گفتوگو با دکتر سیدمحمد اردهالی درباره هدفمند کردن یارانه انرژی
تورم احتمالی کوتاهمدت خواهد بود
پرداخت یارانه غیرهدفمند و به همه اقشار در هر گروه درآمدی یادگاری از سیاستهای اقتصادی چندین دهه است که به دلایل سیاسی و اقتصادی ادامه داشته و دارد. این وضعیت موجب شده است که حجم یارانه پرداختی غیرهدفمند هر روز ابعاد بزرگتری پیدا کند و نسبت آن به کل پرداختیهای عمرانی و جاری دولت بزرگتر شود. بخشی از لایحه هدفمند کردن یارانههای انرژی که کلیات آن نیز به تصویب مجلس رسید، هدفمند کردن یارانههای غیرهدفمند را نشانه گرفته است. پرداخت یارانه به شکل فعلی عموما مورد انتقاد اقتصاددانان بوده و هست.
دکتر سیدمحمد اردهالی، دانشآموخته اقتصاد از دانشگاه میشیگان و اقتصادسنجی و اقتصاد صنایع از دانشگاه ایلینویز نیز در زمره این اقتصاددانان است. او میگوید، تداوم پرداخت یارانه به شیوه فعلی آثار روحی و اقتصادی نامساعدی بر جامعه تحمیل میکند و باید از شکل کنونی خارج شود.
گفتوگو با او را در زیر میخوانید:
آقای دکتر، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی ناشی از اجرای پرداخت نقدی یارانهها در کشور را توضیح بفرمایید.
اجازه دهید با یک مثال توضیح دهم؛ اگر هر جمعه یک چک ۱۰۰هزار تومانی برای شما آورده شود ممکن است در ابتدا بپرسید که این چک برای چیست؟ و جواب میشنویم کالایی فروخته شده و عایدی آن زیاد بوده و چون شما دوست ما بودید این را هم به شما میدهیم. این کار یک سال ادامه یابد اگر یک روز جمعه چک را نیاورند شما ممکن است تماس بگیرید و علت را جویا شوید.
دولت آمریکا سالهای دهه ۵۰ به کشاورزان اعلام کرد که تولیدات آنها را خریداری مینماید؛ بنابراین کشاورزان تولید نموده و دولت خریداری کرد. اواخر سال ۱۹۷۸ بود که دولت آمریکا اعلام کرد دیگر توان خرید محصولات را ندارد. در اثر آن عدهای مهاجرت نمودند، عدهای خانوادههایشان از هم پاشید، عدهای مزارع را آتش زدند و حتی یک عده خودکشی کردند. به همین خاطر دولت تصمیم گرفت وامهایی به آنها بدهد و راهحلهای کوتاهمدت پیدا کند. اگر دولت آمریکا از ابتدا محصولات را خریداری نمیکرد و به فرض از ۲۰۰۰ کشاورز، ۱۲۰۰ نفر به بخشهای دیگر مثل تجارت، صنایع و... میرفتند، ۸۰۰ نفر که مطلوبشان بود در بخش کشاورزی میماندند، کار به اینجا نمیکشید. در خصوص یارانههای پرداختی بنزین، در ایران نیز اینگونه است، اگر بنزین گران باشد ممکن است عدهای نخرند و از ماشینهای خطی یا آژانس استفاده کنند، اما قیمت ارزان بنزین انگیزه عدهای برای خرید خودرو میشود، در این صورت باید مراقب روزی باشیم که بخواهیم یارانه بنزین را قطع کنیم.
به نظر شما چرا عدهای از اقتصاددانان با پرداخت یارانه مخالفند؟ لطفا در این خصوص توضیح دهید.
