دایرهالمعارف اقتصاد
کارآیی
مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
از دید اقتصاددانها، کارآیی (efficiency) رابطهای است میان اهداف و ابزارها. زمانی که یک شرایط خاص را ناکارآ مینامیم، منظور آن است که میتوان با ابزارهایی کمتر به اهداف مطلوب دست یافت یا ابزارها و وسایل به کار گرفته شده میتوانند مقادیر بیشتری از اهداف مورد نظر را برآورده سازند. واژههای «کمتر» یا «بیشتر» به این معنا، لزوما به ارزش کمتر یا بیشتر اشاره دارند.
مترجمان: محمدصادق الحسینی، محسن رنجبر
از دید اقتصاددانها، کارآیی (efficiency) رابطهای است میان اهداف و ابزارها. زمانی که یک شرایط خاص را ناکارآ مینامیم، منظور آن است که میتوان با ابزارهایی کمتر به اهداف مطلوب دست یافت یا ابزارها و وسایل به کار گرفته شده میتوانند مقادیر بیشتری از اهداف مورد نظر را برآورده سازند. واژههای «کمتر» یا «بیشتر» به این معنا، لزوما به ارزش کمتر یا بیشتر اشاره دارند.
از این رو کارآیی اقتصادی نه با توجه به رابطه میان مقادیر فیزیکی اهداف و ابزارها، بلکه با استفاده از ارتباط میان ارزش اهداف و ارزش ابزارها اندازهگیری میشود.
عباراتی از قبیل «کارآیی تکنیکی» (technical efficiency) یا «کارآیی عینی» (objective efficiency) بیمعنا هستند. از یک نقطهنظر کاملا تکنیکی یا فیزیکی تمامی فرآیندها کاملا کارآمد هستند. آن گونه که قانون ترمودینامیک به ما خاطر نشان میسازد، نسبت تولید فیزیکی (هدف) به مواد اولیه فیزیکی (ابزارها) لزوما برابر با یک است. مهندسی را در نظر بگیرید که بدین دلیل که یک دستگاه، نسبت به دستگاهی دیگر محصول بیشتری را به ازای مصرف مقداری مشخص از انرژی تولید میکند، آن را کارآتر از دیگری میداند. این مهندس به گونهای ضمنی تنها تولید مفید را در محاسبه خود وارد میکند و البته «مفید» واژهای همراه با ارزشگذاری است.
ارزشگذاری این مفهوم که امری گریزناپذیر است، باعث میشود که در تمامی تلاشها برای بحث راجع به کارآیی هر فرآیند یا نهادی، این سوال اساسی مطرح گردد که ارزشگذاری چه کسانی را مورد استفاده قرار میدهیم و اهمیت این ارزشگذاریها چگونه تعیین میشود. در محاسبه کارآیی اقتصادی از ارزشگذاریهای پولی استفاده میگردد. بنابراین این کارآیی به رابطه میان ارزش پولی اهداف و ارزش پولی ابزارها اشاره دارد. در این بین هم ارزشگذاریهای کسانی به حساب میآیند که میخواهند و میتوانند از ترجیحات خود به واسطه ارائه پول پشتیبانی کنند.
از این دیدگاه، زمانی یک قطعه زمین با حداکثر کارآیی اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد که تحت کنترل فرد یا گروهی واقع شود که تمایل دارند (یعنی میتوانند) بیشترین مقدار پول را برای به دست آوردن کنترل آن بپردازند. آن چه نشان میدهد که یک منبع خاص به نحوی کارآمد مورد استفاده قرار گرفته، آن است که هیچ کس تمایل ندارد برای تغییر مورد استفاده آن منبع، پول بیشتری را پرداخت نماید.
آن دسته از افرادی که اعتقاد دارند این تعریف از کارآیی بسیار محدود است، از درک این نکته عاجزند که در هر مفهومی از کارآیی به ناچار باید معیاری برای ارزش به کار گرفته شود. خوشبختانه معیار پولی مورد استفاده اقتصاددانها هم موسع بوده و هم مفید است. این معیار ما را قادر میسازد که ارزشگذاریهای صورت گرفته توسط افراد مختلف را به حساب آورده و با یکدیگر مقایسه نماییم و به خوبی به آنها پاسخ دهیم.
