رویداد - تحلیل کارشناسان از تقسیم یارانهها
پرداخت نامساوی باعث آشفتگی اقتصادی است
زهرا واعظ - موسی غنینژاد، اقتصاددان در زمینه پرداخت نامساوی یارانه نقدی معتقد است: در پرداخت نقدی یارانهها، دو مفهوم با یکدیگر اشتباه گرفته شده است که یکی از آنها اصلاح قیمتهای نسبی است. به عنوان مثال، قیمت بنزین واقعی نیست و از آن استفاده درستی نمیشود، بنابراین باید ترتیبی اتخاذ شود تا با اصلاح قیمت بنزین، رفتار مصرفی اصلاح شود. وی میافزاید: اما موضوع دیگر اینکه درآمدهای نفتی متعلق به عامه مردم است و هزینه کردن آن باید بنا به مصلحت عامه باشد و درست نیست که عدهای خاص از آن بهرهمند شوند. به این ترتیب در پرداخت نقدی این مساله در نظر گرفته نمیشود. مثلا وقتی میگوییم یارانه نقدی پرداخت شود گویا میخواهیم بگوییم که درآمد نفت بین مردم توزیع شود.
به عقیده این اقتصاددان، اگر منظور توزیع درآمد، نحوه توزیع است، آیا بهتر است نقدی به مردم پرداخت شود که خودشان هزینه کنند یا اینکه دولت از طرف خودش برای مردم سرمایهگذاری کند. بنابراین هدف دولت از پرداخت یارانهها اصلاح قیمت است، بدین معنی که قیمت خیلی پایین را به قیمت اصلی برساند. وی میافزاید: اصلاح قیمتها کار خوبی است، اما به شرط اینکه به روش درست انجام شود و شوک وارد نکند و این ربطی به پرداخت نقدی یارانهها ندارد.
غنینژاد در ادامه با اشاره به اینکه اگر دولت میخواهد نحوه توزیع درآمدها را اصلاح کند و مثلا برای اصلاح مصرف برخی از کالاهای نفتی، قیمت آن را اصلاح کند، میگوید: اما اینکه دوباره پول نقد را میان مردم توزیع کنیم تا به صورت نقدی از آن درآمدها استفاده کنند، نقض غرض است.
وی اضافه میکند: در واقع برای اینکه مصرف را پایین نیاورند، بخشی از یارانهها را نقدی پرداخت میکنند و این اصلاح مصرف نیست. بنابراین باید ابتدا مشخص شود که فلسفه اصلاح قیمت کالاهای نفتی چیست؟
این اقتصاددان درباره اینکه آیا این روش توزیع یارانهها، عدالت محسوب میشود یا خیر، میگوید: باید ابتدا دید که ما چه تصوری از عدالت داریم. اگر پول نفت متعلق به همه مردم ایران است، پس درآمد حاصل از فروش نفت باید به نسبت کل مردم ایران تقسیم شود و به این ترتیب نمیتوان دهک انتخاب کرد.
وی میافزاید: اگر میخواهیم پول نفت را توزیع کنیم باید به صورت مساوی بین همه تقسیم شود. اما اگر هدف دولت کمک به یک عده اقشار کمدرآمد است یک بحث دیگری است که ارتباطی به نفت و یارانه ندارد و موضوع تامین اجتماعی است.
غنینژاد تبعات اجرای چنین طرحی را دامن زدن به تورم میداند و میگوید: توزیع پول نقدی میان مردم نوعی ایجاد تقاضا کرده و تورمزا است و از لحاظ عدالت، هیچگونه عدالتی صورت نگرفته است.
لایحهای با آثار نامعلوم
همچنین یک صاحبنظر اقتصادی درباره اجرای عدالت در تخصیص یارانه نقدی به مردم معتقد است: بحث تعیین دهکها یک بحث آماری است، بدین معنی که با جمعآوری آمار هر جامعه میتوان افراد آن جامعه را برحسب درآمد دستهبندی کرد و بر این اساس مثلا ۲۰ یا ۳۰درصد قشر پایین هر جامعهای را شناسایی نمود. وی میگوید که به صورت طبیعی مشخص نیست که هر فردی مربوط به کدام دهک طبقاتی است تا شامل دریافت یارانه نقدی شود و بنابراین تنها براساس آمارگیری میتوان این افراد را مشخص کرد. این کارشناس اقتصادی اضافه میکند: ممکن است شخصی در سال آمارگیری جزو دهک آخر باشد، اما سال بعد شامل ۳ دهک مانده به آخر شود و این یک روند ثابتی نیست و ایراد به طرح محسوب میشود. به عقیده وی، زمانی که تغییر در پرداخت یارانهها در برنامههای سوم و چهارم مطرح شد، بخشی از یک مجموعه بود که با توجه به شرایط کشور در نظر گرفته شده بود. اما در حال حاضر با وجود شرایط بینالمللی، افزایش میزان نقدینگی و تورم و بیکاری، این اقدام دولت چندان قابل دفاع نیست. این اقتصاددان، تبعات حاصل از اجرای پرداخت نقدی یارانهها به برخی از دهکها را، کمک به آشفتگی بیشتر در اقتصاد میداند و میگوید: در صورت چنین اقدامی، بسیاری از کارگاهها و واحدهای تولیدی و کسبوکار دچار آشفتگی میشوند و حتی واحدهای مسکونی نیز از این شرایط آشفتگی بیبهره نخواهند بود، چرا که بسیاری از خانوادهها در پرداخت پول آب و برق دچار مشکل خواهند شد و برای این منظور نیز تدابیری اندیشیده نشده است. وی البته اجرای هدفمند کردن یارانهها را در راستای یک طرح منسجم نمیداند و معتقد است؛ در طرح تحول اقتصادی عناصر دیگر چندان قابل توجه نیستند.
این کارشناس اقتصادی درباره بهرهمندی همه مردم از پول نفت که یک نعمت خدادادی است، میگوید: پخش پول میان مردم هیچ مبنای اقتصادی ندارد و این کار تنها عدهای را شامل خواهد شد که به آشفتگی اقتصادی منجر میشود.
ارسال نظر