ما باید به دنبال بازار رقابتی باشیم؛ یعنی اقتصاد بازاری. در اینصورت عرضه و تقاضا، قیمت را تعیین میکند در حالـیکه با دخالت دولت در بازار، این ترتیب به هم خورده و دولت قیمت را تعیین میکند. به عنوان مثال؛ بانک مرکزی باید بر نقدینگی بانکهای تجاری نظارت داشته باشد و دخالت دیگری نکند. دخالت کردن بازار را به هم میزند، بر قیمت اثر میگذارد و رقابت از بین میرود. ما باید کاری کنیم که رقابت و بازار قیمت را تعیین کند.
با عنایت به توزیع ناعادلانه یارانهها، بین دهکهای درآمدی، به نظر جنابعالی دولت برای تخصیص عادلانه آن در طرح تحول، چگونه باید اقدام نماید؟
با توجه به ترکیب پرداختی یارانهها و مبلغ آن، بهتر است ابتدا بخشها و تعداد کالاهایی که یارانه را دریافت مینمایند مشخص نموده، سپس به تدریج و به ترتیب اولویت با فواصل نه ماهه، یکساله و... یارانهها را از کالاها حذف نماید. البته به نظر من، با توجه به اینکه مبلغ و میزان زیادی از یارانههای پرداختی دولت در بخش انرژی است، دولت باید به طور تدریجی، یارانه یک یا دو نوع از آن را یکباره حذف نماید مثلا ابتدا یارانه گازوئیل و بنزین به یکباره حذف شود، نه تدریجی. این بهترین متدی است که دولت میتواند برای خنثی کردن اثر تورمی انتخاب کند، ولی دولت همچنان شعارهای برداشتن یارانهها را ادامه دهد و برای عملکرد مطلوب در این زمینه «Data base» ایجاد نماید.
چرا یکباره؟
اگر تدریجی این یارانهها حذف شود، بعضیها در هر مرحله سوءاستفاده خواهند کرد و قیمتها را به عناوین مختلف بالا خواهند برد پس بهتر است قطع یارانه بنزین به یکباره انجام بگیرد.
در مورد سایر کالاهای یارانهای؟
دولت برای حمایت از خانوارها (بهخصوص قشر آسیبپذیر)، درمورد اقلام و کالاهای ضروری خانوار، بهتر است همزمان با اجرای روش فوقالذکر سیاستهای غیرقیمتی اتخاذ کرده و به منظور مصرف بهینه فرهنگسازی نماید. با تبلیغات متعدد مردم را در مورد افزایش قیمتها و میزان نقدی پرداخت یارانهها آگاه سازد. مردم باید بدانند دولت میخواهد به تدریج از این بار کم کند تا خودشان را آماده نمایند.
فواید حذف یارانه به این روش این است که از یک طرف ناعدالتی موجود را از بین ببرد و از سویی دیگر مردم را از نظر روانی برای حذف سایر یارانهها از جمله آب، برق، گاز و.... آماده مینماید.
مهمترین چالش موجود بین مجلس و دولت برای پرداخت نقدی یارانهها شوک افزایش قیمت برخی کالاها میباشد. ارزیابی جنابعالی از این چالش چیست؟
طبیعتا با قطع یارانهها قیمت برخی از اقلام و کالاها افزایش خواهد یافت و اثر تورمیدارد. اما چون با اجرای این طرح دولت مستقیما پول را به خانوادههایی خواهد داد که نیازمندند و به افراد ثروتمند یارانه اینگونه کالاها را نمیدهد به دلیل اینکه واجد شرایط نیستند. بنابراین در دوره زمانی کوتاه جنبه تورمی حل میشود.
از طرفی با برداشته شدن یارانهها که برای دولت بار هزینهای دارند، به مرور تورم کاهش پیدا میکند، زیرا افزایش هزینهها و مخارج دولت یکی از عوامل تورم میباشد که با کاهش این هزینهها بالطبع تورم نیز کاهش خواهد یافت.