چه نوع ساختمانی را باید در قطعه زمینی که در گوشه یک میدان معروف و پررفت و آمد قرار دارد، بنا کرد؟ پمپ بنزین، ملک مشاع، گلفروشی یا رستوران؟ حتی در صورتی که تمامی ساکنان شهر، ترجیحات متفاوتی در مورد این قطعه زمین داشته باشند باز ترجیحات مالک زمین قابل دفاع است. این فرد بالاترین پیشنهاد پولی را که استفادهکنندگان احتمالی و مختلف این زمین (گلفروشی، صاحب رستوران، ....) مطرح میسازند، میپذیرد. این نکته را باید در نظر گرفت که برای آن که همکاریهای کارآمد اجتماعی صورت پذیرند، مقایسه ارزش باید به صورت میان شخصی انجام گیرد و در این میان ارزشهای پولی، مخرج مشترکی را برای ما فراهم میآورند؛ مخرج مشترکی که از عملکرد بسیار خوبی نیز برخوردار است.
پیش نیازهای اساسی و حیاتی برای آن که این ارزشهای پولی به وجود آیند، مالکیت خصوصی بر منابع و حقوق نسبتا غیرمحدود برای مبادله مالکیت است. در صورتی که این شرایط برآورده گردند، تمایلات رقیب برای استفاده از منابع، قیمتهای پولی را به وجود میآورند که نشاندهنده ارزش هر یک از این منابع در کاربری فعلی آن است. آنهایی که اعتقاد دارند ارزش (و کارآیی) استفاده از برخی منابع خاص به شیوههای دیگر بیشتر است، میتوانند قیمت پیشنهادی برای آن منابع را بالا برده و با پیشنهاد خود، آنها را از استفادهکنندگان فعلیشان بگیرند.
به عنوان مثال در دهه 1930، گروهی کوچک از افرادی که ارزش زیادی برای شاهینها قائل بودند، کوهی در پنسیلوانیا را خریدند و بدین طریق، آن را از منطقه شکار شاهین به منطقه محافظت شدهای برای این پرنده تبدیل کردند. امروزه طبق قوانین موجود، از شاهین و دیگر حیوانات شکارچی محافظت به عمل میآید، اما این پرنده در دهه 1930 در معرض خطر انقراض قرار داشت زیرا به این بهانه که جوجهها و مرغها را میخورند، شکار میشدند.
در صورتی که تنها گزینه پیش روی افرادی که انجمن زیستگاه کوهستانی شاهینها را در سال ۱۹۳۴ تشکیل دادند این بود که سیاستمدارها و عموم مردم را برای تغییر قوانین تشویق کنند، امروزه نسل این پرنده در آن منطقه کاملا از میان رفته بود. این انجمن توانست شاهینها را نجات دهد؛ چرا که اعضای آن از طریق ارائه پیشنهادهای پولی رقابتی نشان دادند که تبدیل آن کوه به منطقه محافظت شده کارآمدترین استفاده از آن است؛ به این معنا که از لحاظ پولی بیشترین ارزش را دارد.
شاید بتوان اهمیت مالکیت خصوصی برای دستیابی به کارآیی اقتصادی را با مشاهده آنچه که در حالت عدم وجود «سیستم موثر تعیین ارزش پولی برای منابع» روی میدهد، به واضحترین شکل فهمید. مثال ترافیک خودروها در سطح شهر را در نظر بگیرید. اگر بخواهیم راحتی یک فرد را با تاخیر دیگری، زمان صرفهجویی شده برای یک نفر را با کربن مونوکسید تنفسشده توسط دیگران یا نارضایتی شدید یک فرد را با تفریح و خوشحالی دیگران مقایسه کنیم، چگونه میتوانیم به قضاوتی راجع به کارآیی یا ناکارآیی فرآیند نقل و انتقال دست یابیم؟ برای آنکه بفهمیم ارزشی که جک برای هوای پاکیزه قائل است از ارزش جابهجایی سریع از دید مایکل کمتر است یا بیشتر، به مجموعهای بزرگ از شاخصهای ارزش میان شخصی نیاز داریم. سفرهای درونشهری سبب شلوغی و ازدحام شده و همچنین مشکلاتی را در رابطه با آلودگی هوا به وجود میآورد زیرا در این مورد روندی عملی برای سنجش اهمیت و مقایسه ارزشگذاریهای مثبت و منفی افراد مختلف شکل نگرفته است.
