لحظه‌های جذاب آدم‌های معمولی

علیرضا مجمع

اصغر فرهادی شاید یکی از معدود فیلم‌سازان سینمای ایران باشد که تصویر طبقه متوسط جامعه ایران در فیلم‌‌هایش به درستی و در جذاب‌ترین شکل خود دیده‌می‌شود. او در «چهارشنبه‌سوری» و به‌خصوص «درباره‌‌الی...» آگاهانه از تصویر اجتماع خشمگین پایین شهر فاصله گرفت و با «نزدیک شدن» به آدم‌های معمولی تصویری در اندازه‌های یک شاهکار خلق کرد برای من اصغر فرهادی نه از درباره الی...،نه از چهارشنبه سوری و نه حتی از شهر زیبا و رقص در غبار، که خیلی قبل تر از آن از تئاتری به نام ماشین‌نشین‌ها در پاییز سال ۷۳ مهم شد که به همراه همسرش پریسا بخت آور در آن بازی کرده بود (و احتمالا اولین و آخرین تجربه بازی‌اش هم بود و چقدر هم بی‌نقص ایفای نقش کرد) و البته خودش آن را کارگردانی کرده بود. ماجرا هم این بود که برای تصویر برداری از تئاترش به همراه یکی از دوستان مشترک به تالار مولوی رفتیم و رفتن به تئاتر همان و مبهوت شدن از دیدن یکی از بی‌نقص‌ترین تئاترهای بعد از انقلاب همان. البته فیلم تئاتر ماشین‌نشین‌ها را یکی از دوستان با خود به کانادا برد و خاطره بازی ماندگار فرهادی را تنها در ذهنم ماندگار کرد.همان یک بار باعث شد چند باردیگر به دیدن کارش بروم و عکس‌العمل‌هایی را ببینم که شاید یادآوری‌اش به خود فرهادی بد نباشد، چون در یکی از برنامه‌های تلویزیونی شب عید که از ماشین‌نشین‌ها سخن به میان آمد او این خاطره‌های جذاب را از قلم انداخت. مثلا حضور بهرام بیضایی و استاد نصرت کریمی که از کارفرهادی بسیار خوشش آمد و در حضور خودش کارش را ستود، و فرهادی مثل شاگردی که در پیشگاه استاد تلمذ می‌کند، به حرف‌های نصرت کریمی با دقت گوش می‌کرد. نصرت کریمی گفت: «در چارچوب امکانات تئاتر ایران؛ با دو بازیگر و چند تا لاستیک که در این کار استفاده شده بود کار شما یک شاهکار است.»

این اولین تصاویر من از اصغر فرهادی است. کسی که بعد از ماشین‌نشین‌ها راه پیموده شده تا قله درباره الی... را پله‌پله آمد. فیلم به فیلم پیشرفت محسوسش کاملا قابل رویت است. رقص در غبار و شهر زیبا گام‌هایی معلق بودند و خبر از استعداد کشف نشده‌ای می‌دادند که در یک شرایط مناسب باید کشف شود. چهارشنبه سوری این فرصت را به وجود آورد و فرهادی فهمید که از دل اجتماع خشمگین پایین شهر باید به جامعه قابل لمس تری بیاید تا بتواند لایه حرف‌هایش را بیشتر کند. درباره الی... اوج این بهشت مضمون است. فیلمی که در تک‌تک زوایایش- مضمونی و تکنیکی- قابل بحث است.اینجا اما درباره الی... محل بحث ما نیست. درباره الی... تنها بهانه‌ای شد تا درباره اصغر فرهادی بنویسیم و از کسی بگوییم که بی‌شک یکی از سرفصل‌های سینمای ایران را در طول عمرسینمای پس از انقلاب ایران رقم زده است. قصد داشتیم با او گفت‌و‌گویی کنیم و زوایای پنهان و آشکار شاهکار اخیرش را با او به بحث بنشینیم .با او تماس گرفتیم ،اما به دلیل گرفتاری‌های فشرده‌اش(!)مجال گفت‌و‌گو نیافتیم. اما همین فضای اندک شاید ادای دینی باشد به او و درباره الی...اش.