فروش خودرو به تنهایی حدود یک واحددرصد آن را در بر گرفت). با این حال باید این نکته نیز در نظر گرفته شود که فروش خودرو در جولای و آگوست در نتیجه «طرح از رده خارج کردن خودروهای فرسوده» افزایش یافت (البته این افزایش در سپتامبر و پس از پایان یافتن طرح مذکور اتفاق افتاد). بنابراین فروش خودرو احتمالا در ماههای آتی افزایش چندانی نمییابد و تنها بالا رفتن درآمد مصرفکنندگان میتواند به بهبود اقتصاد منجر شود.
در سه ماه سوم، سهم مصرف شخصی از تولید ناخالص داخلی به ۷۱درصد افزایش یافت؛ در حالی که سرمایهگذاری در کسبوکار به ۱/۱۲درصد تولید ناخالص داخلی رسید؛ اما اگر بازار نیروی کار بهبود نیابد مصرفکنندگان نمیتوانند با همین روند مصرف خود را افزایش دهند؛ البته حتی بنگاههای محتاط نیز تمایل پیدا کردهاند که در جو اقتصادی و سیاسی حاضر ریسک کنند یا پروژههای پرهزینه را در دستور کار قرار دهند و نیروی کار جدید استخدام کنند که خبر خوبی است.
حال، نکته جالب آن است که بزرگترین مانع برای تبدیل این بهبود به یک رشد اقتصادی قابل تداوم طرحهای «محرکی» است که برای عبور از رکود ارائه شده بودند. طرحهای محرکی که دولت ایالات متحده اجرا کرده بود حالا باید تامین مالی شوند و کسری بودجههای آتی چشمانداز بهبود را تیره کرده است.
ما نمیدانیم که محرکهای مالی دقیقا چه نقشی در «پسانداز و خلق شغل» داشتهاند، اما هیچ شکی نیست که این محرکها حجم ترازنامه فدرال را افزایش داده اند. با یک کسری ۴/۱میلیارددلاری در سال ۲۰۰۹ (۹میلیارددلار بیش از آنچه که پیشبینی شده بود) هر کسبوکار و هر سرمایهگذاری در آمریکا میداند که مالیاتها به زودی افزایش خواهد یافت. طرح بیمه درمانی کنگره نیز که چند روز قبل ارائه شد به ضرر کسب و کارهای کوچکی که میتوانند شغل خلق کنند تمام خواهد شد. نااطمینانیهایی که سیاستهای واشنگتن ایجاد میکند یکی از عواملی است که باعث بیشتر شدن موانعی میشود که سر راه سرمایهگذاری قرار میگیرند.
واضح است سیاست پولی گسترده در فدرال رزرو نمیتواند برای همیشه ادامه پیدا کند؛ اما به نظر نمیرسد که اعضای هیات مدیره فدرال رزرو این امر را در نظر بگیرند. فدرال رزرو نزدیک به یک سال است که نرخ وجوه فدرال را نزدیک صفر نگه داشته و فشار این پول آسان بالاخره خود را در اقتصاد جهانی نشان میدهد.
همین الان نیز میتوان این فشار را در ضعف دلار در مقابل یورو و دیگر پولها و همچنین کالاهایی مانند طلا و نفت خام دید. اگر میخواهید بدانید که چرا با وجود تقاضای ضعیف جهانی برای نفت، قیمت آن به ۸۰ دلار رسیده است نگاهی به عملکرد انبساطی فدرال رزرو بیاندازید. همچنین میتوانید این فشارها را در تشکیل حبابهای دارایی در هنگکنگ و دیگر کشورهایی که سیاستهای پولیشان با سیاستهای فدرال رزرو مرتبط است، دید. همچنین این فشارها را در پول داغی که در بازارهای نوظهور مانند برزیل جریان دارد میتوان دید؛ زیرا سرمایهگذاران میخواهند داراییهای دلاری خود را تنوع ببخشند.
پیشبینی میشود که دنیا فدرال رزرو را مجبور کند سیاستهای انقباضی اتخاذ کند و این خطر هست که این اتفاق به سرعت و بدون آمادگی فدرال رزرو اتفاق بیافتد؛ البته ما فکر میکنیم که فدرال رزرو عاقلتر از آن بوده و هست که صبر کند تا مجبور به این کار شود. به هر حال از همه نظر بهتر است که بانک مرکزی خود را آماده کند.
ما میدانیم که سیاستگذاران فعلی در واشنگتن تمایلی ندارند که این پیشنهادها را جدی بگیرند و فعلا بر خطرهای سیاسی ای که نرخ ۸/۹درصدی بیکاری ایجاد میکند تمرکز کردهاند؛ اما باید بدانیم سیاستهای پولی انبساطی و طرحهای محرک راه خوبی برای ایجاد رشد اقتصادی نیست، بلکه برای ایجاد رشد ضروری است که واشنگتن اجازه ندهد تورم دوباره افزایش یابد. به علاوه واشنگتن نباید در اقتصاد مداخله کند تا کسبوکارها بتوانند با روند طبیعی خود رشد کنند.
ارسال نظر