عنصر اساسی و مهمی که در این میان حضور ندارد، مالکیت خصوصی است. از آنجا که بسیاری از منابع اصلیای که هنگام سفر درون شهری مورد استفاده قرار میگیرد، تحت مالکیت خصوصی قرار ندارند، لذا افراد نیازی به ارائه پیشنهاد پولی برای مورد استفاده خود و پرداخت قیمتی که بازگوکننده ارزش این منابع از دید آنها در مقایسه با دیگران باشد، ندارند. به عبارت دیگر استفادهکنندهها هیچگونه قیمت پولی را بابت منابعی از قبیل هوا یا خیابانهای شهر نمیپردازند. از این رو این کالاها به شکلی استفاده میشوند که گویی منابعی مجانی و رایگان هستند، اما استفاده از این کالاها هزینههایی را به دیگرانی که از بهکارگیری آنها محروم ماندهاند، تحمیل میکند. آنگونه که در تعمیم مشهور آدام اسمیت آمده است، در نبود قیمتهای پولی برای منابع کمیابی مثل خیابانها و هوا، ساکنان شهرها «به واسطه یک دست نامرئی به سوی حمایت از هدفی هدایت میشوند که قصد پشتیبانی از آن را نداشتهاند». با این حال این هدف در اینجا تامین منافع عمومی نیست، بلکه نتیجهای است که هیچکس خواهان آن نمیباشد.
منتقدان کارآیی اقتصادی ادعا میکنند که این مفهوم، هدایتکننده و راهنمای خوبی برای سیاستهای عمومی نیست، چرا که از ارزشهای مهمی که پولی نشدهاند، غفلت میکند. مثلا آنها میگویند که بانوی ثروتمندی که با ارائه پیشنهاد بالا شیر کمیاب را از مادر طفلی که به سوءتغذیه دچار است، میگیرد تا آن را برای شستوشوی الماسهای خود مورد استفاده قرار دهد، کارآیی اقتصادی را حداکثر میکند. اما این مثال تصنعی و غیرطبیعی است. به خصوص به این دلیل که پیگیری کارآیی اقتصادی تقریبا همیشه باعث میشود که شیر هم در اختیار آن خانم قرار گیرد هم به کودک برسد. البته اغلب اقتصاددانها موافقند که چنین مثالهای دراماتیکی میتوانند به ما یادآوری کنند که کارآیی اقتصادی، بالاترین خیر در زندگی نیست، اما به این معنا نیست که باید این مفهوم را دور بیندازیم. شهود اخلاقیای که امکان داوری ساده و راحت میان گرسنگی کودک و نخوت فرد ثروتمند را به ما میدهد، از حلهزاران مسالهای که روزانه در اجتماع پیش میآیند قاصر است؛ مسائلی که هر روزه در جریان تلاش صدها میلیون نفر برای استفاده از ابزارهای کمیابی که موارد استفاده مختلفی دارند، پدید میآیند. علاوه بر
آن، اگر قیمتهای پولی که کارآیی اقتصادی با توجه به آنها تعیین میشود، وجود نداشته باشد، اقدامات بزرگ حاصل از همکاری اجتماعی که عملا سبب میشوند شیر سالمی که در فاصله دور از یک گاو دوشیده شده است در اختیار این کودک قرار گیرد، غیرممکن خواهند شد. شاید سودمندی اجتماعی حقوق مالکیت، مبادله آزاد و سیستم قیمتهای پولی نسبی را بتوان به بهترین وجهی با نگاه به ناکامیهای آن دسته جوامع قرن بیستمی که تلاش میکردند تا بدون وجود این نهادها به کار خود ادامه دهند، نشان داد (به «سوسیالیسم» رجوع کنید).
درباره نویسنده : پل هین فقید، استاد اقتصاد دانشگاه واشنگتن بود. وی مدرک دکترای خود را در رشته اخلاق و جامعه از دانشکده الهیات دانشگاه شیکاگو اخذ کرد. وی در سال ۲۰۰۰درگذشت.
منابعی برای مطالعه بیشتر:
Hayek, Friedrich A. "The Use of Knowledge in Society." American Economic Review ۳۵, no. ۴ (۱۹۴۵): ۵۱۹-۵۳۰. Reprinted in Hayek, Individualism and Economic Order. Chicago: University of Chicago Press, ۱۹۴۸. Available online at: http://www.econlib.org/library/Essays/hykKnw۱.html
Jouvenel, Bertrand de. "Efficiency and Amenity." Earl Grey Memorial Lecture, delivered at King's College, Newcastle upon Tyne, England, 1960. Reprinted in Kenneth J. Arrow and Tibor Scitovsky, eds., Readings in Welfare Economics. Homewood, Ill.: Richard D. Irwin, 1969. Pp. 100-112.
۱۹۲۳. KNIGHT, FRANK H. "The Ethics of Competition." Quarterly Journal of Economics ۳۷ (۱۹۲۳): ۵۷۹-۶۲۴. Reprinted in Knight, The Ethics of Competition and Other Essays. Chicago: University of Chicago Press, ۱۹۳۵.
Stroup, Richard L., and Jane S. Shaw. "The Free Market and the Environment." Public Interest 97 (Fall 1989): 30-43.
ارسال نظر