«صداها»؛ آخرین ساخته فرزاد موتمن با کارشکنی سینماها اکران نمیشود!
فریاد در سکوت
عکس: رویا نونهالی در صحنهای از فیلم «صداها»
از کجا میشوداین مطلب را آغاز کرد؟ از هر گوشهای که نگاه میکنی، میبینی گوشه دیگرش کج و کوله است، اما حرف اصلی بر سر موجودیت سینمای مستقلایران است که انگار قرار نیست هیچ وقت آب خوش از گلویش پایین برود.
علیرضا مجمع
عکس: رویا نونهالی در صحنهای از فیلم «صداها»
از کجا میشوداین مطلب را آغاز کرد؟ از هر گوشهای که نگاه میکنی، میبینی گوشه دیگرش کج و کوله است، اما حرف اصلی بر سر موجودیت سینمای مستقلایران است که انگار قرار نیست هیچ وقت آب خوش از گلویش پایین برود. هر فیلم مستقلی که میخواهد آبرومند باشد و دستش توی جیب خودش باشد و نمیخواهد با هزار دوز و کلک میلیاردی پول خرج کند و رکورد فروش بزند و مردم را بخنداند و دست آخر چیزی هم به آنها ندهد،یک جایی از مسیراین سینما گوشش کشیده میشود؛یعنی انگار کار بدی مرتکب شده است. نمونهها زیاد است،اما بهانهاین سخن را ماجرای فیلم «صداها» به دست ما داد که قریب به دو سال است از شروع تولیدش میگذرد.از همه اتفاقهایی که در زمان تولید و اکران جشنواره افتاد میگذریم و میگذاریم برای زمان اکران فیلم و در گفت و گوهایی که با کارگردان و تهیه کنندهاش خواهیم داشت. بحث اینجای ما مسالهای است که در حال حاضر صداها با آن روبهرو شده است و باعث شده تهیه کنندگان صداها؛ منیژه حکمت و علی واجد سمیعی بیانیهای منتشر کنند و رسما به این روند ناهمگون در سینمای ایران اعتراض کنند.به هر حال این ماجرا از جایی باید شروع میشد و این شکل برخورد «خصمانه» با فیلمهای مستقل از سوی کسانی که در این بیانیه به عنوان «مافیای سینمای ایران» از آنها نام برده شده آشکار میشد.این وظیفه را فیلم فرزاد موتمن؛ «آقای جنتلمن سینمای ایران» بر عهده گرفت. شاید او از هر کارگردان دیگری در این ماجرا محقتر باشد، چرا که از شش فیلمی که تا کنون ساخته تنها دو تای آن؛ شبهای روشن و باج خور اکران شده و مابقی کم و بیش به همین سرنوشتی دچار شده اند که «صداها» به آن گرفتار آمد. آنها که فیلم را در جشنواره دیدهاند میدانند که فیلم شریف، کم خرج و متفاوتی است که میتواند یک غافلگیری تمام عیار برای سینمای ایران باشد، البته اگر اکران شود. عجالتا با این وضعیت منیژه حکمت اعلام کرده فیلم را اکران نمیکند تا تکلیف اکران درست آن معلوم شود. متن کامل بیانیهای که زیر آن امضای «سازندگان پروژه صداها» قرار گرفته را بخوانید تا پی ببرید بر سر سینمای مستقل و آبرومند ایران چه آمده کهاینگونه فغانشان به آسمان رفته است:
«سینمایایران دراین برهه حساس دچار نوعی سر درگمی شده است که به جزضعف مدیریت نشانه دیگری نمیشود برایش سراغ گرفت. از سویی مدیران سینمایی با مطرح کردن سینمای ارزشمند سعی در جریان ساز بودن سینمای ایران در جهان دارند و فیلمهای متفاوت سینمای ایران را شاهد مثال میآورند و از سوی دیگر با جدا کردن سینمای جدی ایران از بدنه مردم فرهیخته و سینما روی ایرانی آنها را به سمت کمدیهای سبک هدایت میکنند. این سیاست یک بام و دو هوای مدیران سینمای ایران در این مقطع گریبان فیلم «صداها» را گرفت که در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر از سوی مردم و منتقدان سینمایی نمره قبولی دریافت کرد و ما امید داشتیم اکران به موقع «صداها» باعث شود قشر سینماروی مردم هم با دیدن فیلمی متفاوت از سینمای ایران گونههای دیگر عرصه فیلمسازی را هم تجربه کند و سطح سلیقهاش ارتقا یابد، اما انگار هیچ وقت در این سینما قرار نیست اتفاقهای مثبت رخ بدهد.سرنوشت «صداها» و «بلاها»یی که بر سر این فیلم از مراحل اولیه تولید تا اکران عمومی آمد، نشانههای بارزی است از اینکه مافیای سینمای ایران با قمار بر سر فیلمهای مستقل قصد دارد ریشه سینمای خوب و فیلم خوب را بزند و اجازه حضور هیچ فیلم سالم و سلامتی را به غیر از آنچه خود تصور میکند «میفروشد» نمیدهد. در این شرایط «صداها» به کارگردانی فرزاد موتمن با تصویب اداره کل نظارت و ارزشیابی وقت در زمستان ۱۳۸۶بدون دریافت هیچگونه کمکی از سوی بنیاد سینمایی فارابی، بهرغم موافقت مدیریت سابق آن بنیاد؛ آقای رضا داد با مخالفت جدی مدیریت وقت؛ دکتر مجید شاه حسینی روبهرو شد و عوامل سازنده فیلم را در مقابل عمل انجام شده قرار داد.به هر روی مراحل تولید فیلم با هر سختی و کارشکنیای که بود پایان یافت. فیلم به جشنواره آمد و منتقدان و همچنین مردم دیدند که چگونه میشود یک فیلم آبرومند و خوب ساخت بیآنکه هزینههای کلان در تولید فیلم به اسراف خرج شود و البته نتیجهای هم از آن فیلم پرهزینه نصیب سینمای ایران نشود.