نکته مهمتر آن است که با اجرای این طرح (حذف یارانهها) مسلما عدهای با سوءاستفاده قیمتها را به صورت غیرواقعی بالا خواهند برد. اینجا اهمیت نقش نظارتی بسیار بالاست. به نظر من با توجه به اینکه ایران در حالت اشتغال ناقص به سر میبرد، دولت میتواند درصدی از منابع حاصل از هدفمند کردن یارانهها را برای استخدام کارمند اختصاص دهد تا نظارت کافی و دقیقی برای جلوگیری از افزایش کاذب قیمتها انجام گیرد، نظارت باید محکم و شدید انجام گیرد تا کسی جرأت سوءاستفاده را نداشته باشد و حتی ممکن است مجازاتهایی معین شود.
به نظر جنابعالی آیا بخش تولید از قطع یارانهها لطمه نخواهد دید؟ بیکاری افزایش پیدا نخواهد کرد؟
طبق جدول لئونتیف در اکثر صنایع، انرژی با درصدهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین، با قطع شدن یارانه انرژی، بهای تمام شده کالاهای تولیدی افزایش مییابد. در چنین مواقعی صنایع تلاش خواهند کرد این افزایش قیمت را با مصرف بهینه سوخت، ارتقای بهرهوری و... جبران نمایند. بنابراین فکر نمیکنم صنایع با مشکلات زیادی مواجه شوند. ممکن است رکود جزئی ایجاد شود اما این مرحله گذرا است و در نهایت اقتصاد و جامعه خودش را با وضع جدید تطبیق میدهد. آنقدر که ما تبلیغ میکنیم و موضوع را بزرگ میکنیم و از آن واهمه داریم، در واقع این گونه نیست.
به عنوان مثال در آمریکا قیمت انرژی بالا رفت، شما فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟ مردم زمانی یک گالن بنزین را یک دلار و ده سنت میخریدند، وقتی قیمتها به چهار دلار و هفتاد سنت رسید، مردم خودروهای هشت سیلندر خود را فروختند، خودروی شش سیلندری و چهار سیلندری خریدند.
موضوع مهم این است که تولیدکننده ایرانی تا کی میخواهد با حمایت دولتی تولید کند؟ قدرت رقابت نداشته باشد تا قیمت را کاهش دهد؟
بنابراین ممکن است با اجرای طرح، تولیدکننده آه و ناله کند و شکایت داشته باشد اما مشکلی به وجود نمیآید. چون تولید کننده توان رقابت پیدا میکند. در زمان دانشجویی در تابستانها در تهران برای گرفتن آمار صنایع از طرف وزارت اقتصاد به شهر .... اعزام میشدیم. وقتی به صاحبان صنایع مراجعه میکردیم آنها برای ما فیلم و رل بازی میکردند. فردی بود که هر موقع به او مراجعه میکردیم با گریه و ناله اظهار میداشت که به علت بد بودن اوضاع اقتصادی دستشان به میوههای بازار نمیرسد، در حالی که خلاف واقع میگفت و زندگی عادیاش در جریان بود.
درست است که در معادله تولید، انرژی یک ماده اولیه و اساسی برای تولید است، اما برخی افراد عواقب قطع یارانه را بزرگ مینمایند، که اگر یارانه آنها قطع شود توان رقابت نخواهند داشت، صنایع تعطیل میشود، بیکاری زیاد میشود، قول میدهم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. یکی از دوستان، در آمریکا شرکتی دارد که کارش خرید و فروش وسایل تزئینی است. ایشان اظهار میداشت برای خرید ۳۰۰۰ سماور کوچک معمولی، با ایران تماس گرفتم آخرین قیمت پیشنهادی که به ایشان دادند، ۱۵ دلار بود. هرچه اصرار کردم از قیمت ۱۵دلار پایین نیامدند. نمونه یکی از سماورها را به کشور چین بردیم. آنها گفتند: با قیمت ۵/۶دلار هرچه بخواهید تهیه مینماییم و سفارش خود را به چین دادند.
ارسال نظر