این کاسه زیر نیم کاسه

بهروز صمدبیگی- یاسین نمکچیان

تو و جاده همدستید

کیوان مهرگان

طرح: اردشیر رستمی

چاپ اول: ۱۳۸۸

انتشارات: پایان

۱۰۰۰نسخه

۲۰۰۰تومان شعرتمرین روزمرگی‌های زندگی است. آنجا که کلمات با لایه‌های تودر توی دنیای پیرامون گره می‌خورند متنی را شکل می‌دهند که مخاطب سرگردان و بی‌حوصله عصر امروز را، درگیر خود کرده و وادارش می‌کند تا هرازگاهی، وقت و بی‌وقت به زمزمه‌اش بنشیند.

متاسفانه شعر ایرانی در طول سال‌های گذشته کارکردش را از دست داد و بسیاری از علاقه‌مندان جدی هم عطای آن را به لقایش بخشیدند. در واقع پیدایش نحله‌ها و جریان‌های مختلفی که در دهه هفتاد اتفاق افتاد مسیر ادبیات ایران را عوض کرد و به سمتی سوق داد که فضای ادبی را متشنج کرد. در همان سال‌ها البته شاعرانی هم بودند که بی توجه به بحث و جدل‌های رایج، کارشان را می‌کردند و می‌دانستند در غیر این صورت تنها به بیراهه خواهند رسید. بعد از پایان دهه هفتاد پیش بینی می‌شد که دهه هشتاد، فصل آرامی‌ برای ادبیات ایران خواهد بود؛ اما پشت همین آرامش، نسل تازه از راه رسیده شعر معاصر در سال‌های اخیر، با تکیه و توجه به زندگی و کشف شهود، کتاب‌هایی را روانه بازار کردند که باعث آشتی مخاطبان سرخورده با شعر شد. استقبال علاقه‌مندان و تجدید چاپ آثار شاعران جوان اکنون خونی تازه در رگ‌های شعر دمیده است. شاعران نسل تازه از راه رسیده که بی‌تردید پرچمداران واقعی شعر این سال‌ها لقب خواهند گرفت؛ ظرفیت‌های خود را شناخته‌اند و با تلفیق تکنیک و تجربه، قلم‌ها را در دست می‌گیرند و سطرها را سیاه می‌کنند.

«تو و جاده همدستید» اولین مجموعه شعر کیوان مهرگان که به تازگی منتشر شد نمونه‌ای از تجربه‌هایی سالم و قابل دفاع در عرصه شعر امروز است. مهرگان با ایجازی که در آثارش روایت می‌کند بی‌هیچ درنگی مخاطب را درگیر می‌کند و اصل مطلب را نمایان می‌سازد.

وقتی کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه می‌کند

یعنی من به تو فکر می‌کنم

وتو

به کس دیگری

بسیاری از پیشکسوتان شعر دنیا از اولین کتابی که منتشر کرده‌اند خاطره چندان خوشی ندارند. شاملو، آتشی، فروغ، رحمانی و ... هم هیچ گاه اولین کتابشان را معیار مناسبی برای سنجش کارنامه خود ندانسته‌اند، اما مقایسه اولین کتاب‌های نسل گذشته با نسل جدید گواه این ادعا است که شاعران جوان به نسبت آنها موفق‌تر عمل کرده اند و به ذات سرودن دست یافتند. مهرگان با «تو و جاده همدستید» قدم در جاده‌ای گذاشته که در صورت تحمل سختی‌های بیشتر راه به نقطه‌های روشنی خواهد رسید. شعر او اگرچه تا رسیدن به تاثیرگذاری کوبنده فاصله دارد، اما نشان‌دهنده این نکته است که شاعرش موانع مهمی ‌را پشت سرش جا گذاشته و تمرین‌های خوبی انجام داده است.

لیوان چایی روی میز

در انتظار یک بوسه است

نه تو می‌آیی

و نه او گرم می‌ماند

چه گناهی دارد

سماوری که داغ دیده است

خالی از لطف است اگر از «تو جاده همدستید» بنویسیم و از طرح‌های اردشیر رستمی‌ بی‌اعتنا بگذریم. رستمی ‌با شناختی که از شعر جهان دارد در این کتاب کنار هر شعر طرحی را به یادگار گذاشته که شیرینی خوانش متن را چند برابر می‌کند. شاید پربیراه نباشد اگر بگوییم وقتی درک متقابل شاعر و طراح به نقطه‌ای مشترک می‌رسد اثری شگفت خلق می‌شود. یعنی درست آن چیزی که اردشیر رستمی‌ به یادگار گذاشته است.

مرز بین شعر کوتاه و طرح به باریکی مویی است. شاعرانی که شعر کوتاه می‌نویسند همواره بر لبه‌های تیغ راه می‌روند و این خطر وجود دارد که از جاده اصلی منحرف شوند. مهرگان اگرچه تلاش کرده است این اتفاق در آثارش نیفتد، اما در بعضی از شعرها، تلاش‌هایش بی‌نتیجه بوده و به طرح و یا کاریکلماتور رسیده است.

قالی

وقتی از دار پایین آمد

به زیر پا افتاد

مخاطب انتظار دارد کتابی که در دست می‌گیرد نیازهای روزمره‌اش را پاسخ بدهد. پاسخ به نیاز مخاطب همواره از مهمترین دغدغه‌های هنرمندانی است که به هنر نه برای هنر، بلکه برای اجتماعی که در آن نفس می‌کشند روی می‌آورند. کتاب «تو و جاده همدستید» از آن رو می‌تواند خواننده را راضی نگه دارد؛ چرا که شاعر مجموعه صادق است و می‌خواهد با همین ویژگی نبض مخاطب را در دست بگیرد.

کسی هست

که هر روز به تماشای خورشید می‌آید

او چشمانش را برای دیدن تو

در لحظه قرار جا گذاشته است

در نهایت اینکه کیوان مهرگان شاعر خوبی است و می‌تواند شعر‌های محکم‌تری بنویسد. اولین کتابش گواه می‌دهد که در آینده کتاب‌های خواندنی‌تری از او خواهیم دید. پس تا آن روز آخرین شعر اولین کتابش را مرور می‌کنیم.

با دستان تهی‌ام

به استقبالت می‌آیم

تو

انتظار برایم ارمغان آورده‌ای