زمان گذشت و موعد اکران «صداها» با هزار اما و اگر از سوی دوستان بر سر زمان اکران فرا رسید. ما به همین هم قانع بودیم که فیلممان در این تاریخ اکران شود و باز به این قانون نانوشته در سینما تن دادیم که «صداها» با پسوند «فیلم فرهنگی» اکران شود و همچناناین سوال را بیجواب نزد خود نگاه داشتیم که در کجای دنیا سینما را به دو بخش فرهنگی و غیرفرهنگی تقسیم میکنند؟! با این اوصاف فیلم «صداها» در جلسه مورخ ۷/۷/۸۸ شورای صنفی نمایش به جرگه فیلمهای فرهنگی رفت و بنا شد یک سالن از پردیسهای سینمایی آزادی، اریکه ایرانیان، زندگی و ملت، یک سالن هم از سینما فرهنگ از تاریخ۲۹/۷/۸۸ به مدت یک ماه بر اساس کف فروش در اختیار فیلم قرار گیرد. این عین مصوبه موجود شورای صنفی نمایش است (که البته دراین شورای صنفی هیچ تهیه کنندهای وجود ندارد و سینما داران و صاحبان زر،زور و قدرت برای کل سینمایایران تصمیم میگیرند و در زمان پاسخگویی برای نگرانیهای ما در سفر فرانسه به سر میبرند که سینمای فرهنگی را ارتقا دهند؟!) .اما انگار داریم خیالاتی خوش در سر میپرورانیم. مافیای سینمای ایران نمیگذارد به این ترتیب فیلمی خوب و سالم روی پرده برود. فیلمی که تماشاگرش را کوته فکر و کودن فرض نمیکند و به او اجازه میدهد خود را شریک آدمهای روی پرده کند و وقتی از سالن خارج میشود تازه فیلم برایش شروع میشود نه اینکه هنوز وقتی در سالن است فیلم برایش تمام شده باشد.
قدرت نمایی مافیای اکران سینمای ایران یا مرعوبین آنها تازه زمانی آغاز شد کهاین پنج سالن به «صداها» اختصاص یافت؛ هر کدام از مدیران سینماها یا همان «سینمادارها» یکی یکی ساز مخالف کوک کردند. در این شرایط به هر دری زدیم تا حقمان را بگیریم و تکلیف خود را با این سینمای بیسر و سامان روشن کنیم. سینمایی که صاحبان قدرت آن سعی دارند تهیهکنندگان مستقل را از دور خارج کرده و خود ترکتازی کنند و تنها از زاویه خود سینما را ببینند و تصور کنند سینما همان است که از زاویه آنها دیده میشود.
مردم سینما دوست و مخاطبان جدی سینمای ایران
دراین شرایط که ظاهرا زور بعضی از آدمها بر یک سیستم سینمایی میچربد هیچ مقامیهم پاسخگوی این نابهنجاری در سینمای ایران نیست و جرات و قدرت مقابله بااین مافیا را ندارد، ما؛ سازندگان فیلم سینمایی «صداها» اعلام میکنیم چنانچه قانون مصوب شورای صنفی نمایش مورخ ۷/۷ /۸۸ به طور کامل برای فیلممان اجرا نشود با توقف اکران فیلم در تاریخ مذکور در مصاحبهای مطبوعاتی تمام مسائلی که بر سراین فیلم و فیلمهای دیگر پیش آمده را بیپرده با مردم و رسانهها در میان میگذاریم تا خود مردم قضاوت کنند که دراین چند سال چه بر سر فرهنگ و سینمای این مملکت آمده است. «صداها» تنها یک فیلم است که ادعایی جز یک فیلم خوب ندارد و با بازیگران و عوامل کاملا آزمایش پس داده پا به میدان گذاشته است و شاید سهم صدمهای که فیلم ما با این نابخردی میخورد در مقابل صدمه و لطمهای کهاین جریان بر کل سینما میزند بسیار ناچیز باشد.اما ما در مقابلاین ظلم آشکار و عیان که صرفا برای یک فیلم خوب پیش آمده میایستیم تا چهره بعضی از این افراد از هاله و سایه درآید و سینمای ایران با چهره مافیای آن بیشتر آشنا شود. دور نیست آن روز.
به امید تعالی فرهنگ و سینمای ایران زمین در روزی که مردم واقعا در آن به حساب آیند و از آنها صرفا به عنوان ویترین افتخارات و میزان فروش فیلمهای این سینما استفاده نشود.»
اینگونه است که دیگر نمیشود نسبت به ماجراهایی که در این سینما اتفاق میافتد بی تفاوت بود و سر خود را مثل کبک در برف کرد. شرح بیشتر این ماجرا بماند برای روزهای بعد و احیانا در صورت درست شدن اوضاع اکران فیلم که مفصل میپردازیم به «صداها»ی فرزاد موتمن در گفت و گو با تمام عواملش. تا بعد.
ارسال نظر